بخشی از مقاله
چکیده
نقش استراتژیک در ایجاد رشد در دنیای امروز، طراحی است. طراحی ساختارهای سازمانی که منجر به فرهنگ های انعطاف پذیر و چابکی شوند که از همکاری های بعدی و چرخه زمانی سریع نوآوری حمایت کنند. چالش این بحث در دانستن نوع طراحی های سازمانی است و این که کدام طراحی می تواند به بهترین شکل ممکن از مدلها و استراتژیهای تجاری شما حمایت کند و چطور می تواند این موارد را بعنوان توانای های با ثباتی پیاده کرد. در این مقاله مروری بر مدلهای سازمانی و ساختارهای سازمانی که می توانند نوآوری استراتژیک را حمایت کنند.
مقدمه
در دنیایکنونی همه میل به زندگی اجتماعی دارند و موفقیّت را در گرو زندگی گروهی و اجتماعی میدانند، همین ایده پایه گذار اصلی تشکیل سازمانها میباشد و گسترش روز افزون سازمانها را باعث شده است. و شاید اغراق نباشد، اگر عنوان کنیم که از تولد تا دفن در اکثر امور سازمانها نقش اساسی دارند. یکی از مهمترین شاخصهای تأثیرگذار بر این گونه گروهها و جوامع در سازمان، مدیریّت است که شیوه مطلوبآن مدیریّت همراه با رهبری میباشد. لذا یکی از اصول بنیادین در اداره جامعه و ایجاد تحول در آن، رهبری است .
در هر سازمانی داشتن هدف و برنامهریزی جهت نیل به هدف الزامی است . امّا جهت جلوگیری از تشدد آرا و عدم انسجام و وحدت در بین گروهها و آحاد اعضای سازمان، وجود رهبری مقتدر، دارای استراتژی و مدیر و مدبّر انکار ناپذیر است. بدون رهبری، پیش بردن اهداف عالیه سازمان، خواستههای گروه و توجه به ایدهآلها غیر ممکن به نظر میرسد، و حداقل میتوان عنوان کرد که بسیار دشوار خواهد بود. در نوع رهبری و مدیریت افراد بر گروها تنوّع عملکرد فراوان است و شاید اغراق نباشد که بگوییم به تعداد رهبران و مدیران در جوامع مختلف و زمانهای مختلف، اما نکته اصلی اینکه منابع قدرت همه آنها را میتوان مبتنی بر سه یا پنج منبع کلی - زور، پاداش، تخصص، قانونی - مشروع - ، الگویی یا مرجع - کاریزماتیک - تقسیم بندی کرد.
رهبری با قدرت جاذبه شخصی، باعث میشود که افراد با توجه به خصوصیات اخلاقی شخصی، که در او مشاهده میکنند، شیفته او گشته و آرزو می کنند که همانند او گردند. و این باعث پیروی و اطاعت افراد از فرد الگو و نمونه به عنوان رهبر میشود. این نوع رهبری مورد تایید دین مبین اسلام نیز میباشد، و نمونههای عینی آن رسول اکرم - ص - و ائمه اطهار - ع - و رهبران مذهبی اسلامی در زمانهای عادی و فرماندهان جنگهای بین اسلام و مشرکین در دوران مختلف می باشند.
اهمیت و ضرورت موضوع
رهبری با قدرت جاذبه شخصی، باعث میشود که افراد با توجه به خصوصیات اخلاقی شخصی، که در او مشاهده میکنند، شیفته او گشته و آرزو می کنند که همانند او گردند. و این باعث پیروی و اطاعت افراد از فرد الگو و نمونه به عنوان رهبر میشود. این نوع رهبری مورد تایید دین مبین اسلام نیز میباشد، و نمونههای عینی آن رسول اکرم - ص - و ائمه اطهار - ع - و رهبران مذهبی اسلامی در زمانهای عادی و فرماندهان جنگهای بین اسلام و مشرکین در دوران مختلف می باشند.
لذا به لحاظ آن که نقش اصلی سازمان های آموزشی نقش انسان ساز بودن است و پایه و اساس آموزش در کشور محسوب می شود تحقیق حاضر بر آن است تا به بررسی نقش رهبری در سازمان و رابطه آن با سازمان یادگیرنده در سه سازمان آموزشی در شهرستان سبزوار بپردازد محسوب میشود،
ادبیات موضوع رهبری
رهبری در مفهوم کلی خود برعهده گرفتن مسئولیت هدایت یک گروه یا سازمان و یا یک ملت و یا افراد یک مذهب و... است. در عین حال تعاریف مختلفی در مورد رهبری ارائه شده است که به مواردی از آن اشاره میشود:
رهبری و مدیریّت در سازمانهای آموزشی
تعریف رهبری و مدیریت در سازمان: "رهبری در مؤسسات آموزشی بهطور کلی عبارت از: مجموعه اقداماتی است که توسط مدیر برای هدایت رفتار کارکنان از طریق نفوذ در آنان در جهت ارضای نیازهای فردی و سازمانی انجام میگیرد که عموماً با تأکید بر روابط شخصی مدیر با کارکنان انجام میپذیرد."
اهمیت رهبری در مدیریت
رهبری در یک سازمان یا جامعه، نقش کشتیبان یا کاپیتان هواپیما را دارد که میت واند با درایت و تدبر در امور سرنوشت سازمان یا جامعه را به بهترین و اثربخشترین وجه رقم بزند. اگر چه در طول سالیان دراز میزان نقش رهبر در جوامع، متفاوت بوده است ولی در اصل وجود رهبری عموما توافق وجود داشته است.
"رهبری یکی از ضرورتهای اصلی برای انجام فعالیتهای بسیاری از سازمانهای امروزی است؛ لذا از اهمیت بالا و جایگاه ویژهای در میان مباحث مدیریت برخوردار است.
دلایل زیادی برای اثبات اهمیت و ضرورت بحث رهبری وجود دارند که برخی از آنها عبارتند از:
- 1 ضعف و نارسایی در طراحی سازمان
- 2 تغییر در شرایط و پویایی محیط
- 3 پویایی در درون سازمان
- 4 تلفیق نیازها و اهداف کارکنان با اهداف سازمان."
" در سازمانهای نوین، یکی از مهم ترین شاخصهای تأثیرگذار بر رشد آنها، عنصر مدیریت است که شکل مطلوب آن، مدیریت همراه با رهبری تلقی میشود. رهبری یکی از مفاهیم بنیادین میباشد که بدون آن رسیدن به مطلوبها، یا امکان پذیر نبوده و یا بسیار دشوار خواهد شد. سرپرستان نیز به عنوان مدیران اجرایی از این مهم مستثنی نیستند."
"منظور از رهبری در مدیریت فراگرد اثر گذاری و نفوذ در رفتار اعضای سازمان برای یاری و هدایت آنها در ایفای وظایف سازمانی است. مدیر درمقام رهبری به زیردستان میپردازد، با آنها ارتباط متقابل برقرار میکند، انگیزه کار و فعالیت در آنها به وجود میآورد، به حل مشکلات و کشمکش های آنها میپردازد، و به اقتضا، تغییراتی در شرایط کار پدید میآورد. همه این کوششها به این منظور است که نیازها و هدفهای سازمان و اعضای سازمان، توماًأ تحقق پیدا کنند. بنابر این، نقش رهبری در مدیریت حاوی اهمیت و قابل بحث است."
رهبری اجتماعات دانش
"سازمانهایی که برای بهبود فرآیندهای دانش شان تلاش میکنند، اغلب خود را با تضاد و تناقضهایی مواجه میبینند که در شرایط کلی مدیریت ریشه دارند؛ هم چنان که در دهههای اخیر نیز به همین منوال بوده است. در جریان همین روند پر شتاب، سازمانها تا حدی نیز اندیشههای تازه در باره سرمایههای ناملموس و مدیریت دانش را به فراموشی میسپرند.در چارچوب فکر جدید، دو دیدگاه مورد توجه قرار میگیرد. از یک جهت، دیدگاهی که اساساً ریشه در ادبیات مدیریّت سنتی تیلوریسم دارد تحت عنوان دیدگاه »فن سالار« مطرح می شود که معتقد به رویکردهای فنی و تکنیکی است. دیدگاه اصطلاحی دیگر، ابهامهای درونی سازمانهای پست مدرن را آشکار میسازد؛ به نحوی که مدیران در این سازمانها پیوسته در تلاش برای پیکار با مسائل عصر دانشاند. حال آن که، رویکرد سنتی از شناخت حقایق اصلی فرهنگهای دانش و ماهیت دانش ضمنی ناتوان است.
رهبری جوامع دانش
"تغییر قابل ملاحظهای در تفکر پیرامون رهبری سازمانی در سالهای اخیر وجود داشته است. در طول سالهای 1980 و 1990 ، فرهنگ مسلط مدیریتی، مدیریت را در هزینه رهبری، مورد تأکید قرار داده است. علیرغم تأکید بر رهبری در ادبیات مدیریت کیقیت جامع، در واقع، فرآیند مهندسی مجدد، کوچک سازی و رسیدن به اندازه بهینه امروز، حکمفرما شده است. تاکنون بیشتر تأکید بر کارایی کاهش هزینه بود که آن نیز مستلزم یک سبک کنترل و فرماندهی مدیریت میباشد. مدیریت دانش دارای یک دیدگاه متفاوت است و مستلزم رهبری به منظور تسلط بر مدیریت است. مسأله مهمتر آن است که سبک رهبری نیاز دارد اعتماد و مشارکت را نیز ترغیب نماید."
مسائل رهبری در سازمانهای دانش مدار
"چالش های زیادی در حوزه مدیریت دانش وجود دارد. دانش یک ابزار یا یک وسیلهی فیزیکی نیست؛ بلکه نوعی دارایی ناملموس و نامحسوس به حساب میآید که از ارزش معنوی برخوردار بوده و از این رو، اکتساب و کمیت پذیری آن امری دشوار است. پس دانش ممکن است حتی در معنای حقیقی خود قابل مدیریت نباشد. سازمان دانش مدار دیگر نیازی به مدیریت سنتی ندارد؛ بلکه به شدت نیازمند ارائه مدلهایی از نحوهی انجام امور و نیز راهنمای روش تغییر است. با این حال، در این زمینه که مدیران چگونه میتوانند در فضایی که هیچ گونه کنترل کامل و مؤثری بر آن ندارند، دانشکارانی با انگیزه و علاقهمند را ترغیب کرده و پرورش داده و مورد حمایت قرار دهند، نیاز به انجام مطالعات موردی دارد. این تنها آرمانی برای عصر جدید نیست، بلکه در بسیاری از مؤسسات آموزش عالی و حرفهای یک واقعیت است. ایدههای حاکی از آزادیخواهی چون استقلال، آزادی و بیانیههای مکتوب آنها، از وقایع روز مره غالب سازمانها به شمار میروند.
رهبری در سازمان یادگیرنده
" سیستمی که در آن تمامی افراد در حال یادگیری مداوم باشند. تمامی افراد چه صندوقدار و چه کارمند اعتبارات باید در حال یادگیری باشند. مدیران موفق برای تحقق این امر یک برنامه آموزشی طراحی کردهاند که با مشتری و همکارانشان در باره آن که چگونه عملکردشان را بهبود بخشند تا بهتر در خدمت آنان باشند. این سیستمها حقیقتاً حیاتی هستند و به قدری اساسی میباشند که موفقیت آینده کسب و کار شما بدان وابسته است.
بنابر این یک وظیفهی خطیر مدیر به عنوان رهبر، به کارگیری سیستمهایی است که موجب فضای احساس مالکیت کار میشود."
رهبری در مؤسسات آموزشی
"رهبری در مؤسسات آموزشی بهطور کلی عبارت از: مجموعه اقداماتی است که توسط مدیر برای هدایت رفتار کارکنان از طریق نفوذ در آنان در جهت ارضای نیازهای فردی و سازمانی انجام می-گیرد که عموماً با تأکید بر روابط شخصی مدیر با کارکنان انجام می-پذیرد.
رهبری شامل موارد زیر میباشد:
1. شناخت کارکنان به عنوان انسان
2. شناخت کارکنان به عنوان انسانهای منحصر به فرد همراه با ویژگیهای مخصوص به خود
3. برقراری رابطهی شخصی و عاطفی با کارکنان همراه با اعتماد و اطمینان متقابل
4. سعی در برآوردن نیازهای سازمان و نیازهای فردی کارکنان
5. برخورداری از خصوصیات لازم رهبری