بخشی از مقاله

چکیده:

سرمایهگذاري خطرپذیر امروزه بهعنوان مهمترین و مؤثرترین روش تأمین مالی طرحها و شرکتهاي نوآور در سطح دنیا و ایران مطرح است و توانسته است با کارایی بالا بخش قابلتوجهی از اقتصاد امروز دنیا را به وجود آورد. اما این مهم با چالش ها و تنگنایی ها روبروست که باید براي آن ها چاره اي اندیشید. این تحقیق به دنبال بررسی چالش هاي سرمایهگذاري خطر پذیر در استان یزد و ارائه راهکارهایی براي آنها می باشد.

در این تحقیق بر اساس روش تحلیل محتوا و با ابزار پرسشنامه و مصاحبههاي کیفی چالش هاي سرمایه گذاري خطرپذیر استان یزد احصا و در نهایت با استفاده از همان روشها به ارائه راهکارهایی براي مقابله با این چالشها پرداختیم. این چالشها و راهکارها ترکیبی هستند از چالشها و راهکارهاي موجود بومی و بینالمللی و همراستا با اهداف کلان صنعت سرمایهگذاري خطرپذیر در کشور میباشد.

.1 مقدمه

سرمایهگذاري یکی از مهمترین ابزارهاي توسعه اقتصادي در هر کشور است. براي تأمین مالی اشکال مختلف سرمایهگذاري، تاکنون راههاي متفاوتی ارائهشده است که از آن جمله میتوان به تشکیل صندوقهاي گوناگون سرمایهگذاري اشاره نمود. یکی از این شیوههاي تأمین مالی، سرمایهگذاري مخاطرهآمیز است که به آن سرمایهگذاري پرخطر، سرمایهگذاري ریسکی و سرمایهگذاري خصوصی نیز گفته میشود.

سرمایهگذاري خطرپذیر یک روش تأمین مالی نوین مخصوص شرکتهاي دوران مخاطره طراحیشده است. این روش تأمین مالی امروزه بهعنوان مهمترین و مؤثرترین روش تأمین مالی طرحها و شرکتهاي نوآور در سطح دنیا و ایران مطرح است و توانسته است با کارایی بالا بخش قابلتوجهی از اقتصاد امروز دنیا را به وجود آورد.

با توجه به تغییرات فناوريهاي نوین که در کشور ایجادشده است، بازبینی در دستگاههاي متنوع مالی و کارآفرینی و حمایت از طرحهاي مفید و پربازده کاملاً محسوس است. واضح است که در ساختارهاي تأمین مالی طرحها نکته اصلی وجود سرمایه ابتدایی و راهاندازي کسبوکار است. به همین دلیل اگر صاحب طرح یا ایده نتواند منابع مالی موردنیاز اولیه و ضمانتهاي لازم براي سرمایهگذار را فراهم آورد، با مسئله جدي درگیر خواهد بود.

از دلایل دیگر که ایجاب میکند به مقوله سرمایهگذاري خطرپذیر توجه شود این است که سیستمهاي قدیمی و گذشته، فرآیندهاي تأمین مالی به شکلی غیرفعال و صرفاً با بررسیهاي اولیه بر روي طرحها و با اعطاي وام از سوي نهادهاي مالی ادامه مییافت. اما در حال حاضر سرمایه اصلی شرکتها از سوي عدهاي از سهامداران و سرمایهگذاران مخاطره پذیر تأمین میگردد که کسب بازدهی و دریافت سود عملیاتی بیشتر براي ایشان مهمتر از بازگشت سرمایه و پرداخت اقساط وام است.

یزديها در طول تاریخ در اقتصاد و فرهنگ در ایران همواره الگو یوده اند و نقش بی نظیري در تحولات فرهنگی و اقتصادي کشور داشتهاند. سخت کوشی، دوراندیشی، درستگاري و پرکاري، بردباري، اخلاص، آینده نگري و خوشنامی از جمله ویژگیهاي یزديها بوده که در سایه آن به موفقیتهاي بزرگی دست یافتهاند. نسل گذشته یزد همواره در تصمیمات خود دوراندیش و آیندهنگر بوده و در راه اندازي کسبوکارها و بهرهگیري از منابع و...، منافع نسل آینده را در نظر گرفتهاند و این مهم باعث شده تا یزد امروز نسبت به بسیاري از مناطق کشور موفقتر و در کشور زبان زد باشد.

فرهنگ کارآفرینی یزديها و نقش مؤثر آنها در تجارت و بازرگانی در ایران و جهان همواره زبانزد عام و خاص بوده است. این دیار کویري همواره نقش مهمی در تعالی و رشد اقتصاد کشور داشته و این مهم به دلیل وجود افراد فرهیختهاي بوده که هم در عرصه تجارت و هم فرهنگ نخبه و موفق بودند.

طبیعتا موضوع سرمایهگذاري خطرپذیر با چالشهایی روبروست که استان یزد به عنوان جامعهاي نخبهپرور، داراي پتانسیل بالاي منابع انسانی و پیشرو در فناوري و جامعهاي سرمایهپذیر و غنی از سرمایه نیز از این موضوع مستثنی نبوده است. با توجه به اهمیت موضوع این پژوهش به دنبال احصاء چالشهاي سرمایهگذاري خطرپذیر در یزد و ارائه راهکارهایی براي آن میباشد.

امیدواریم که نتایج ارائهشده بتواند تاثیر مثبتی بر روند سرمایهگذاري خطرپذیر در یزد گذاشته و گامی تاثیرگذار در بهبود موضوع فوق برداشته شود.

.1,1 مبانی نظري

سرمایهگذاري عبارت است از هرگونه فدا کردن ارزشی در حال حاضر به امید به دست آوردن ارزشی در زمان آینده.[1] سرمایهگذاري خطرپذیر که از آن با عنوانهاي »سرمایهگذاري مخاطرهآمیز« یا »سرمایهگذاري جسورانه« یا »سرمایه گذاري کارآفرینی« نیز نام میبرند، عبارت است از تأمین سرمایه لازم براي شرکتها و کسبوکارهاي نوپا - استارت آپ - و کارآفرین که مستعد جهش و رشد ارزش و البته ریسک فراوانی است. سرمایهگذاري مخاطرهآمیز یا 5 خصوصیت اصلی است:

VC یک واسطه مالی است، به این معنا که سرمایه سایر سرمایهگذاران را جمعآوري کرده و بهطور مستقیم روي گروهی - سبدي - از بنگاههاي اقتصادي سرمایهگذاري میکند. VC تنها در شرکتهاي خصوصی سرمایهگذاري میکند. به این معنا که تا مدتی پس از سرمایهگذاري، این شرکتهاي خصوصی قابلیت معامله شدن در یک بازار عمومی - مبادلات عام - را نخواهند داشت. VC در نظارت و مساعدت شرکتهاي سبد سهام خود نقش فعالی را ایفا میکند. هدف اصلی یک VC حداکثر کردن بازده مالی خود از طریق خروج از سرمایهگذاريها در هنگام فروش شرکت یا عرضه اولیه عمومی سهام - IPO - آن هست. سرمایهگذاري یک VC باهدف تأمین سرمایه لازم براي رشد داخلی شرکتها است.[2]

سرمایهگذاران ریسکپذیر تنها در مرحله ایجاد بنگاهها در آن سرمایهگذاري نمیکنند. فازهاي مختلف در طی چرخه عمر شرکت به تأمین مالی نیاز دارد.

سرمایهگذاران مختلف به جهت تجارب قبلی و یا ترجیحات قبلی در فازهاي مختلف سرمایهگذاري میکنند. مراحل تأمین مخاطرهآمیز میتوانند به دودسته کلی تقسیم شوند. مراحل متقدم و مراحل متأخر که شرح مختصري از هر دو مرحله و مراحل فرعی آن در ادامه ارائه میگردد. محدوده مراحل متقدم خود به دو فاز تقسیم میشوند.

تأمین مالی در مرحله پیدایش، تأمین مالی شروع کسبوکار، محدوده متأخر شامل:

•    تأمین مالی در مرحله توسعه، سرمایه جایگزین، .MBO

•    تأمین مالی در مرحله پیدایش: مشارکت بین کارآفرین / نوآور و سرمایهگذار قبل از ایجاد بنگاه[1]، سرمایهگذار در فاز آزمایشی، هنگامیکه محصول/خدمت هنوز ازلحاظ تکنولوژیک معتبر نیست درگیر کار میشوند. سرمایهگذار با یک سرمایهگذاري توسط در فاز توسعه ابتدایی به شرکت کمک میکند.

•    تأمین مالی شروع کسبوکار: صندوقها تأمینکننده کمبود مالی براي تسهیلات محصول/خدمت است. [4]، هنوز اعتباري تجاري وجود ندارد .
کمکهاي مالی بیشتر از مرحله تأمین مالی در مرحله پیدایش است.

•    تأمین مالی در مرحله توسعه: سرمایهگذاري در این مرحله لازم فرض است . تولید و فروش در حال افزایش است اما بنگاه براي توسعه کمبود مالی دارد.

•    سرمایه جایگزین: یک سرمایهگذار سهمی از سهامداران موجود را میخرد. سهامدار موجود ممکن است مالک و یا سرمایهگذار مخاطره پذیر باشد.

•    :MBO مدیریت جاري و سرمایهگذار قادر میسازد تا سهام عمده از کسبوکار را براي به دست گرفتن کنترل و مدیریت شرکت خریداري نماید.

پدیده مخاطره، با عدم اطمینان در درآمد مرتبط است. این عدم اطمینان در زندگی طبیعی است. فهم مخاطره مبتنی است بر فهم منشاء این عدم اطمینان و میزان آن. فهم عدم اطمینان در درامد وابسته است به فهم اینکه: اگر حوادث معینی اتفاق بیفتند، چه نتایجی در بر خواهند داشت؟ گرچه گفته میشود حجم سرمایهگذاري میتواند زیاد باشد، اما باید توجه داشت که بحث درباره مخاطرهآمیزتر بودن آن بدون مقایسه با دیگر عوامل، بیمعنی است. همیشه باید پرسید

»مخاطرهآمیزتر نسبت به چه چیزي؟« در مقام مقایسه مخاطره، همواره باید توجه کرد که میزان مخاطره در سطوح متفاوتی ظاهر میشود. سرمایهگذاري در بازار سهام، پرمخاطرهتر از سرمایهگذاري در بانک است. سرمایهگذاري در بانک، پرمخاطرهتر از خرید سهام دولتی است؛ حتی اگر بانک جزء بانکهاي مشهور و پرسابقه باشد.

بهطور کلی سطوح مخاطره را میتوان به انواع گوناگون تقسیم کرد: ریسک سرمایهگذاري مخاطرهآمیز، ریسک سهام عادي شرکتها، ریسک سرمایهگذاري در فعالیتهاي عمومی بازار، ریسک سرمایهگذاري در سهام قرضه شرکتها، ریسک وامهاي تجاري، ریسک وامهاي ساختمان و سکونت، ریسک سپردههاي جزء بانکی، ریسک اوراق قرضه دولتی. همه اینها، انواع مختلفی از سرمایهگذاري هستند. وامهاي تجاري، براساس میزان مخاطره، ممکن است در طبقهبنديهاي مختلفی قرار گیرد. نکته مهم این است که سرمایهگذاري خطرپذیر در طیف سرمایهگذاريهایی است که در انتهاي جهت پرریسک، قرار میگیرد

مهمترین منابع مخاطره در سرمایهگذاري مخاطرهآمیز، عبارتند از:

▪    تقاضاهاي نامشخص: هنگامی که سطح مصرف یک محصول که در کارخانهاي با سرمایهگذاري خطرپذیر تولید شده است، براي ما معین نباشد.

▪    ریسک مدیریتی: هنگامی که طراحان، مبدعان ایدهها و اشخاص خبره و با تجربه در این امور، تجربه مدیریتی لازم را ندارند. لزوماً خلاقیت در طرح و ابتکار، دلیل موفقیت در اداره مسائل تجاري و بازرگانی نیست. همانطور که تجار موفق لزوماً مبتکرین موفقی نیستند.

▪    کمبود نقدینگی: هنگامی که براي سرمایهگذار، خروج از پروژه و تحصیل دارایی- به علت خریداران اندك شرکتهاي سرمایهگذاري خطرپذیر و نبود سرمایهگذاران جایگزین- مشکل باشد.

▪    ریسک شرکت سرمایهپذیر: هنگامی که سرمایهگذاريهاي جدید زمانبر و منابع مالی ضعیف بوده یا در سالهاي ابتدایی تأسیس شرکت، اصلاً منبع مالی وجود نداشته باشد و شرکت براي تأمین مالی، به شرایطی پر مخاطره و یا منابعی استقراضی، متکی است.

▪    ریسک مهندسی معکوس: هنگامی که امکان تقلید و فعالیت مشابه براي رقبا موجود بوده و آنها میتوانند سرمایههاي خود را به سمت محصول مورد نظر سوق دهند.

▪    ریسک پیشرفت سریع: هنگامی که صحت و سلامت یک ابتکار جدید، اهمیت زیادي برایمان ندارد، زیرا ابتکارات و اختراعات دیگري هستند که میتوانند به سرعت جاي آن را گرفته و سود مورد نظر را کسب کنند. این مشکل، بخصوص در بخشهایی که سرعت پیشرفت آنها سریع است، مانند فناوري اطلاعات، بیشتر به چشم میخورد. [7]

.2,1تاریخچه شکل گیري و توسعه سرمایهگذاري مخاطره پذیر در کشور ایران

در اوایل دهه 1380 نهادهایی چون مرکز همکاريهاي فناوري ریاستجمهوري اقدام به تأسیس صندوقهاي سرمایهگذاري خطرپذیر کردند. در همان سالها دولت قانونی را تصویب کرد [8] که بهموجب آن وزارت علوم، تحقیقات و فناوري، میتوانست با مشارکت بخش خصوصی، عمومی و دانشگاهی، به تشکیل صندوقهاي غیردولتی پژوهش و فناوري - براي حمایت از تجاريسازي فعالیتهاي پژوهشی - اقدام نماید و تا 49 درصد سرمایه ابتدایی این صندوقها را تأمین کند.

یکی از موضوعات فعالیت این صندوقها سرمایهگذاري خطرپذیر بود. اقدامات دیگري توسط برخی بانکها و نیز توسط برخی وزارتخانهها ازجمله در صنعت الکترونیک، برق، سلامت، دارو و... انجام شد که در نهایت منجر به شکلگیري حدود 25 نهاد فعال در این حوزه شد. مجموعه این نهادها در قالب انجمن صنفی کارفرمایی صندوق ها و نهادهاي سرمایه گذاري خطرپذیر کشور متشکل شده اند.

همچنین مطابق برنامه هاي حمایتی معاونت علمی و فناوري ریاست جمهوري، از سال 1393، اقداماتی در راستاي ضمانت طرح هاي نوآورانه در نظر گرفته شده و اعتباراتی به صندوق ها تخصیص یافته است، به نحوي که برخی از صندوقهاي سرمایهگذاري خطرپذیر تا سقف 80 درصد تعهدات شرکتهاي دانشبنیان را به بانکها ضمانت میکنند . مجموع این شواهد به معناي توسعه نهادها و ساختارهایی جدید در حوزه سرمایهگذاري خطرپذیر و تأمین مالی نوآوري در ایران است.

.3,1 تصویر کنونی سرمایه گذاري خطرپذیر در ایران

کسبوکارهاي نوپا - استارتاپها - چند سالی میشود که در سطح جهانی تبدیل به کسبوکارهایی میلیون دلاري شدهاند؛ بهنحويکه مجموعه هایی مثل Rocket Internet در کشورهاي مختلف دنیا بر روي این موضوع سرمایهگذاري کردهاند و همواره در تلاش هستند تا سهم بیشتري از این بازار را بهدست آورند .

در ایران نیز کارآفرینان خیلی سریع توانستند خود را با موج جهانی استارتاپ همراه سازند. مجموعههاي مختلفی ایجاد شدند و... با موفقیت خود آنچنان جوي را در کشور ایجاد کردند که حتی واشنگتنپست، والاستریت ژورنال و... را نیز مجبور کردند در رابطه با فعالیت استارتاپها در ایران، مطالبی را به رشته تحریر در آورند.
با اینحال، تحلیل فضاي کسبوکار در ایران نشان میدهد که زیستبوم فعلی براي رشد و نمو بنگاههاي نوآوري در ایران از بهرهوري کافی برخوردار نیست.

شاخص فضاي کسبوکار در ایران در سال 2016 حائز رتبه 118 شده است که نسبت به سال پیش 1 رتبه بهبود داشته است.[10] اما از طرف دیگر موانعی نیز در این گذار وجود دارد که براساس گزارش جهانی رقابتپذیري مهمترین آن دسترسی به تأمین مالی است.

هرچند همانطور که گفته شد در ایران توجه جدي به صنعت سرمایهگذاري خطرپذیر از اوایل دهه 80 آغاز شده و نهادهاي نهادهاي دولتی و خصوصی به مقوله سرمایهگذاري در شرکتهاي نوآور توجه ویژهاي داشتهاند، با اینحال هنوز صندوقهاي سرمایهگذاري خطرپذیر سهم درخوري در تأمین مالی پروژههاي نوآوري در کشور نداشته و چالشهاي مختلفی براي توسعه و موفقیت صندوقهاي سرمایهگذاري خطرپذیر در ایران وجود دارد.

در ایران تخصیص منابع دولتی به نوآوري از طرق مختلفی محقق میشود. بیشتر این منابع در قالب اعتبارات هزینهاي و تملک داراییهاي سرمایهاي در اختیار دستگاههاي اجرایی قرار میگیرد تا هزینه شود. برخی از آنها در قالب وام و وجوه اداره شده توسط صندوقها و طرحهاي کمکهاي فنی و اعتباري به بنگاهها و افراد صاحب طرح و ایده تخصیص پیدا میکند.

وزارتخانههاي تولیدي مانند وزارت صنعت، معدن و تجارت، جهاد کشاورزي، فناوري اطلاعات و ارتباطات ازجمله دستگاههاي اجرایی هستند که در قالب وجوه اداره شده و کمکهاي فنی و اعتباري اقدام به حمایت از بنگاهها و افراد متقاضی میکنند.

روش دیگر، صندوقهاي مالی دولتی است که بر این اساس تشکیل شدهاند. بهعنوان مثال میتوان به صندوق حمایت از صنایع الکترونیک، صندوق ضمانت سرمایهگذاري صنایع کوچک، صندوق توسعه صنایع دریایی، صندوق بیمه سرمایهگذاري فعالیتهاي معدنی، صندوق حمایت از توسعه سرمایهگذاري در بخش کشاورزي و بسیاري از نهادهاي دیگر اشاره کرد. ساختار نهادي دیگر در این زمینه پارکها و مراکز رشد هستند که تحت نظارت وزارت علوم تحقیقات و فناوري فعالیت میکنند.

با بررسی مثال هایی از نهادهاي مختلف تامین نوآوري دولتی مشخص می شود که پراکندگی و تعداد زیاد این برنامه ها سبب شده است تا منابع مالی اندکی که در این مسیر هزینه می شود اثر بخشی لازم را نداشته باشد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید