بخشی از مقاله
چکیده
با توسعه فناوری و ماشینی شدن کارها نوع فعالیتهای انسانی تغییر شکل داده و به صورت کارفکری در می آید که این امر نیاز به تفکر خلاق و ارتقاء سطح خلاقیت در میان افراد سازمانی را بیش از پیش نمایان می سازد . سازمانها به منظور حفظ مزیت رقابتی و افزایش کیفیت، کارایی، اثربخشی، بقا و موفقیت بلند مدت در محیط های دارای تغییرات پیچیده و فزاینده، به بهره گیری از استعداد خلاقیت کارکنان نیاز ضروری دارند . با این وجود، بهره گیری از خلاقیت، مستلزم سنجش، اندازه گیری، تحلیل و بررسی آن دارد تا از این طریق بتوان بهره گیری هر چه بیشتر از دستاوردهای خلاقیت کارکنان به سازمان کمک نمود.
مقدمه
از دیدگاه اسلام، انسانها فطرتا اجتماعی آفریده شده اند و برای بقا و تکامل خود نیازمند سازمان و تشکیلاتی هستند تا ضمن تنظیم روابط اجتماعی، از طریق همکاری با یکدیگر،به اهداف مورد نظر دست پیدا کنند .اصل اجتماعی بودن انسان ناشی از فطرت اجتماعی است که قرآن به بهترین صورت از آن خبر داده است
سازمانها محل تجمع مردمی هستند که با هم طبق یک سازمان هماهنگ و مصوب کار می کنند تا هدف و هدفهای سازمانی را تحقق بخشند .
سازمانها ترتیبات اجتماعی برای کنترل عملیات رسیدن به هدفهای جمعی اند.سازمانها محل خلق مدیریتهای آگاهانه و ترتیبات لازم برای تحقق بخشیدن هدفها به وسیله ابزارهای جمعی اند
تداوم حیات سازمانها به قدرت بازسازی آنها بستگی دارد . این بازسازی از طریق هماهنگ کردن اهداف با وضعیت روز و اصلاح و بهبود روشهای تحقق این اهداف انجام می شود.خلاقیت و نوآوری عامل رشد و شکوفایی استعدادها و سوق دهنده به سوی خودشکوفایی و عامل موفقیت های فردی،شغلی و اجتماعی می شود.
اساس و پایه منبع سازمان، هم محسوس و هم غیرمحسوس است .دارایی ها،کارخانجات، تجهیزات وصورت اموال ، همگی نمونه هایی از منابع محسوس می باشند .اما منابع غیر محسوس ، به صورت فزاینده ای دارای اهمیت بیشتری می باشند .سرمایه انسانی، یک منبع غیرمحسوس حیاتی است
با پیشرفت روزافزون دانش و تکنولوژی و جریان گسترده اطلاعات، امروزه جامعه ما نیازمند آموزش و مهارتهایی است که با کمک آن بتواند همگام با توسعه علم و فناوری به پیش برود . هدف باید پرورش انسانهایی باشد که بتوانند با مغزی خلاق با مشکلات روبه رو شده و به حل آنها بپردازند.
دنیای سازمانی کنونی با مفاهیمی همچون سرعت ، نوآوری، تغییر و تحولات آنی، کیفیت، رضایت مشتری وخلاقیت توصیف می شود
همه سازمانها برای بقا نیازمند اندیشه های نو و نظرات بدیع و تازه اند . افکار و نظریات جدی همچون روحی در کالبد سازمان دمیده می شود و آن را از نیستی و فنا نجات می دهد . در عصر ما برای بقا و پیشرفت و حتی حفظ وضع موجود ، باید جریان نوجویی و نوآوری را در سازمان تداوم بخشید تا از رکود و نابودی آن جلوگیری شود . برای آن که بتوان در دنیای متلاطم و متغییر به حیات ادامه داد، باید به خلاقیت روی آورد . خلاقیت و تولید افکار و اندیشه های جدید توسط کارکنان دارای اهمیت ویژه ای است .خلاقیت در جهت تولید یک اندیشه و فکر جدید است یا به عبارت دیگر خلاقیت اشاره به قدرت ایجاد اندیشه های نو دارد
خلاقیت یعنی به کارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید
خلاقیت هر فرد را مهمترین سلاح او در برابر فشارهای روحی ناشی از زندگی و کار روزانه و امور فوق العاده دانسته و حس وفاداری و وظیفه شناسی و تعهد نسبت به سازمان را در مسیر شغلی ایجاد و تقویت می کند و کارکنان را به کار و کوشش بیش تر بر می انگیزد و اشتیاق بیش تر فرد را به عنوان یک همکار برای پاسخگویی به خواسته ها که از شغل او دارند . به گونه کلی، برنامه ریزی در تمام سطوح مدیریت سازمانها، مستلزم داشتن اندیشه ی خلاق، ارائه ی ابتکارات است - زنگنه و همکاران، ٌٍََ - .به طور خلاصه با در نظر گرفتن مطالب پیش گفته می توان چنین نتیجه گرفت که خلاقیت به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود اشاره دارد یا به عبارتی به معنای دلالت بر" پیدا کردن" چیزهای جدید است، هر چند که ممکن است به مرحله استفاده در نیاید .
مفهوم خلاقیت
خلاقیت یکی از موضوعات بسیار جالب و بحث برانگیز در حوزه های مختلف علمی به ویژه علوم تربیتی و روانشناسی است که مواجهه مدیران، تصمیم ها و اقدام های مدیریتی با محیط های دارای تغییرات سریع و ابهام آمیز ، توسعه راه حل های خلاق و عمل مبتنی بر استراتژی های خلاق را ضروری می کند تا بتوان براین اساس، درک و فهم از موقعیت های مساله ساز را افزایش داد، مسائل متعدد و متنوع را شناسایی کرد، ترکیبات جدید تولید نمود و راه حل های چندگانه ارائه نمود
اگر چه از واژه خلاقیت مترادف با نوآوری استفاده می شود اما بیشتر محققان معتقدند که دو اصطلاح نوآوری و خلاقیت را باید جدای از هم دانست، چرا که معانی و تعاریف جداگانه ای به ویژه در سازمانها دارند
خلاقیت به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود اشاره دارد، درحالی که نوآوری دلالت برآوردن چیزی جدید به مرحله استفاده دارد.خلاقیت ، پیدایی و تولید اندیشه و فکری نو است ، در حالیکه نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است . از خلاقیت تا نوآوری اغلب راهی طولانی در پیش است و تا اندیشه ای نو بصورت فرآورده یا خدمتی نوین درآید، باید زمانی طولانی بگذرد و تلاش ها و کوشش های بسیاری انجام شود .هدف خلاقیت دستیابی به تازگی است، بنابراین می تواند به عنوان نقطه شروع برای نوآوری در نظر گرفته شود
ضرورت و اهمیت خلاقیت و نوآوری
نوآوریها هیچ گاه نتیجه کار و کوشش و تفکر یک یا چند انسان با استعداد و نابغه نیستند، بلکه حاصل جمع مشارکت هزاران و حتی دهها هزار نفرند که در زمینه خاصی فعالیت خاصی بعمل می آوریم، در التقاط و تجمع با نتایج کار دیگران در همان حوزه، تعیین کننده پیشرفت است. عدم تغییر و تحول را می توان نمایانگر انحطاط تدریجی تلقی کرد .
خلاقیت زمانی پا به عرصه وجود می گذارد که : فرد یا افرادی، سطح دانش زمان خود را درباره پدیده های طبیعی و یا خود انسان کافی ندانسته و خود را ناچار به بهره گیری از طیف وسیع تواناییها ببینند، تا فرارسیدن آن برهه از زمان که دیگر جستجوگری در جستجوی راههای تکمیل فنون باقی نماند، و ی ا آن لحظه که تحقیق برای ازدیاد سطح تولیدهای صنتی به توفق درآمده و ضرورت جهاد ملی در راه دستیابی به خودکفایی و خودیابی در جامعه بین المللی، بی اهمیت تلقی شود، پیکار خستگی ناپذیر که در نهایت به نوآوری و تحول می انجامد، ادامه خواهد داشت و پایانی بر آن متصور نیست. بشر را هنوز می توان درگیر درنوعی تنازع بقا دانست که عمل سرنوشت ساز در آن، پیشرفت و تغییر و تحول در صنایع و فنون است و هرگونه وقفه ای در این زمینه، نتیجه یی جز شکست ببار نمی آورد
خلاقیت از دیدگاه سازمانی
خلاقیت سازمانی را می توان به این صورت تعریف کرد : توسعه یا پذیرش یک ایده یا رفتار در کارهای تجاری که برای کل سازمان جدید است. به عبارت دیگر خلاقیت سازمانی فرایند تولید ایده های نوین سازمانی و یافتن راه های جدید حل مسائل است
روبرت جی استرنبرگ ولیندای اوهاراد در بررسی های خود شش عامل را در خلاقیت افراد موثر دانسته اند :
دانش: داشتن دانش پایه ای در زمینه ای محدود و کسب تجربه و تخصص در سالیان متمادی. ٍ-توانایی عقلایی:توانایی ارائه ایده خلاق از طریق تعریف مجدد و برقراری ارتباطات جدید در مسائل.
-سبک فکری: افراد خلاق عموما در مقابل روش ارائه شده از طرف سازمان و مدیریت ارشد، سبک فکری ابداعی را بر می گزینند. ُ-انگیزش: افراد خلاق عموما برای به فعل درآوردن ایده های خود برانگیخته می شوند.
- شخصیت: افراد خلاق عموما دارای ویژگی های شخصیتی مانند مصر بودن، مق اوم بودن در مقابل فشارهای بیرونی و داخلی و نیاز مقاوم بودن در مقابل وسوسه "همرنگ جماعت شدن"هستند.
ّ-محیط: افراد خلاق عموما در محیط های حمایتی بیشتر امکان ظهور می یابند.
افراد خلاق ویژگی های خاص دارند که برخی از این ویژگی های شخصیت خلاق به شرح زیر است:
تلاش برای غلبه بر موانع -تحمل ابهام -مسئولیت پذیری
خودپنداره مثبت، به تاخیر انداختن قضاوت،تمرکز بر هدف به جای پاداش،دیدن مشکل در روش های جدید و فرار از مرزهای تفکر متعارف
مراحل فرآیند خلاقیت
فرایند خلاقیت از مراحل زیر تشکیل شده است:
- جذب: فریفته شدن نسبت به یک موضوع
-الهام: همان مرحله ای است که می گوییم آهان
-آزمایش: در این مرحله ایده بوجودآمده آزمایش می شود تا اینکه معلوم شود مفید و مولد است یا خیر؟
-پالایش: ایده به منظور کاربردی کردن و مصرف عملی آن اصلاح می شود.