بخشی از مقاله

چکیده

گرایش بازارهای مالی به تغییر وضعیت ناگهانی که در نتیجه باعث تغییر در رفتار سرمایهگذاران میشود، میتواند منجر به پیدایش رژیمهای مختلف قیمت و بازده در این بازارها شود. بازار سهام فرآوردههای نفتی یکی از این بازارها است.

هدف اصلی این مقاله، شناسایی چرخش رژیم در نرخ بازده بازار سهام فرآوردههای نفتی بااستفاده از مدل مارکف - سوئیچینگ است. برای بررسی بازار ایران، دادههای شاخص روزانه سهام فرآوردههای نفتی ازاول بهمن ماه 1390تا بیست و ششم بهمن ماه 1395 مورد استفاده قرار گرفته است. برای تخمین مدل مارکف سوئیچینگ از دو نرمافزار Eviews و Oxmetrics استفاده شده است. نتایج بهدست آمده از این مدل در مورد نرخ بازدهی روزانه، وجود سه وضعیت یا رژیم رکود شدید، رکود ملایم و رونق را برای این بازار ارائه میدهد که دوران رکود نسبت به دوران رونق از احتمال پایداری بالایی برخوردار است.

.1  مقدمه

اقتصادهای امروزی دارای یک ویژگی مشترک هستند و آن این است که فعالیتهای اقتصادی در آنها از یک دوره رونق که در آن رشد اقتصادی وجود دارد به یک دوره رکود که در آن فعالیتهای اقتصادی دارای رشد منفی است، در حرکت میباشد. این نوسانات در عملکرد سرنوشت اقتصادی هر کشور نقش مهمی دارد. به همین علت است که شناسایی این پدیده و پی بردن به دلایل آن، یکی از مهمترین چالشهای اقتصادها است. علاوه بر این، وقوف بر کموکیف این پدیده و شناسایی دلایل حدوث آن سبب میشود که بتوان در برنامهریزیهای کلان اقتصادی از آثار منفی آن، یعنی بحرانها جلوگیری کرده و از آثار مثبت یعنی نیل به رونق اقتصادی و حفظ آن و در نتیجه تخصیص بهینه منابع بهره گیری نمود.

از سوی دیگر، به دلیل تاثیرگذاری زیاد بازار داراییهای مالی در اقتصادکشورها، بررسی این بازارها از موضوعات مهم در هر اقتصادی به - شمار میرود. تقریباً در اکثر کشورهای در حال توسعه - از جمله ایران - ، بازار شناسایی چرخش رژیم در نرخ بازده بازار سهام فرآوردههای نفتی بااستفاده از مدل مارکف سوئیچینگ مالی منسجمی وجود ندارد و به دلیل فعالیت در سطحی ابتدایی و محدود، عملاً این بازارها قادر نیستند تا نقش قابلملاحظه ای در تجهیز و هدایت وجوه موجود در کشورها ایفا نمایند.

بورس اوراق بهادار یکی از اجزای مهم بازارهای مالی است. بورس اوراق بهادار یک بازار متشکل و رسمی خرید و فروش سهام شرکتهاست که تحت ضوابط و قوانین خاص خود فعالیت مینماید. صنایع فرآوردههای نفتی نیز به عنوان یکی از صنایع مهم موجود در بورس اوراق بهادار تهران، مستثنی از این نوسانات نیست و باتوجه به نقش حیاتی نوسانات در بازارهای مالی، طی سالهای اخیر توجه چشمگیری به تجزیه و تحلیل پیش-بینی نوسانات شده است. مدیران پرتفوی، سوداگران، پوششدهندگان ریسک، همگی علاقمند به پیشبینی نوسانات، با یک سطح مناسب از دقت و صحت، برای کسب سود بالاتر یا موقعیت ریسکی کمتر میباشند.

در این راستا، این مقاله با استفاده از مدل مارکف سوئیچینگ، به شناسایی چرخش رژیم در نرخ بازده بازار سهام فرآوردههای نفتی میپردازد که در پنج بخش تنظیم شده است. در بخش دوم، مبانی نظری موضوع تبیین شده است؛ بخش سوم به مرور مطالعات انجام گرفته در داخل و خارج از کشور اختصاص دارد. در بخش چهارم، روش شناسی و برآورد مدل و در نهایت در بخش پنجم نتیجهگیری و پیشنهادات مقاله ارائه میشود.

.2  ادبیات موضوع

رفتار اغلب بازارهای مالی دارای تغییرات ناگهانی بوده و منجر به تغییرات قیمت داراییهای مالی میشود که اغلب این تغییرات تا مدتها ماندگار هستند. ازجمله عواملی که منجر به بروز تغییرات ناگهانی غیرطبیعی - محسوس و غیرقابل چشم پوشی - در بازارهای مالی میشوند، رکودها و رونق ها در این بازارها میباشند.

پس از گذشت حدود یک قرن از اولین بررسی های علمی دربارهی چرخههای تجاری، هنوز منازعات زیادی بر سر علل پیدایش و ساز و کار سرایت آن وجود دارد. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که برنامهریزی-های اقتصادی بدون شناخت چگونگی نوسانات و ریشهی به وجود آمدنشان هیچ مفهومی ندارد - هوشمند و همکاران، . - 1387 توجه به مسئلهی چرخه-های تجاری در دههی 1950و1960 تا اندازهای کاهش یافت. زیرا در آن سالها، مسائل مربوط به چرخههای تجاری مهم تلقی نمیشد و بحث مهم آن سالها پیرامون اقتصاد کینزی بود. اما با بروز رکود تورمی عظیم دههی 1970و1980، دوباره مباحث چرخههای تجاری و لزوم بررسی عوامل بروزآن، محور توجه اغلب اقتصاددانان قرار گرفت 

اولین و مهمترین عامل مؤثر بر تصمیمگیری سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار، شاخص قیمت سهام است. از این رو آگاهی از عوامل مؤثر بر قیمت سهام از اهمیت بالایی برخوردار است. بهطور طبیعی، عوامل زیادی در شکلگیری اطلاعات ودیدگاههای طرفین بازار و در نهایت قیمت سهام شرکتها مؤثرند که بخشی از این عوامل داخلی و بخشی نیز ناشی از وضعیت متغیرها در خارج از محدودهی اقتصاد داخلی هستند.

بر این اساس اقتصاد ایران به صورت گستردهای به صادرات نفت خام وابسته بوده و شوک بازارهای جهانی نفت میتواند اثری بزرگ بر ساختار اقتصادی ایران، از جمله بازار سرمایه داشتهباشد؛ به غیر از اثرات نوسانات قیمت نفت بر روی وضعیت برنامههای رفاهی دولت، افزایش ارزش نرخ ارز در طول دورههای افزایش قیمت نفت، میتواند منجر به انقباض بخشهای قابل تجارت، شود؛ این حادثه به عنوان بیماری هلندی شناخته شدهاست

بنابراین به منظور جلوگیری از بروز بحرانهای اقتصادی و استفاده از فرصتهای بالقوه بوجود آمده، بررسی اثرات دقیق تغییر قیمت جهانی نفت بر متغیرهای کلان اقتصادی ایران و طراحی سیاستهای اقتصادی مناسب به منظور حفظ ثبات اقتصادی، ضروری میباشد. به طور کلی، شوک-های قیمت نفت از دو طریق میتوانند فعالیتهای اقتصادی یک کشور را تحت تأثیر قرار دهند.

یکی از طریق تأثیر بر طرف عرضه اقتصاد است که این تأثیراتاصولاً با وقفه نمایان میگردند و با تأثیرگذاری بر ظرفیت تولیدی کشور نقش خود را آشکار میسازند. دیگری از طریق تأثیر بر تقاضای کل میباشد که میتواند در کوتاه مدت آثار خود را بر فعالیتهای اقتصادی کشور برجای گذارد.

نفت خام نهاده اصلی پالایشگاهها در تولید فرآوردههای نفتی است و تغییرات قیمت آن تاثیر زیادی بر قیمت فرآوردهها میگذارد. بازار نفت خام و بازار فرآوردههای نفتی از دوطریق ارتباط تنگاتنگی با هم دیگر دارند، از یکسو نفت خام اصلیترین نهاده پالایشگاههاست و لذا تغییرات قیمت آن بر قیمت فرآوردهها به عنوان ستانده، پالایشگاه ها تأثیر قابل توجهی دارد و از سوی دیگر، نفت خام تنها به صورت فرآوردههای نفتی قابل استفاده بوده و تقاضای فرآورده تعیین کنندهی تقاضا برای نفت خام است، بنابراین بین این دو بازار ارتباط زیادی وجود دارد و لذا انتظار میرود اطلاعات ایجادشده از طریق داد و ستد در هریک از این دو بازار، یکی از عوامل مؤثر در تعیین عرضه و تقاضا و بنابراین قیمت دربازار دیگر باشد

تحلیل ارتباط میان تغییر در قیمت انرژی و اقتصاد، کمی پیچیده است. وقتی که قیمت نفت افزایش پیدا میکند، خانوارها و بنگاههایی که از فرآوردههای نفتی - ازجمله بنزین و گازوییل - استفاده میکنند، مصرف خود را طوری تعیین میکنند که مقدار کمتری از درآمد قابل تصرف خود را صرف فرآوردههای نفتی کنند. از سوی دیگر، کشورهای تولیدکننده نفت نیز اثر مثبت ثروت را از طریق درآمد حاصل از فروش نفت تجربه میکنند.

.3 پیشینه تحقیق

عجمی و چارفدین - - 2011 نیز بااستفاده از مدلهای چرخش رژیم به بررسی بازار سهام تونس پرداخته و مدلهای LSTAR و MS-AR رابرای بررسی تغییر در نوسانات بازار را در سالهای 1997 تا 2010 مورد مقایسه قرار دادند. نتایج مطالعه آنها نشان میدهد که مجموعهی این مدلهای غیرخطی برای مدلسازی بازار سهام نسبت به مدلهای خطی مناسبتر است، اما با بررسی ویژگیهای این دومدل، مدل LSTAR برای مدلسازی شاخص بازار سهام تونس مناسبتر است.

وسیم و بندی - 2011 - انتقال رژیم دربازار سهام هند را در سالهای 2008تا2010 و با استفاده از مدل چرخشی مارکف مورد بررسی قراردادهاند. نتایج نشان میدهد که بازار سهام هند حساسیت بیشتری نسبت به شوکهای خارجی و مداخلات سیاسی دارد.

جامزی - - 2011 با به کارگیری مدل مارکف سوئیچینگ در بررسی انتقال شوکهای نفتی بر بازدهی بازار سهام درسالهای 1989تا 2007معتقد است که در ایالات متحده امریکا، آلمان وکانادا واکنش بازار سهام به شوکهای نفتی به منبع اصلی عرضه نفت - دریای شمال، برنت و - WTI بستگی دارد.

نایفار و دوهایمن - 2013 - با به کارگیری مدل مارکف سوئیچینگ دو رژیمی - رژیم بحران و رژیم غیربحران - به تجزیه وتحلیل غیرخطی میان قیمت نفت، بازدهی بازار سهام و متغیرهای کلان اقتصادی در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، بین سالهای 2004تا2011 پرداختند. نتایج حاکی از آن بود که ارتباط بین بازدهی سهام و نوسانات بازار نفت اوپک وابسته به رژیم است. همچنین وابستگی ساختاری بین نرخ تورم و قیمتهای نفت خام نامتقارن بوده وگرایش به سمت بالا در طول بحران مالی اخیر دارد؛ ونهایتاً شواهدی از وابستگی نامتقارن و معنادار بین قیمتهای نفت خام و نرخ بهرهی کوتاهمدت در طول بحران مالی وجود دارد.

ژانگ و وانگ - 2015 - با استفاده از مدل مارکف سوئیچینگ به بررسی روند حباب قیمت نفت خام WTI در بازه زمانی ژانویه 2003 تا می 2012 پرداختند. نتایج حاکی از وجود دو رژیم - رژیم پایدار و رژیم ناپایدار - در حبابهای قیمت نفت است. به طوریکه در اکثر اوقات رژیم پایدار، رژیم مسلط بر حباب قیمت نفت است و با وقوع رویدادهای غیرمنتظره در کوتاه-مدت رژیم ناپایدار - آشوب - تسلط مییابد.

میرهاشمی دهنوی - 1394 - در مقاله خود تحت عنوان آثار نامتقارن شوکهای قیمت نفت بر بازار سهام : مطالعه موردی کشورهای صادرکننده نفت، اثر قیمت نفت و آثار نامتقارن شوکهای آن بر اساس تعاریف مورک - 1989 - ، همیلتون - 1996 - و لی - - 1995 از عدم تقارن، بر بازار سهام کشورهای ایران، امارات، کویت، عمان و قطر به عنوان کشورهای صادرکننده نفت بررسی میشود.

به اینمنظور از دادههای روزانه قیمت نفت، قیمت طلا، نرخ ارز - قیمت دلار درهر کشور - و شاخص قیمت سهام کشورهای مورد نظر برای دوره اول ژانویه 2008 تا دوازدهم جولای 2012 وآزمونهای ریشه واحد و همانباشتگی پانلی و آزمون همبستگی مقطعی بروش-پاگان و روش رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط برای برآورد استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که قیمت نفت اثر معناداری بر شاخص قیمت سهام کشورهای مورد مطالعه داشته و شوکهای قیمت نفت براساس هر سه تعریف آثار نامتقارنی بر بازدهی سهام کشورهای ایران، امارات، عمان، قطر و کویت داشتهاند.

وجه تمایز مطالعه حاضر با مطالعات صورت گرفته، در تاکید بر شناسایی چرخش رژیم در نرخ بازده بازار سهام فرآوردههای نفتی بااستفاده از مدل مارکف سوئیچینگ میباشد که به لحاظ محتوایی و روششناسی از مطالعات مذکور متمایز است و این خود نشاندهندهی جنبه نوآوری این مقاله است.

.4 روششناسی و برآورد مدل

.4,1 معرفی مدل مارکف سوئیچینگ

مدل مارکف سوئیچینگ توسط همیلتون در سال 1989 مطرح شد و به مدل تغییر رژیم نیز شناخته میشود که یکی از مشهورترین مدلهای غیرخطی میباشد. این مدل از چندین معادله برای توضیح رفتار متغیرها در رژیمهای مختلف استفاده میکند . بطوریکه با تغییر معادلات در رژیمها این امکان را فراهم میآورد تا مدل بتواند الگوهای پویای پیچیدهای را توضیح دهد . ویژگی بدیع مارکف سوئیچینگ این است که مکانیسم تغییر رژیم در این مدل به یک متغیر وضعیت بستگی دارد که از ویژگیهای زنجیرهی مارکف مرتبهی اول پیروی میکند. به عبارت دیگر، مقدار متغیر وضعیت تنها به مقدار این متغیر در دورهی قبل بستگی دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید