بخشی از مقاله
چکیده
مساله تربیت از چنان اهمیت و جایگاهی برخوردار است که می توان آن را ماحصل کار همه انبیاء و اولیاء الهی دانست. تربیت به تعبیر شهید مطهری مساله ساختن افراد و انسان هاست. آنچه در این نوشتار مورد توجه است بویژه تربیت، هدایت و رهبری نسل جوان است. بحث در رهبری نسل جوان بحثی است از یک وظیفه و مسئولیت که متوجه عموم مسلمانان است.
خداوند در قرآن کریم میفرماید « - ابراهیم - 4/ ما هیچ پیامبری را، جز به زبان قومش، نفرستادیم و امروز فضای مجازی، زبان نسل جوان است و بسیاری از اطلاعات خود را از این فضا کسب میکند.
فرامکانی و فرا زمانی بودن، جذابیت و تنوع، تعاملی بودن، گسترش تعاملات و تبادل نظرها با سرعت بسیار بالا و ...
از ویژگی هایی است که می تواند فضای مجازی را به ابزاری قدرتمند برای بهره گیری در راستای این هدف تبدیل کند.
در این مقاله سعی شده به این سوالات پاسخ داده شود: فضای مجازی چیست و چه ویژگی هایی دارد؟ تربیت چیست و ملزومات تربیت دینی نسل جوان چه چیزهاییست؟ چه ضرورتی برای بهره گیری از فضای مجازی در تربیت دینی نسل جوان وجود دارد؟ آیا فضای مجازی ظرفیت ها و ویژگی های لازم برای این بهره گیری را دارد؟ کدامیک از این ویژگی ها اثر بخشی بر تربیت نسل جوان را افزایش می دهد؟ چه ویژگی های فضای مجازی موجب تسهیل تربیت با استفاده از این ابزار می شود؟
مقدمه:
با در نظر گرفتن اهمیت موضوع تربیت و با توجه به ویژگی های فضای مجازی و اثر گذاری بسیار زیاد آن بر نسل جوان، همچنین لزوم به کارگیری کلیه امکانات در جهت تربیت نسل جوان و مهم تر از همه بهره گیری بسیار زیاد عناصر ضد ارزشی و ضد تربیتی از فضای مجازی در به انحراف کشیدن نسل جوان، به ضرورت بهره گیری هر چه بیشتر از این امکان برای تربیت نسل جوان پی می بریم. در این نوشتار پس از ارائه تعریف مختصری از تربیت و مولفه های آن به معرفی فضای مجازی و ویژگی هایی از آن که در امر تربیت دینی نسل جوان کاربرد دارد خواهیم پرداخت.
تربیت چیست و ملزومات تربیت دینی نسل جوان چه چیزهاییست؟
مفهوم تربیت از منظر اسلام
انسان، شگفت انگیزترین آفریده خدای بزرگ و والاترین نشانه قدرت بی منتهای اوست. انسان، مستعد اتصاف به همه صفات و کمالات الهی است. او را خلق کرد تا به مقام قرب الهی و جانشینی خدا در زمین برسد و این سیر جز با تربیت صحیح محقق نخواهد شد
تعلیم وتربیت در زندگی بشر مهمترین و اساسی ترین جنبه زندگی است به گونه ای که هرگونه، اعوجاج و انحراف در آن باعث انحراف در همه امور زندگی می شود. تربیت از دیدگاه اسلام پرورش استعداد و به فعلیت درآوردن آن است. هدف غایی تربیت اسلامی، پرورش انسان مقرب الهی است که شاکله دینی در وجود او به طور کامل شکل بگیرد و رفتارهای دینی ریشه دار از او سربزند. با علم به این هدف غایی، تربیت اسلامی اهمیت و جایگاه خاصی پیدا میکند. رسیدن به اهداف تربیت نیاز به واسطه و مقدمه دارد که در حقیقت به آن ها اهداف درجه دوم یا اهداف میانی گفته می شود. علمای اخلاق اهداف میانی را به صورت زیر دسته بندی کردهاند:
اصلاح رابطه انسان با خدا، چنانچه از امام علی - علیه السلام - نقل شده است: »من اصلح ما بینه و بین االله اصلح االله ما بینه و بین الناس و من اصلح امر آخرته اصلح االله امر دنیاه» «کسی که رابطه خود و خدا را اصلاح نماید خداوند نیز رابطه او را با مردم اصلاح می نماید و کسی که کار آخرتش را اصلاح کند خداوند نیز کار دنیایش را اصلاح می کند.« حکمت 89 نهج البلاغه اصلاح رابطه انسان با خودش، در این زمینه به ذکر دو روایت از امام علی - علیه السلام - بسنده میکنیم:
سیاسه النفس افضل السیاسات؛ »تربیت نفس برترین تربیت هاست
من اهمل نفسه افسد امره؛ »هر کس نفس خود را وا گذارد کار خود را تباه ساخته است.
اصلاح رابطه انسان با جامعه، انسان موجود مدنی و اجتماعی است، از این رو برای تأمین نیازهای اولیه خود نیازمند تعامل با دیگر افراد جامعه است. او نمی تواند به سوی غایت هستی جز در میان جمع و بر اساس روابط سالم اجتماعی سیر کند؛ چه آن که آدم عزلت گزین در برنامه های تکاملی خود دچار نقص میگردد.
اصلاح رابطه انسان با طبیعت
اصلاح رابطه انسان با تاریخ
این ها اهدافی است که تربیت باید بر اساس آنها پایه ریزی گردد، تا زمینه را برای صعود به هدف نهایی فراهم نماید، و بر انسان مسلمان است که در جهت تأمین آن ها سعی وافر و تلاش جدی نماید.
در اسلام به موضوع مهم تربیت توجه بسیار شده و قواعد مناسبی برای رشد انسان تعیین گردیده است. بدیهی است یک مکتب که دارای هدفهای مشخص است و مقررات همه جانبه ای دارد و به اصطلاح سیستم حقوقی و سیستم اقتصادی و سیستم سیاسی دارد، نمی تواند یک سیستم خاص آموزشی نداشته باشد.
جهت دستیابی به اهداف تربیت اسلامی اصولی باید مد نظر قرار گیرد که برخی از این اصول عبارتند از:
اصل هماهنگی با فطرت، در وجود انسان از سوی خداوند متعال ویژگی هایی قرار داده شده است که او را از سایر موجودات متمایز میکند؛ خردورزی، حقیقتجویی، زیباگرایی، عدالتطلبی، خداگرایی و سایر ویژگی های ذاتی از جمله این استعدادهای فطری را تشکیل میدهند. مجموعه وضعیت زندگی آدمی باید به گونهای سامان یابد که این ویژگی ها، که به مثابه بذرهایی است که در زمین خلقت انسان وجود دارد، رشد کند.
اصل اعتدال، دومین اصلی که در تعلیم و تربیت اسلامی باید رعایت شود، اعتدال است. اعتدال در مقابل افراط و تفریط است.
اصل جامعیت، منظور از جامعیت، همه جانبهنگری تعلیم و تربیت اسلامی به ماهیت انسان است. هیچ یک از جنبههای شخصیت انسان از نظر اسلام دور نمیماند و هرکدام باید به رشد مقرر خود برسد.
اصل تأمین نیازهای واقعی، اگر تربیتصرفاً بر محور نیازهای محسوس و مادی قرار گیرد، آدمی از مرحله حیوانی خود فاصله زیادی نخواهد گرفت. شرط رسیدن به انسانیت تأمین نیازهای ریشهدار غیرمادی است.
اصل هدایتخواهی، مربی در تربیت اسلامی به هیچ بهانه ای نباید از تربیت متربی ملول شود و مسؤولیت خود را تمام شده تلقی کند. چون تربیت، کاری خدایی است. خداوند متعال بنده خود را در هر وضعیتی تحت نظر دارد. هر قدر بنده راه گم کند باز خداوند طالب هدایت و تربیت اوست. مربیان و معلمانی که از مکتب اسلام تأثیر اساسی گرفته باشند به طور نسبی از همین صفت مطلق الهی باید بهرهمند شده باشند. مربی اسلامی از تلاش برای ساختن و تأثیرگذاری بر روح و روان متربی لذت میبرد واین کار را عبادت تلقی میکند.
اصل حکمت جویی، حکمت به معنای برهان خالص است. گاهی برهان قوی نیست و به شائبههای گوناگون آلوده است و تأثیر لازم را در شنونده به جا نمیگذارد و هدایت نمیکند. همه پیامبران و انسان های صالح نقش حکیمانه داشته و ضمن ارائه حکیمانه پیام تلاش کردهاند انسان های حکیم پرورش دهند. قرآن مجید حکمت را به حضرت لقمان به عنوان موهبتی الهی طرح میکند.