بخشی از مقاله

چکیده

شیوههای فرزندپروری، روشهای ویژهای هستند که والدین در تربیت فرزندان خویش بهکار میگیرند. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه شیوههای فرزندپروری والدین و تنظیم شناختی هیجان با تابآوری نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر ابهر بود. جهت انجام پژوهش 120نفر از دانش آموزان به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای تابآوری کانر و دیویدسون، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران و شیوههای فرزندپروری بامریند پاسخ دادند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام استفاده شد.

نتایج نشان داد که بین شیوههای فرزندپروری والدین و تابآوری رابطه وجود ندارد. بین تنظیم شناختی هیجان و تابآوری رابطه معنادار وجود دارد . - p<0/01 - همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد که تنظیم شناختی هیجان به همراه شیوههای فرزندپروری والدین میتواند 19درصد واریانس تابآوری را تبیین کنند. براساس یافتهها، برای ارتقای تابآوری نوجوانان، میتوان تنظیم شناختی هیجان و شیوههای فرزندپروری مقتدرانه را از طریق برنامههای آموزشی و مشاورهای بهبود بخشید.

مقدمه

تابآوری1،از ضروریات زندگی در دنیای کنونی است و یکی از عوامل تعیینکنندهی پاسخهای افراد در مقابل رویدادهای استرسزا به شمار میرود - بونانو و همکاران2،. - 2007 تابآوری، یکی از سازههای مهم و مطرح در روانشناسی مثبتگرا3 است. گارمزی و ماستن - 1991 - 4 تابآوری را یک فرایند توانایی، یا پیامد سازگاری موفقیتآمیز با شرایط تهدیدکننده تعریف نمودهاند. بهبیاندیگر تابآوری، سازگاری مثبت فرد در واکنش به شرایط ناگوار است - والر5، 2001، به نقل از رستم اوغلی و همکاران،. - 1394 البته تابآوری، تنها پایداری در برابر آسیبها یا شرایط تهدیدکننده نیست و حالتی انفعالی در رویارویی با شرایط خطرناک نمیباشد، بلکه شرکت فعال6 و سازنده در محیط پیرامونی خود است.

میتوان گفت تابآوری، توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی-روانی، در شرایط خطرناک است - کانر و دیویدسون7،. - 2003 مفهوم تابآوری از مشاهداتی بهدستآمده است که در آن بسیاری از کودکان علیرغم تجارب ناگوار توانایی رسیدن به یک پیامد تحولی مثبت را نشان دادهاند - یتس8و ماستن ،. - 2004 پژوهشگران بر این باورند که تابآوری نوعی ترمیم خود که با پیامدهای مثبت هیجانی، عاطفی و شناختی همراه است - گارمزی و ماستن،. - 1991 تروی و ماووس - 2011 - اعتقاد دارند از آنجایی که وقایع استرسزا، ذاتاً بسیار هیجانی است توانایی افراد در تنظیم هیجاناتشان میتواند عامل بسیار مهمی در تعیین تابآوری آنها باشد. یکی دیگر از متغیرهایی که رابطه نزدیکی با تابآوری دارد، تنظیم شناختی هیجان9 است.

تنظیم هیجانی، فرایند درونی و تبادلی است که فرد از طریق آن یک یا چند مؤلفه از هیجان جاری خود را بهصورت هشیار یا ناهشیار، مدیریت و کنترل میکند و از این طریق تجربه، رفتار، حالت و یا برانگیختگی خود را تعدیل مینماید - برکینیگ و همکاران10،. - 2008 اگرچه هیجانها اساس زیستشناختی دارند، امّا افراد قادرند بر هیجانها و ابراز آنها تسلط داشته باشند. تنظیم هیجانی به اعمالی اطلاق میشود که بهمنظور تغییر یا تعدیل یک حالت هیجانی به کار میرود و شکل خاصی از خودتنظیمی است.

بهطورکلی تنظیم هیجان یکی از عوامل اساسی بهزیستی و کنشوری موفق بوده و نقش مهمی در سازگاری با وقایع تنیدگیزای زندگی ایفا میکند. تنظیم هیجان موفقیتآمیز با پیامدهای خوب سلامتی، عملکرد تحصیلی و عملکرد شغلی همراه است و برعکس، نارسایی در تنظیم هیجان با اختلالهای روانی، شخصیتی، اختلالهای اضطرابی در ارتباط است - آلداو11و همکاران2010؛گارنفسکی12و همکاران،2002؛کول13،2009؛گراتز و رومیر14،2004؛ حسنی و همکاران ،. - 1387 تنظیم شناختی هیجان به شیوه شناختی مدیریت و دستکاری ورود اطلاعات فراخواننده هیجان اشاره دارد - اوکسنر وگروس15، 2005،. - 2004 ساز و همکاران - 2011 - در پژوهش خود دریافتند که راهبردهای تنظیم هیجان پیشبینی کننده نحوه ابراز و تجربه خشم است .

تنظیم شناختی هیجان ساز وکارهای خودآگاهی است که فرد برای کنار آمدن با شرایط ناگوار به کار میبرد، دشواری در تنظیم هیجانات، اغلب به عنوان مؤلفههای اساسی در بسیاری از اختلالات رفتاری مطرح میشود. تنظیم شناختی هیجان به عنوان ابزاری برای فهمیدن این مسأله است که چگونه فرد میتواند توجه و فعالیت خود را سازمان داده و اعمال راهبردی و مصرانه را برای غالب آمدن بر موانع و حل کردن مسائل به دست آورد. هرگونه اشکال و نقص در تنظیم هیجانات میتواند فرد را در برابر مشکلات هیجانی چون افسردگی، اضطراب و فشار روانی و مشکلات رفتاری و شناختی آسیبپذیر سازد - اهرینگ16، 2008، به نقل از جلالی و رافعی، . - 1390

فرزندپروری فرایندی پیچیده است و شامل رفتارهای ویژهای است که اگرچه بهطور منفرد عمل میکنند، در نهایت بر آینده فرزند تأثیر میگذارند. بهعبارتدیگر، فراهم آوردن زمینه برای پرورش استعدادهای درونی هر فرد و به ظهور و به فعل رساندن تواناییهای بالقوه در درون او، یکی از وظایف دشوار والدین است. اگرچه ممکن است زمینه و شیوههایی که والدین برای کنترل و اجتماعی کردن فرزندانشان استفاده میکنند متفاوت باشد، چنین به نظر میرسد که نقش اساسی تمام والدین حمایت و آموزش فرزندانشان است در پژوهش خود نشان دادند والدینی که از سبکهای تربیتی مقتدرانه استفاده میکردند، دارای فرزندانی بودند که سبکهای دفاعی سازگارانهای نسبت به والدینی که از سبکهای سهلگیرانه و یا مقتدرانه استفاده میکردند.

شیوههای فرزندپروری17 از یکسو ارتباط اعضای خانواده را با یکدیگر مشخص میکند و از سوی دیگر شیوه سازگاری فرزندان را در جامعه تحت تأثیر قرار میدهد. بهعبارتدیگر طرز برخورد هر خانواده با یکدیگر، در پرورش فرزندان و نحوه رفتار آنها تأثیر بهسزایی دارد - احدی، - 1389 و هر خانواده شیوههای خاصی در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به کار میگیرد این شیوهها که شیوههای فرزندپروری نامیده میشوند متأثر از عوامل مختلف ازجمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی است.

میتوان گفت که فرزندپروری شامل یکسری از مهارتهای بین فردی و انتظارات هیجانی است که هنوز آموزش رسمی کمی درباره این وظایف وجود دارد. بیشتر والدین فعالیتهای فرزندپروری را از والدین خود یاد میگیرند - سانتراک19،. - 2001 همچنین والدین نقش مهم و تأثیرگذاری در آموزش و شیوههای فرزندپروری دارند، وجود برخی مهارتهای مقابلهای - تنظیم هیجانی، تابآوری - در والدین ازجمله عواملی است که تأثیر مثبتش علاوه بر خود آنها، بر فرزندانشان محرز است. هدف کلی این پژوهش تعیین رابطه شیوههای فرزندپروری والدین و تنظیم شناختی هیجان با تابآوری نوجوانان بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید