بخشی از مقاله
چکیده
در حال حاضر، فضای مجازی و بزرگراه های اطلاعاتی، در ابعاد عمومی و سیستمی، فردی و اجتماعی در دسترس همگان است. بعضی بر این باورند که دسترسی بیشتر و سریع تر به اطلاعات، به شکلهای گوناگون میتواند به حل مشکلات کمک کند، باوری نادرست است. استفاده روزافزون از فضای تکنولوژی نوین سبب شده تا انسانها بیشتر از یکدیگر فاصله بگیرند و ابزارهای مجازی را همنشین خود کنند.
کاهش ارتباطات کلامی و وابستگی به ابزارهای نوین تکنولوژیکی و در رأس آن اینترنت، چیزی جز جدایی عاطفی و ارتباطی انسانها و تجربه زندگی با همراهان مجازی را در پی نخواهد داشت. باید جنگ شناختی و ادراکی را در هزاره جدید شناخت و با ارائه راهکارهایی در فضای مجازی به مقابله با آن پرداخت و در مسیر مقابله با جنگ نرم دشمن که اثر خود را در دراز مدت میگذارد، قدمهای مهم و پر فایدهای را برداشته و ریشه تهدیدات نرم در کشور را خشکاند.
-1مقدمه
در سالهای اخیر ورود تکنولوژیهای جدید اطلاعاتی و ارتباطی - ICT - مانند اینترنت و موبایل به زندگی روزانه مردم بخصوص جوانان، تأثیراتی بر نگرش، هویت و سبک زندگیها داشته است و تمام جنبه های فرهنگ و حیات اجتماعی را با چالش روبرو کرده است. بدون شک اینترنت و موبایل، ارتباطات میان افراد را نسبت به گذشته بسیار آسانتر کرده است و همچنین این امکان را بوجود آورده است که جوانان روابطی متفاوت و جدید را تجربه کنند.
شبکههای اجتماعی و گروههای مجازی با مرزهای مختلف جایگزین گروههای با مرزهای مشخص شدهاند و این امکان باعث حذف فاصله میان گروههای مختلف شده است.
اما این ابزارهای فناوریهای نوین میتواند چالشی برای جوامع باشد. از جمله فریب مخاطبان خود، به گونهای که آنها در شرایطی قرار گیرند تا چیزی را که در واقعیت وجود ندارد و دروغین است، حقیقی پندارند و آن را بپذیرند. استفاده از سایتها و فضای مجازی بخصوص در ناآرامیها و تنشهای اجتماعی-سیاسی کشورها مورد نظر دشمن بوده و در چارچوب جنگ روانی و سایبری از آنها استفاده میشود.
-2جوانان و تکنولوژیهای نوین
پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی، نقش مؤثر و پر رنگی در زندگی بشر داشته است؛ به گونه ای که نمیتوان تغییرات پایهای ناشی از ظهور تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی را در زمینههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی نادیده گرفت.
کاستلز معتقد است؛ از آنجا که انتقال و جریان فرهنگ از طریق ارتباطات صورت میگیرد، حوزه فرهنگ که نظامهایی از عقاید و رفتارها را شامل میشود و ساخته تاریخ میباشد، با ظهور تکنولوژی جدید دستخوش دگرگونیهای بنیادین میگردد.
ورود و استفاده از فناوریهای ارتباطی، باعث دگرگونیهای بنیادینی در نحوه مناسبات و ارتباطات انسانی شده است. این امر بوجود آمدن نوع جدیدی از تعاملات انسانی است که با الگوهای ارتباطی مرسوم در رسانههای ارتباط جمعی متمایز است وعملاً فرصتهای جدیدی را در جهت تجلی خود و هویت، به وجود آورده است.
فرآیند هویتیابی در عصر حاضر تغییر شکل داده است. در گذشته، مکان، در خلق هویت اجتماعی افراد نقش اصلی و کلیدی داشت، چرا که افراد در محیطهای کوچک و بسته زندگی میکردند و هویت اجتماعی آنها با ارتباط مستقیم با اطرافیانشان در یک محیط ثابت شکل میگرفت.
افراد با دنیای خارج کمتر ارتباط داشتند و سنتهای بومی- محلی بیشترین بخش هویت آنها را شامل میشد. با ظهور تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی، مکان تأثیر بسیار خود را در شکلدهی به هویت از دست داد، چرا که رسانهها و تکنولوژیهای ارتباطی میتوانند فرد را از مکان خودش جدا کنند و به جهان پیوند بزنند، در نتیجه افراد با منابع هویتیابی بیشماری روبه رو هستند و هویتیابی شکلی غیر محلی و جهانی پیدا کرده است.
گیدنز برای شرح تغییر نقش مکان در مدرنیته متأخر از اصطلاح از جا کندگی استفاده میکند. او معتقد است که جدایی زمان و مکان در دوره مدرنیته متأخر، شرط وقوع فرآیند از جا کندگی است. از جاکندگی، کنده شدن روابط اجتماعی از محیطهای محلی، هم کنش و تجدید ساختار این محیطها در راستای پهنههای نامحدود زمانی- مکانی است. تامپسون نیز معتقد است؛ با ظهور رسانهها اشکال قدیمی ارتباط و عمومیت تغییر کرده و شکل جدیدی از رؤیتپذیری ایجاد شده است. او در کتاب خود با عنوان رسانهها و مدرنیته مینویسد: پیش از تحول رسانهها، عمومی بودن افراد و رویدادها بسته به سهیم بودن آنها در یک محل واحد بود.
یک رویداد عمومی، رویدادی بود که در برابر جمعی از افراد که در وقوعش حضور داشتند، به اجرا در میآمد. تامپسون برای تبیین روشنتر نقش رسانهها در دنیای مدرن امر خصوصی و عمومی را از هم تفکیک میکند. عمومی چیزی است که قابل رؤیت یا مشاهده باشد، آنچه که در برابر حضار به اجرا درآید، چیزی که برای همه یا بسیاری از افراد، دیدن و شنیدن دربارهاش آزاد باشد. در مقابل، خصوصی چیزی است که از دید پنهان باشد، چیزی است که بطور خصوصی یا مخفیانه یا در میان دایره محدودی از افراد گفته یا انجام شود.
در این معنی، صورت دو وجهی عمومی - خصوصی باید با عام بودن در برابر خاص بودن، آشکار بودن در مقابل پنهان بودن و رؤیتپذیری در مقابل عدم رؤیتپذیری سر و کار داشته باشد. کنش عمومی، کنشی قابل رؤیت است که آشکارا انجام میشود، چنانکه هر کسی میتواند آن را ببیند. حال آنکه کنش خصوصی نامرئی است، عملی است که در خفا و در پشت درهای بسته انجام میشود.
-3ابزار و روشهای جنگ نرم
جنگ نرم به دلیل وسعت ابعاد و زمینههی آن، دایرهی گستردهای از ابزارها و شیوهها را در بر میگیرد. ویژگیهایی مانند نوآوری، فناوری نوین، ابزار و صنایع فرهنگی جدید، شیوهها و روشهای جنگ نرم را متنوع و پیچیده نموده است. خاصیت این نبرد به گونهای است که کمتر میتوان ابزار و فناوری را به عنوان ابزار اختصاصی جنگ نرم مطرح کرد. مهمترین و موثرترین ابزارهای جنگ نرم عبارتند از: صنایع و فرآوردههای فرهنگی، رسانههای حقیقی و فضای مجازی - فناوریهای نوین ارتباطی - .
این سه مقوله، ارتباط تنگاتنگ و پیجیدهای با هم دارند. از جمله مهمترین صنایع و فرآوردههای فرهنگی میتوان فیلم و سینما، پویانمایی - انیمیشن و کارتون - ، ماهواره، اسباب بازی، بازی های رایانه ای، ادبیات و نشر، هنرهای تجسمی و موسیقی را نام برد. و نیز رسانه شامل مطبوعات، نشریات، رادیو، تلویزیون و خبرگزاری ها می باشد.
در نهایت امروزه ابزارهای جنگ نرم در فضای مجازی شامل اینترنت - سایت های خبری، شبکه های اجتماعی، وبلاگ ها، پست های الکترونیکی و ... - ، تلفن همراه - خدمات پیام کوتاه، بلوتوث و ام.ام.اس - می باشد . علاوه بر این دسته بندی، برخی از نویسندگان ابزارهای جنگ نرم را در چهار مقولهی ابزارهای متکی بر فضای سایبر، رسانه های نوشتاری، رسانه های دیداری- نوشتاری و ابزارهای متکی بر سازمانها و تشکلها دسته بندی کردهاند.