بخشی از مقاله
چکیده
شواهد نشان داده است که سود حسابداری، شاخص خوبی برای بازده های سهام و پیش بینی جریان های نقدی آینده است و نشانه ای است که موجب تغییر باورها و رفتار سرمایه گذاران می شود. در طول سه دهه اخیر تلاش بر این بوده است، که با دست یافتن به یک روش منطقی و معتبر، کیفیت سود مورد ارزیابی قرارگرفته و عوامل تأثیرگذار بر آن شناسایی شود.
هدف این پژوهش شناسایی تأثیر پیش بینی پذیری سود بر میزان بازده مازاد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است و از متغیر پیش بینی پذیری به عنوان نماینده ای برای کیفیت سود استفاده می گردد. نمونه آماری پژوهش شامل 115 شرکت در بازه زمانی شش ساله×طی سالهای86-91 میباشد. این پژوهش ازنظر رابطه بین متغیرها علی، ازنظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی می باشد. که در آن برای تأیید یا رد فرضیه از اطلاعات تاریخی شرکتها و روشهای آماری استفاده میشود. روش آماری مورداستفاده جهت×آزمون فرضیه مطرح شده در پژوهش داده های پنل است
برای نشان دادن و معنیدار بودن الگو از آزمون - F - و برای معنیدار بودن ضریب رگرسیون از آماره - T - استفاده میشود و برای تعیین خودهمبستگی از آزمون دوربین - واتسون استفاده شده است. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که پیش بینی پذیری سود بر میزان بازده مازاد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معنی داری ندارد.
مقدمه
حسابداران برای تعریف سودمعمولاً به دو مفهوم اقتصادی که بر مشاهدات دنیای واقعی مبتنی است، بهعنوان نقطه شروع منطقی استناد میکنند. این دو مفهوم اقتصادی عبارتاند از تغییر در رفاه و حداکثر کردن سود تحت شرایط مشخص ساختار بازار، تقاضا و بهای تمامشده عوامل تولید، این مفاهیم بهطور ضمنی در تعریف هیئت استانداردهای حسابداری مالی به شرح زیر نیز ملحوظ شده است سود جامع عبارت است: »از تغییر در حقوق صاحبان سرمایه واحد انتفاعی طی یک دوره آزمون موفقیت - یا شکست - عملیات یک واحد انتفاعی« نیز میزان فزونی وجوه نقد دریافتی - یا کسری آن - نسبت به وجوه نقد مصرفشده - سرمایهگذاری شده - در بلندمدت میباشد
بخش اول تعریف بالا بر مفهوم حفظ سرمایه و بخش دوم آن بر مفهوم حداکثر کردن سود مبتنی میباشد. اگرچه اقتصاددانان برای بهبود مفاهیم بالا و انطباق آن با مشاهدات دنیای واقعی کوشش کردهاند اما در حل مسائل مربوط به اندازهگیری آن موفقیت چندانی نداشتهاند. درنتیجه، حسابداران برای اندازهگیری سود قواعد دقیقی را بکار گرفته و به موضوع نزدیکی آن به مفاهیم اقتصادی نیز توجه چندانی نکردهاند. اگرچه مفهوم تعهدی سود بهعنوان یک اندازهگیری بنیادی، با انتقادهایی مواجه است؛ اما از دیدگاه اطلاعاتی، این مفهوم بیانگر نتیجه فعالیت حسابداری بر اساس فرضیات بازار کارآمد میباشد
پژوهشها نشان داده است که سود حسابداری، بار و محتوای اطلاعاتی دارد سود حسابداری ازلحاظ یک اندازهگیری یگانه عملکرد و یا اطلاعاتی که در محاسبه آن لحاظ میشود، توسط حسابداران حرفهای و تحلیل گران مالی همواره مورد تأکید قرار داشته است - Ball and Brown, 2007 - مثلاً. در بیانیه شماره یک هیئت استانداردهای حسابداری مالی آمده است که کانون توجه گزارشگری مالی، اطلاعات مربوط به عملکرد واحد انتفاعی است که توسط معیارهای سود و اجزای تشکیلدهنده آن تأمین میشود.
هدف اولیه از گزارش سود، تأمین و ارائه اطلاعات مفید برای کسانی است که بیشترین علاقه را به گزارشهای مالی دارند؛ اما تبیین اهداف مشخصتر نیز برای درک بهتر گزارشگری سود ضرورت دارد. یکی از هدفهای اساسی که با اهمیتترین هدف از دیدگاه تمامی استفادهکنندگان گزارشهای مالی محسوب میشود، اینجا تمایز بین سرمایهگذاری و سود - منابع و جریانها - بهعنوان بخشی از فرآیند، توصیفی حسابداری است
هدفهای مشخص گزارش سود شامل موارد زیراست:
1. استفاده از سود بهعنوان معیاری برای اندازهگیری کارایی مدیریت.
2. استفاده از مبالغ تاریخی سود برای پیشبینی آینده واحد انتفاعی و توزیع آتی سود سهام.
