بخشی از مقاله

چکیده:

پیش از آنکه شهر یا حتی اقامتگاه ثابتی وجود داشته باشد انسانهای اولیه برای حفظ خود در برابر وضعیت نامناسب جوی و حیوانات در حفرها و غارها پناه می جستند، امروزه زیرزمین مرکز شهرها به دلیل نیاز به فضای نزدیک و گاه به منظور حفاظت در مقابل بمباران و تشعشعات اتمی و... بیش از پیش مورد استفاده قرار می گیرد. این مسئله در بیشتر شهرهای پیشرفته خود نمایی می کند.

در طول تاریخ از زیرزمین به عنوان آخرین منزلگاه و نماد برزخ و جایی که مردگان را می پذیرد و همچنین زیرزمین محل مسکنی بوده که زاغه نامیده می شد زیرا به دلیل نوسان حرارتی اندک نه تنها برای مسکن و زندگی بلکه پناهگاهی برای حفظ محصولات مورد استفاده قرار می گرفت شاید به همین خاطر است که قدیمی ترین شهرها مانند آتن، رم، پاریس، بقایای بناهای یادمان و باستانی خود را در زیرزمینهای خود پنهان می کرده اند. اما اکنون با پیشرفت تکنولوژی از مرکز محله های زیرزمینی می توان به عنوان ساختاری جهت جذب شهروندان به داخل بافت مرکز محله نام برد. به طور مثال با استفاده صحیح از فضاهای زیرزمینی می توان به مزایایی چون ترافیک روان تر، آلودگی کمتر محیط زیست، کاهش تراکم و کارآمدی هر چه بیشتر فضاهای باز روزمینی دست یافت.

کمبود فضای باز، تراکم بالا، کمبودهای فضاهای سبز و تفریحی موجب می شود تا فضاهای زیرزمینی که منبعی با ارزش می باشند در کمک به فضاهای روزمینی مطرح گردند. و می توان در کاربردهایی چون تفریحی - اماکن ورزشی، پارکها و ... - ، تجاری و اداری - بازارچه ها، کتابخانه ها و... - ، فرهنگی - موزه ها، فرهنگسراها، سینماها و... - و خدماتی - پارکینگ ها و ... - از ظرفیت آنها برخوردار گردید.

مقدمه :

ایران به دلیل پیشینه ی تاریخی و معماری غنی اسلامی در جهان شناخته می شود. زیبایی شناسی، توجه به محیط زیست و طبیعت و انطباق با آن، آینده نگری و دور اندیشی از خصیصه های معماری و شهرسازی ایران چه پیش از اسلام و چه بعد از اسلام بوده است. شهر اصفهان به عنوان یک شهر تاریخی با قدمتی دیرینه و محله های قدیمی با ارزش به جای مانده از زمان های دور است که این محلات با گذر زمان دچار فرسودگی شده اند. هم چنین عدم نظارت و مراقبت مناسب و مطلوب از جانب مسئولین شهری کاهش کیفیت بسیاری از مناطق اصفهان را به دنبال داشته است. برای نمونه مرکز محله حافظ واقع در منطقه اصفهان از شرایط نامناسب زندگی و همچنین پایین بودن کیفیت سرزندگی که از معیارهای اصلی در راستای تامین زندگی مطلوب شهری است، رنج می برد.

امروزه افراد با حضور در مرکز محله ها می توانند باعث ایجاد تعاملات اجتماعی و سرزندگی در سطح جامعه شوند که شهر را از حالت غیر فعال بودن خارج می کند. همچنین برای جذب افراد به مرکز محله ها طراحی آن ها باید به گونه ای باشد که مشوق حضور آن ها در این فضاها باشد؛ این خصوصیت در محله ی حافظ - شرق میدان نقش جهان - بندرت به چشم می خورد، زیرا وضعیت نامناسب این مرکز محله مانع جذب افراد به این محله بوده و متعاقبا سرزندگی و حضور پذیری محله را از بین برده است.

امروزه در مرکز محلههای شهری اصفهان کیفیت، سرزندگی، حضور پذیری و اهمیت حضور افراد در محیطی امن و سرزنده نادیده گرفته شده است؛ ناکارآمدی برخی مرکز محلات که نشأت گرفته از توسعه نامتناسب بافت روستایی است، کاهش حضور افراد را به همراه داشته که موجب کاهش سرزندگی و منفعل شدن این قبیل مرکز محلات خواهد شد. این شرایط به خصوص در محلهی حافظ - شرق میدان نقش جهان - واقع در منطقه شهر اصفهان به دلیل فرسودگی بافت و نیز وجود فضاهای غیر قابل دفاع و دست نخورده که میتواند به عنوان پتانسیلهایی از نظر کاربری و نیز ایجاد منظر مطلوب در این محلات مورد استفاده قرار گیرد، مطرح است. همچنین به دلی کمبود و یا عدم وجود فضاهای سرزنده، کاهش حضور افراد در فضاهای شهری متعاقباً کاهش سرزندگی محیط را به دنبال دارد. در نتیجه میتوان این فرضیه را مطرح کرد که طراحی مرکز محله های شهری مطلوب با ایجاد سرزندگی و حضورپذیری شهروندان در آن دارای رابطه مستقیم است.

با توجه به قدمت بافت خیابان حافظ و ارزش آن به عنوان نمادی از فرهنگ و هویت شهر که امروزه یک بافت ناکارآمد شده و به تدریج از چرخه توسعه شهر خارج گردیده و ویژگیهای فرسودگی را به خود گرفته است.

- مفهوم مرکز محله :

مرکز محله عنصر اجتناب ناپذیر هر محله بود که در محل تقاطع راه های اصلی محله و در اغلب موارد، در مرکز فیزیکی محله و قلب آن جای می گرفت. موقعیت و محل مرکز محله ها، به غیر از موضوع دارا بودن بهترین نحوه دسترسی و کارکرد ارتباطی که اغلب مهم ترین عامل محسوب می شد، به عوامل و شرایط دیگری از جمله موقعیت محله نسبت به بازار و راه های اصلی شهر، اراده بنیان گذاران محله و اهالی محله نیز بستگی داشت

این مرکز برای ساکنان محله، بستری مناسب برای روابط اجتماعی بود، زیرا فعالیت ها و فضاهای مرتبط با زندگی روزمره ساکنان در آن مستقر بود، به طوری که آنان مرکز محله را حیاط دومی فرض می کردند که با هم محله ای های خود در آن سهیم بودند. این اشتراک، احساس تعلق به محله را نیز در آنان قوت می بخشد . ردپای مشارکت در نحوه استفاده از فضای آن نیز قابل پیگیری بود، چرا که خود مردم در سازماندهی و نگهداری از فضای مرکز محله می کوشیدند و در مواقع خاص با همکاری یکدیگر آن را برای مراسم ویژه ای چون اعیاد و یا عزاداری مذهبی و ملی و ... تجهیز می نمودند. پس فضای مرکز محله به هیچ وجه تک عملکردی با غلبه نوع خاصی از کاربری ها و فعالیت ها – برای مثال تجاری – نبود.

- کارکردهای مرکز محله :

مهم ترین کارکرد هر مرکز محله کارکرد ارتباطی آن محسوب می شده است.مراکز محلات معمولاً در محل تقاطع راه های اصلی محله و در اغلب موارد، در مرکز فیزیکی محله و قلب آن در جایی که بهترین نحوه دسترسی را برای ساکنان کل محله داشتند، شکل می گرفتند

یکی دیگر از کارکردهای هر مرکز محله که کمابیش همچنان در عموم آن ها قابل مشاهده است، کارکرد اجتماعی آن است. در حقیقت این مراکز محل گردهمایی ها و تجمع های اهالی محله بودند و فضایی را برای گذراندن اوقات فراغت، مکانی برای ترغیب و تحکیم پیوندهای اجتماعی و ایجاد حس تعلق، مشارکت و بیشترین تماس ها و تجمع های افراد در اهالی را ایجاد می کردند.

فضاها و عناصر خدماتی مانند حمام، آب انبار و فضاهای تجاری نیز از مهمترین فضاهای دیگری هستند که در بسیاری از مراکز محله ها با کارکرد خدماتی شکل می گرفته اند. انواع و خصوصیات عناصر و فضاهای مزبور تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله خصوصیات اقلیمی، جغرافیایی و توان اقتصادی ساکنان محله شکل می گرفته است

کارکردها و فضاهایی که جوار هر مرکز محله شکل می گرفت، به عوامل متعددی بستگی داشت. برای مثال در شهرهای کوچکی که متشکل از چند محله بودند، در حالتی که فاصله بین مراکز محله ای با بازار اندک بوده و جمعیت ساکن در محله های شهر خیلی زیاد نبود. در حالیکه برخی از محله های پر جمعیت واقع در شهرهای بزرگ، به سبب وسعت و جمعیت زیاد، دارای چند مرکز محله بودند و مراکز آن ها محل تجمع آن دسته از فعالیت های تجاری و خدماتی بود که به طور روزانه یا حداقل هفتگی مورد استفاده ساکنین یک محله قرار می گرفت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید