بخشی از مقاله
چکیده
در دنیای پیچیده امروز تغییرات زیادی در زندگی بشری در حال وقوعاند و جوامع رقابتهای بسیار فشردهای در دستیابی به فناوری برتر شاهدند×؟ × در میان این تغییرات، ایجاد تحول در نظام آموزشی نیز از این قاعده مستثنا نیست، چرا که دانشآموز قرن بیست و یکم نمیتواند عنصری بیاختیار باشد که حتی چگونه یاد گرفتن هم از اختیار او خارج باشد و هیچگونه دخل و تصرفی در آنچه میآموزد نداشته باشد؟ × برنامههای از پیش تعیین شده و بیچون و چرا، جوابگوی مسائل او نیستند و معلم تنها منبع اطلاعاتی دانشآموز محسوب نمیشود؟
با در دست داشتن اطلاعات وسیع گوناگون درباره موضوعی که اهمیتی قابل ملاحظه دارد، چگونگی بهرهبرداری از این اطلاعات مطرح میشود و این خود به تفکر انتقادی نیاز دارد. زیرا تفکر انتقادی بر مبنای تجزیه و تحلیل - پردازش - اطلاعات و کاربرد آنها در عرصههای گوناگون دانش و حتی موقعیتهای مختلف زندگی انسان پایهریزی شده است؟ ایجاد تفکر انتقادی را میتوان یکی از اهداف اساسی نظام تعلیم و تربیت در سطح جهانی انگاشت که جزء جداییناپذیر هر نظام آموزشی است. زیرا در فرایند آموزش باید ضمن تقویت روحیه انتقادپذیری در معلمان، روحیه انتقاد کردن و زمینه بررسی و تحقیق را در شاگردان به وجود آورد؟
امروزه متاسفانه به دلیل پیشرفت های علوم و فنون براساس بعضی رویکردهای روانشناختی، مدرس توجه خود را بیشتر به انتقال اطلاعات و حقایق معطوف کرده و از تربیت انسانهای متفکر و خلاق فاصله گرفته اند[8] البته خوشبختانه در سالهای اخیر روانشناسان پرورشی و دیگر صاحبنظران از تاکید زیاد مدارس بر انتقال دانش و اطلاعات به دانش آموزان انتقاد کرده و معلمان را بیشتر به پرورش مهارت های اندیشیدن و تفکر در یادگیرندگان توصیه کرده اند .[4]
در فرآیند آموزش باید ضمن تقویت روحیه انتقاد پذیری در معلمان، زمینه بررسی و تحقیق را در شاگردان به وجود آورد. از آنجا که موفقیت هر نظامی به توانایی افراد در تحلیل و تصمیم گیری متفکرانه بستگی دارد [8] آموزش و پرورش نباید از این امر مهم غافل بماند. دانش آموزان در فرآیند آموزش باید بتوانند در ادراک حسی، فهم نظریات مختلف و تفکر علمی و نقاد خود را تقویت کنند و رشد دهند. چنین فرصتی با دستور دادن، موعظه کردن، القا و ترغیب به تقلید و اطاعت از دیگری به وجود نمی آید ؛ زیرا محدود ساختن تعلیم و تربیت به انتقال و حفظ حقایق علمی، رشد طبیعی دانش آموزان را محدود می کند .[5] بنابراین هدف اصلی تعلیم و تربیت باید تربیت انسان های متفکر و خلاق باشد.
ضرورت و اهمیت
به طور کلی در زمینه ضرورت و اهمیت تفکر انتقادی به موارد زیر می توان اشاره کرد:
- 1تفکر انتقادی یک مهارت تفکر عمومی است. توانایی تفکر به شیوه ای روشن و منطقی برای هر گونه انتخابی که پیش رو دارید، ضروری و حائز اهمیت است. اگر شما در یکی از حوزه های آموزشی، پژوهشی، مالی، مدیریت و یا قانون مشغول به کار هستید می دانید که داشتن تفکر انتقادی لازمه موفقیت شما در کارتان است. اما این نوع تفکر صرفاً به حوزه های کاری خاصی محدود نمی شود و توانایی خوب فکر کردن و حل مشکلات، مهارتی است که برای همه افراد با هر گونه خط مشی یا حرفه ای که داشته باشند، مفید و لازم می باشد.
- 2تفکر انتقادی مهارت زبانی و ارائه را افزایش می دهد. تفکر روشن و سیستماتیک می تواند نحوه ابراز عقاید را در ما بهبود ببخشد. تفکر انتقادی همچنین با یادگیری چگونگی تحلیل ساختار منطقی موضوعات، توانایی فهم و قوه ادراک را در افراد افزایش می دهد.
- 3تفکر انتقادی، خلاقیت را ارتقاء می بخشد. خلاقیت صرفاً موضوعی نیست که با ایجاد ایده های نو ظهور یابد، یعنی تنها تولید راه حل های تازه شرط کافی برای خلاقیت نیست. بلکه فرد خلاق کسی است که بتواند ایده های جدیدی خلق کند که مفید بوده و متناسب با تکلیف حاضر باشند. تفکر انتقادی نقشی بسیار مهم در ارزیابی مفید بودن و میزان تناسب ایده های جدید، انتخاب بهترین آنها و اصلاح آنها در صورت لزوم بازی می کند.
- 4تفکر انتقادی برای تأمل و خوداندیشی ضروری است. به منظور داشتن معنا در زندگی و سازماندهی زندگی مان بر طبق آن، ما نیازمند توجیه و تأمل روی ارزش ها، باورها و تصمیماتمان هستیم؛ که تفکر انتقادی ابزار این فرایند خودسنجی را برای ما فراهم می سازد.
پیشینه تحقیقات
علاقه به توسعه تواناییهای تفکر انتقادی در محافل آموزشی پدیده جدیدی نیست. منشا چنین علاقه ای به آکادمی افلاطون بر میگردد. روش تدریس و دیدگاه سقراط در 2500 سال قبل موید این مطلب است. سقراط همیشه پرسش سوالات عمیق را که موجب می شود انسان قبل از پذیرش اندیشه ای به تفکر در آن بپردازد، نشان داد. روش او یعنی پرسش و پاسخ سقراطی یکی از بهترین راهبردهای آموزش تفکر انتقادی قلمداد می شود.