3. استفاده از سود بهعنوان معیاری برای اندازهگیری دستاوردها و همچنین نشانهای از تصمیمات آتی مدیریت. سایر هدفها شامل استفاده از سود بهعنوان مبنایی برای تشخیص مالیات، بررسی قیمت محصولات واحدهایی که مشمول قیمتگذاری میباشند و بالاخره ارزیابی تخصیص منابع توسط اقتصاددانان میباشد
هدف اولیه از گزارش سود، تأمین و ارائه اطلاعات مفید برای کسانی است که بیشترین علاقه را به گزارشهای مالی دارند؛ اما تبیین اهداف مشخصتر نیز برای درک بهتر گزارشگری سود ضرورت دارد. یکی از هدفهای اساسی که با اهمیت ترین هدف از دیدگاه تمامی استفادهکنندگان گزارشهای مالی محسوب میشود، ایجاد تمایز بین سرمایهگذاری و سود - منابع و جریانها - بهعنوان بخشی از فرآیند، توصیفی حسابداری است
علاقه زیادی به اندازهگیری کیفیت گزارش دهی مالی وجود دارد. بهعنوانمثال، برخی مطالعات تجربی، روندهای کیفیت سود با گذر زمان و تعیینکنندههای آنها را تجزیهوتحلیل میکنند؛ برخی دیگر اثرات تغییرات ویژه در استانداردهای حسابداری، سیستمهای تصدیق یا نیازهای حاکمیت شرکت در درون یا بین کشورها را اندازهگیری میکنند. مطالعات دیگر از کیفیت سود برای توضیح نوسانات در بازدههای اقتصادی همانند هزینهی سرمایه استفاده میکنند. ازآنجاییکه کیفیت سود مستقیماً قابلمشاهده نیست
ازاین رو پژوهشها، یک سری از نمایندهها را برای کیفیت سود توسعه دادهاند. بیشتر آنها مبتنی بر مفاهیم بینش آفرین و محتمل در مورد مشخصات مطلوب سیستم حسابداری میباشند. با وجود اینکه این معیارها بهمنظور ثبت ساخت پایه، مشابه هستند با اینحال همبستگی خیلی ضعیفی دارند. برداشت حسابداران و تحلیل گران مالی از واژه سود متفاوت است. تحلیل گران مالیعموماً سود گزارششده - سود حسابداری - را متفاوت از سود واقعی میدانند.
یکی از دلایل این تفاوت از دیدگاه تحلیل گران این است که سود میتواند بهوسیله مدیران دستکاری شود. تحلیل گران مالی تلاش میکنند تا چشمانداز سود شرکتها را ارزیابی کنند. چشمانداز سود به ترکیب ویژگیهای مطلوب و نامطلوب سود خالص، اشاره دارد. رویکرد این پژوهش در مورد کیفیت سود و سودآوری تجارت غیرعادی است.
شرکت دارای عناصر و اقلام ثابت در صورت سود و زیان خود نسبت به شرکت فاقد این اقلام و عناصر، کیفیت سود بالاتری دارد. همین امر به تحلیل گران اجازه میدهد سود آتی شرکت را باقابلیت اطمینان بیشتری پیشبینی نمایند. این پژوهش معمولاً از رویکرد عواید تأمینی استفاده میکند که بر مبنای بازده مازاد تأییدشده است، درحالیکه پژوهشهای دیگر، سودآوری بازرگانی غیرعادی بهوسیله بررسی این امر که آیا کیفیت سود یک عامل ریسک قیمتگذاری شده است یا خیر را آزمایش میکنند.
روشهای حسابداری بر کیفیت سود مؤثرند؛ زیرا کیفیت سود مرتبط با روشهایی است که حسابداران و مدیران از طریق آنها قادر به مدیریت و نشان دادن رقم سود بهدلخواه خود هستند. مدیریت سود زمانی رخ میدهد که مدیران در چگونگی گزارشگری مالی، برای گمراه کردن سهامداران درباره عملکرد اقتصادی شرکت، یا اثر بر نتایج قراردادهایی که بستگی به گزارشهای حسابداری دارند قضاوتهایی را انجام دهند.
مدیران به روشهای مختلفی همچون برآورد رخدادهای اقتصادی آتی، عمر مفید، ارزش اسقاط داراییهای بلندمدت، تعهدات بازنشستگی، مالیات معوقه، زیان سوخت مطالبات، کنارگذاری داراییها، انتخاب روشهای حسابداری استهلاک، ارزشگذاری موجودی، چگونگی برخورد با هزینههای پژوهش و توسعه، تبلیغات، نگهداری و سیاستهای اتخاذی درباره ادغام و اجاره بهشرط تملیک و غیره بر سود مدیریت میکنند.
استراتژیهای دادوستد تأمینی تلاش میکنند تا اثرات قیمتگذاری نادرست بازار را کاوش کنند. در بیشتر موارد، آنها مبتنی بر این پیشبینی هستند که سرمایهگذاران واکنش اندکی به اطلاعات موجود دارند. در مقابل، این پژوهش واکنش گرایش دار اصولی را پیشبینی نمیکند بلکه بر گسترش واکنشها تمرکز میکند. مجموعه مقالات دیگر، قیمتگذاری نادرست تعهدات تمایزی تأییدشده را بررسی میکنند.