بخشی از مقاله
چکیده :
بخش تعاون در راستای نیل به اهداف آرمانی چشم انداز بیست ساله نظام - ایران - 1404 و نیز دستیابی به سهم %25 خود در اقتصاد تا پایان برنامه پنجم توسعه ، سیاست ها و برنامه های بنیادینی را طراحی و اجرا نموده است که از مهمترین آنها می توان به بحث ارتقاء دانش تعاون به ویژه برای اعضاء و مدیران عامل تعاونی ها اشاره نمود . بنابراین توجه به اهمیت موضوع از یکسو و کاستی های کاملا مشهود در حوزه آموزش مدیران به عنوان مسئله اصلی از سوی دیگر، باعث گردید تا این پژوهش با هدف کلی بررسی نیازهای آموزشی مدیران عامل تعاونی های تولید کشاورزی در حوزه مهارتهای عمومی و تخصصی به همراه عوامل مؤثر در شکل گیری آنها ، انجام پذیرد
جامعه آماری این تحقیق را 509 تعاونی تولید کشاوری فعال در سطح استان خراسان رضوی تشکیل می دهد که از بین آنها با استفاده از فرمول کوکران 110 مورد با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب گردیده است .تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و روش انجام آن نیز توصیفی - همبستگی می باشد. اطلاعات مورد نیاز علاوه بر روش کتابخانه ای، از روش میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه به همراه مصاحبه جمع آوری گردید، همچنین جهت اطمینان از پایائی ابزار ،20 پرسشنامه تکمیل و به کمک نرم افزار spss ضریب آلفای کرونباخ آن بالاتر از %75 حاصل شد و روایی آن نیز توسط متخصصین فن تائید گردید .
نتایج توصیفی حاصل از اطلاعات نشان داد که میانگین سن مدیران 40 و تعداد سالهای مدیریت آنها 4 سال، تاثیر دوره های آموزشی گذشته آنها بسیار کم و میزان درآمد متوسط می باشد. ترتیب اولویت بندی نیازهای آموزشی در زمینه مهارت های تخصصی به ترتیب عبارت از نیازهای گلخانه داران، زنبورداری، شیلات، دامپروری، زراعی- باغی، مرغداری و اولویت های آموزشی عمومی نیز عبارت از تعاونی، مدیریتی، مالی - حسابداری ، کارآفرینی، فردی-اجتماعی و ارتباطی بودند.
نتایج آمار استنباطی رابطه منفی و معنی داری را بین سن و تعداد سال مدیریت با نیاز آموزشی نشان داد. این رابطه بین دوره های آموزشی گذشته، سطح درآمد، سطح تحصیلات و بومی بودن مدیران با نیاز آموزشی مثبت و معنی دار؛ و بین میزان سوابق کاری گذشته و داشتن شغل دوم با نیاز آموزشی غیر معنی دار بود. بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام 3 متغیر، میزان اثربخشی دوره های آموزشی گذشته، میزان درآمد مدیر، و تعداد سال های مدیریت بیشترین تأثیر را بر نیاز های آموزشی مدیران داشته اند.
مقدمه :
»در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب ، گرایش زیاد به تمرکز گرایی و دخالت بیش از حد دولت در تمام امور، از دست رفتن بسیاری از فرصت ها و موقعیتهای عمومی در جامعه و در مقابل ایجاد فرصت و تجمع ثروت برای گروهی خاصی از افراد که به منابع اطلاعاتی و یا مجوزهای مختلف دسترسی داشتند ، عدم تعادل ، ناهنجاریها و نابرابریهای اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی زیادی رادر جامعه پدیدار گردید
در پی رهایی و گریز از اقتصاد متمرکز دولتی و نتایج نامطلوب آن و ترس از انتقال قلههای ثروت و مسئولیت از بخش دولتی به بخش خصوصی، واگذار نمودن بار سنگین مسئولیت بر دوش بخش دیگری از ارکان سه گانه اقتصاد یعنی تعاون به عنوان بهترین راهکار مطرح از سوی صاحبنظران مورد قبول واقع گردید.
تعاونهای فعال در این حوزه ،نوعی سازمانهای اقتصادی- اجتماعی میباشند که به لحاظ سازوکارهای ویژه خود ضمن ایجاد عدالت اجتماعی ، باقراردادن مدیریت در اختیار نیروی کار و بهرهوری مستقیم یعنی حذف واسطه های کاذب از ساختار اقتصادی باعث ایجاد ارتباط سالم بین تولید و مصرف شده و اینگونه بار ارزشی-اقتصادی خود را در جامعه به اثبات میرسانند.
تعاونیهای تولید کشاورزی نیز یکی از زیر بخشهای اصلی سازنده اقتصاد بخش تعاون ونهایتا اقتصاد ملی کشور بوده که می تواند با تغییر مسیراز بعد معیشتی به سمت کشاورزی تجاری و بازار مدار ، ضمن ایجاد اشتغالزایی و تامین نیازهای داخلی با ورود به بازارهای جهانی موجب استحکام اقتصاد ملی کشور شده و استقلال ملی و مالی کشور را به همراه داشته باشند . بنابراین توجه به این نکات که تنها بخشی از مزیتهای رقابتی تعاونیهای تولید کشاورزی را نشان می دهد و نیز عدم توجه در خور شآن و حضور کمرنگ این سازمانها در جامعه از یکسو و نیز توجه به تقش مدیران و تخصص آنها به عنوان اهرم مؤفقیت سازمان ، این مهم را تاکید می کند که شرکتهای تعاونی بیش از پیش نیازمند صرف زمان جهت پژوهش و برنامه ریزی های سیستمی مبتنی بر نیاز سنجی علمی بوده تا بتوانند پتانسیلهای نهفته خود را بروز نمایند . لذا توجه به این ضروریات باعث گردید تا این پژوهش با هدف رفع پاره ای از نیازهای مدیران در حوزه استان خراسان رضوی صورت پذیرد تا علاوه بر اینکه بتواند فرهنگ تعاون را گسترش دهد ، نتایج پایانی نیز تاثیرات مثبتی در برنامه ریزی های آموزشی آینده داشته باشد .
اهمیت و ضرورت موضوع:
بخش تعاون به عنوان یکی از مبانی اصلی اقتصاد سرمایه ساز، جایگاه تعیین کننده ای را در توسعه ملی کشور برعهده دارد . اقتصاد تعاونی ، سود سرمایه را به عنوان یک عامل اقتصادی غیر عادلانه حذف ، کاهش ویا متعادل نموده و بدین ترتیب برای تولید کننده ، مصرف کننده و نهایتا تمامی افراد جامعه مطابق ارزش واقعی پول وکالا ، ارایه ودریافت خدمات می نماید.
در سالهای گذشته شاهد بودیم که هیچ یک از سه بخش تعاونی ، دولتی وخصوصی در سامانه تولید وتوزیع کشور جایگاه مشخصی نداشته ودر این میان بخش تعاون به دلیل نوپایی و جوانی وزارتخانه - تاسیس - 1370 ، کمبود سرمایه ونقدینگی ، ضعف فرهنگ وعدم اشاعه ونشر صحیح هویت تعاون ، بیشتر دچار آسیب قرار داشته است