بخشی از مقاله
چکیده:
با نگاهی به تجربه چهار دهه تبلیغ و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در نظام جمهوری اسلامی، بهروشنی میتوان دریافت که نهادها و سازمانهای گوناگون مسئول در این زمینه، در نهادینهسازی این فرهنگ موفقیت چندانی نداشتهاند و همچنان کشور ما در این زمینه با آسیبها و چالشهای فراوانی روبهروست. در اینجا این پرسش مطرح است که دلایل این ناکامی چیست و چرا تلاشهای صورت گرفته در این زمینه به نتایج مطلوبی دست نیافته است؟
نکته مهمی که در تبیین دلایل این ناکامی میتوان به آن اشاره کرد، این است که در همه این سالها به احکام مرتب با عفاف و حجاب بهعنوان احکامی مستقل و بیارتباط با سایر احکام مرتب با رواب زن و مرد نگاه شده است. غافل از اینکه این احکام بخشی از منظومه احکام فقهی است که میتوان از آن با عنوان »نظریه جنسی اسلام« یاد کرد. با توجه به جایگاه و نقش مهم تبیین این نظریه در چگونگی تبیین، اثبات و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب، در این مقاله بر اساس آیات و روایات به تبیین اصول نظریه جنسی اسلام پرداخته و در پایان نتیجه گرفتهایم که نظام اسلامی برای نهادینهسازی فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه باید زمینه را برای تحقق کامل اصول چهارگانه این نظریه؛ یعنی ضرورت ارضای متعادل نیاز جنسی، لزوم خویشتنداری جنسی، ضرورت پرهیز از تحریک نابهجای غریزه جنسی و ضرورت برخورد شدید با انحرافها و ناهنجاریهای جنسی فراهم سازد و در همه سیاستگذاریها، قانونگذاریها و برنامهریزیهای مرتب با گسترش و نهادینهسازی فرهنگ عفاف و حجاب، به این اصول بهعنوان چهار راهبرد اساسی توجه کند.
مقدمه
با نگاهی به تجربه چهار دهه تبلیغ و ترویج عفاف و حجاب در نظام جمهوری ا سلامی، بهرو شنی میتوان دریافت که نهادها و سازمانهای گوناگون مسئول در این زمینه در هیچیک از مراحل سهگانه تبیین، اثبات و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب موفقیت چندانی ندا شتهاند و همچنان ک شور ما در این زمینه با آسیبها و چالشهای فراوانی روبهروست.
بررسی و تبیین دلایل ناکامی طرحها و برنامههایی که در چهار دهه گذشته درزمینه تبلیغ و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب و مقابله با بدحجابی انجام شده است، موضوعی است که در جای خود بحث شده و در این مقاله قصد تکرار آنها را نداریم،ولی در اینجا این نکته مهم قابل طرح است که در همه این سالها به احکام مرتب با عفاف و حجاب بهعنوان احکامی م ستقل و بیارتباط با سایر احکام ا سلام نگاه شده است. غافل از اینکه این احکام بخشی از منظومه احکام فقهی است که برای ساماندهی مطلوب رواب جنسی در جامعه - زمینهسازی برای ارضای درست غریزه جنسی، محدودشدن تمایلات جنسی به عرصه خانواده و جلوگیری از طغیان این غریزه و تبدیلشدن جامعه به عرصه بروز و ظهور تمایلات جنسی - تشریع شدهاند. منظومهای که میتوان از آن با عنوان »نظریه جنسی اسلام« یاد کرد.
با تو جه به این مط لب، در این م قا له به تبیین نظر یه جنسی اسلام و اصول آن میپردازیم، ولی پیش از آن بررسی چند نکته ضروری است.
• ضرورت تبیین نظریه جنسی اسلام
چنانکه برخی از صاحبنظران نیز بر آن تأکید کردهاند، نظام ا سلامی برای مدیریت م سائل جن سی جامعه نیازمند دا شتن نظریه جنسیِ قابل دفاع، روشن و مورد وفاق است؛ نظریهای که مبنای سیاستگذاریها، قانونگذاریها و برنامهریزیهای این حوزه قرار گیرد،1ولی متأسفانه در چهار دهه گذشته نهادها و سازمانهای مسئول در این زمینه به این موضوع توجه نکردهاند و بیشتر اقدامات آنها فاقد پشتوانه نظری مشخص مبتنی بر آموزههای اسلامی بوده است. اقداماتی هم که در این سالها در زمینه ساماندهی رواب زن و مرد در جامعه و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب صورت گرفته، از این قاعده کلی مستنثنا نبوده است. در حالی که نظریه جنسی اسلام در ارتباط مستقیم با فرهنگ عفاف و حجاب است و پرداختن به آن از وجوه گوناگون ضرورت دارد که از آن جمله میتوان به این وجوه اشاره کرد:
تبیین - چیستی - فرهنگ عفاف و حجاب: بیتردید، با توجه به ارتباط جداییناپذیر فرهنگ عفاف و حجاب با نظریه جنسی اسلام، آنگاه میتوان به تصویر درست و جامعی از چیستی فرهنگ عفاف و حجاب دستیافت و آن را برای مخاطبان فرهیخته و تحصیلکرده تبیین کرد که تبیین درستی از نظریه جنسی اسلام و دیدگاه این مکتب درزمینه چگونگی ساماندهی غریزه جن سی در جامعه در د ست داشته باشیم.
اثبات - چرایی - فرهنگ عفاف و حجاب: بسیاری از گویندگان، مبلغان و نویسندگان، فلسفه و چرایی فرهنگ عفاف و حجاب را بهگونهای تبیین و تف سیر میکنند که گویی ت شریع احکام عفاف و حجاب تنها بهعنوان تکلیفی برای زنان و دختران و برای به گناه نیفتادن مردان بوده است. درحالیکه این فرهنگ بخشی از یک نظام کلان است که در پی ساماندهی غریزه جنسی در جامعه و ایجاد تعادل در ارضای این غریزه است و به همین دلیل سعادت همه افراد بشر؛ اعم از زن و مرد را دنبال میکند و درنهایت به سلامت فرد، خانواده و اجتماع میانجامد.
ترویج - چگونگی - فرهنگ عفاف و حجاب: با توجه به اینکه فرهنگ عفاف و حجاب بخشی از یک نظام کلان با وجوه گوناگونِ شناختی، ارزشی، اخلاقی و هنجاری و ابعاد سلبی و ایجابی به نام نظریه جنسی است
