بخشی از مقاله
چکیده
بررسی شیوع افسردگی در طلاب مدارس علمیه که روحانیون آینده خواهند بود و در عرف جامعه دارای ویژگیهای اخلاقی منحصر به فردی هستند و اکثریت افراد جامعه چه در محیط کار و چه در مدرسه و دانشگاه در دوران تحصیل و چه در محیط اجتماع با آنان سروکار داشته و از آنها تأثیر میگیرند از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. لذا این مطالعه با هدف تعیین شیوع افسردگی در طلاب مدارس علمیه شهر بیرجند در سال1394 انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی پس از هماهنگی با مسئولین مربوطه به سه مدرسه معصومیه، رضویه و نرجس در سال 1394 مراجعه شد و لیست طلاب در حال تحصیل در آن مدارس درخواست شد تعداد 108 طلبه به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و پس از توجیه اهداف طرح فرم اطلاعاتی مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه افسردگی بک 21 سوالی را تکمیل کردند. دادهها پس از جمع آوری وارد نرم افزار spss نسخه 15 شده و با استفاده از تست آماری آزمون t مستقل در سطح معنیداری α=0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: تعداد 108 نفر از طلاب مدارس علمیه شهر بیرجند با میانگین سنی 21/6±3/6 در این مطالعه شرکت کردند. اکثریت مرد 83 - %76/8 - نفر بوده و در گروه سنی 18تا 22 سال - 48 - %0/44 نفر قرار داشتند. اکثریت مجرد - 73 - %67/6 نفر بودند و %76/1 یعنی 82 نفر بومی بودند. میانگین نمره افسردگی 13/59±10/38 با حداقل 0 و حداکثر 38 بود.
59 - %54/6 - نفر بدون افسردگی ، - 19 - %17/6 نفر افسردگی خفیف، - 20 - %18/5 نفر دارای افسردگی متوسط و 10 - %9/3 - نفر دارای افسردگی شدید بودند. میانگین نمره افسردگی در طلاب خانم بیشتر از آقایان طلبه، در افراد متاهل بیشتر از مجرد و در افراد بومی بیشتر از غیربومی بود ولی این تفاوتها از نظر آماری معنی دار نبود. - - p>0/05
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که هر چند اکثریت طلاب بدون افسردگی بوده یا افسردگی خفیف داشتند ولی شیوع افسردگی متوسط و شدید در طلاب مدارس علمیشهر بیرجند نسبتاً بالا بوده که نیاز به برنامهریزی در جهت ارتقای سلامت روان و راهکارهای کاهش افسردگی در این گروه از جمله ایجاد مراکز مشاوره، کارگاههای مهارت زندگی و کنترل استرس توسط مسئولین احساس میشود.
مقدمه
گرچه تأثیر باورهای مذهبی در بهداشت روانی افراد کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اما بررسیهای انجام شده در این زمینه نشان دهنده تأثیر عمیق این باورها در تمامی جنبههای زندگی است.[1] باورهای مذهبی قوی، سبب میشود که افراد کمتر در معرض فشارهای روانی قرار گیرند، کمتر دچار افسردگی شوند .[2] اضطراب و افسردگی به عنوان دو اختلال مهم که سلامت روانی فرد را به مخاطره میاندازد شناخته شدهاند و شیوع افسردگی حدود 2,3 الی 3,7 درصد در کل جمعیت ذکر شده است، به گونهای کهتقریباً 6 درصد افراد در طول عمر خود حداقل یک بار به آن مبتلا میشوند.
اختلالهای اضطرابی نیز شایعترین اختلال روانی در تمام گروههای سنی است [3] معنویت عبارت است از رابطه شخصی با وجود متعالی و قدرت لایزال. بین مذهب و معنویت رابطه وجود دارد، معنویت بیشتر شخصی است، در حالی که مذهب بازنمایی معنویت در بافت دین خصوصی است و در برگیرنده آداب و مناسک فردی و اجتماعی است.[4] پژوهشها نشان میدهند که معنویت در سلامت روانی و جسمی تأثیر به سزایی دارد کونیگ - 2001 - ، جنگ و جانسون - - 2004، دولتیل و فارل - - 2004، هیلز، پیس، کامرون و شوت - - 2005، سورا جاکول، آجا، کیلسون و جانسون و ارال - - 2008، در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که معنویت تأثیر عظیمی در سلامت روانی افراد دارد.
سورا جاکول و همکاران - 2008 - ، در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که معنویت نقش عمدهای در افسردگی دارد، این پژوهشگران همچنین دریافتند که سطح افسردگی افراد معنوی پایینتر است. در پژوهش دیگری دیسروزیرز و میلر - 2007 - به این نتیجه رسیدند که تجربیات معنوی روزانه و بخشودگی، با سطح پایین افسردگی در افراد همراه است.
در این پژوهش رابطه معکوس و معناداری بین تجربیات معنوی و افسردگی کشف شد [5] به همین دلایل، بررسی شیوع افسردگی در روحانیون که دروس علوم دینی را در مدارس فرا گرفتهاند و در عرف جامعه دارای ویژگیهای اخلاقی منحصر به فردی هستند و در بعضی موارد بر طرف کننده بعضی مسایل مبهم زندگی افراد جامعه هستند، اهمیت ویژهای پیدا میکند. در جامعه ما تاکنون مطالعه اختصاصی بر روی این موضوع صورت نگرفته است که این نیز جایگاه توجه دارد و اهمیت انجام این پژوهش را میرساند. هدف از این مطالعه تعیین میزان افسردگی در دانشجویان مدارس علمیه شهر بیرجند و تعیین عوامل مرتبط با آن در سال 1394 میباشد.
مواد و روشها
در این مطالعه توصیفی تحلیلی - مقطعی - پس از هماهنگی با مسولین مربوطه به سه مدرسه معصومیه، رضویه و نرجس در سال 1394 مراجعه شد و لیست طلاب در حال تحصیل در آن مدارس درخواست شد. تعداد 108 طلبه بهصورت شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. پس از هماهنگی با مسئول هر مرکز، در زمان مشخص به مرکز مراجعه کرده و پس از توجیه اهداف طرح و کسب رضایت از شرکت کنندگان و اطمینان به محرمانه ماندن اطلاعات، فرم اطلاعاتی مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه افسردگی بک21 سوالی را تکمیل کردند.
پرسشنامه افسردگی بک برای اولین بار در سال 1961 توسط بک و همکاران تدوین شد و پس از تجدیدنظرهایی که صورت گرفت در سال 1978 منتشر گردید. بک و همکاران در سال 1996 ضریب اعتبار بازآزمایی آزمون در فاصله یک هفتهای را 0/93 به دست آوردند. در مورد روایی پرسشنامه افسردگی بک نیز پژوهشهای مختلفی انجام شده است. میانگین همبستگی پرسشنامه افسرگی بک با مقیاس درجهبندی روانپزشکی همیلتون - - HRSD، مقیاس خودسنجی زونگ، مقیاس افسردگی MMPI، مقیاس صفات عاطفی چندگانه افسردگی و SCL-90، بیش از 0/60 است.
در داخل کشور نیز پژوهشهای مختلفی انجام گرفته است که به اندازهگیری ویژگیهای روانسنجی این ابزار پرداختهاند. از بین این پژوهشها میتوان به پژوهش تشکری و مهریار در سال 1373 اشاره کرد که ضریب پایایی آن در ایران را 0/78 به دست آوردند. در پژوهشهای دیگر از جمله پژوهش پرتوی در سال 1354، وهابزاده در سال 1352 و چگینی در سال 1381، اعتبار پرسشنامه بک، بالا گزارش شده است و از 0/70 تا 0/90 متغیر بوده است.[6] حداقل نمره در این آزمون صفر و حداکثر آن 63 است.