بخشی از مقاله
چکیده
خانه، خارج از مفهوم و معنای ظاهری خود، مکانی برای شکلگیری معنویت آدمی در طول تاریخ بوده است و همانطور که میدانیم آبادی خانه ها نه به ساختمان آنها، بلکه به روح جاری در آنها وابسته است . طراحی مجتمع های مسکونی امروز در دو قالب واحد مسکونی و محیط مسکونی انجام می پذیرد. در هر دو مورد مشاهده می شود که موارد طراحی شده کاملا یکنواخت و تکراری شده اند و هر دوی آنها از یک الگوی ثابت پیروی می کنند و تنها تفاوتی که با یکدیگر دارند، عناوینی مانند یک خوابه، دو خوابه، سه خوابه و ... است، به تعبیر ما دیگر خبری از آن عناصری که در معماری سنتی خود به کار می بردیم نمی باشد.
روش تحقیق از نوع نظری -کاربردی است، دارای دو بخش اساسی میباشد:
بخش اول به شناخت عناصر هویتساز معماری محله ایی ایرانی میپردازد و سپس بخش دوم آن نیز در پی ایجاد بستری مناسب برای به کار گیری و احیا عناصر معماری سنتی خانه دیروز در طراحی مجتمع مسکونی امروز است .
بخش اول با روش مطالعات کتابخانهای، منابع اینترنتی و ... و متکی بر روش تجربه اطلاعات و طبقهبندی موضوعی و موضعی مباحث است و بخش دوم با اتکا به دانش تجربی استاد راهنما در دروس وابسته و با توجه به سوال اولیه پروژه و همین طور دانش و تجربه گذار از فرآیندهای متنوع طراحی در دوران تحصیل، به تولید راهبردها و راهکارهای مناسب خواهد پرداخت. این پروژه سعی دارد، با شناخت عناصر هویتساز و خاستگاه آنها به صورت خلاقانه به طراحی مواردی همت گمارد که الگوی جدیدی از مسکن برای زندگی آپارتمانی امروزمان باشد.
مقدمه
خانه مفهومی ازلی است، دیر زمانی پیش از آن که معماری با تصرف ساختگی فضا هستی یافته باشد، طبیعت، خانه را به شکل حفره ها و فرورفتگیهایی طبیعی به انسانهای نخستین عرضه کرده بود. در لغتنامه دهخدا، واژه مسکن به عنوان محل سکونت ،منزل، جای آرام، جایگاه و نشیمن تعریف شده است یعنی خانه، مکان آسایش و امنیت خانواده میباشد. بنا به گفته فرانسیس بیکن: خانه ها برای زیستن است نه برای نگریستن. درمعماری گذشته، فضاها براساس عملکردهای مختلف ایجاد نمیشدند بلکه برای کیفیت و لذتی خاص از زندگی خلق میگردیدند.
واژگانی چون: بهارخواب، مهتابی، تابستان نشین ،تختگاه، تالار، بالاخانه و ... حاکی از غنای روابط میان انسان وطبیعت و توجه به کیفیت زندگی بوده است. در الگوهای شهرسازی کهن ایران، خانهها تداعیگر این معانی بوده و خانه سنتی بازتاب فرهنگ و هویت جامعه خود بوده است. با گردشی کوتاه در این خانهها روشن میشود که کیفیتهایی که در این فضاها موج میزند و ما را به سمت خود میخواند، تنها برای رفاه ساکنین و رفع نیازهای روزمره زندگی آنها پدید نیامده، بلکه بیشتر بعد روحانی انسان را هدف قرار داده و برای ساکنین خانهها نغمه زندگانی سر میدهد.
امروزه به علت جبر زندگی و تک بعدینگری و اصل قرار گرفتن اقتصاد، بسیاری از ارزشهای انسانی و اجتماعی نادیده گرفته شده است و با توجه به تغییر شیوه زندگی و پیشرفت تکنولوژی و نیاز مبرم به مسکن، دیگر خانه به مفهوم سنتی خویش جوابگو نمیباشد و مجتمعهای مسکونی چندین واحدی جای آن را گرفتهاند و "خانه آدمی در بلوکهای مسکونی در پشت پنجره یکنواخت و همشکل با دیگران قرار دارد، که برای اعضای خانواده نیز تشخیص آن از بیرون مشکل است
در این مقاله ابتدا مسئلهای را به عنوان دغدغهی اصلی پژوهش مطرح میکنییم و در ادامیه بیه تشیریف مفیاهیمی هم یون الگیو،سکونت و خانه ایرانی و عناصر معماری سنتی میپردازیم و در نهایت رهیافتی در جهت پاسخ به سوال مطرح شده و به منظور راهکاری برای هویتیابی و ارتقاء بخشی به سطف کیفیت زندگی در مسکن امروز ارائه کردیم تا از این رهگذر ضیمن بیازخوانی مختصیر حکاییت شیرین حیات در سالهای نه چندان دور بتوان دستمایهای از مفاهیم والای سکونت برای زندگی بیطراوت امروز برگزید .
- الگوهای فضایی:
تفاوت موجود در دو نوع خانه ایرانی و خانه معاصر، تفاوت در شیوه های به کارگیری و مصرف فضا است و به تعبیری همان تفاوت الگوها. معیار شکل دهی فضا در خانه ایرانی بر اساس رعایت حریم استوار است. حریم که خود انعکاس فضایی حرمت است، تنظیم کننده روابط فرد و جامعه می باشد و در حد فاصل خصوصی ترین خلوت ساکن در خانه تا عمومی ترین تجمع اهالی و خویشاوندان در خانه معیار شکل دهنده مراتب فضایی خانه است
-الگوهای فضای باز:
حیاط اصلی ترین فضای باز در خانه به حساب می آید. به غیر از حیاط ها، در خانه های ایرانی طیف متنوعی از فضاهای باز وجود دارد. فضاهای باز از سطف حیاط شروع می شوند و به سمت آسمان در سطوح مختلف شکل می گیرند. کمی بالاتر از حیاط، صفه قرار دارد که به آن بهارخواب هم می گویند. کمی بالاتراز صفه، شارمی است که برای دسترسی به فضاهای واقع دربالاخانه میباشد.کمی بالاتر از شارمی، مهتابی و بالاتر از آنها، بام خانه است. طارمی نیز فضای باز مستقر در جلوی اتاق های بزرگتر بوده ،که در بالاخانه است . هم صفه و هم طارمی در مواقع لزوم، به عنوان ادامه فضایی اتاق، استفاده می شوند
-الگوهای فضای سر پوشیده :
در خانه معاصر، فضاهای بسته ، بلافاصله پس از اتمام فضای باز می باشند. اما در خانه ایرانی همواره در حد فاصل فضاهای باز و بسته، فضایی واسط وجود دارد که آنرا - سرپوشیده - نامگذاری نمودهاند. فضایی که حضورش ارتباط تازه ای را با طبیعت، نور و اقلیم ، باعث شده و امکانات متفاوتی را برای فعالیت اهل خانه و معاشرت آنان فراهم کرده است
-الگوهای فضای بسته :
فضای بسته یکی از انواع فضاهای موجود در معماری ایران است. هر سه عنصر سقف، کف، دیوار و هم نین تمامی اجزای در، شامل در و پنجره و روزن برای شکل گیری فضاهای بسته مورد استفاده قرار گرفته است
-الگو های فضایی و دگرگونی های آنها در خانه های معاصر:
الگوهای فضایی در خانه تاریخی از فرم، مضمون و حالت برخوردار بودند و نسل به نسل منتقل شده و در هر دوره از انتقال، کاستی های آنها کاهش یافته و در روندی آرام تا سال 1300 در خانه ایرانی تداوم داشته و از سال1340 به بعد، دگرگون گشته اند .
مفهوم سکونت :
بیانگربرقراری پیوند پرمعنا بین انسان و محیطی مفروض است. این روند از تلاش برای هویت یافتن یعنی،به مکان احساس تعلق داشتن ناشی شده است. بنایراین، انسان زمانی وقوف می یابد که مسکن گزیده و درنتیجه هستی خود در جهان را تثبیت کرده باشد.
سکونت، گوشه گیری که لازمه شکل گیری و پرورش هویت ویژه فرد است را نیز شامل می شود - نوربری - شولتز, ص. - 81 سکونت می باید نه گوشه ای از فضا را اشغال کردن بلکه زندگی در فضا باشد - موهولی ناگی ,8821, ص - 18 از نظر هایدگر طرز و طریق بودن انسانها بر روی زمین، سکونتشان است. او در مقاله »ساختن، سکونت گزیدن، اندیشیدن« با ریشه کلمه - ساختن - ،دلالتهای قدیمی و پهنه مفاهیمی را از نو میگشاید تا، غذای وجود را بیان کند و سکونت را به بودن با چیزها تعبیر میکند.
- آیرو آلتمن - و همکارانش مشخصات سکونتگاه را به پنج نوع تقسیم کرده اند :
-دائمی در مقابل موقت
- جمعی در مقابل غیر جمعی
- گشودگی در مقابل بسته بودن
-مشخص شده در مقابل یکسان
- هویت در مقابل جماعت