بخشی از مقاله

چکیده

امامان معصوم - ع - در دو سده حضور خود در جامعه اسلامی تمامی تلاش خود را مبذول این معنا داشتند که شیوه زندگی اسلامی را تبیین کرده و با توجه به شرایط هر عصری سبک خاصی از زندگی اسلامی را ارایه دهند. مجموعه ای که اکنون از سنت و سیره آنان در اختیار ماست به خوبی نشان می دهد که ایشان سبک های متعددی از زندگی را برای اعصار - زمان ها - و امصار - مکان ها - ارایه دادند که مبتنی بر شیوه زیست اسلامی است.

در ادبیات اسلامی با نظام هایی مواجه هستیم که بیانگر سبک های خاص زندگی در چارچوب شیوه زندگی اسلامی هستیم. به عنوان نمونه »زی طلبگی « به معنای سبک خاص اسلامی زندگی برای طلاب حوزه های علمیه است.  در این سبک زندگی اسلامی بیان می شود که یک طلبه چگونه باید در جامعه رفتار کند. این زی طلبگی به معنای زیستن در چارچوب معیارهای خاص زندگی دانشجوی اسلامی ، شامل همه حوزه های رفتاری است. به شخص می آموزد چه بپوشد؟ چه بخورد؟ چه اندازه بخورد؟ چگونه در خیابان و جامعه برود؟ چگونه در منبر و مجالس بنشنید؟ چه بگوید؟ چه نگوید؟ چگونه نگاه کند؟ چگونه راه برود؟ چه کفشی را بپوشد؟ چه کفشی را نپوشد؟ چطوری تفریح کند؟

کجا برود؟ کجا نرود؟ با چه کسی ازدواج کند؟ با کدام خانواده وصلت کند؟ چگونه مباحثه کند؟ چه ساعتی بخوابد؟ چه ساعتی بیدار شود؟ چگونه نماز بخواند؟ چگونه احترام دیگران را نگه دارد؟ و ده ها دستور العمل رفتاری که در سبک زیست طلبگی بیان می شود . هم چنین در ادبیات اسلامی ما با سبک زندگی های خاص مواجه هستیم که بیانگر چگونگی رفتار یک بازاری یا یک قاضی، یا مامور نیروی انتظامی است.ودر این مقاله سعی شده است به بررسی سبک زندگی اسلامی پرداخته شود.

مقدمه

وقتی بحث از سبک زندگی میشود، در واقع آنچه مورد پردازش و بررسی قرار میگیرد سبک »زیستن« و »زندگی« است که با این حساب، مقتضی است؛ قبل از بررسی » سبک زندگی«، خود مفهوم »زیستن« و »زندگی« به طور دقیق مشخص شود تا آنگاه و در گام بعدی در خصوص وضعیت زندگی و سبک آن و… بحث و بررسیهای لازم صورت گیرد. لذا هر محققی در حوزهی سبک زندگی، قبل از ورود به بحث، بایستی با مفهوم »زندگی« و » زیستن« آشنایی کافی و لازم را داشته باشد و بداند که بر اساس فرهنگ خودش، زندگی و زیستن چه مفهومی و چه نمادهایی دارد؟ در فرهنگ او نمادها، علائم و مصادیق زندگی سعادتمند و زندگی شقاوتمند چیست؟

ناگفته پیداست که در این زمینه، تضاد جدی بین فرهنگ غرب و فرهنگ خودی وجود دارد و تعریفی که فرهنگ اسلامیایرانی از زندگی و خوب و بد بودن آن بر اساس آخرتگرایی و نقش مزرعه بودن زندگی دنیوی برای زندگی اخروی، که هدف اصلی و زندگی واقعی است، برایمان دارد؛ درست در نقطهی مقابل فرهنگ غربی است که بر مبنای مکتب اومانیسم و لذتگرایی و هدف غایی بودن زندگی دنیوی استوار است.

این دو جهانبینی دقیقاً در نقطهی مقابل هم قرار دارند و بی گمان این اختلاف دیدگاه در بررسی وضعیت سبک »زندگی« و خوب و بد بودن آن و برنامهریزی برای اصلاح آن تأثیر تام و تمام خواهد گذارد؛ چه بسا بر اساس دیدگاه اسلامی در بررسی سبک »زندگی«، توجه به برخی رفتارها و مصارف مورد توجه باشد یا حتی در اولویت باشد که در دیدگاه غربی توجه به آنها اصلاً بی مورد باشد و آنها را اصولاً داخل در سبک زندگی نداند که به تبع این وضعیت، برنامهریزی در خصوص اصلاح وضعیت سبک زندگی نیز کاملاً متفاوت خواهد بود.

یافته های پژوهش

اختلاف ماهوی در تعریف از زندگی در فرهنگ غرب و نظام دینی هرچند به صورت متفرقه در ضمن بحث قبلی به تفاوت دیدگاه ها اشاره شد؛ ولی شاید در شکل تفصیلی، بتوان تمام دیدگاه ها حول موضوع »زندگی« را ذیل دو دیدگاه کلی جمعآوری نمود که این دو دیدگاه کاملاً در تضاد و تقابل با همدیگر هستند؛ به طوری که اثبات و پذیرش یکی، ناخودآگاه، مساوی و ملازم با رد دیگری خواهد بود.

هر کسی، با واقعیت یا خیالی به زندگی خود معنی می بخشد؛ برای یک دانشجوی هیئتی، زندگی کسی که هیئت نمیرود بیمعناست. دیگری نیز با موسیقی به زندگی خود معنا میبخشد… صورت زندگی کنونی ما، تنها شکل ممکن و بهترین شکل موجود برای زندگی نیست. اندیشه ها و نظرگاه های دیگر بر حسب میزان برخورداری از شاخصهای هر کدام از این دو دیدگاه با درجهای از شدت و ضعف، به این دو دیدگاه دور و نزدیک میشوند، ولی آنچه که نقطهی صفر و بیست در حوزهی تئوری در مورد نگاه به زندگی است همین دو دیدگاه است که عبارتاند از:

مفهوم شناسی سبک زندگی

مفهوم سبک زندگی - - life style از زمره مفاهیمی است که پژوهشگران حوزه جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی برای بیان پاره ای از واقعیت های فرهنگی جامعه آن را مطرح و به کار می برند و دامنه به کارگیری آن در ادبیات علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی رواج زیادی یافته است تا حدی که بعضی معتقدند که این مفهوم قابلیت جانشینی بسیاری از واژگان موجود از جمله مفهوم طبقه را داراست و می تواند به نحو دقیق تری، گویای واقعیت پیچیده رفتارها و حتی نگرش های فرهنگی و اجتماعی در جامعه امروز ما باشد و حتی برخی اندیشمندان به کارگیری آن به جای مفاهیم فراگیری چون قومیت و ملیت را مطرح کرده اند.

سبک زندگی دررشته مطالعات فرهنگی به مجموعه رفتارها، مدلها و الگوهای کنش های هر فرد اطلاق می شود که معطوف به ابعاد هنجاری، رفتاری و معنایی زندگی اجتماعی او باشد و نشان دهنده کم و کیف نظام باورها و کنش ها و واکنش های فرد و جامعه می باشد. به عبارتی سبک زندگی دلالت بر ماهیت و محتوای روابط، تعاملات و کنش های اشخاص و آحاد مردم در هرجامعه دارد.

مسائل خرد مقدمه فهم استراتژیک/ روش رهبر انقلاب: از استقراء به استنتاج

از منظری که سبک زندگی و بررسی ابعاد و وجوه آن، حوزه بسیار تخصصی وحرفه ای در مطالعات فرهنگی به خود اختصاص می دهد، مقوله بسیار تعیین کننده و محوری در مطالعات و بررسی های کلان استراتژیک و طراحی چشم اندازهای یک فرهنگ نیز می باشداصولاً. باید دانست حوزه مطالعات استراتژیک برخلاف بار لغوی آن که همواره نوعی نگاه کلان را مطرح می سازد، در حوزه فرهنگ تنها بر پایه مطالعات و بررسی های جزئی امکان پذیر است. به عبارتی در مطالعات و بررسی های راهبردی، از لحاظ متدولوژیک و روششناختی، بایستی بر مبنای مشاهدات و تحلیل های جزئی، کوچک - و استقرایی - حرکت کرد تابه تحلیل و توصیف و تبیین کلان نزدیک شد و پس از آن به حوزه پیش بینی، آینده پژوهی و آینده نگری، که اساس مباحث راهبردی بر آن استوار است، نزدیک شد.

بنابراین مجموعه توصیف های ریز و جزئی مبنای تحلیل های راهبردی محسوب می شوند و پس از آن متغیرهای کلان یا ساختاری را بایستی در این گونه بررسی ها وارد و اعمال نمود. چرا که واقعیتهای موجود و پراکنده که امکان بررسی و سنجش تجربی و ملاحظه عینی داشته باشند میتوانند پایه نتیجه گیری های کلان و راهبردهای آینده نگرانه باشد. در واقع با به کارگیری مفهوم سبک زندگی و ژرف اندیشی و تعمیق درباره مفهوم آن می توان از هنجارهای پنهان که در اذهان، باورها و رفتارهای مردم یک جامعه قابل مشاهده است، سردر آورد واز جهت گیری ها و الگوهای موجود یا در حال شکل گیری آتی جامعه، به نحو واقع بینانه ای تفسیر به دست داد.

از این روست که رهبر انقلاب اسلامی در بحث سبک زندگیبه مصادیق و سؤالات دقیق و جزئی و عینی و ریز شده روی آوردند و خرده گیری برخی افراد که به ورود به مصادیق جزئی توسط رهبر عالی رتبه نظام اشکال می کنند نشان می دهد که این افراد با روشهای مدیریت استراتژیک نظام و نیز با متدهای اصلاح سبک زندگی آشنا نیستند. رهبر انقلاب با درک دقیق و درست اندیشی که از واقعیات جامعه ایران دارند مسیر استقراء جهت استنتاجات خود انتخاب نموده اند و این مسیری است که غرب رامنفعل خواهد کرد.

فضای مفهوم - - سبک زندگی - -

هر اصطلاح از اصطلاحات علوم اجتماعی مانند سایر علوم در فضای مفهومی - context - آن قابل درک است. »سبک زندگی« نیز به عنوان یکی از اصطلاحات علوم اجتماعی، پیوند مستقیم و وثیقی با مجموعه ای از مفاهیم دارد؛ مفاهیمی مانند: عینیت و ذهنیت، فرهنگ و جامعه، فرهنگ عینی و ذهنی، صورت - شکل، فرمت، قالب و ظرف - و مظروف و محتوا، رفتار و معنا - نگرش، ارزش و هنجار - ، اخلاق و ایدئولوژی، سنت ونوگرایی - تجدد - ، شخصیت و هویت - فردی و جمعی - ، وراثت و محیط، فردیت و عمومیت تفرّد - وتعمیم - ، خلاقیت و بازتولید، تولید و مصرف، طبقه و قشر - بندی - اجتماعی، زیبایی شناسی - سلیقه - و نیاز، مقبولیت و مشروعیت و قس علی هذا. بدون شناخت این روابط متکثر و متنوع، درک درستی از »سبک زندگی« و نظریه های مربوط به آن به دست نخواهدآمد.

بدین لحاظ، هر محققی که می خواهد در این حوزه به مطالعه بپردازد، موظف به روشن کردن معنای »سبک زندگی« است که آن را در نظر دارد؛ معنایی که حداقل رابطه »سبک زندگی« را با سایر پدیده ها و مفاهیم همجوار نشان می دهد. در بیانات رهبر انقلاب نشانه های زیادی از این رمزگشایی و روشن کردن معنایی می یابیم. برای رهایی از تعقیدو گره گشایی از مفهوم چند وجهی سبک زندگی مثال های ایشان رهنمود خوبی است. آیا واژه و مفهوم »سبک زندگی« اصطلاح دقیقی در علوم اجتماعی است یااصطلاحی خاص و ترکیبی از معنای دو واژه »زندگی« و » سبک«است؟ آیا این واژه دو کلمه ای، موصوف و صفت است یا مضاف و مضاف الیه؟ آیا یک ترکیب وصفی است یا یک ترکیب اضافی؟ آیا کسانی که از این ترکیب بهره برده اند، همگی معنای واحدی را از آن ارائه کرده اند؟

زمهلا پاسخ به این سؤال، بحث واژه شناسی و ترمینولوژی سبک زندگی است که هفته آینده به آن خواهیم پرداخت اما اجمالاً و فعلاً بر سر این مفهوم توافق می کنیم که شیوه زندگی یا سبک زیستن منعکس کننده گرایش ها، تمایلات، رفتارها، عقایدو ارزش های یک فرد یا جامعه است و مجموعه ای از طرز تلقی ها، عادت ها، نگرش ها،سلیقه ها، معیارهای اخلاقی و سطح اقتصادی، در کنار یکدیگر طرز زندگی کردن فرد یاگروهی را می سازند. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید