بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع مشارکت عمومی در آموزش حقوق شهروندی انجام شد. روش پژوهش بر حسب هدف تحقیق، کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش در برگیرنده کلیه کارشناسان حوزه آموزش حقوق و حقوق شهروندی می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و در جهت رسیدن به اشباع نظری داده ها 35 نفر از کارشناسان، به عنوان نمونه، انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته بود.

پرسش نامه ای بر اساس مفهوم پایه ی تکنیک دلفی طراحی گردید. برای تحلیل داده ها و استخراج موانع، از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. پیش از اجرای تحلیل، شاخص کفایت نمونه برداری و مقدار آزمون کرویت بارتلت مورد بررسی قرار گرفت. اهمیت و ترتیب اولویت موانع با استفاده از آزمون رتبه ای فریدمن مشخص شد.

یافته های تحقیق نشان داد که کاستیهای ناشی از عوامل انسانی مدیران، کاستیهای ناشی از برنامهریزی، کاستیهای ناشی از اشکال مشارکت، کاستیهای ناشی از ساختار آموزشی، کاستیهای ناشی از عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، موانع و کاستیهای ناشی از برنامهریزی دولت، کاستیهای ناشی از فعال نبودن معلمان و آموزش گران در امر مشارکت و کاستیهای ناشی از فعال نبودن فراگیران در امر مشارکت به ترتیب جزو موانع مشارکت عمومی در آموزش حقوق شهروندی در ایران می باشند.

مقدمه

آموزش در کل عبارت است از تمام کنش ها و اثرات و راه ها و روش هایی که برای رشد و تکامل توانایی های مغزی، معرفتی و همچنین مهارت ها، نگرش ها و رفتار انسان به کار می روند - نش، - 1380؛ البته به طریقی که شخصیت انسان را تا ممکن ترین حد آن تعالی بخشد و یکی از ارزش های مثبت جامعه ای که در آن زیست می کند باشد که این آموزش دارای عناصر مختلفی می باشد

حقوق شهروندی در واقع مجموعه حقوقی که افراد به اعتبار موقعیت شهروندی خود دارا میباشند و نیز مجموعه قواعدی که بر موقعیت آنان در جامعه حکومت میکند گفته میشود بنابراین تعریف »حقوق شهروندی« یک مفهومنسبتاً وسیعی است که شامل حقوق مدنی و سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فردی میباشد که چگونگی روابط مردم و دولت و موسسات شهری، و حقوق و تکالیف آنان در برابر یکدیگر راتنظیم مینماید که منشعب از حقوق اساسی در چارچوب قانون اساسی کشور است که به منظور رعایت و حفظ حقوق افراد و انسانها و آگاهی آن ها باید این حقوق آموزش داده شوند

جریان آموزش حقوق شهروندی به مانند هر فرایند آموزشی دیگری از عناصر و اجزایی تشکیل یافته است که آگاهی و توجه نسبت به این عناصر می تواند به اجرای مؤثرتر آموزش حقوق کمک کند، که یکی از مهم ترین این عناصر مشارکت در آموزش است

در زمینه مشارکت در آموزش حقوق شهروندی گروه های سنی مختلف و اقشار متفاوت جامعه دارای ویژگی های گوناگونی هستند که این خصوصیت ها باید مورد نظر قرار گیرند. توجه به بافت فرهنگی، سیاسی و نیازهای مردمان هر منطقه نیزدارای اهمیت اساسی است، زیرا مشارکت در آموزشی مؤثر و موفق است که با نیازهای زندگی واقعی افراد منطبق بوده و منجر به توانمند ساختن اشخاص شود

آموزش حقوق شهروندی باید قابلیت تغییر و تحول در زندگی افراد را داشته باشد به همین منظور از طرف اندیشمندان توصیه می شود که از روش های آموزشی مشارکتی که در آنها فراگیران نقش اصلی را در جریان یادگیری ایفا می کنند استفاده شود

آموزش حقوق شهروندی را نمی توان به روش خاصی محدود و منحصر نمود، بلکه هر پدیده و امکاناتی که بتواند به ترویج رعایت حقوق بشر و ارزش های انسانی توجه کند حتی اگر با چنین عنوانی شناخته نشود، آموزش حقوق بشر محسوب می شود لذا مشارکت در آمزش حقوق نیز محدود به یک نوع مشارکت خاصی نیست

بنابراین، نمی توان آموزش حقوق شهروندی و مشارکت در آن را به معرفی ساده محتوای حقوق در یک برنامه سنگین درسی تنزل داد. بلکه می باید محدوده وسیعی از فرایندهای یادگیری و فعالیت هایی را شامل شود که کودکان و بزرگسالان را قادر می سازد که به صورت انفرادی و یا جمعی شخصیت خود را در اجتماع پرورش دهند

ضرورت بررسی راه های مشارکت مردم در امور آموزش حقوق شهروندی دست کم از دو دیدگاه دارای اهمیت است. نخست این که با شرکت مردم در امور آموزش حقوق برخی از مسائل آن، از جمله مسأله تأمین مادی و مسائل ناشی از آن کاهش می یابد. دیگر این که با مشارکت مردم در امور آموزش حقوق، تعلیم و تربیت به معنای واقعی و بنیادی آن تحقق می یابد چرا که ذات آموزش، مشارکت تمام عناصر دخیل در فرایند یاددهی یادگیری را طلب می کند . به این معنا که در فرایند آموزش مشارکت جویانه، همه مردم، هرکدام به فراخور توان و ویژگی هایشان به یاری همدیگر می شتابند

ضرورت توسل به مشارکت مردم در امور آموزش حقوق حقوق شهروندی چیزی نیست که فقط به هنگام بحران و مواجه شدن با مشکلات حقوقی، به ویژه مشکلات مالی به آن رو آوریم، بلکه توسعه و به تبع آن توسعه آموزش حقوق ذات مشارکت جویانه دارد و در هر زمان و در هر شرایط تحقق واقعی این آموزش جز با مشارکت مردم صورت نمی پذیرد

خواه در شرایط خوب مادی باشیم خواه در شرایط بد. تجربه های تاریخی و جهانی نیز نشان می دهد، در کشورهایی که از آموزش پیشرفته برخوردارند و مشکلات مادی چندانی هم ندارند ، مشارکت عمومی و دستگا ه های خارج از آموزش روز به روز ضرورت بیش تری می یابد

در اکثر دوره های آموزش حقوق شهروندی مشارکت مالی بیش تر از مشارکت فکری است. مشارکت فکری بستر اجتماعی و سیاسی ویژه ای می طلبد که همیشه برای مردم فراهم نبوده و سو این مسأله یکی از عمده ترین کاستی های مشارکت بوده است. عمده ترین مسأله در گسترش مشارکت مالی و فکری عدم وجود سازمان و مرکزی هماهنگ کننده بوده است

در کل می توان گفت که علی رغم ظهور مشارکت عمومی در آموزش حقوق شهروندی در بسیاری از مناطق دنیا هنوز مشارکت در آموزش حقوق شهروندی در کشور ما به درستی چه در آموزش رسمی و چه در آموزش غیر رسمی وارد نشده است. که یکی از دلایل آن را می توان در متمرکز بودن آموزش ها در کشور دانست

به طورکلی، راه آینده آموزش حقوق در تمام مناطق جهان براساس درخواست سیاسی و اجتماعی برای پیشبرد حق آموزش، آزادی و تکثرگرایی در هر جامعه و همچنین تأمین منابع جهت مشارکت مردم و دموکراتیزه شدن شکل می گیرد و مشارکت عمومی در این آموزش بسیار مهم است

لذا بررسی مشارکت عمومی در آموزش حقوق شهروندی و شناسایی موانع آن اهمیت زیادی دارد که پژوهش حاضر نیز به دنبال این است تا به این سوالات پاسخ دهد که موانع مشارکت عمومی در آموزش حقوق شهروندی کدامند؟ ترتیب اولویت آن ها چگونه است؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید