بخشی از مقاله
چکیده
در این مقاله به بررسی تأثیر و نقش توانمندسازی دانش آموزان برای موفقیت تحصیلی آنها پرداخته ام. متأسفانه اکثر معلمان اول دبستان از این مقوله مهم بی خبرند و اگر از آنها بپرسیم که به چه شیوه ای تدریس میکنید، خواهند گفت مگر درس دادن فنون و شیوه میخواهد. دانشجومعلمان و خودم که در آینده معلم خواهیم شد باید به این مهم توجه کافی و وافی داشته باشیم و قبل از یاد دادن هر چیز درسی دیگر این مهارتها را به دانش آموزان تعلیم دهیم و در آنها نهادینه کنیم که بتوانند از آنها استفاده کنند. این مقاله به صورت توصیفی نوشته شده است و از نوع کتاب خوانی و میدانی می باشد.
جامعه آماری من 20 دانش آموز ابتدایی شهرستان خوی - مدارس عادی و استثنایی - را شامل میشود. تعداد یک عدد برنامهی سالانه و یک نقشهی ذهنی برای دانشجومعلمان تنظیم کردم، فرضیه من این بود که، آشنایی معلمان اول دبستان در زمینهی مهارتهای درمان اختلالات یادگیری از جمله دیکته و خواندن، همبستگی مثبتی با پیشرفت درسی و تحصیلی آزمون شوندگان خواهد داشت.
نتیجه ای که از تحقیق بدست آوردم این بود که معلمانی که این مهارتها را به کار میبردند هر چند ممکن بود ساعات تدریس آنها کم باشد، اما دانشآموزان آنها در درسهایشان به طرز حیرت آوری پیشرفت داشتهاند. در مقابل معلمانی بودند که علی رغم ساعات تدریس زیاد به نتیجه مورد انتظار خود نمیرسیدند. دانشآموزی که با این مهارت در دوران ابتدایی آشنا میشود، در وجودش نهادینه میشود و حتی در دوران تحصیلی خود نیز از آن یاری می جوید. و تمام معلمان باتجربهای که از آنها پرس و جو کردم بدون استثنا همه اذعان داشتند که موفقیت خود در تدریس را مدیون استفاده از راهبردهای تقویت مهارتهای پایهای خواندن و نوشتن می دانستند.
-1 مقدمه
از آنجایی که تکامل همه جانبه دانش آموزان در تمام ابعاد وجودیشان از اهداف عالیه نظام آموزش و پرورش است، معلمان باید تلاش خود را معطوف برنامه های تربیتی نمایند که هدف آن توانمند کردن هرچه بیشتر دانش آموزان در امر آموزش و به تبع آن پرورش انسانهایی کارآمد، مسئول، مستقل و دارای معیارهای درونی است. در مجموع باید باور داشته باشیم که هر کودک قابلیت پیشرفت دارد بالاخره اینکه راز موفقیت برنامههای تدوین شده برای این کودکان 1و در محیط مطلوب غنی و مساعد بهتر و سریعتر پیشرفت میکند
مشارکت و آموزش والدین است. بنابراین آموزش این کودکان باید همگام با آموزش و برنامهریزی برای برای والدین آنها باشد.
در سالهای اخیر، تصور میشود که پیشگیری و مداخله در سه ردیف یا موج اتفاق میافتد
الگوی سه موج«، پیشگیری و مداخله را به شکل زیر میبیند:
موج اول: پیشگیری. کیفیت بالای تدریس برای به حداکثر رساندن موفقیت برای همهی کودکان و به حداقل رساندن مشکلات یادگیری.
موج دوم: مداخله به موقع. تدریس گروههای کوچک برای کمک به برخی از کودکان برای جبران عقب ماندگی.
مبتلا به تصور میشود کودکانی که به طور مناسب نسبت به این سطح از حمایتهای اضافی پاسخ نمیدهند احتمالا دانشآموزان ناتوانیهای یادگیری واقعی هستند. فرم اصلاح شده قانون آموزش افراد دارای ناتوانیها - وزارت آموزش و پرورش آمریکا ، - 2004 توصیه میکندکه برای شناسایی افراد دارای ناتوانی به جای تفاوت بهرهی هوشی و میزان پیشرفت، از پاسخ ضعیف به مداخله استفاده شود.
موج سوم: حمایت فشرده. حمایت طولانی مدت برای افرادی که به سرعت به آموزش موج دوم پاسخ نمیدهند. تخمین زده میشود که برای حدود 5 درصد از دانشآموزان لازم و ضروری است.
معلمان اول دبستان برای موفقیت در امر تدریس، بیش از دیگران راهبردهای تقویتی را شناخته، توانایی خود را باور دارند و کمتر خود را با دیگران مقایسه میکنند. بنابراین آشنایی دانشجومعلمان با نحوه تقویت مهارتهای پایهای خواندن و نوشتن، در مدارس ضرورتی است انکارناپذیر که در صورت تحقق یافتن آن دانش آموزان نه تنها مطالب درسی را به خوبی خواهند فهمید؛ بلکه در امور تحصیلی ، خودانگیخته و مسؤلیت پذیر، فعال و علاقه مند شده و می توانند از نظر تحصیلی پیشرفت قابل توجهی داشته باشند.
از همان ابتدای تحصیل باید به دانش آموزان آموخت که به مسائل پیرامون خودشان توجه دقیق داشته باشند برای اینکه دقت دانش آموز آشکار شود، باید از لحاظ روانی و بدنی آمادگی انتخاب موضوع درسی را داشته باشد و عکس العمل معینی را در مقابل آن نشان دهد. آمادگی روانی وقتی ظاهر میشود که فرد برای ادارک امری که در معرض حواس او قرار گرفته است فعالیت میکند، از تجربیات خویش استفاده میکند، آنها را به خاطر می آورد. در موقع بروز عکس العمل نیز نقشه میکشد، برای برخورد با مسأله فکر خود را به کار می اندازد و بالاخره راه حل معینی را انتخاب میکند
-2 تعاریف و ویژگی های توانمندسازی
پرورش خودپنداری مثبت، هدف مهمی در تمام مقاطع تحصیلی است. تقویت خودپنداری در آموزش پیش دبستانی و دبستانی همچون مقاطع دیگر مهم است، زیرا رابطه بسار قوی بین تقویت، ایجاد خودپنداره و پیشرفت تحصیلی کودک در مقاطع مختلف وجود دارد. نکته مهم ایجاد فرصتهای یادگیری است که دانشآموز در آنها احساس موفقیت بکند و در خودپنداره وی مؤثر باشد. یکی از اهداف این دوره شناخت کودک است، که از راه مشاهده نیز میتوان به این هدف نایل گشت. نکته قابل انتقاد در نظام آموزشی، این است که بسیاری از معلمان، نه تنها خودپنداره کودک را تقویت نمیکنند بلکه آنرا تخریب میکنند.
مربی باید تربیتکننده باشد نه اینکه دانشآموز را تحقیر کند. تقویت خودپنداره کودک باید سرلوحه فعالیتهای تربیتی والدین و مربیان قرار بگیرد. یکی دیگر از اهداف این دوره تعدیل درون نگری کودک و توجه کودک به اشیاء، پدیدهها و اموری است که در بیرون قرار دارد، در نتیجه او جهانبینی بهتر و شناخت بیشتری از مسایل به دست میآورد. افرادی مثل مونته سوری و دکرولی، عقیده داشتند که کودکان را باید ×در حین فعالیتهای آزاد مشاهده کرد. ما باید فضا را طوری آماده سازیم که با انگیزهها، علایق و تجارب کودکان هماهنگ باشد.
-3 روشهای تدریس و برنامهی درسی:
بر حسب تأثیرات محیط بر یادگیری، روشهای تدریس و برنامههای درسی مدارس اغلب میتوانند علت یا تشدیدکنندهی مشکلات یادگیری باشند. تا همین اواخر، روش تدریس به عنوان علت احتمالی مشکل یادگیری به ندرت مورد بررسی قرار گرفته است. به نظر میرسد معلمان میپندارند که اگر چیزی آموخته شده است، به طور خودکار آموخته شده است، و اگر آموخته نشده، آن وقت مشکل را باید به دلبل نارساییهایی در توانایی خود دانشآموز، انگیزه و یا تداوم یادگیری وی دانست و نه اثربخشی روش تدریس - پیتر وست ×وود، 1393، ص. - 26
-4 اختلال در خواندن و نوشتن
تمام پژوهشهای علمی نشان دادهاند که رشد ذهنی و توان یادگیری تنها با رشد درونی سلولهای مغز حاصل نمیشود، بلکه از تعامل و تأثیر متقابل رشد درونی مغز با پدیدهها و تجارب بیرونی ایجاد میشود - نرگس تبریزی، - 1394 در بررسی و ریشهیابی ضعف یادگیری کودکان، بسیاری از مواقع متوجه میشویم که علت اصلی، طی نشدن مراحل آموزش است نه ناتوانی کودک در یادگیری. اما در چنین مواقعی توانایی و هوش کودک زیر سؤال میرود به طوری که ممکن است حتی جایگاه نامناسبی برای او تعیین کند
-5 تشخیص مشکلات و برنامهریزی آموزش
در طرحریزی برنامههای خواندن و نوشتن باید عملکرد فرد ارزیابی شود. ارزیابی برای طراحی برنامه نیز مستلزم استفاده از آزمونهای تشخیصی، پرسشنامههای غیر رسمی خواندن و نوشتن میباشد - دانیل پ، هالاهان، جان و، لوید، جیمز م، کافمن، مارگارت ویس، الیزابت ا، مارتینز، 1395، ص. - 506 در پایان این مقاله یک برنامه فردیشده که توسط بنده گردآوری شده، آمده است که روشهای ارزشیابی در طول دورهی آموزشی به تفکیک برای هر هدف کوتاه مدت آمده است.
امید است مورد استفادهی دانشجومعلمان قرار ×گیرد. پرورش خودپنداری مثبت، هدف مهمی در تمام مقاطع تحصیلی است. تقویت خودپنداری در آموزش پیش دبستانی و دبستانی همچون مقاطع دیگر مهم است، زیرا رابطه بسار قوی بین تقویت، ایجاد خودپنداره و پیشرفت تحصیلی کودک در مقاطع مختلف وجود دارد. نکته مهم ایجاد فرصتهای یادگیری است که دانشآموز در آنها احساس موفقیت بکند و در خودپنداره وی مؤثر باشد. یکی × از اهداف این دوره شناخت کودک است، که از راه مشاهده نیز میتوان به این هدف نایل گشت.
نکته قابل انتقاد در نظام آموزشی، این است که بسیاری از معلمان، نه تنها خودپنداره کودک را تقویت نمیکنند بلکه آنرا تخریب میکنند. مربی باید تربیتکننده باشد نه اینکه دانشآموز را تحقیر کند. تقویت خودپنداره کودک باید سرلوحه فعالیتهای تربیتی والدین و مربیان قرار بگیرد. یکی دیگر از اهداف این دوره تعدیل درون نگری کودک و توجه کودک به اشیاء، پدیدهها و اموری است که در بیرون قرار دارد، در نتیجه او جهانبینی بهتر و شناخت بیشتری از مسایل به دست میآورد. افرادی مثل مونته سوری و دکرولی، عقیده داشتند که کودکان را باید در حین فعالیتهای آزاد مشاهده کرد. ما باید فضا را طوری آماده سازیم که با انگیزهها، علایق و تجارب کودکان هماهنگ باشد
-6 مشکلات خواندن و نوشتن و نقش فعالیتهای فوق برنامه در کاهش این مشکلات
بسیاری از دانشآموزان دچار مشکلات یادگیری، در »خواندن« و »نوشتن« با مشکل بزرگی مواجه هستند، اما در زمینههای دیگری نظیر ورزش، هنر، کاردستی و موسیقی تواناییهای چشمگیری دارند - مولودی و الهی، 1394، ص. - 9ویژگیهای معلم از لحاظ فعالیتهای اجتماعی و تربیتی:
1 -شناخت ویژگیهای رشد طبیعی کودکان و نوجوانان
-2 شناخت کامل برنامه درسی و تشخیص جنبه های ضعیف آن
-3 آشنایی با فعالیتهای تربیتی، آموزشی و اجتماعی سودمند برای انتخاب نوع فعالیتهای فوق برنامه
-4 آشنایی با روشهای علمی فعالیتها از لحاظ ویژگیهای سنی، استعدادها، نیازها و رغبتهای دانش آموزان
-5 آشنایی با روشهای درست ارزشیابی فعالیتهای فوق برنامه
-6 آشنایی با چگونگی بر انگیختن دانش آموزان به شرکت در فعالیتهای فوق برنامه
-7 آشنایی با وسایل و امکانهای لازم برای انجام دادن فعالیتهای فوق برنامه، تهیه و کاربرد صحیح آنها
-8 شناخت زمان و چگونگی فعالیتهای تربیتی و اجتماعی
-7 راهبردهای توانمندسازی
معلمان باید آموزش مناسب و دورههای مربوط را بگذرانند و دارای شناخت کافی از کودکان و نحوهی ارتباط با خانوادههای آنها باشند. از سوی دیگر به نظر میرسد که در آموزش و پرورش شناخت کافی از کودکان دیرآموز وجود ندارد و پی گیریهای لازم در مورد دیرآموزان صورت نمیگیرد. در حال حاضر بهترین کمک به این کودکان آن است که: خانوادهها به طور مؤثر با معلم همکاری کرده و رسیدن به پیشرفت و موفقیت نیاز به بکارگیری روشهای 3معلم از این همکاری استقبال کند