بخشی از مقاله

چکیده

امروزه انسانها کلیدی ترین و حساسترین عنصر سازمانی محسوب می شوند و اکثر نظریه های جدید سازمانی و مدیریت، اشاره به آن دارند .اما آنچه مسلم است انسا نها ذاتا با هم تفاوت دارند .تفاو تهای فردی در سازمان و بین کارکنان رده های مختلف محیطهای کاری، موضوعی است که توجه پژوهشگران علوم رفتاری را به خود معطوف ساخته است .کارکنان و مدیران سازما نها اگرچه شباهتهایی با هم دارند، ولی از نقطه نظرات متعددی با یکدیگر متفاوتند و این تفاو تها، برقراری ارتباطات و مدیریت بر انسا نها را مشکل تر می کند.

هرچه آگاهی مدیران نسبت به تنوع و گوناگونی این تفاو تها و اساس آن بیشتر باشد، احتمال اینکه بتوانند تلا شهای افراد تحت نظارت خود را در جهت دستیابی به هد فهای سازمان و افزایش بهره وری فردی و شغلی، بهتر هماهنگ سازند، بیشتر خواهد بود، لذا با توجه به اهمیت و جایگاه تفاو تهای فردی و ویژگیهای شخصیتی کارکنان در سازما نها، در این مقاله سعی بر آن است تا ضمن بیان مفاهیم تفاو تهای فردی و شخصیتی، منشا تفاو تهای فردی و شخصیتی کارکنان و تاثیر آن بر ارتباطات سازمانی روشن شود.

مقدمه

شخصیت الگویی است از تفکر، احساس و رفتار ناشی از ویژگی های فردی همراه با سازوکارهای روانی پنهان یا آشکار که در پس آن الگوها قراردارد.شاملو شخصیت را مجموعه ای سازمان یافته و واحد متشکلی از خصوصیات نسبتا پایدار و مداوم می داند که در مجموع یک شخص را از اشخاص دیگر متمایز می سازد، تعریف می کند - رضائیان،ٌََِ - . شخصیت، بیانگر آن دسته از ویژگی های فرد یا افراد است که الگو های ثابت رفتا ی آن ها را نشان می دهد. شخصیت، ترکیبی از ویژگی های جسما نی و ذهنی است و بیانگر آن است که فرد چگونه می بیند، می اندیشد، رفتار می کند و احساس می کند .

گاه تلاش می شود شخصیت با پرسشنامه ها و یا آزمون های مشخص اندازه گیری گردد . درک شخصیت افراد به درک رفتار سازمانی آنان کمک می کند و از این حیث که هر فرد بر اساس شخصیت خاص خود مایل به انجام رفتارها یی به طرقی خاص باشد .تعامل میان سه تعیین کننده عمده بر شکل گیری و رشد شخصیت تأثیر می گذارد . این تعیین کننده ها عبارتند از : میراث فیزیولوژیکی فرد، گروه هایی که به آن ها وابسته است، و فر هنگی که در آن عضویت دارد

شخصیت یکی از عملی ترین عواملی است که می توان در اولین تماس با متقاضی شغل، از آن برای ارزیابی استفاده کرد، دوم آن که با مقایسه شخصیت یک فرد با همکارانش، به ویژه در محیطی که به تلاش جمعی نیاز است، می توان به کارایی کمک کرد

مطالعات متعدد نشان داده که شخصیت افراد تا حد بسیار زیادی برگزینش عملکردها،ارتباطات، غیبت ها و استخدام و.... کارکنان تأثیر می گذارد.

انسان به کمک ارتباط، زنده می ماند، رشد و تکامل می یابد و سعادت و خوشبختی وی تا حد زیادی به چگونگی رابطه ی او با دیگران بستگی دارد.براساس مدل بارتون جی که مهارتهای بنیادی ارتباط را مهارتهای کلامی، شنودی و بازخوردی دسته بندی نمود به این نتیجه دست یافت که مهارتهای بنیادی ارتباط بر ارتباطات بین فردی مدیران شامل آگاهی از خود ، خود نظمی و شفافیت، آگاهی از دیگران، قبول کردن بازخورد و ارزیابی و کنارآمدن با احساسات و تفاوتها بر اثربخشی س ازمانی نقش موثری دارد .باید توجه داشت که در ارتباطات مدیرانی که از مهارتهای گفتاری،شنودی و بازخوردی بهتری برخوردار باشند، موفق به ایجاد ارتباط اثربخش خواهند شد

هر ارتباط حداقل شامل سه جزء فرستنده پیام، پیام و گیرنده پیام است. مهارتهای ارتباطی نیز به طورکلی مربوط به فرایند برقراری ارتباط میان حداقل دو نفر است و به مجموعه رفتارهایی اطلاق می شوند که به انسان کمک می کنند تا میان عواطف و نیازهای خود ارتباط برقرار کند و به اهداف میان فردی و اجتماعی دسترسی یابد . به عبارت دیگر مهارتهای اجتماعی ، رفتارهای آموخته شده ای هستند که بر روابط بین فردی با همسالان و سایر افراد بزرگسال تاثیر می گذارند

در عصرحاضر شناخت تفاوت های فردی و نوع شخصیت افراد در بسیاری از موقعیت های زندگی ضرورت پیدا می کند .کارآیی افراد در شغل، موفقیت آنها در تحصیل، اثربخشی رو شهای درمانی و به طور کلی سازگاری انسان در تمامی موقعیت های زندگی با خصایص شخصی او رابطه دارد،؛ بنابراین در این تحقیق باتوجه به اهمیت موضوع، تلاش بر آن است تا پس از بررسی مفهوم تفاوت های فردی ونوع شخصیت، ارتباط بین نوع شخصیت با مهارتهای ارتباطی مورد بررسی قرار گیرد .چرا که در عصر کنونی و در قلمرو سازمانی، مدیران موفق، مدیرانی هستند که با شناخت کامل از خصوصیات و صفات شخصیتی کارکنان خود، راه را در جهت هدایت و اداره صحیح تر آنان هموار سازند

مفهوم شخصیت

شخصیت فرد مجموعه یا آمیزه ای از ویژگی های روانی است که بدان طریق افراد طبقه بندی می شوند .مفهوم شخصیت دارای سه جنبه است :

منحصر به فرد بودن : اکثر تعاریف ارائه شده از شخصیت به گونه ای از منحصر به فرد بودن ، بی همتا و بی نظیر بودن شخصیت یک فرد صحبت می کنند.

ثبات رفتار : روانشناسان شخصیت به طور کلی درجاتی از پایداری و استمرار را در شخصیت فرد پذیرفته اند.

محتوی و فرآیند شخصیت :آلپورت در عباراتی گفته است که » شخصیت چیزی است که چیزی را انجام می دهد . « در این عبارت آلپورت به محتوا و فرآیند شخصیت اشاره دارد و اکثر روانشناسان این جنبه از شخصیت را پذیرفته اند

شخصیت از دیدگاه مدیریتی

شخصیت به عنوان ویژگی هایی تعریف می شود که تا اندازه ای قابل پیش بینی بوده، برعواطف، شناخت و الگوهای رفتاری انسان تاثیر میگذارد

شخصیت تفاوتهای فردی را بیان می کند و تصور می شود مدیران برای اینکه از عهده انجام وظایف محوله برآیند به صفات شخصیتی خاصی نیازدارند. در حقیقت در یک مقوله سازمانی شخصیت مدیر جدای از موقعیتهایی که برای سازمان فراهم میکند تعریف نمی شود .شخصیت موضوعی است که نقش دربان را به افکار و فعالیت در سازمان می دهد

این نظر که شخصیت به معنای یک سلسله رفتارهای مطمئن و درعین حال کمک کننده به مدیران است به طور طبیعی به این نتیجه گیری میانجامد که اگر این رفتارهای موثر و مطمئن شناسایی شوند بهترین افراد برای کار و مدیریت در سازمان نیز شناخته می شوند

 شخصیت از دیدگاه سازمان

شخصیت در سطوح مختلف در سازمان تعریف های مختلف دارد . در یک تعریف عمومی شخصیت عبارت است از صفتی که اغلب مدیران و حتی کارکنان معتقدند آن را شناخته اند و در دیگران درجه، میزان و نوع آن را تشخیص می دهند .در یک تعریف عمومی شخصیت عبارت است از صفتی که اغلب مدیران و حتی کارکنان معتقدند آن را شناخته اند و در دیگران درجه، میزان و نوع آن را تشخیص میدهند

به طور کلی به موضوع شخصیت می توان به عنوان یک ابزار مدیریتی برای مدیران جهت تشخیص کارهای مناسب برای افراد مناسب نگاه کرد تا یک آزمون شخصیت از نظر فرد و روانشناسی . آزمون شخصیت در سازمان بیشتر برای اهداف کارگزینی صورت می گیرد. آنچه در سازمان به عنوان شخصیت فرد از آن صحبت می شود شخصیتی است که در مقایسه با دیگران و فعالیتهای سازمانی مورد نظر مدیران است و در برگیرنده خصوصیات شخصیتی واقعی کارکنان نیست. اثر دیگر شخصیت سازمانی در سازمان رشد صفت اندازه گیری پیرامون آن با استفاده از علم روانشناسی است

 گام های ارتباطات اثربخش از دیدگاه قرآن

امام علی - ع - می فرماید:" کسی که میان خود و خدا را اصلاح کند، خداوند میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد، و کسی که امور آخرت را اصلاح کند، خدا امور دنیای او را اصلاح خواهد کرد و کسی که از درون جان واعظی دارد، خدا بر او حافظی است ". بر اساس این فرمایش امام علی - ع - می توان دریافت که اولا : بین ارتباط با خدا و ارتباط با انسانها رابطه معنا داری وجود دارد. و ثانیا : ارتباط با خدا مقدم بر ارتباط با انسانهاست و اگر ارتباط مناسبی بین انسانها با خدا برقرار شود، بدون شک خداوند امکانی را فراهم می سازد که ارتباطات با انسانهای دیگر نیز از کارآمدی لازم برخوردارشود.گام های ارتباطات اثربخش عبارتند از:

شرح صدر یا گشادگی سینه ٍ- توکل بر خدا برای آسان شدن امور و رفع موانع ارتباطی

قدرت بیان برای ایجاد درک مناسب در مخاطبان

 انتخاب یاور ارتباطی و پشتوانه ارتباطی از میان نزدیکان با ویژگی های مناسب ارتباطی - چهره مناسب، گفتار مناسب و ادراک مناسب -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید