بخشی از مقاله
چکیده
بیان مسئله و هدف: در این مقاله به یکی از دردهاي بزرگ اجتماعی، ترور که از آن تعبیر به درد بزرگ شده، بررسی و بحث می شود. واژه ترور در معنا و مفهوم، هر عمل تهدید آمیز و ناگهانی از پیش برنامه ریزي شده که به قصد کشتن فرد یا افرادي معمولا سرشناس و یا رقیب یا براي ایجاد رعب و وحشت عمومی در دیگران صورت میگیرد ترور نامیده میشود. ترور شخصیت فرایندي عمدي است که هدفش از بین بردن اعتبار و شهرت یک شخص، موسسه، گروه اجتماعی یا یک ملت است.
این واژه از زبان فرانسويTerreur و کلمه لاتین Terror است که به معناي »خوف بزرگ«، نامی که فعل ترور که به معنی» ترساندن« است، به معناي کشتن و یا مجروح کردن مخالفان سیاسی و مذهبی به دست گروههاي غیر دولتی و به طور ناگهانی هست. با انواع سلاح سرد و گرم، براي حذف فیزیکی انسان و با شایعه ، زخم زبان، فحاشی و سایر وسایل ترور شخصیت انسان را از بین میبرند.
مواد و روشها: تحقیق به روش کتابخانه اي با استفاده از کتابها، مقالات فارسی، پایگاه اطلاع رسانی فارسی، اسلامی و همچنین بررسی دقیق در قرآن و ترجمه هاي معتبر انجام شده است.
نتیجه گیري: تروریسم، یکی از مهمترین مسائل و مشکلات کنونی و فراروي ملت ها و دولت ها هست که در دو شکل - تروریسم دولتی و تروریسم فردي و یا حزبی - با سه علت قومیت، مذهب و زمین شکل گرفته یا می گیرد. موضوع ترور را با وجود آنکه معادل لغوي قرآنی ندارد، اما قرآن با شیوههایی خاص را آن را مورد نقد و بررسی قرار داده است. با وجود گستردگی موضوعات قرآن، لازمه بهرهگیري از این کتاب آسمانی براي بهدست آوردن نظر قرآن کریم در باره چنین موضوعاتی، باید به قرائنی مانند انواع بیانهاي قرآن، گونههاي مدالیل - مطابقی، تضمنی و التزامی - و لوازم و ملزومات یک مساله و... توجه کرد.
با توجه به این که سال 1392 ه. ش. به عنوان سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادي توسط رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی نام گرفته و مزین شده است، شناخت این عوامل با تاکید بر آموزه هاي قرآنی می تواند ما را در برابر دشمنان قسم خورده داخلی و خارجی آگاه و کما فی السابق پیروز سازد.
مقدمه
در این مقاله به یکی از دردهاي بزرگ اجتماعی که از آن تعبیر به درد بزرگ شده است سخن رفته، دردي که با کمال تاسّف باید گفت و پذیرفت که دامنگیر بسیاري از گروهها، دستهجات، هواداران و طرفداران آنها بوده و هر یک، آگاهانه یا ناآگاهانه، سهمی دانسته یا ندانسته در تشدید این درد و گسترش آن در میان مردم داشتهاند. در این مقاله، نه قصد تبرئه گروهی یا کسی در میان بوده و نه منحصراً انتقاد از گروه یا جمعیتی و یا سازمانی خاص در نظر است، بلکه اگر انتقادي است به همه آنهایی است که بهنحوي در پیدایش این بیماري اجتماعی یا تشدید و تقویت آن سهمی دارند، اعم از اینکه به این یا آن گروه وابسته باشند یا هیچگونه وابستگی به هیچ حزب و سازمانی نداشته باشند.
چاره اندیشی از فرامین قرآن:
استفاده از حربهي ترور شخصیت، جعل انواع شایعات، اکاذیب، انگ و برچسب براي تخریب شخصیتها - در سطوح گوناگون - و بیاعتبار ساختن آنها، از شیوههاي ناپسند است. آنچه که مایع تاسف بل نگرانی آگاهان را فراهم آورده امکان تسرّي این عمل قبیح و مخرب به جمع مسلمانان و گروههاي جامعه به همدیگر است. دقیقا همین جنبه است که سبب میشود موضوع حالت خطرناكتري بهخود گرفته، خصوصاً اگر رواج این روش ضد اسلامی، چه دانسته باشد و چه ندانسته، منتج به تخریب و تضییع سرمایههاي گرانبهاي اسلام گردیده و خسارتهاي جبران ناپذیري بر پیکر فرهنگ اسلامی وارد میآورد. که در نهایت سبب شکاف در میان صفوف مسلمانان از درون شده و جامعه اسلامی را به ضعف و شکست می کشاند.
ترور در قرآن کریم:
ترور با وجود آنکه معادل لغوي قرآنی ندارد امّا، با روشهایی در قرآن کریم مورد نقد و بررسی قرار گرفت و با وجود گستردگی قلمرو موضوعی قرآن، لازمه بهرهگیري از این کتاب آسمانی، این نیست که مفاهیم مختلف به معناي اصطلاحی آنها در قرآن به طور مشخص بیان شده باشد، بلکه براي بهدست آوردن نظر قرآن کریم در باب چنین موضوعاتی، باید به قرائنی مانند انواع بیانهاي قرآن، گونههاي مدالیل - مطابقی، تضمنی و التزامی - و لوازم و ملزومات یک مساله و... توجه کرد.
از مهمترین مسائل و مشکلات کنونی ملتها، در عصر حاضر تروریسم است. صدها سمینار و کنفرانس، براي شناختن و بررسی علل و ریشههاي آن و روشهاي جلوگیري از آن، در دنیا تشکیل شده و هزاران کتاب براي پژوهش در باره آن، از دیدگاههاي گوناگون و در زمینههاي مختلف، مانند جامعهشناسی، سیاسی، حقوقی، مذهبی و اخلاقی منتشر شده است.
اثر حاضر، موضوع ترور را از نظر قرآن کریم نقد و بررسی کرده است. مسالهي مهم این است که این معضل در سالهاي اخیر، از طرف رسانهها و سیاستمداران غربی، به اسلام نسبت داده شده است. وسعت این تبلیغات به حدي است که اگر از بسیاري از مردم این کشورها پرسیده شود که نخستین چیزي که در ارتباط با واژه »اسلام« به ذهن شما متبادر میشود چیست، پاسخ خواهند داد:
تروریسم! دلیل آن گزارشهاي خلاف واقعی است بهطور مرتب در گزارشهاي خبري و مقالات با خشونت پیوند زده میشود. اگر پیروان سایر ادیان دست به اعمال جنایتکارانه بزنند، هویت مذهبی آنها مورد توجه قرار نمیگیرد و در گزارشات خبري هرگز گفته نمیشود که قتل عام آلبانی تبارهاي کوزوو به دست صربهاي ارتدوکس شرقی، یا قتل عام برمهايها، تقصیر بوداییها و یا نسلکشی در فلسطین، کار صهیونیست ها است، اما زمانی که خطایی از جانب مسلمانان صورت گیرد که تاکید بر مذهب فرد خاطی است.
بعضی از مسیحیان بیرحم مایه بیاعتباري دین مسیحیت تلقی نمیشوند، اما اگر مسلمانی مرتکب اعمال خشونتآمیزي شود، اسلام به عنوان مصداقی از تهدید، اعلان میشود.
تصور برخی این است؛ هر آنچه در گفتمان رایج، بد و زشت خوانده میشود را باید مستند به گزارههاي دینی و نفی کرد و هر آن چه به عنوان خوب شناسانده میشود را باید مستند به آیات و سیره تایید کرد. این چنین برخورد دوگانه موجب تقویت تفکري خصمانه در باره اسلام میشود که چهره آن را زشت و ترسناك جلوه داده است. در نتیجه این سوال در باره دین اسلام مطرح میشود که آیا به راستی اسلام دین ترور است و خشونت را به پیروان خود به عنوان یک روش براي حذف مخالفانش معرفی میکند؟
