بخشی از مقاله

چکیده

افزایش تقاضا برای دسترسی آسان به فرصتهای اجتماعی بیرون از خانه، توجه مدیران شهری سراسر جهان را به ارتقای کیفیت فضاهای عمومی شهری معطوف کرده است. خیابانهای شهری به عنوان یکی از اصلیترین فضاهای باز شهری هستند که به دلایلی از جمله تعلق آن ها به کل شهر و شهروندان، به همراه امکاناتی که برای مردم و به ویژه برای حرکت پیاده ها دارند، از اهمیت ویژه ای برخوردارند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل اصلی تبیینکننده کیفیت فضاهای شهری به سنجش شاخصهای کیفیت در خیابان چهارباغ عباسی پرداخته است.

روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و اصلیترین شاخصهای کیفیت فضاهای عمومی از طریق مروری بر متون معتبر جهانی استخراج گردیدهاند. دادهها از طریق پیمایش میدانی و تهیه پرسشنامه گردآوری شدهاند. به منظور خلاصهسازی شاخصها و تعیین تاثیر هر یک از متغیرها بر عوامل تبیینکننده کیفیت فضای عمومی از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است.

یافتههای پژوهش نشان میدهد هفت عامل »وضعیت پیادهمداری«، »فعالیت«، »ابعاد ادراکی«، »سیما و منظر«، »وضعیت دسترسی«، »پذیرا بودن« و »مردمواری« به ترتیب بالاترین سهم را در تعریف کیفیت فضاهای عمومی شهری دارا می باشند. از مهمترین پیشنهادهای این پژوهش میتوان به بهبود وضعیت امنیت و ایمنی در خیابان، ارتقای پویایی محور، ارتقای پایداری زیستمحیطی، تقویت مشارکت بخش خصوصی، توجه به زیبایی بصری محور و ... اشاره نمود.

-1 مقدمه

شکلگیری اجتماع و روابط اجتماعی بستری فضایی- مکانی میطلبد. بستری که امکان فعالیت جمعی را برای همگان فراهم سازد. شهرها از فضاها و مکانهایی احاطه شده است؛ فضاهایی خصوصی و عمومی. فضایی که قلمروها در آن مشخص میشود. عرصههای شکلگیری اجتماع در قالب مفاهیم فضای عمومی، حوزهی عمومی و عرصهی عمومی تبیین و تعریف می-شود.

در تمام شهرها، در هر نقطهای از جهان و در هر مقطعی از تاریخ که باشند، یکی از مشخصههای اصلی، سازمان سیاسی و اجتماعی آنها و تفاوت زندگی مردم در عرصههای عمومی و خصوصی شهر است. حضور مردم در عرصهی شهری به نحوهی سازماندهی و مدیریت فضا بستگی دارد و نوع این سازماندهی و مدیریت میتواند تعیین کننده الگوهای رفتاری در فضای شهری و زندگی اجتماعی در شهرها باش

آنچه امروزه در مورد فضاهای شهری مطرح است، چگونگی فرم، نوع استفاده و پیوند آنها با بافت شهری است؛ بنابراین با توجه به افزایش آگاهی عمومی و توسعه روزافزون دانش، فرصت مناسبی بدست آمده تا با نوسازی و بهسازی فضاها منطبق بر اصول مربوطه، امکانات مطلوبی جهت رشد اجتماعی شهروندان مهیا شود.

امروزه فضاهای عمومی در شهرها به سبب نقش بارزی که در حیات مدنی و ایجاد تعامل اجتماعی شهروندان دارند، از مهمترین شاخصههای توسعه یافتگی شهرها به حساب میآیند. در این بین ارتقای کیفیت و بهسازی فضاهای عمومی در شهرها در کنار افزایش کمی این فضاها به سبب نقش آنها در نزدیکتر کردن انسانها به یکدیگر و ایجاد احساس لذت و خاطره در شهروندان، از اهمیت ویژهای برخوردار است. شکلدهی به فضاهای عمومی و یا بهسازی فضاهای موجود، به سبب گسترهی وسیع آثار آن در حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی نیازمند برنامهریزی و طراحی سنجیده میباشد.

افزایش تقاضا برای دسترسی آسان به فرصتهای اجتماعی بیرون از خانه، توجه مدیران شهری سراسر جهان را به ارتقای کیفیت فضاهای عمومی شهری معطوف کرده است. خیابانهای شهری به عنوان یکی از اصلیترین فضاهای باز شهری هستند که به دلایلی از جمله تعلق آن ها به کل شهر و شهروندان، به همراه امکاناتی که برای مردم و به ویژه برای حرکت پیاده ها دارند، از اهمیت ویژه ای برخوردارند.

در این پژوهش خیابان چهارباغ عباسی در شهر اصفهان به عنوان یک فضای عمومی شهری با عملکردهای متنوع انتخاب گردیده و شاخصهای کیفیت فضاهای عمومی در آن مورد بررسی قرار گرفته است. هدف پژوهش تدوین چارچوب نظری مناسب در ارتباط با کیفیت فضاهای عمومی، از طریق رویکرد ذهنی با استفاده از تحلیل عاملی است. بر این اساس در این پژوهش شاخصهای کیفیت فضاهای شهری در خیابان چهارباغ عباسی مورد سنجش قرار گرفته است. در نهایت ضمن استخراج عوامل تبیینکننده کیفیت فضاهای شهری، با تحلیل عوامل در خیابان چهارباغ عباسی، نقاط قوت و ضعف کیفیت این خیابان مشخص شده و حوزههای نیازمند اقدام مشخص میشوند.

-2 تشریح روش و متدولوژی پژوهش

به منظور پیشبرد پژوهش در راستای اهداف ذکر شده، از طریق مروری بر متون معتبر جهانی مرتبط با موضوع کیفیت فضاهای شهری در نهایت 24 شاخص در ارتباط با موضوع استخراج گردید. به منظور عملیاتی سازی و سنجش در نمونهی موردی و با توجه به فرضیات اولیه مبنی بر انطباق برخی از ویژگیهای خیابان چهارباغ عباسی با مولفههای استخراجی، این خیابان برای سنجش فرضیه مذکور انتخاب گردید که در ادامه معرفی میگردد. سپس به منظور سنجش شاخصهای استخراج شده، اقدام به طراحی پرسشنامه گردید.

در پرسشنامه مذکور برای هر یک از شاخصها سوالاتی مطرح گردید که همگی به صورت ذهنی و از طریق طیف 5گانه لیکرت مورد پرسش قرار گرفت. در رویکرد ذهنی دادههای ثانوی و از پیش موجود در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و محیطی کاربرد چندانی ندارند. در عوض اندازه گیری مستقیم ذهنی افراد اجتماع نقش اصلی را بازی میکنند. در این رویکرد، جمعیت هدف با پاسخ به پرسشهای مختلف در زمینه سطح رضایتمندی کلی و خاص - درحوزه های مختلف پیادهمداری - سطح کیفی پیادهراه را بازگو میکنند و مورد اندازهگیری قرار میدهند.

تعداد پرسشنامهها نیز در راستای معتبر بودن برای تحلیل در نرمافزار spss بر اساس آزمون نمونه گیری نیمن به تعداد کل 150 عدد در نظر گرفته شد. پس از تکمیل پرسشنامهها، اطلاعات وارد نرم افزار spss گردیده است تا برای مراحل بعدی تحلیل آماده شوند. مرحله بعدی انجام تحلیل بر روی دادههای پرسشنامه و به دست آوردن عوامل مهم و تاثیرگذار بر روی کیفیت فضاهای شهری و امتیازات نمونه مطالعاتی از این عاملهاست که این کار با استفاده از روش تحلیل عاملی صورت گرفته است.

روش تحلیل عاملی روشی است جهت تحلیل مسائل شهری که در آن هدف، خلاصه سازی دادهها و تبدیل آنها به عوامل اصلی است، به شرطی که داده-های اصلی از بین نرود. تحلیل عاملی از جمله روشهای چند متغیره است که در آن متغیرهای مستقل و وابسته مطرح نیست. زیرا این روش جزو تکنیکهای هموابسته محسوب میگردد و کلیه متغیرها نسبت به هم، وابسته لحاظ گردیده و سعی میشود تا تعداد زیادی متغیر در چند عامل اصلی خلاصه شوند و این امر یکی از مزایای اصلی این روش در مقابسه با روشهای مشابه است. از سوی دیگر متدهای نیرومند موجود در این روش، آن را از اعمال نظرهای سلیقهای کارشناسی مجزا نموده و منطقهای ریاضی و آزمونهای آماری دقیق را جایگزین آن میسازد. شکل 1 روند انجام پژوهش را نشان میدهد.

شکل -1 فرآیند انجام پژوهش

-3 پیشینه پژوهش

پامیر - 2004 - 1 در کتاب »بازآفرینی مراکز شهری « بیان میکند که فضای مرکزی اهمیت عملکردی زیادی به عنوان محلی برای گذران فعالیتهای اوقات فراغت و جوشش زندگی شهری در قلب شهر دارد. یک هسته مرکز شهری که خوب طراحی و نگهداری شده باشد، موجب غنای ارزشهای اقتصادی اراضی اطراف خود میگردد. پامیر عناصر حیاتی برای ایجاد یک مکان موفق را، موقعیت استقرار خوب، اندازه بهینه، برنامهریزی برای ایجاد فضای انسانمدار و طراحی که حداکثر استفاده را ارائه کند، برمیشمارد.

کرمونا و همکاران - 2003 - 2 در کتاب »مکانهای عمومی- فضاهای شهری« کیفیات تأثیرگذار بر محیط کالبدی را به 7 دسته تقسیم کردهاند که عبارتند از :دسترسی، سختفضا و نرمفضا، فضای همگانی، ایمنی و امنیت، منظر شهری، اختلاط و تراکم، همه شمول بودن، و مدیریت زمانی فضا.

جان پانتر3 و کرمونا - 1991 - در کتاب »ابعاد طراحانه برنامهریزی شهری« بحث کیفیت را مطرح میکنند. آنها با روش تحلیل هفتاد و سه طرح، کیفیاتی که به لحاظ فراوانی دارای درصد بالایی بودند را به عنوان مهمترین کیفیات محیط شهری مطرح کردند این کیفیات عبارت بودند از : کیفیت پایداری زیست محیطی، کیفیت منظر شهر، کیفیت دیدها، کیفیت فرم شهر، کیفیت فرم ساختمان و کیفیت عرصه همگانی.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید