بخشی از مقاله

چکیده

امروزه کیفیت ضعیف فضاهای شهری در کشورمان ، ایران، نه تنها موجب دور شدن و راندن مردم از این فضاها شده، بلکه مکان-هایی با عدم موفقیت در ایجاد تعاملات اجتماعی خلق کرده است. بیتوجهی به حرکت پیاده نیز، محیط شهرها را به مکانهایی بیروح و ماشینی تبدیلکردهاست. ازآنجا که میزان موفقیت فضاهای شهر بستهبه میزان استفاده و حضور شهروندان میباشد، پس بر معماری و شهرسازی است که با ارائه راهکارهایی در جهت ارتقا کیفیت مسیرهای شهری، در پی افزایش همبستگی انسانها باشد.

در این راستا ایجاد محورهای پیاده در محورهای مرکزی شهرها که ماهیتی تجاری نیز دارند، یکی از موثرترین راهکارها برای ارتقا کیفیت و ایجاد این نوع روابط شهروندی میباشد. هدف اصلی این پژوهش نیز یافتن اصول مشترک پیادهمداری و ارتقا کیفیت در راستای ایجاد تعاملات اجتماعی میباشد. در تحقیق حاضر از روش کیفی استفادهشده. نتایج حاصله از مطالعه مبانی نظری پژوهش در قسمت کیفی، ماتریسی از وجه اشتراک مؤلفههای تأثیرگذار بر کیفیات پیادهراهها، مولفههای پیادهمداری و مولفههای موثر بر تعاملات اجتماعی را نشانداد.

-1 مقدمه

در سالهای اخیر، محیط کالبدی بیکیفیتی که برای عابران پیاده در برخی شهرها ایجاد شدهاست و سلطه بیرحمانه وسایل نقلیه بر حقوق آنان ، به طور عملی از مناسبات دوستانه شهروندان جلوگیری کرده و مردم را از تعاملات اجتماعی مناسب دلسرد نموده است.شهرها، اغلب شامل شبکه پیچیدهای از راهها، خیابانها، پارکها و پیادهروها میباشند،ایجاد هرگونه چالش برای افراد پیاده، باعث بروز معضلات زیادی در جهت رسیدن آنها به مقصدشان می شود

به بیان اپلیارد،خیابانهای ما از نقطه نظر اجتماعی مکانهای مردهای هستند که علت اصلی مرگ آنها همان اتومبیلی است که به خاطر آن ساخته شدهاند - اپلیارد, . - 1382فضای شهری و روابط اجتماعی فرهنگی جاری در آن باهم رابطه متقابل دارند . برنامه-ریزان شهری قادرند بهمنظور تسهیل شکلهای خاضی از روابط اجتماعی، فضاهای کالبدی را سازمان دهند و بهنوبه خود فضاها را بر اساس استخراج معیارهای اجتماعی و فرهنگی طراحی کنند

بهسازی بناهای موجود در مسیرهای آنان، و تبدیل آن به خیابانی برای استفاده عابران پیاده، علاوهبر بهبود کیفیت بصری محیط ،روابط و تعاملات اجتماعی را در آن ناحیه نیز بهبود خواهدبخشید. بهبود روابط اجتماعی در یک فضای عمومی شهری، سرزندگی آن فضا را در پیشداشته و "نوع ارتباطی که حرکت پیاده در شهر ایجاد میکند، چه بین افراد و چه با محیط طبیعی و مصنوع اطرافشان، در غنای فرهنگی و اجتماعی زندگی شهری تاثیری چشمگیر دارد، حال آنکه سرنشینان اتومبیل فقط ارتباطی گسیخته و دورادور با محیط اطراف دارند"

مشکل بیتوجهی به عابرپیاده درتمام شهرهای مدرن جهان بهچشم میخورد. از جمله اثرات تفکر مدرنیسم در دهههای گذشته، توسعه خیابانهای عریض با حاکمیت خودرو و غفلت از فضاهای باز جمعی بوده است، بهطوری که این فضاها بهشدت کیفیت کارکردی خود را به عنوان فضای پشتیبان تعاملات اجتماعی از دست دادهاند .کمبود فضاهای باز پیادهمحور و همچنین کیفیت نامطلوب فضاهای موجوداز این جنس، درشهرهای کنونی سبب تضعیف تعاملات اجتماعی میان شهروندان شده است

در کشورهای پیشرفته با پیادهراهسازی به این معضل پاسخ دادهشدهاست.در کشور ما کمتر بهاین مسئله توجهشدهاست. فقط در شهرهای اندکی، مطالعات و اقداماتی اجرایی در راستای بهبود این اوضاع صورت گرفتهاست که بهدلیل ملاحظات بستر محیط، متفاوت بودن فرهنگها و عقاید اجتماعی شهروندان و نیازهای فرهنگی اقلیمی و اقتصادی منحصر بهفرد آنان، امکان تعمیم نتایج به دیگر نقاط جغرافیایی محدود است.

مطالعه حاضر تلاشی است برای اولویتبندی اصول تعاملی که از دیدگاه شهروندان شاهرودی، در این فضای شهری تاثیرگذار بوده و مقدمهای برای طراحی در محور فلکه مرکزی تا میدان امام شهرستان شاهرود میباشد،که بهدنبال افزایش جمعیت و ازدحام ترافیک سواره، کیفیت سابق خود را از دست دادهاست و وضع نامطلوب آن رنگ روابط اجتماعی دوستانه شهروندی را کمرنگ کردهاست. این مطالعه بخشی از یک مطالعه وسیعتر برای رسیدن به اصول طراحی است. بههمین دلیل جامعه آماری از منطقهای انتخابشدهاست که طراحی در آن صورت خواهد گرفت.

-2 مبانی نظری

باتوجه به موضوع، پیشینه این تحقیق درسه حیطه پیادهراه و پیادهمداری ،مولفههای محیط پیادهمدار و ارتقا کیفی پیادهراه و تعاملات اجتماعی بههمراه تئوریها و دیدگاه صاحبنظران در زمینههای مذکور به شرح زیر معرفی میگردد.

-1-2 پیادهراه و پیادهمداری

ادراک هویت فضایی، احساس تعلق به محیط و دریافت کیفیتهای محیطی از طریق راهرفتن ادراک و محقق میشود. پیادهروها و پیادهراهها بهعنوان بهترین بستر شناخت و گردش در شهرها مطرح میباشند و متناسب با میزان مطلوبیت از حیث ایمنی، راحتی، انسجام شبکه، دسترسی و تنوع کاربری موجود در این مسیرها میتوانند مکانهایی باشند که شهر درآن به نمایش در آید. بهدلیل آزادی عمل انسان پیاده برای توقف، مکث، تغییر جهت و تماس مستقیم با دیگران در فضای شهری شناخت شهر و محیط بیشتر از طریق گام زدن حاصل میشود. ازین رو در خیابانهای پیاده همواره زندگی و تعاملات اجتماعی در جریان میباشد.

اینگونه فضاهای شهری علاوه بر درک شهر و کیفیتهای محیطی آن به ارزانترین و در دسترسترین صورت، همواره برای فرد ،محلی برای تمرین و تجربه رفتار اجتماعی نیز میباشد. قابلیت پیاده روی یا پیاده مدار بودن، دارا بودن شرایط مساعدی است که افراد پیاده به آسانی قادر به گردش در آن فضا میباشند .این ویژگی جنبه های مختلفی همچون اتصال، خوانایی، ایمنی و دسترسی به خدمات مورد نیاز افراد پیاده را در بر میگیرد

نوسال قابلیت پیادهمداری را اینگونه بیان میکند: »میزان مطلوبیت محیط مصنوع برای حضور مردم،زندگی، خرید، ملاقات، گذران اوقات و لذت بردن از آن در یک پهنه است . - Nosal, 2009, p. 7 - مقیاس حرکت پیاده بهنحوی است که امکان مکاشفه در محیط را برای انسان مهیا میسازد و هیچ نوع حرکتی بهلحاظ هماهنگی با احساس و ادراک انسان به پای حرکت پیاده نمیرسد. معبر پیاده در فضای عمومی شهر، میتواند موجب تقویت رابطه اجتماعی و معنوی شهروندان گردد

-2-2 مولفههای ارتقا کیفی شهری

کیفیت محیط کالبدی برای جذب افراد وابسته به وجود فاکتورهایی است که تحقق هریک از آنها نیز در گرو عوامل متعددی می باشد که بخشی از این عوامل به ساختار کالبدی محیط مثل تنوع و سازگاری کاربری ها، ایمنی، امنیت، تراکم و ظرفیت مناسب مرتبط است .بستر کالبدی در صورت تامین این نیازها و ویژگی کیفی مورد نظر کاربران، می تواند نقش کلیدی جهت ایجاد محیطی سرزنده و جذاب ایفا نماید. عواملی که این نقش کلیدی را ایفا میکنند عواملی هستند که باعث توجه به انواع فعالیتهای موجود در یک محیط شهری و یا اختلاط و تنوع کاربریها میشوند و از قابلیت نفوذپذیری و دسترسی و اختلاط اجتماعی یک فضا سخن به میان میآورند - Jacobs, 1961 - و یا از سرزندگی و معنی و حس یک فضا میگویند

بنتلی و همکاران نیز در کتاب محیطهای پاسخده معیارهای کیفیت را معیارهایی از قبیل نفوذپذیری، تنوع، خوانایی، انعطافپذیری، سازگاری بصری،غنا، قابلیت شخصیسازی، کارایی از نظر مصرف انرژی، پاکیزگی،حفاظت و نگهداری از اکوسیستمها میخوانند

از معیارهای ارائه شده در ارتباط با کیفیت پیادهراه در ایران نیز میتوان به یافتههای دکتر جهانشاه پاکزاد در کتاب راهنمای طراحی فضاهای شهری اشارهکرد که مولفههای کیفیت یک فضای شهری را سرزندگی با ایجاد تنوع در طول مسیرو نفوذپذیری، انعطاف بوسیله ایجاد انعطاف در کالبد و عملکرد، ایمنی با ایمنی پیاده در مقابل سواره و امنیت پیاده در محیط بر میشمارد. محمدمعینی نیز مواردی چون امنیت، دلپذیری،جذابیت، مطبوعیت،دسترسی/جابجایی، ارتباط بین کاربری، حمل و نقل و عابر پیاده، دسترسی به ایستگاههای عبور و مرور، رفتار عابر پیاده بر اساس معیارهای فرهنگی اجتماعی را بیان میدارد.

این مولفهها به طور کلی در بسیاری از تحقیقات ثابت هستند و بسته به میزان جزئیتر شدن در موضوع به آنها اضافه یا کم میشود. تمایز و تشخیص، افزایش خوانایی با کاربرد نشانههای شهری، تنوع کالبدی و تنوع در کاربریها، ایمنی و امنیت، انعطافپذیری و حق انتخاب، توجه به اصول زیبایی شناسی شهری، ارائه ضوابط برای کنترل و هدایت وضع موجود و تغییرات احتمالی، نظارت دائمی بر اجرای ضوابط، تاکید برنقاط آغازین و پایانی مسیر، استفاده از عناصر طبیعی، تاکید بر بناها و و عناصر کالبدی با ارزش تاریخی، تاکید بر پیوستگی مسیر و پرداخت تقاطعها، ایجاد سلسله مراتب کالبدی-فضایی، توجه به دید و منظر با توجه به قابلیت دید و تشخیص انسان، رعایت حرائم و حفظ قلمروها از طریق فضای عمومی 0نیمه عمومی و نیمه خصوصی، ایستایی و پویایی فضا نیز از عوامل بیان شده بهصورت جرئیتر در مقاله با ارزش دکتر حبیبی میباشند

در پژوهشی دیگر شاخصهای کیفیت محیط در سه سطح کالبدی شامل تسهیلات شهری و روشنایی و ...، سطح کارکردی عملکردی از قبیل کارکردهای احتماعی و فرهنگی و تفریحی و اقتصادی و در نهایت سطح ادراک محیطی مانند سرزندگی و نظم و خوانایی و ... تقسیمبندی شدهاست - رفیعیان, صدیقی, و پورمحمدی, . - 1390 در برخی متون دیگر علاوه بر شاخصهای فوق نیز بعد تجربی/ زیبایی شناختی و زیست محیطی نیز که بیانگر کیفیت ادراک منظر ذهنی و محیط کالبدی و و کیفیت خرد اقلیم و یا آلودگیها از شاخصههای کیفیت فضای شهری بیان شده اند 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید