بخشی از مقاله

چکیده

در این مقاله سعی بر آن شده است تا روند رسیدن به فضاهای شهری کنونی بررسی شود، شروع تغییر و تحولات در یکی از شهرهای اروپایی که نقش بسزایی در فرمگیری فضاهای عمومی در زندگی شهریای که در حال حاضر شاهد آن هستیم مورد بررسی قرار گرفته است. شرایط نابسامان محلهها و مکانهایی که برای عرضه محصولات وجود داشت، اهمیت پیدا کردن شخصیتهای مردمی در مواجهه شدن با یکدیگر و نیاز به برقراری ارتباطات اجتماعی، همچنین بالا رفتن سطح توقعات، باعث شد تا تغییراتی در فضاهای عمومی ایجاد شود. خالی از لطف نیست اگر یادآوری کنیم که صنعتی شدن جوامع نقش بسزایی در حرکت به سمت این نوع از زندگی شهری داشته و دارد.

مقدمه

در دهههای اخیر، زندگی از شیوه تولید و مصرفی به زندگی مصرفی و رفاهی در جامعه تبدیل شده است. در زمانهای گذشته، زندگی شهری یک امتیاز به حساب میآمده است. از آن دوره به عنوان دورهای گذرا یاد میشود که کیفیت فضای شهری نقش زیادی را در کاربری آن بازی نمیکرده است، در حالیکه امروزه کیفیت یک پارامتر اصلی در زندگی شهری محسوب میشود. در گذشته مردم مجبور به استفاده از میادین و خیابانهای شهر صرف نظر از شرایط کیفی آنها بودند، ولی امروزه کیفیت از اهمیت زیادی برای یک انتخاب مناسب برخوردار است.

تغییرات تشریح شده در این مقاله، در ارتباط با جوامعی است که همزمان با توسعه اقتصادی، حرکتی را به سمت سبکهای زندگی رفاهی و مصرف محور آغاز کردهاند. در بسیاری از مناطق کم توسعه یافته جهان، زندگی در فضاهای عمومی نوعاً تغییرات اساسی نداشته و بایستی با توجه به فعالیتهای لازم مطرح در زندگی شهری تغییرات اساسی را پیدا نماید. هدف از این مقاله مرور روند شکلگیری زندگی شهری از گذشته تا به امروز میباشد.

روش تحقیق

روش بهکار گرفته شده در این مقاله از اسناد و اطلاعات کتابخانهای میباشد. علت انتخاب این شهر در این تحقیق، قدمت آن در اروپا و آغاز سبکهای مختلف زندگی مردم در این قاره میباشد.

شهرهای سنتی: مکانی برای دیدن، خریدن و تحرک داشتن

با در نظر گرفتن یک دیدگاه تاریخی بلند مدت، فضای شهری همیشه سه وظیفه کلی را برعهده دارد: فضاهای بصری، فضاهای خرید و فضاهای ارتباطی. فضاهای بصری شهر محل تبادل اطلاعات اجتماعی از هر نوع و گونهای بوده است. فضاهای خرید به عنوان مرکز تبادل کالا و خدمات به کار گرفته میشد و در نهایت فضاهای ارتباطی دستیابی به تمامی وظایف شهری را فراهم میکردند.

این نمونهها را میتوان در چیدمانهای شهری اولیه مانند شهرهای رومی و یونانی، شهرهای قرون وسطی، شهرهای رنسانس و باروک جستجو کرد. زندگی در فضای شهری یک بخش اصلی یکپارچه از جامعه به حساب میآید. توصیفات، نقاشیها و حکاکیهای بسیاری از دورههای مختلف تاریخی و نیز تصاویری از روزهای اولیه عکاسی به طور کامل گویای این داستان است. به عبارت دیگر با مراجعه به این نمونه عکسها و حکاکیهای صحنههای خیابان در 100 سال قبل میتوان به این تجربه دست پیدا کرد. فضاهای شهری به عنوان فضاهایی برای دیدن، خرید کردن و نیز فضای ارتباطی مورد استفاده قرار میگرفتند.

خیابانها دارای ازدحام جمعیت بودند، کالاهای قرار گرفته درپیادهروها، شاهد بر زمانی است که شکلهای دیگری از حمل و نقل در گذشته موجود بود. کالاها از طریق غرفهها یا توسط فروشندگان خیابانی فروخته میشدند، افراد بسیاری در خیابانها و میادین، نقش بزرگی را در زندگی شهری بازی میکردند چرا که فضای کافی در درون فضاهای پر از ازدحام فروشگاهها و کارگاههای کوچک وجود نداشت. تصاویر قدیمی نشان میدهد که زندگی شهری عمومی به طور کامل بر فعالیتهای اساسی روزانه حاکم بود.

قرن بیستم، شروع خداحافظی با سبک زندگی سنتی

در قرن بیستم در شهرهایی نظیر کوپنهاگ پیشرفتهایی اتفاق افتاد. ابتدا، در وضعیت اقتصادی کشور و ساکنین آن در این چند صد سال بهبود رخ داد. این پیشرفتها بویژه در نیمه دوم قرن بیستم شتاب بیشتری داشت. رشد اقتصادی منجر به تغییرات وسیعی در اقتصاد و نیز سبک زندگی مردم گردید که اثرات بسزایی را در شرایط زندگی عمومی مردم ایجاد نمود.

حرکت مدرن جهت فراهم آوردن رشد جمعیتهای شهری با شعار شهر تمیزتر و سالمتر، موجب کاستهشدن شدید فضاهای عمومی سنتی گردید. خیابانها و میادین، شرایط ناسالم و ناخواستهای را بیان میکردند و فعالیتها در چنین مکانهایی که نامطلوب، تاریک و تا حد وسیعی غیر اخلاقی بودند، به شدت مورد انتقاد قرار گرفتند. ایجاد پارکها جهت کاشتن درختان و چمنها به عنوان فضاهای دید به جای خیابانها و میادین، پاسخ جدیدی به نقصان نماهای شهری سنتی بود. منشور CIAM2 آتن، که برنامهریزی شهری در سال 1933 را نشان میداد عنوان کرد که اسکان، کار و فضاهای حمل و نقل بایستی در شهرهای جدید، جدا از هم باشند.

این قوانین، هرگونه توسعه در نماهای شهری و نیز تحقیقات و بحثهای مرتبط با زندگی عمومی را برای چندین دهه متوقف کرد. موضوع دیگری که شرایط شهرها و فضاهای عمومی را در قرن 20 تغییر داد، ورود اتومبیلها به تعداد زیاد بود. واردات ماشین از اوایل قرن شروع شد و در میانه دهه1950،تقریباً 10 سال بعد از جنگ جهانی دوم، شدت گرفت. بدین ترتیب این روند تا اوایل دهه 1960چنان توسعه پیدا کرده بود که زندگی شهری جدید، کاملاً دارای فازهای کم و زیادی از مناطق شهری جدید شد. در حالیکه بخشهای قدیمیتر شهر شامل راهها و میادینی بودند که چون باریک ساخته شده بودند، درگیر ترافیک و فضای پارک برای ماشینها شدند.

اوایل سال 1960، نقطه ای برای شروع

نقطه عطف فرسایش تدریجی در مفهوم فضاهای عمومی و زندگی عمومی در سال 1962 توسط جیم جاکوبس3 شکل گرفت. در این زمان، دیدن تعدادی از وقایع مرتبط مثل ترافیک خیابانها و معرفی خیابانهای دارای پیادهرو و نیز رشد تحقیقات و انتشارات جهت ارتقاء مفهوم فضاها و زندگی عمومی صورت گرفت.

این موج زندگی عمومی، محور تحقیقات و برنامهریزیهای شهری بود .4 در دهه 1960 اولین خیابانهای دارای پیادهرو اروپایی، جهت فراهم نمودن شرایط بهتر برای مشتریان در مراکز تجاری شهری ایجاد شدند. خیابانها با مغازهها و پیادهروها پر شدند و به عنوان یک پاسخ شهری به بازارهای حومه شهر مطرح شد که به مردم اجازه میداد بدون رویارویی با ترافیک خرید کنند. در دهههای 1960 و 1970 فروشگاههای بزرگ در مراکز شهری ظاهر شدند و کار اصلی مردم در این فروشگاهها، قدم زدن بین آنها بود. در این مرحله خیابانها به عنوان محلی برای پیادهروی شدند. 5 پایتخت دانمارک - کوپنهاگ - به عنوان نقطه شروع و برای مطالعه موردی برای این موضوع جهت تغییرات زندگی عمومی، عنوان شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید