بخشی از مقاله
چکیده
تحول در آموزش و پرورش و اصلاح برنامه درسی بدون توجه به مقوله فرهنگ ممکن نیست. همچنین با توجه به تغییرات گسترده ایجاد شده در ابعاد گوناگون اجتماعی، اقتصادی، آموزشی، فرهنگی و نیز پیشرفتهای به دست آمده در زمینه فناوری، به ویژه فناوری اطلاعات، برنامه درسی سنتی نظام آموزشی - موضوع محوری - دیگر جواب گوی نیازهای نوجوانان و جوانان نیست. از طرف دیگر، علوم مختلف بشری چنان از جهات کمی وکیفی توسعه یافتهاند که نمیتوانآنها را صرفاً در قالب چند موضوع گنجاند و به یادگیرنده آموزش داد.
این علوم با توجه به تغییرات ایجاد شده در ابعاد گوناگون، باید به نحوی در برنامه درسی آورده شوند که یادگیرنده بتواند به طور هم زمان، اطلاعات مورد نیاز را کسب کند و درصدد برطرف کردن نیازهای خود مطابق با فرهنگ خویش برآید. دانش آموزان آینده سازان جامعه و سرمایه های ملی محسوب می شوند. بنابراین لازم است به برنامه درسی نظام آموزش رسمی عمومی توجه جدی شود تا به بهترین صورت در عرصه های گوناگون، بازدهی و کارایی مورد نظر را داشته باشند.
نیازهای رو به تغییر جامعه در این عصر سبب شده است، متقاضیان آموزش عمومی، خواسته های متفاوتی از نظام آموزشی نسبت به قبل داشته باشند. میتوان گفت نیاز به برنامه درسی و آموزش متفاوت، برای زندگی در این قرن پیچیده و چند بعدی با وجود افراد با فرهنگهای متفاوت، نیازی است که در صورت بر طرف شدن، سبب تحقق اکثر خواستههای نوجوانان و جوانان میشود.
نیازهای نوظهور در عرصه تکنولوژیهای نوین آموزشی و نیز قرار گرفتن در فضاهای مجازی آموزشی ضرورت پرداختن به فرهنگ فناوری اطلاعات در فضای آموزشی را بیش از پیش محرز مینمایاند و محقق ساختن آنها بدون بهره جستن از امکانات فناوری اطلاعات و ارتباطات میسور نخواهد بود. در این مقاله سعی بر این است که مناسبات و تأثیرات متقابل فرهنگ، فناوری اطلاعات و برنامه درسی مورد مداقه تئوریک قرار گیرد.
مقدمه
در عصر حاضر، تحولات عظیم در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، وظایف نظام های آموزشی را دشوار ساخته است؛ زیرا نظام های آموزشی باید به تربیت فراگیرانی منعطف، خلاق، متفکر بویژه دارای تفکر انتقادی و قوه تشخیص همت گمارند تااولاً بتوانند خود را با تغییرات سریع در حوزه علم و فناوری منطبق ساخته،ثانیاً آن را در کلیه امور زندگی متناسب باسطح فرهنگ ها و ارزش ها و نیازهای خود بکارگیرند.
از نظر بروس - 1996 - 3 آماده کردن دانش آموزان برای استفاده از فرصت های محیطی، همواره یکی از مهمترین اهداف تعلیم و تربیت جوامع بشری بوده ویقیناً حصول آن مستلزم بازنگری و اصلاح الگوی برنامه درسی مدارس است چرا که کودکان و نوجوانان باید بتوانند خود را با این تغییرات همگام نمایند
همچنین عطاران - - 1383 معتقد است که با توجه به نظریه های جدید تربیتی که خواهان نزدیکی مدرسه و اجتماع هستند و بر آن تاکید دارند که برنامه درسی باید به نحوی سازمان یابد که دانش آموز را برای مواجهه با مسائل جامعه آینده مهیا کند، به نظر می رسد که مدارس گریزی ندارند که دانش آموزان خود را برای جوامع آینده که در عصر جدید با وجود فناوری های جدید ارتباطی با عنوان »جامعه اطلاعاتی« تعریف شده است آماده کنند، جامعه ای که ارزش در آن از آن دانش است و آحاد آن باید توان تولید و پردازش اطلاعات و تبدیل آن به دانش را داشته باشند
آنچه در"جامعه اطلاعاتی" خصوصا در برنامه درسی مورد تاکید است،صرفاً سرمایه گذاری و کاربرد سخت افزاری و ابزار گونه فناوری های اطلاعات و ارتباطات و استفاده از آن جهت انبار کردن اطلاعات نیست. بلکه مساله مهم و اساسی که بیانگر ارزش واقعی به کارگیری این فناوری هاست، توانمندسازی دانش آموزان در برگزیدن و انتخاب اطلاعات مورد نیاز است به نحوی که قدرت تشخیص نیاز و یافتن راه حل های رفع آن نیارها با توجه به موقعیت و فرهنگ زمانی و مکانی خویش در دانش آموزان را تقویت کند
این گونه است که فناوری نه فقط یک ابزار بلکه رویکرد نو به منظور تحول در برنامه درسی است. بیش از دو دهه است که محققان تعلیم و تربیت هشدار می دهند تحول در آموزش و پرورش و اصلاح برنامه درسی با توجه به فناوری های جدید بدون توجه به مقوله فرهنگ ممکن نیست. نخستین بار برونر - 1997 - 5 در کتاب - - فرهنگ آموزش - - به صورت نظامدار این مسئله را مطرح کرد.
بر اساس نظر او و متخصصان برنامه درسی مانند جوزف، براومن، ویندشیتل، مایکل و گرین - - 2011 طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی به شرطی ممکن است که به بستر فرهنگی اجرای برنامه درسی توجه شود زیرا آموزش می تواند با ایجاد فرصت های برابر در صحنه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی امکان پرورش و رشد فراگیران قومیت ها و فرهنگ های مختلف را فراهم نموده و نقش مؤثری را در ارتقاء توانمندی های فردی و توسعه سرمایه های انسانی ایفا نماید. ارتباطات فرهنگی و توانمند نمودن فراگیران در زمینه احترام به تنوع فرهنگی از مسائل مهم محسوب شده - ژیرو6، - 2011 و این مسأله نه تنها زمینه کسب تجربیات سازنده را برای فراگیران فراهم می نماید بلکه در موفقیت تحصیلی و انتخاب شغل در آینده ایشان نیز مؤثر است
جامعه ای نظیر ایران که برای استخراج نفت و تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی هزینه های گزافی صرف می نماید، بی شک بایستی برای کشف استعدادها و پرورش آن ها نیز به صورت مشابهی عمل کند. ظهور نوابغ و دانشمندانی نظیر ادیسون، پاستور، انشتین، پرفسور حسابی و اندیشمندانی از این دست، به خوبی مخارج صرف شده در حوزه آموزش را جبران می نماید. نظیر این نوابغ در کشور ایران در میان فرهنگ ها و اقوام مختلف قرار دارند.
با ایجاد فرصت های برابر برای دانش آموزان قومیت های مختلف و آموزش احترام به تنوع فرهنگی در نظام آموزش کشور امکان پرورش و رشد استعداد های بالقوه موجود در فراگیران قومیت ها و فرهنگ های مختلف تسهیل شده و در این صورت نظام آموزش کشور علاوه بر انتقال علم و دانش، ارزش های دیگری نظیر احترام به تنوع فرهنگی و برابری را نیز آموزش می دهد.
یکی از مورادی که می تواند زمینه ایجاد فرصت های برابر را برای دانش آموزان فراهم نماید تا آنان ضمن احترام به چندفرهنگی زمینه لازم برای کسب دانش و آموزش های مورد نیاز کسب کنند استفاده ازفناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه درسی و به خدمت گرفتن آن به عنوان ابزای در جهت پیشبرد اهداف برنامه درسی است. در این شرایط بر سطح همکاری و مشارکت دانش آموزان فرهنگ ها و قومیت های مختلف با استفاده از فناوری های اطلاعاتی افزوده شده و این فضا پیامدهای مثبتی نظیر توسعه سرمایه های انسانی و افزایش سطح بهره وری در مشارکت های جمعی و تولید نظرات صائب تر را به همراه خواهد داشت.
بیان مساله
یکی از واژه های بسیار آشنا و پر کاربرد در حوزه تعلیم و تربیت، برنامه درسی است، "واژه برنامه درسی" از ریشه Race cource به معنی خط سیر و مسیر مسابقه مشتق شده و در اصطلاح به معنی میدان اسبدوانی است؛ یعنی مسیری که شاگردان باید طی کرده و خود را به خط پایانی برسانند - زایس7،. - 1976 از برنامه درسی تعاریف زیادی ارائه شده است. برنامه درسی را برنامه مطالعاتی یا فهرستی از موضوعات درسی ارائه شده از سوی مدرسه و نیز محتوا و یا عناوین کلی درس تعریف کرده اند
همچنین برنامه درسی را مجموعه ای از وقایع پیش بینی شده برای دستیابی به نتایج آموزشی که برای یک یا چند دانش آموز طراحی شده دانسته اند، امروزه در عصر حاضر با توسعه دسترسی اینترنت و فناوری اطلاعات و ارتباطات فرصت های جدیدی برای تغییر در برنامه درسی به مفهوم بالا به وجود آمده است. این فناوری ها به معلمان در کلاس درس امکان می دهد تا با به کارگیری امکانات فناورانه، تعاملی و شخصی سازی محیط یادگیری غنی و اثربخش برای یادگیرندگان فراهم سازند.
از طرفی این فناوری ها به طراحان، تهیه کنندگان و مجریان انواع آموزش های رسمی و غیررسمی در سطوح مختلف امکان می دهد تا فرصت های یادگیری گوناگون و متنوعی را در فضای الکترونیکی برای یادگیرندگان به وجود آورند - الوساپ و تمپست8، . - 2007 اما ورود فناوری اطلاعات - در جلوه های متفاوت آن: اینترنت، رایانه، چند رسانه ای و. . . - به تنهایی نمی تواند باعث انقلاب آموزشی شود. اگر فرهنگ یاددهی - یادگیری باتوجه به تنوع فرهنگی فراگیران در نظام آموزشی تحول نپذیرد، ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات نه تنها تحولی ایجاد نخواهد کرد، بلکه به تقویت سنت های محافظه کارانه ی آموزشی منجر خواهد شد. زیرا بحث پیرامون تعلیم و تربیت در جهانی از تفاوت ها، تنوع ها و بالطبع تعارض ها و نابرابری ها و هم چنین چگونگی عنوان و نمایش این موضوعات از منظر تعلیم و تربیت چند فرهنگی از عمده ترین مباحث در میان صاحب نظران در این حوزه است.
هر چند برنامه های آموزشی چند فرهنگی، برنامه های جدیدی نیستند، و بیشتر به روابط انسانی، روابط بین گروهی و نوعی شناخت از فرهنگ های دیگر جامعه - خرده فرهنگ ها - تاکید و توجه می کنند. اما نظر به اینکه معلمان در فضاهای آمورشی با طیف متنوع تری از دانش آموزان و خانواده ها نسبت به گذشته مواجه هستند، درخواست تعامل پویا با تمامی تفاوت ها می تواند دشوار باشد. از اینرو، قوت و تداوم کار با دانش آموزان در یک جامعه متنوع همراه با فناروی های جدید اطلاعاتی و ارتباطی گسترده برای کمک به معلمان و پاسخ گویی به چالش ها و فرصت های ناشی از تفاوت و تنوع در محیط های تربیتی و در گستره وسیع تر جامعه های محلی و جهانی دقت و تامل خاصی را می طلبد.
در این طریق تعلیم و تربیت به عنوان یکی از اصیل ترین نهادهای انسان ساز که نقش چشم گیری در حیات فرهنگی آدمیان دارد می تواند با بهره گیری از ظرفیت هایش وبه کار گیری فناوری های جدید پیشرفته بیشترین سهم را در معماری شایان از پدیده چند فرهنگی با توجه به پیشرفت های جدید ارتباطی فعال، فارغ از یک سویه نگری های مرسوم ایفا نماید.
تعلیم و تربیت چند فرهنگی
تعلیم و تربیت چند فرهنگی9 موضوعی است که اخیرا ذهن تعلیم و تربیت چند فرهنگی یا بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تربیتی کشورها را به خود معطوف داشته است.