بخشی از مقاله

چکیده

عفاف و حجاب از ارزشهای ضروری اسلامی است که نظام اسلامی از ابتدای تأسیس، درصدد تقویت و توسعهی آن در سراسر جامعه بوده است. در این راستا خطمشیها و قوانینی وضع شده که تکالیفی را برای دستگاههای مختلف در نظر گرفته است.

یکی از این نهادها، وزارت بهداشت و مراکز درمانی تابعهی آن هستند. به منظور توسعهی فرهنگ عفاف و حجاب، در طراحیها ممکن است موانعی وجود داشته باشد که این پژوهش با اجتناب از این موانع، درصدد بود دو نقطهی اهرمی را به وزارت بهداشت پیشنهاد نماید تا به واسطهی آنها، تحقق اهداف نظام اسلامی در حوزه عفاف و پوشش در این وزارتخانه تسهیل گردد.

مقدمه

پوشش و حجاب به مثابه رسانهای ارتباطی و به عنوان کنشی اجتماعی، از یک سو تحت تأثیر ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است و از سوی دیگر، متأثر از×کنشگران اجتماعی اعم از زن و مرد. در سالهای پس از انقلاب، به دلیل آسیبپذیری درونی جامعه و×تهدیدهای بیرونی، انتقال فرهنگی حجاب با اختلال مواجه شد و یکی از بزرگترین معضلات کشور ما طی سالیان گذشته کمرنگ شدن تدریجی فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه و بهویژه شهر تهران - به عنوان شهر الگودهنده به دیگر نقاط کشور - بوده است و این امر موجب جریحهدار ساختن وجدان جمعی و تبدیل آن به مسألهای اجتماعی شد.

در زمینه توسعه فرهنگ عفاف و حجاب از اوایل انقلاب تا کنون، قریب به 125 خطمشی در این زمینه از سوی دستگاههای مختلف وضع شده و به دستگاههای دخیل در این حوزه ابلاغ گردیده است. یکی از این دستگاهها وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. برای توسعه این ارزش اسلامی و انسانی در این نهاد، لازم است ابتدا مسائلی که ممکن است مانع پیشروی گردند، مشخص شوند از جمله:

.1 تأکید بر تدوین خطمشیهای جدید؛ این نوع نگرش حاکی از ذهنیتی است که قائل است مسألهی عرصه عفاف و حجاب، نبود سیاستهای کارآمد و خلأ قوانین است.

.2 ارائهی پیشنهادات و توصیههای کلّی و طرحهای انتزاعی که قابلیت عملیاتی شدن ندارند و موجب دلسردی مجریان امر میشود.

.3 غفلت از ظرفیتهای موجود و نقاط قوت وزارت بهداشت در عرصه عفاف و حجاب .4 یکی انگاشتن مفاهیم »عفاف« و »حجاب.« در پژوهش حاضر، نگارنده درصدد است تا به دور از مسائل مذکور، پیشنهاداتی عملیاتی را به عنوان »نقاط اهرمی« به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و مراکز درمانی در راستای توسعه فرهنگ عفاف و حجاب داشته باشد. در خصوص مسائل مربوط به حجاب، مقالات و کتب بسیاری به انجام رسیده است؛ پژوهشگر در حدود 250 عدد مقاله و30 عدد کتاب در این حوزه یافته و مورد بررسی قرار داده است.

در خصوص مباحث حکومتی حجاب، به مواردی مانند الزام حکومت اسلامی به حجاب، دخالت حکومت در تعیین نوع پوشش امت اسلامی و مواردی مثل فردی و اجتماعی بودن حجاب پرداخته شده و نیز ادله فقهی برای این الزام ارائه شده است

محققان این عرصه، درباره علل بدحجابی و انواع مواجهه با آن دلایلی ارائه کردهاند و به ارائه راهکارهایی در راستای نهادینهسازی حجاب در جامعه مبادرت ورزیده-اند

پژوهشگران زیادی با رویکرد فقهی- حقوقی به نقد و بررسی قوانینی که در مواجهه با بدحجابی وجود دارد پرداختهاند

پژوهشگرانی معدود نیز به مباحث خطمشیگذاری عفاف و حجاب پرداختهاند. گاه به نهادیسازی آن در جامعه اشاره داشتهاند و گاه موانع ساختاری خطمشیها و اجرای خطمشیها را مدنظر قرار دادهاند

عفاف و حجاب در اسلام

حجاب به معنای پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم از احکام ضروری اسلام است.« فواید و آثار زیادی بر حجاب اصیل اسلامی مترتب است؛ حضور کارآمد و موثر زنان مسلمان ایرانی در صحنههای گوناگون اجتماعی گویای این حقیقت است. حجاب و عفاف و بحث پوشش در میان آحاد بشر، عمری به اندازه تاریخ بشر دارد و این موضع با هبوط حضرت آدم و حوا علیهماالسلام از بهشت به زمین آغاز میگردد و در بشر در همه زمانها و مکانها به اشکال مختلف در زندگی انسانها وجود داشته است؛ این امر در همه ادیان جایگاه ویژه ای دارد و به بیان بسیاری از نویسندگان و صاحبنظران این حوزه، ریشه در فطرت بشر دارد؛ پس حجاب و عفاف امری مخصوص و منحصر در اسلام نیست بلکه نه تنها در ادیان الهی و کتب آسمانی مانند تورات وانجیل مورد اشاره قرار گرفته است بلکه در آیینهای بشری همچون آیین زرتشت، کنفوسیوس و برهمایی نیز بر رعایت حجاب و عفاف توصیه شده است و البته باید ذکر کرد که دستورات حجاب و عفاف در ادیان مختلف با ادیان زمینی وضعیت متفاوتی دارد که غلامی در بررسیای که داشته است این تفاوتها را بررسی کرده است. علاوه بر ادیان در سایر ملل و تمدنها نیز پوشش، جایگاه خاص خود را داشته است و به گواه تاریخ، در تمدنهایی که فرهنگ برتر و پیشرفته تری داشتهاند، پوشیدگی و عفاف بیشتر حاکم بوده است.

عفاف و حجاب در غرب و ایران

با بررسی جامعی که غلامی در مورد حجاب در غرب معاصر انجام داده، غرب را در چهار دوره زمانی بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که در غرب، حجاب و عفاف تا نیمه قرن بیستم به تناسب آیین مسیحیت و فرهنگ موجود در کشورهای غربی و اروپایی حاکم بوده است منتها از نیمه غرب بیستم به بعد وضعیت برهنگی و بدپوششی و عدم رعایت حجاب و رواج بی بندوباری افزایش معناداری به خود گرفته است و حاکی از یک پروژه است نه یک پروسه و تابع یک برنامهریزی از پیش تعیین شده و هماهنگ با منافع خاص سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... برخی قدرتهای بزرگ است.

در ایران قبل از اسلام، حجاب و پوشش جایگاه خاص خود را داشتهستا و معمولاً زنان دربار نیز از پوشیدگی بیشتری برخوردار بودهاند و حجاب و پوشش برایشان یک ارزش بوده است؛ با ورود اسلام به ایران، فرهنگ حجاب اسلامی نیز وارد ایران میشود که از حجاب دوران قبل از اسلام نیز سادهتر بوده است و این پوشیدگی در فرهنگ ایرانی - اسلامی ایرانیان در قرون مختلف خلفای اسلامی و پس از آن وجود داشته است تا دوران قاجار که شرایط فرهنگی پوشش در ایران با سفرهای شاه قاجار به فرنگ و اعزام عدهای از دانشجویان برای تحصیل به اروپا، تغییر میکند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید