بخشی از مقاله

چکیده

تفکر عالی ترین ویژگی بشر است یکی از جلوه هاي تفکر در آدمی نقاد بودن ارزیابی وتصمیم گیري است در این مقاله ضمن پرداختن به ضرورت تفکر نقاد در تعلیم وتربیت به صورت استنباطی تحلیلی کارکردها ونتایج عملی بکارگیري روش تفکر انتقادي درتعلیم و تربیت پرداخته شده است و شیوه هاي عملیاتی نمودن واستفاده بهینه از این راهبرد فکري مورد برسی قرار گرفته است مبانی نظري وروان شناختی این راهبرد فکري همسو باآن مطرح گردیده است.

مقدمه

تفکر انتقادي یک فرایند شناختی فعال هدفمند و سازمان دهی شده است که به وسیله آن تفکر خود و دیگران را بررسی می شود و درك خودرا از وقایع را روشن کرده و ارتقاء می دهیم . - سیمپسون، 2002، ص - 90 تفکر انتقادي را یک فرایند قضاوت خودتنظیم و هدفمند می باشد که در نتیجه تفسیر تحلیل ارزشیابی و استنباط شکل می گیرد هم چنین تفکر انتقادي توضیح ملاحظات بدیهی مفهومی متدولوژیکی معیاري و زمینه اي قضاوت است.

انجمن فلسفی امریکا 1990 - ، ص - 2 معتقدندکه ما تفکر انتقادي را مهارت قضاوت خود تنظیم و هدفمندي می دانیم که حاصل مهارت هاي تعبیر و تفسیر تجزیه و تحلیل ارزیابی و استنباط علاوه بر توضیح ملاحظات هستند مفهومی روش شناختی معیار شناختی یا بافتی است که قضاوت بر اساس آنها صورت می گیرد.
تفکر انتقادي فرایندي تحلیلی است که به فرد کمک می کند به شیوه اي موثر و سازماندهی شده درجریان یک مسئله قرار گیرد و درباره آن مشکل فکر کند

دراکثر تعریف ها به مؤلفه هاي قضاوت و حرکت اندیشه و شک و تردید سالم و قضاوتهاي معلق و تحلیل مسائل و مفاهیمی هم چون عقلانیت شفافیت تحلیل و استقلال و استدلال فکري به عنوان عناصر اصلی تفکر انتقادي توجه ویژه اي گردیده است. ائیس 1989 معتقد است که تفکر انتقادي تفکر عاقلانه و فکورانه است که باورها و اعمال ما را تعیین می کند.

به طور کلی می توان گفت تفکر انتقادي فرایند قضاوت خودتنظیم و هدفداري است که سبب حل مشکلات و تصمیم گیري مناسب در فرد و جامعه می شود و از طریق فرایندهاي تجزیه و تحلیل اطلاعات و اولویت بندي و سازمان دهی اطلاعات منجر به یادگیري مؤثر و با معنی در تعلیم و تربیت می گردد.

تاریخچه تفکرات انتقادي

آموزه هاي تفکر انتقادي را باید در افکار سقراط با طرح روش گفتگو در دنبال نمودن حقیقت و روشن نمودن آن با مطرح کردن سوالات عقلانی عمیق یعنی در حدود 2500 سال قبل جستجو کرد. و تأسیس آکادمی افلاطون و نیز ارسطو 322 -384 - ق.م - با بنا نهادن منطق صوري جهت کمک به فرایند فکر کردن عملاً سنگ بناي تفکر انتقادي ایجاد گردید

فرانسیس بیکن با مطرح کردن موانع کسب معرفت وبت هاي چند گانه روش نقادانه اي دیگر فرا روي بشر در کسب معرفت ایجاد نمودند و دکارت با مطرح کردن روش پژوهشی خود که با طرح شک سازنده خودگامی در جهت مطرح نمودن اصلاح فرایند فکري بنیان نهادند و در دوران روشنگري نیز کانت با مطرح کردن فاعل شناسایی یعنی انسان و حدود معرفت او به نقدهاي نظري وعملی پرداختند و دوري کردن ازجزمیت هاي متافیزیکی به نقد و نقادي در دوران جدید پرداختند.

و اخیراً مکتب فرانکفورت به دلیل مطرح کردن انگاره هاي جدید در رشد اندیشه هاي انتقادي موثر بوده است در تفکر اسلامی نیز تفکر انتقادي جایگاه ویژه اي یافته است قرآن کریم با نکوهش تقلید کورکورانه دعوت به تعقل و تدبر سنجش خردمندانه و استقلال فکري در آیات 171 سوره بقره 23 زخرف 17 زمر به تفکر انتقادي توجه ویژه نموده است در سیره عملی معصومین روش هاي مناطره و مباحثه عقلانی معصومین خود بیانگر جایگاه ویژه تعلیم و تربیت نقادانه در تاریخ اسلام بوده است.

ضرورت و اهمیت تفکر انتقادي

با توجه به رشد سریع اطلاعات و یافته هاي علمی و حضور فن آوري هاي پیشرفته در عرصه تعلیم و تربیت امکان انتقال همه یافته هاي علمی حتی در یک رشته خاص وجود ندارد و امکان ذخیره سازي آنها در ذهن دانش آموزان غیرممکن است.

لذا متخصصان تعلیم و تربیت به جاي انتقال حقایق علمی فرایند کسب علم را مورد توجه قرار داده اند دانش آموزان به جاي کسب حقایق علمی باید روش کسب حقایق علمی توجه نمایند. و به جاي انباشت حقایق علمی به دانش آموزان بیاموزند که چگونه شخصاً فکر کنند تصمیم بگیرند و درباره امور قضاوت کنند اجراي روش تفکر نقاد منجر به مشارکت عام فراگیر در تعلیم و تربیت استقلال فکري و کلاس هاي فعال و اجراي یادگیري فعال و تقویت فرایندهاي عقلانی در آموزش و پرورش منجر خواهد شد.

به طور کلی می توان گفت تفکر انتقادي فرایند قضاوت خود تنظیم و هدف داري است که سبب حل مشکلات و تصمیم گیري مناسب در فرد می شود در حالی که روش هاي رایج آموزشی امروز مخصوصاً مدارس امروزي جامعه افرادي با اطلاعات نظري فراوان تحویل جامعه می دهند که از حل کوچکترین مسایل جامعه و مسائل فردي خود ناتوان و فاقد مهارت هاي اولیه زندگی می باشند این فرایند می تواند به صورت عملی دانش آموزان را در حل مسائل شخصی و فردي و اجتماعی آنانکمک نماید.

مبانی و زمینه هاي تفکر انتقادي

وایتهد یادگیري شاگردان را بی فایده می داند مگر اینکه کتابهاي خود را گم کنند جزوات خود را بسوزانند ... تلویحاً به این معنا اشاره دارد که ثمره واقعی تعلیم و تربیت باید فرایندي فکري باشد که از مطالعه یک رشته به وجود می آید نه صرفاً از طریق اطلاعات جمع آوري شده

کانت معتقد است که اساس معرفت عبارت است از نظم بخشیدن به اطلاعاتی که از راه حواس گردآوري می شوند پس منظور از تدریس تنها ارائه اطلاعات به شاگردان نیست بلکه مقصود از آن یاري به شاگرد است تا اطلاعات را کلیت بخشید، و با معنا سازد

رویکرد تفکر انتقادي با نظریه هاي یادگیري شناختی و ساخت گرایی هم خوانی دارد. نظریه پردازان شناختی به دانش آموزان در فرایند یادگیري هم چون پردازش کنندگان فعال اطلاعات می نگرند یادگیرندگان به جاي اینکه به طور انفعالی تحت تأثیر محیط قرار گیرند فعالانه انتخاب می کنندو تمرین و ارزیابی می نماید و شناخت گرایان موقعیت یادگیري را از مهم ترین عوامل در فرایند یادگیري می دانند. علاوه بر این رویکرد فراشناختی نیز از پرورش تفکر انتقادي حمایت می نمایند از دید فراشناختی دانش آموزان باید بر فرایندهاي ذهنی خود نظارتی فعال داشته باشند و فعالیت هاي خود را تنظیم و بازسازي کند.

تئوري دیگري که با تفکر انتقادي هم سویی دارد ساخت گرایی است که خود ریشه در تفکر شناختی دارد. پایه هاي فلسفی چنین رویکردي بر اصل خطاپذیري معرفت شناسی استوار است و تمام معارف بشري به دلیل محدودیت نسبی بودن ادراك انسان خطا پذیر می باشند و معرفت ساخته ذهن انسان است و از دانش آموزان انتظار دارند از طریق مباحثه استدلالی که عمل تعامل و تحلیل را تسریع و تسهیل می کند به تفکر انتقادي بپردازند.

روشهاي اجرایی تفکر انتقادي در تعلیم و تربیت

مهارت تفکر تحلیلی: در فرایند تفکر انتقادي براي درك و بررسی اطلاعات ذهن انسان ناچار به تجزیه و تحلیل مفاهیم یا پدیده هاي آن است و آن را به اجزاء شناسایی شده و شناخت پیشینی یعنی آنچه فرد از قبل می دانسته مقایسه می کند پس از درك رابطه بین اطلاعات جدید و پیش دانسته ها ا جزاء در یک ساختار با بافت جدید باهم ترکیب و اطلاعات جدید تولید می شود.

یکی دیگر از مهارت هاي تفکر که از طریق آن تفکر نقاد پرورش پیدا می کند مهارت حل مسأله است مسأله عبارت است از تعارض یا تفاوت بین موقعیت موجود و موقعیت دیگري که فرد می خواهد بدان دست یابد - خرازي، 83، ص - 213 در حقیقت هنگامی که فرد با موقعیتی روبرو می شود که از طریق اطلاعات و مهارتهاي که دارد نمی تواند سریع به آن موقعیت پاسخ مناسب دهد با یک مسأله روبرو است

ص - 554 روش حل مسأله در واقع نوعی روش یادگیري فعال و شامل 5 مرحله است شناسایی و تعریف مسأله جمع آوري اطلاعات نتیجه گیري مقدماتی آزمون نتایج و ارزشیابی و تصمیم گیري - مایرز، 1383، ص - 17 مسأله موجب می شود تعادل شناختی فرد به هم بخورد و فرد درصدد رفع آن بر می آید یعنی مسأله فرد را به فعالیت وا می دارد تا بر اثر آن مسأله حل شود و تعادل شناختی دوباره حاصل گردد افراد مسائل را شناسایی و ارزشیابی می کنند و همه اجزاء و شرایط آن را بررسی می کنند تا یکباره پاسخ مسأله به صورت جرقه هاي بینشی به دست می آورند.

شعبانی ورکی سه رهیافت را براي آموزش تفکر در تعلیم و تربیت در نظر دارد:

اول- آموزش مستقیم مهارت هاي تفکر: به طوري که می توان در برنامه ریزي درسی جایگاه ویژه اي براي آموزش مستقیم آن در نظر گرفت .

دوم- آموزش مطالب درسی براي تفکر: این رهیافت تفکر را به عنوان جزئی ضروري در آموزش تلقی می کند و تأکید دارد که فعالیت هاي تفکر باید به عنوان بخشی از آموزش روزانه باشد.

رهیافت سوم- آموزش درباره تفکرات در این رهیافت از فراگیران خواسته می شود تا درباره تفکر و مهارت هاي فراشناختی خود بیندیشند. 

روش متداول دیگر براي پرورش تفکر انتقادي از استفاده از روش گفتگویی اخلاق مدارانه است دانش و نگرش ها از طریق گفتگو ساخته می شوند و با روش گفتگو شاگردان با بکارگیري زبان نماد و تصویر با همدیگر تعامل می کنند و بر همدیگر تأثیر می گذارند و منجر به تغییر و اصلاح نگرش ها و بینش هاي افراد می شود.

کاربردهاي تفکر انتقادي در تعلیم و تربیت

به طور کلی تربیت انتقادي یکی از اهداف اصلی تعلیم و تربیت است تفکر انتقادي با هم سویی با رشد همه جانبه انسان و ویژگی هاي فطري انسان هم چون کنجکاوري و میل به پیشرفت کارکردهاي مختلفی درتعلیم وتربیت دارد.

دراجراي فرایند انتقادي افراد با طرح پرسشها و میل به دانش و کسب تجربیات جدید علاقه به یادگیري در آنها افزایش پیدا می کند.

از طریق توجه به عینیت ها در گرفتن پاسخ ها و واقعیت گرایی در توجه به مدارك و مستندات از گرفتار شدن به جنبه هاي احساسی جلوگیري می گردد.

تفکر انتقادي باعث گسترش افق ذهنی فرد می شود و با توجه به جنبه هاي مختلف و متناقض از تعصبات و جانبداري یک طرفه خودداري می شود. در تفکر انتقادي و استفاده از آن در تعلیم و تربیت افراد از طریق مورد آزمایش قرار دادن راه حل هاي مختلف و در پیش گرفتن روش مصالحه شخصیت هاي انعطاف پذیر تربیت می گردد.

از طریق تفکر انتقادي روش صحیح فکر کردن آموخته خواهد شد فرد در جستجوي نتیجه اي که مستقیماً از شواهد حاصل شود.

آثار شناختی تفکر انتقادي در تعلیم و تربیت

با آموزش تفکر انتقادي شاهد بهبودي استدلال روزمره و شاهد از بین رفتن حداقل بخشی از عوارض منفی ناشی از تصمیم گیري هاي ناصحیح هستیم با بهره گیري از تفکر انتقادي افراد به مرور قدرت درك تجزیه و تحلیل خود را افزایش می دهند.

لوینسون معتقد است که ما در دنیایی از احتمالات زندگی می کنیم و اگر می خواهیم هوشمندانه زندگی کنیم باید بدانیم که چگونه هوشمندانه خطرپذیري کنیم و براي این منظور باید قوانین احتمال را بدانیم و درك کنیم و این امر نیز تنها با بهره گیري از فرمول ها و قواعد تفکر انتقادي امکان پذیر است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید