بخشی از مقاله
چکیده
مهم ترین نوع یادگیري انسان، یادگیري مشاهده اي است. بر همین اساس، یکی از روش هاي تربیت، تربیت به وسیله الگو است، که می توان آن را »روش الگویی« نامید. این روش در سرتاسر زندگی و ابعاد مختلف آن کاربرد دارد و از آن جا که محتواي تربیت را به صورت عینی و عملی ارائه می دهد، در انتقال مفاهیم و آموزش برنامه هاي تربیتی، بسیار مؤثر است. شاید به همین دلیل است که در منابع اسلامی، بر بهره گیري از الگو و پی روي از اسوه هاي حسنه تأکید شده است. تأثیرپذیري انسان از محیط و گرایش او به تقلید را می توان از مبانی اثرگذاري این روش نام برد.از شیوه هاي اجرایی این روش، می توان به الگودهی، الگوپردازي و الگوزدایی اشاره کرد که هر کدام شیوه هاي جزئی تري را شامل میشود. قلمرو کاربرد این روش بسیار گسترده است و حسن اجراي آن در گرو رعایت اصول و قواعد خاصی است که در متن مقاله بیان شده است. علاوه بر آن، آسیب هایی بر سر راه این روش وجود دارد که مربی نباید از بروز آن ها غافل باشد.
مقدمه
به نظر واضعان نظریه یادگیري اجتماعی، - - 1 مهم ترین نوع یادگیري انسان، یادگیري مشاهده اي - - 2 است. به اعتقاد این روان شناسان اگر ما قادر نبودیم که در محیط اجتماعی از طریق مشاهده رفتار و اعمال دیگران به یادگیري بپردازیم، زندگی ما مختل می شد. در چنین حالتی، باید وقت و نیروي زیادي را صرف کسب دانش، مهارت ها، و نگرش هاي مختلف می کردیم، و چه بسا در این کار با اشتباهات بسیاري رو به رو می شدیم. اما خوشبختانه ما مقدار زیادي از دانش ها، مهارت ها و سایر یادگیري هایمان را از راه مشاهده رفتار والدین، دوستان، معلمان، و نیز از طریق مشاهده پیامدهاي رفتار آنان کسب می کنیم. یادگیري مشاهده اي، در واقع همان سرمشق گیري - - 3 است که در آن فرد با انتخاب یک الگو یا سرمشق به تقلید ازرفتار آن می پردازد. بر همین اساس، یکی از روش هاي تربیت، تربیت به وسیله الگو است، که می توان آن را روش الگویی - - 4 نامید.روش تربیت الگویی، یکی از روش هاي فراگیر و بسیار مؤثر در تربیت است. فراگیر بودن آن بدان جهت است که در کلیه امور و مراحل زندگی کاربرد دارد. و از آن جا که محتواي تربیت را به صورت عینی و عملی ارائه می دهد، در انتقال مفاهیم و آموزش برنامه هاي تربیتی بسیار مؤثر است. در منابع اسلامی، بر بهره گیري از الگو و پی روي از اسوه هاي حسنه تأکید شده است. در این نوشتار، با نگاهی گذرا به متون دینی، به بررسی ابعاد گوناگون این روش می پردازیم.
الف. مفهوم شناسی
الگو در لغت به معناي طرح، سرمشق، نمونه، مثال، مدل و غیره آمده است، اما در اصطلاح و در علوم گوناگون به معانی متفاوت و البته نزدیک به هم آمده است. در حوزه تعلیم و تربیت، معناي اصطلاحی الگو کاملا با معناي لغوي آن تطابق دارد و به طرح و نمونه یا مدلی از شکل یا اشیا یا موردي از رفتار اطلاق می شود. - - 5 در مورد انسان نیز، الگو به شخصیتی گفته می شود که به دلیل دارا بودن برخی خصوصیات، شایسته تقلید و پی روي است. در روان شناسی اجتماعی، مدل به کسی گفته می شود که کودکان رفتارش را تقلید کنند. - - 6 در علوم اجتماعی نیز، الگوها آن شیوه هایی از زندگی هستند که از فرهنگ نشأت می گیرند و افراد به هنگام عمل به طور طبیعی با این الگوها سروکار دارند و اعمال آن ها با این الگوها تطابق می یابد. - - 7 همان گونه که مشاهده می شود، معناي اصطلاحی الگو در این سه علم بسیار به هم نزدیک است.
از الگو در عربی به اُسوه«» و »قدوه« تعبیر می شود، از این رو، براي بررسی مفهوم الگو در متون دینی، باید از این دو واژه بهره بگیریم. اُسوه و اسوه از ریشه اَسا - أ س و - است که در حالت اسمی به معنی قدوه و الگو و در حالت مصدري، به معنی حالتپیروي کردن آمده است. - - 8 مفردات راغب أسوه را حالتی می داند که انسان به هنگام پی روي از غیر پیدا می کند. - - 9در قرآن کریم، در سه مورد این واژه به کار رفته است - - 10 که به همان معناي مصدري است. مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر آیه »لقد کان لکم فی رسول االله اسوة حسنه «... می فرماید: »اسوه یعنی قدوه که عبارت است از اقتدا و پی روي کردن و اسوه در مورد رسول خدا صلی االله علیه و آله ، یعنی پی روي و تبعیت کردن از او، و از این که با "لقد کان لکم" که ماضی استمراري است تعبیر کرده است، اشاره به آن است که این پی روي تکلیفی ثابت و همیشگی است و معناي آیه این است که یکی از احکام رسالت رسول خدا صلی االله علیه و آله و ایمان آوردن شما به او، این است که هم در گفتار و هم در رفتارش به او تأسی کنید. - 11 - «
زمخشري در کشاف نیز، در معناي اسوه دو احتمال ذکر کرده است: یکی این که خود رسول خدا صلی االله علیه و آله فی نفسه اسوه حسنه و مقتدي به است، و دیگري این که در وجود رسول خدا صلی االله علیه و آله خصلتی هست که جا دارد مردم به آن حضرت، در آن صفت اقتدا کنند. - - 12اما در روایات، واژه »اسوه« دست کم به سه معنا به کار رفته است:به معناي مصدري یعنی اقتدا و پی روي که عمده روایات به همین معنا آمده است؛ مانند: »فلک بابی عبداالله الحسین صلوات االله علیه اسوة اي اقتداء اي شابهته فی الغربه. - 13 - « که در این روایت بر معناي مصدري - اقتدا - تصریح شده است.
- به معناي الگو و مقتدي؛ مانند: »و انصح لمن استشارك و اجعل نفسک اسوة لقریب المسلمین و بعیدهم«؛ - - 14 خیرخواهی کن براي کسی که از تو مشورت می خواهد، و خود را الگویی براي مسلمانان دور و نزدیک قرار بده.به معناي سنّت و روش؛ مانند: »کان فی الزمن الاول ملک له اسوة حسنه فی اهل مملکته«؛ - - 15 در گذشته پادشاهی بود که در مملکتيدارو برخورد با رعیت، روش و سنّت حسنه اي داشت. مؤید این معنا، روایت دیگري است که در آن اسوه و سنّت در کنار هم آمده است: ...» فصارت اسوة و سنه. - 16 - «واژه »قدوه« و مشتقات آن، که بیش از دویست مورد در روایات آمده است، همه به معنی تبعیت و پی روي از یک رهبر و امام یا سنت حسنه به کار رفته است؛ومانند:اقتَدوا» بِه دي نبیکم فانه افضل الهدي«؛ - - 17 به هدایت پیامبرتان اقتدا کنید؛ چرا که آن بهترین هدایت استبِس. ونﱠتنیز: ه» فَاقتَدوا و الی ربکم به فتوسلوا«؛ - 18به - سنّت او - پیامبر - اقتدا کنید و به وسیله او به سوي پروردگارتان توسل بجویید.
و در قرآن، در دو مورد از این واژه استفاده شده است: یکی در مورد تبعیت از هدایت هاي انبیا علیهم السلام ؛ مانند: »اولئک الذین هدي االله فبهدیهم اقتده« - انعام: - 90؛ آن ها کسانی بودند که خدا آن ها را هدایت نمود، تو نیز از هدایت - راه - آن ها پیروي نما.و دیگري در مورد تبعیت گمراهان از سنّت آبا و اجداد خود؛ مانند: »انا وجدنا آبائنا علی امه و انا علی آثارهم مقتدون« - زخرف: - 23؛ ما پدران خود را بر آیینی یافتیم و از آثار آن ها پی روي می کنیم.به هر حال، اسوه در منابع اسلامی دست کم به سه معناي مقتدا، پی روي کردن و اقتدا نمودن، و سنّت و روش آمده است. معادل فارسی آن، الگو و سرمشق است که البته از وسعت معنایی بیش تري برخوردار است؛ زیرا »اسوه« و »قدوه« عمدتا ناظر به الگوهاي انسانی است و بیش تر در مورد تربیت و تقویت ابعاد اخلاقی، رفتاري و شناختی انسان به کار می رود. در حالی که واژه »الگو«، علاوه بر این ها، به معنی طرح، مدل، نمونه و غیره نیز آمده است که عمدتا در مسائل آموزشی و یادگیري کاربرد دارد.و اما روش الگویی، روشی است که اساس آن بر محور الگودهی و ارائه نمونه هاي عینی و عملی بنا شده است. در این روش مربی تلاش می کند نمونه رفتار و کردار مطلوب را عملاً در معرض دید متربی قرار دهد تا شرایط لازم براي الگوبرداري و تقلید براي وي فراهم آید.
ب. مبانی روش الگویی
در این جا این سؤال مطرح می شود که اصولاً چرا انسان ها به دنبال الگو هستند و چگونه از الگو تأثیر می پذیرند؟ براي پاسخ به این سؤال بیان دو نکته لازم است:
نکته اول: آدمی از محیط اجتماعی و انسان هاي دیگر تأثیرپذیر است. این مبنا به قدري روشن است که اثبات آن از هرگونه استدلالی بی نیاز است. - - 19
نکته دوم: تقلید یکی از فرایندهاي روانی است که پایه و اساس بسیاري از یادگیري هاي انسان به شمار می رود. گرایش به تقلید به قدري در انسان رایج است که برخی از روان شناسان آن را غریزه دانسته اند. - - 20 در مقابل، برخی از روان شناسان اجتماعی مانند مک دوگال و اُتو کلاین برگ با غریزه بودن آن مخالفند؛ زیرا به گفته آنان، هیچ گونه رفتاري که جز از طریق تقلید تبیین پذیر نباشد، وجود ندارد. - - 21 از سویی، پاره اي از روان شناسان مانند فروید، تقلید را نوعی همانندسازي و انطباق با محیط دانسته اند؛ آن ها معتقدند که کودکان با تقلید از نگرش ها و ویژگی هاي رفتاري والدین، احساس می کنند که قدري از قدرت و کفایت آن ها را به دست آورده اند و از این رو، خود را با آنان منطبق می سازند. البته این نظر هم به طور مطلق نمی تواند قابل قبول باشد؛ زیرا همه کودکان با تمام ویژگی هاي والدین خود همانندسازي نمی کنند، بلکه به نظر برخی از روان شناسان، همانندسازي نوعی یادگیري است و کودکان تنها آن دسته از رفتارهاي والدین را مورد تقلید قرار می دهند که به خاطر انجام آن پاداش دریافت کنند. - - 22
آنچه مسلم است این که در انسان حالتی روانی وجود دارد که بر اساس آن، فرد، بسیاري از ویژگی هاي شخصیتی و آداب و رسوم را در ابعاد مختلف از دیگران الگو می گیرد. این حالت همان تقلید است که در روان شناسی اجتماعی آن را چنین تعریف می کنند: »تقلید به وضعیتی گفته می شود که موقعیتی تحریک کننده موجب فعالیتی حرکتی شود که به نوعی، به موقعیت محرك شبیه باشد. - 23 - « بر اساس این تعریف، وقتی موقعیتی تحریک کننده که با اهداف، نیازها، نگرش ها، و آرزوهاي انسان سازگار باشد، براي انسان پدید آید، انسان سعی می کند رفتاري را از خود بروز دهد تا خود را بیش تر به آن موقعیت نزدیک کند. از این رو، این رفتار که در قالب تقلید است، آگاهانه و هدفدار است.البته به این نکته باید توجه داشت که تقلید به معناي اعم، سه مرحله دارد: اول این که شخص، عمل یکی از اشخاص پیرامون خود را عینا و بی درنگ انجام دهد، مثل کودك چند ماهه اي که با خنده اطرافیان خود، بی درنگ می خندد، بدون این که