بخشی از مقاله

چکیده

برنامه های درسی به عنوان یک نقشه اصلی یا طرح ناظر بر مهم ترین رخداد آموزش، یعنی یادگیری است.

هدف برنامه های درسی رشد همه جانبه شخصیت دانش آموزان است، اما ارزیابی برنامه های درسی نشان می دهد که در نظام های آموزشی، صرفاً به بعد عقلانی فراگیران توجه می شود و سایر ابعاد وجودی خصوصا بعد عاطفی ، روحانی ،اجتماعی، اخلاقی و معنوی مورد غفلت قرار می گیرد. یا اینکه تاکید بیشتر بر یک بعد می شود. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوهای طراحی برنامه درسی و نقد آنها و طراحی برنامه درسی متعادل با رویکرد فطری و معنوی صورت گرفته است.

روش: رویکرد مطالعه کیفی و روش انجام پژوهش، تحلیلی- اسنادی بوده است برای جمع آوری اطلاعات کتب، مقالات و منابع موجود و مرتبط با بحث مورد بررسی قرار گرفتند.

نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از این است که هر الگوی طراحی برنامه درسی دارای ریشه فلسفی خاصی است و برگرفته شده از یک منبع اطلاعاتی می باشد. و بر اساس آن منبع اطلاعاتی دارای عناصر متفاوتی می باشد.طراحی برنامه درسی بر اساس یک منبع خاص دارای نقاط قوت و ضعف است و به رشد کاریکاتوری دانش آموزان ختم می شود.

الگوهایی که تک بعدی هستند، بیش از آنچه در عمل پیاده شوند، بُعد شعاری دارند چون در توجه به واقعیت های برنامه درسی یک بعدی نگری معنا ندارد. یک بعدی نگری به یادگیری و یادگیرنده، توجه ندارد. چون افراط با افراط پاسخ داده می شود ولی آنچه مسلم است هیچ دیدگاه افراطیای نقشه راه نمی شود.برای رفع الگوی تک بعدی باید از هر سه منبع اطلاعاتی استفاده کرد که این همان الگوی طراحی برنامه درسی متعادل است که در قرآن منابع دینی به اصل تعادل زیاد تاکید شده است. الگو یا طراحی برنامه درسی متعادل همزمان به رشد همه جانبه شخصیت دانش آموز توجه می کند و ریشه فلسفی الگوی طراحی برنامه درسی متعادل دین مبین اسلام است.

مقدمه

تعلیم و تربیت در زندگی بشر، مهم ترین و اساسی ترین جنبه زندگی است .مشخصه جامعه سالم و توسعه یافته، صرفاً به داشتن موقعیت جغرافیایی خوب و معادن متنوع و منابع مالی نیست، بلکه جامعه سالم و توسعه یافته، جامعه ای است که دارای نظام تعلیم و تربیت پویا بانشاط، زنده و مترقی است.چنین نظامی می تواند انسان های آزاد، مستقل،دینی، اخلاقی، و مبتکر بسازد که جامعه را به سامان مادی و تعالی معنوی برساند .از نگاه علامه مصباح یزدی، در باب اهمیت امر تعلیم و تربیت می توان گفت» فراهم آمدن زمینه رشد و استکمال معنوی و باطنی آدمیان بیش از هرچیز مدیون نهاد تعلیم و تربیت است، نه هیچ نهاد دیگری« زیرا در سایه تعلیم عقاید هستیشناختیِ صحیح و ارزششناختیِ صحیح و بر طبق ارزش های پسندیده اخلاقی و حقوقی، می توان خداپرستی و استکمال معنوی انسان ها را گسترش داد و عمق بخشید

هسته اصلی نظام تعلیم و تربیت برنامه های درسی هستند. برنامههای درسی1 و نظریات مطرح شده در آموزش و پرورش از جمله عوامل و عناصری هستند که در تحقق بخشیدن به اهداف آموزشی نقش بسزایی دارند - نوروززاده و همکاران، . - 1385 برنامه های درسی به عنوان یک نقشه یا طرح ناظر بر مهم ترین رخداد آموزش، یعنی یادگیری یا بازسازی تجربیات می باشند

متخصصان حوزه برنامه درسی به منظور نظم بخشیدن به فعالیتهای خود و کسب موفقیت در تهیه برنامه های درسی مناسب، مجموعه فعالیتهای برنامه درسی را به دو بخش طراحی وتدوین برنامه درسی تقسیم می کنند

از نظر کلاین - - 1991 طراحی برنامه درسی عبارت است از شکل مدون یا ساختار برنامه درسی. طراحی برنامه درسی بر این تمرکز می کند که چه دانش، مهارت و ارزشی هایی را دانش آموزان باید در مدارس بیاموزند، چه تجارب یادگیری باید در رابطه با نتایج یادگیری در نظر گرفته شده ارائه شود، آموزش و یادگیری در مدارس یا سیستم آموزشی چگونه می تواند برنامه ریزی، اندازه گیری و ارزشیابی شود

برنامه های درسی از منابع اطلاعاتی استفاده می کنند. منابع اطلاعاتی مورد استفاده در طراحی برنامه درسی به لحاظ تاریخیعبارتند از: موضوعات درسی مدون، دانش آموزانی که برنامه درسی برای آنان بکار گرفته می شوند و نهایتاً جامعه. استفاده از هرکدام از این منابع را یک الگوی طراحی نامیده می شود

ملکی - - 1394 سه منبع اطلاعاتی دیگر را به این منابع افزوده است که حاصل آن سه الگوی طراحی تعادل محور، الگوی زندگی محور و فطرت محور می باشد. هر چند اکثر متخصصین برنامه ریزی درسی استفاده ترکیبی سه منبع یاد شده تاریخی به منظور دست یابی به یک برنامه درسی متعادل است، سخن گفته اند. ولی در عمل شاهد برتری یک منبع بر سایر منابع دیده می شود.حتی می توان گفت در برنامه ریزی درسی، شاهد حاکمیت مطلق یک منبع اطلاعاتی به بهای حذف منابع دیگر هستیم.البته اینکه کدام منابع اطلاعاتی سه گانه به عنوان منبع اصلی در تصمیم گیری های مربوط به برنامه ریزی انتخاب شوند، متاثر از سیستم ارزشی مورد قبول شخص برنامه ریز می باشد.در حقیقت بیانگر پاسخ به این سئوال است که یک برنامه درسی به چه گونه ای از رشد و کمال در دانش آموز توجه دارد

در حوزه برنامه درسی به عنوان قلب نظام آموزشی، رویکردهای گوناگونی هست که هر یک از آنها بر جنبه های گوناگونی از وجود انسان تأکید می کند .نگاهی به تاریخ برنامه های درسی و نیز بررسی رویکردهای نظامهای آموزشی از غلبه یکی یا برخی از رویکردها در آموزش حکایت دارد

در نظام آموزشی کشور ما و نیز بیشتر نظامهای آموزشی دنیا، برنامه های درسی و آموزش، عمدتا حیطه شناختی فراگیران را مورد توجه قرار داده است .این رویکرد، یادگیرندگان را اسیر برخی موضوعات علمی کرده و در نتیجه آنان را به سوی یک بعدی بودن، جزم اندیشی و اعتقاد بدون دلیل، غرور غیرموجه و برخورد غیر عادلانه سوق داده است .

پرورش حیطه شناختی نیز عمدتا بر مبنای برنامه های درسی دیسیپلینی و کتاب محور است که این روش طی دهه های اخیر تشدید یافته و در نتیجه نظامهای تعلیم و تربیت از پرورش سایر حیطه های وجودی فراگیران غفلت کرده و بیش از همه بر کسب دانش و باورهای معقول حیطه شناختی تأکید نموده و الگوی طراحی برنامه درسی موضوع محور بوده است

انسان دارای نیازهای گسترده و متنوعی - اجتماعی، اخلاقی، جسمانی، مادی، معنوی - است که باید در تربیت او به گونه ای منسجم و متعادل مورد توجه قرار گیرد؛ شخصیت آدمی - شاکله - حاصل تربیت اوست .اگر شخصیت آدمی با فطرت او هماهنگ و منطبق باشد، انسان متعادل است و اگر با فطرت او انطباق نداشته باشد، دارای شخصیتی نامتعادل است. همچنین اگر با فطرت آدمی در تضاد و تقابل باشد، انسان از شخصیت آدمی خارج می شود و با حیوانات و پست تر از آ نها هم طراز می گردد. برنامه های درسی و تربیتی باید به رعایت تعادل و پرهیز از افراط و تفریط و رعایت تناسب و توازن در توجه به ساحتهای تعلیم و تربیت، هدف ومحتوا و بهره گیری از روشهای متفاوت در طراحی، تولید، اجرا و ارزشیابی از برنامه ها پایبند باشد

الگوهای طراحی برنامه درسی دارای مبنای فلسفی هستند و طراحان برنامه درسی بر اساس مبانی ارزشی که قبول دارند

در تدوین الگوی طراحی خود یکی از منابع اطلاعاتی را انتخاب کرده اند.مثلاً کسانی که دانش آموز، را محور قرار داده اند مبنای فلسفی آنها اگزیستانسیالیسم و رویکرد روانشناسی انسان گرایانه است و تاکید آنها بر آزادی دانش آموز است که این خود دارای مزایا و معایبی می باشد. بنابراین طراحی برنامه درسی بر اساس هر یک از منابع اطلاعاتی یاد شده ،الگویی تک بعدی خواهد بود و قسمتی از استعداد های انسان را رشد خواهد داد و قسمت اعظم آن مغفول خواهد ماند.

مشروعیت یک الگو به رشد همه جانبه افراد بستگی دارد. به همین دلیل برای کاستن نواقص و نگاه های تک بعدی الگوی تعادل محور مطرح شد اگر چه در گذشته صحبت هایی از این الگو شده است اما در عمل طراحان برنامه درسی فقط گرایش آنها به سمت یک منبع اطلاعاتی بوده است. بر این اساس این مقاله بدنبال طراحی برنامه درسی متعادل با رویکرد فطری و معنوی که در برگیرنده رشد همه جانبه شخصیت دانش آموزان باشد، انجام شد.

روش پژوهش

در پژوهش حاضر برای استخراج الگوهای طراحی برنامه درسی از روش اسنادی- تحلیلی استفاده شده است. پژوهش حاضر طی سه مرحله صورت گرفت که به ترتیب عبارت است از: - 1 - شناسایی ویژگیهای الگوهای طراحی برنامه درسی مختلف از طریق کاوش در کتب و مقالات موجود. - 2 - مقایسه و نقد الگوهای طراحی برنامه درسی بر اساس منبع اطلاعاتی انتخاب شده - - 3ارائه پیشنهادی الگوی طراحی برنامه درسی متعادل با تدوین رویکرد فطری و معنوی - - 4تدوین برنامه درسی بر اساس الگوی طراحی متعادل

الگوی طراحی برنامه درسی متعادل - جامع، فراگیر، همه جانبه -

هر یک از سه منبع الگوی طراحی - جامعه، نمونه، موضوعات درسی - برنامه درسی مطرح شده دارای معایبی بودند و بصورت تک بعدی بر منبع خاصی تاکید می کردند. و سایر منابع را نادیده می گیرند. و در نتیجه خروجی آموزش و پرورش انسان های تک بعدی خواهد بود. مثلاً انسان هایی که از لحاظ شناختی رشد کرده اند اما از لحاظ اجتماعی در سطح پائینی هستند. یعنی به رشد همه جانبه رشد دانش آموز توجه نمی شود. با توجه به نقایص مطرح شده در مورد هر یک از منابع اطلاعاتی بهتر است از الگویی در طراحی برنامه درسی استفاده شود که همزمان از هر سه این منابع در موقعیت های مختلف استفاده شود.

ملکی - - 1394 از الگویی تحت عنوان الگوی تعادل محور و یا همان الگوی متوازن صحبت می کند. منظور از الگوی تعادل محور این است که هیچ یک از سه منبع یاد شده به تنهایی کفایت اطلاعات نمی کند و کافی نیست. هیچ یک از این الگوها و منبع اصلی تنها نمی تواند یک راه جامع و مطمئن برای طراحی برنامه درسی باشد. زمانی که گفته می شود الگوی دانش آمحور، سایر الگوها از قلم خواهد افتاد و الگوی طراحی شده دچار نوعی تک بعدی نگری و انحصار مفهومی است. به همین دلیل الگویی که طراحی می شود الگوی ابتر خواهد بود و آثار و نتایج آن تک بعدی خواهد بود و رشد همه جانبه دانش آموز را فراهم نخواهد کرد. مشروعیت یک الگوی طراحی به ظرفیت آن الگو و رشد همه جانبه فرد بستگی دارد. در مقابل رشد همه جانبه رشد کاریکاتوری است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید