بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حا ضر، ارزیابی عملکرد مدیریت شهری، بعنوان مهمترین نهاد اداره کننده شهر، در خلق عدالت ف ضایی میان نواحی شهری و شنا سایی نابرابریهای موجود میان نواحی شهر قائم شهر می با شد. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش روش توصیفی- تحلیلی بوده که با شیوه تطبیقی بین نواحی، انجام پذیرفته است. میزان دستیابی به خدمات - ورزشی، فضای سبز، فرهنگی و تاسیسات شهری - آتش نشانی - - با استفاده از مدل تحلیل شبکه دسترسی تحلیل شده است.
نتایج حا صل از یافتههای پژوهش بیانگر نابرابری توزیع در میزان د ستیابی ساکنین نواحی به خدمات میبا شد. به طوریکه نواحی مرکز شهر و غرب شهر دارای بالاترین سطح دستیابی به خدمات میباشند و این درحالی است که نواحی شرقی شهر با پایین ترین سطح دستیابی به خدمات، برخوداری کمتری از منابع و خدمات دارند. نتایج حاصل تحلیل، نشاندهنده تمرکز منابع و خدمات در نواحی خاصی از شهر و دوگانگی و بی عدالتی در شهر قائمشهر میباشد.
.1 مقدمه
پس از انقلاب صنعتی، تحولات اجتماعی و اقت صادی، نظام سکونتگاههای ان سانی را به شدت تحت تأثیر خود قرار داده و در ف ضای لجام گ سیخته و بدون برنامه و تا اندازهای ن شأت گرفته از مهاجرت شدید و بیبرنامه رو ستایی، مدیریت شهری را نه تنها در ارائه خدمات عمومی با مشکل روربه رو ساخته بلکه با ادامه این روند در عصر جهانی شدن، مدیریت کارآمد و اثربخش را به یک مدیریت منفعل و اقت ضایی مبدل ساخته ا ست
از این رو، امروزه جغرافیدانان با طرح عدالت ف ضایی یا توزیعی، راهبردهای جدیدی را در مسیر منافع همگانی بر اساس معیارهای نیاز، استحقاق و منفعت عمومی ارائه میدهند
دستیابی به عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری، تخصیص عادلانه هزینههای اجتماعی و برابری استفاده از ظرفیتهای محیطی از جمله اهداف مهم برنامه ریزان شهری ا ست، ک سانی که باید تحلیل کنند که چه ک سی ، چه چیزی را کجا و چگونه به دست آورد یا باید به دست آورد
بیعدالتی فضایی مفهومی چند بعدی و پیچیده بوده ولی دو محور برجسته که در همهی تحقیقات صورت گرفته در این مورد، بحث شده، عبارتند از برر سی چگونگی کیفیت زندگی - از دو بعد اجتماعی و کالبدی - و چگونگی توزیع فر صتها و منابع - دستر سی به زیر ساخت های اجتماعی، فیزیکی و مجازی - . نابرابری در شرایط سکونت و دسترسی به زیرساختهای فیزیکی و اجتماعی به طور خاص در شهرهای کشورهای در حال توسعه آشکارتر بوده و این تفاوت در درون مناطق شهرها مح سوستر میباشد. بیشتر سیاستهای اجتماعی م ستقیماً به منظور حفظ نوعی توزیع درآمد در یک نظام اجتماعی و یا اغلب برای باز توزیع درآمد میان گروههای اجتماعی مختلف تشکیل دهنده آن جامعه اتخاذ میشوند و دولت های محلی نیز در شعار همواره بر این بازتوزیع عادلانه میان گروههای اجتماعی تاکید دارند، اما چنین مینماید که ساز وکارهای پنهان باز توزیع درآمد در یک سی ستم پیچیدهی شهری معمولاً به جای کاهش نابرابریها سبب تشدید آنها گردیده است
لیکن، نحوهی مدیریت بر جریان مطلوب زندگی شهری میتواند در بهبود سکونتگاههای انسانی و پایداری توسعه شهری مهمترین نقش را ایفا کند، زیرا عامل اجازه دهنده و تنظیم کننده برنامههای شهری از کارایی مدیریت شهری نشأت میگیرد
در عمل تخصیص منابع کمیاب میان گروهها و جوامع شهری مهمترین وظیفه و کارکرد یک دولت یا مدیریت محلی را تشکیل می دهد. عدم وجود منابع کافی همواره رقابت بر سر ک سب آن را در میان گروههای ساکن در شهر را ایجاد نموده است. اما عدم تخصیص بهینه و عادلانه مهمترین عامل در منع دولتهای شهری در حل مسئله نابرابریهای موجود در شهر و نیازهای فقرا میباشد. از طرف دیگر نبود زیرساختهای لازم در بعضی از مناطق شهری، که از تو سعه ارگانیک و فرایندی برخوردار نبوده و عمدتاً جزء مناطق م ساله دار مح سوب می شوند، یکی از مع ضلات و م شکلات اساسی شهرها میباشد.
معمولاً توزیع خدمات شهری در قالب طرحهای کاربری اراضی با معیار سرانه کاربری مطالعه شده و به قابلیت دسترسی ساکنان به خدمات شهری کمتر اهمیت داده شده است. در حالیکه یکی از عمدهترین عناصر ارتقاء دهنده کیفیت محیط شهری، توسعه شاخصهای دسترسی بوده و دسترسی مطلوب یک عامل ضروری برای توفیق پایداری محیط شهری تلقی می شود
آنچه که می تواند به تحقق پذیری بی شتر عدالت شهری کمک نماید، توجه به عدالت ف ضایی در برنامهریزیهایی ا ست که تمرکز جمعیتی و خدماتی را عادلانه در مناطق مختلف توزیع نماید. اینچنین عدم تعادلهای شکل گرفته در سازمان ف ضایی شهر به عنوان مهمترین چالشهای مدیریت شهری بوده و ضرورت هرچه بی شتر تعادلیابی را در را ستای پایداری اجتماعی- ف ضایی آنها ایجاب میکند. شهر قائم شهر واقع در ا ستان مازندران با جمعیت معادل 204953 نفر در سال 1390، بعنوان چهارمین شهر ا ستان می با شد. تا سیس کارخانجات ن ساجی در دهه 1310 و تو سعه آن در دهههای بعدی قائم شهر را به یک شهر صنعتی تبدیل کرده و همین امر منجر به مهاجرت ب سیار زیاد رو ستاییان و همچنین مهاجرت از استانهای مختلف به این شهر گردید.
پس از دهه پنجاه و با اتخاذ سیاستهای نادرست به تدریج این کارخانجات از رونق افتاده و این شهر به یک شهر ور شک سته صنعتی تبدیل گ شت. تعطیلی کارخانهها و بهدنبال آن بیکاری فراوان باعث پایین آمدن توان اقتصادی ساکنان قائمشهر گردید که پس از طی مراحل رشد شهر، ساکنان محلههای قدیمیتر و دور از مرکز شهر - که اغلب از کارگران و طبقه پایین اقت صادی ه ستند - نتوان ستهاند خود را با تو سعه شهر هماهنگ نماید و همین امر باعث ایجاد تفاوت میان این نواحی و دیگر نواحی شهر گردید. بر همین ا ساس، پژوهش پیش رو در پی پا سخگویی به این سؤال است که توزیع خدمات و امکانات زیرساختی در میان نواحی شهر قائمشهر به چه صورت میباشد و این نوع توزیع چه تأثیری بر دسترسی به خدمات عمومی شهری و تحقق عدالت فضایی خواهد داشت؟
.2 پیشینه تحقیق
در مقالهای با عنوان" بررسی مدل یکپارچه برای اندازهگیری عدالت فضایی امکانات عمومی در زمینه پارکهای شهری" به بررسی عدالت فضایی پارکهای شهری با در نظر گرفتن دو فاکتور مهم دسترسی و تحرک میپردازد و اینکه چگونه ویژگیهای متفاوت دسترسی میتواند نتایج شاخص عدالت از عدالت فضایی را هم برای شاخص دسترسی و هم شاخص تحرک و درجه عدالت فضایی را برای امکانات عمومی شهری تغییر دهد. نتایج حاصل از این مقاله نشان میدهد که توسعه فضایی نابرابر منطقه ای اثرات سوئی در میان خدمات پارک شهری میگذارد. هزینههای انباشته زمان سفر همراه با تحرک ترافیکی متفاوت ساکنین و الگوهای قرارگیری پارکهای شهری بر روی فرصتهای دسترسی ساکنان اثر میگذارد. تحلیل تحرک، تفسیرهای تفاوتها را در شرایط اجتماعی- اقتصادی شهروندان را تقویت میکند. شرایط موقعیت منابع خدماتی تفاوت های تحرک و انواع منطقهبندی کاربری روی استفاده از منابع عمومی اثر میگذارد.
در مقالهای با عنوان "سنجش دسترسی به خدمات محلهای - مطالعه موردی منطقه 6 شهرداری تهران - " بر اساس دو دیدگاه برابری فرصت و عدالت نیاز مبنا به بررسی خدمات آموزشی، تجاری و فضای سبز در مقیاس محله پرداخته است. نتایج نشان از نابرابری اندک محلههای شهر در دستیابی به خدمات بوده است و افراد با محرورمیت بالا هم سطح دستیابی مناسبی به خدمات داشتهاند.
به بررسی سنجش عدالت فضایی در مقاله ای با عنوان "سنجش عدالت فضایی خدمات عمومی شهری بر اساس مدل یکپارچه دسترسی یکی از شهرهای تایوان" پرداختهاند. نتایج نشان دهنده این است که همه انواع امکانات عمومی یا بطور ضعیفی مکانیابی شدهاند یا نیازهای ساکنان شهر را برطرف نمیکنند. کل سیستم امکانات عمومی امتعادلن است، مخصوصاً برای نواحی جنوبی، این به این دلیل است که امکانات عمومی شهری در اطراف نواحی پرجمعیت قرار گرفتهاند که دسترسی بهتری برای نواحی میانی و شمالی فراهم کرده است. در مقابل، امکانات عمومی شهری با مکانهای نامتناسب به دور از این نواحی قرار گرفتهاند، شاید این کارایی نامیده شود اما به طور قطع بیعدالتی است. ساکنانی که در نواحی جنوبی زندگی میکنند زمان و هزینه بیشتری صرف میکنند تا به امکانات عمومی دسترسی پیدا کنند. توزیع فضایی هر کدام از امکانات عمومی شهری نامتعادل است و بیشتر امکانات در نواحی میانی و شمالی قرار گرفتهاند.
در مقاله "عدالت اجتماعی در توزیع خدمات شهری" نحوه توزیع خدمات پارک محله و زمین بازی را تحلیل کرده است. دیدگاه مورد استفاده این تحقیق در عدالت فضایی دیدگاه نیاز محور بوده و از شاخص دسترسی برای تحلیل نحوه توزیع خدمات استفاده کرده است. نتایج نشان میدهد که برای رسیدن به عدالت فضایی باید خدمات و تسهیلات در ارتباط با مشخصه اقتصادی- اجتماعی افراد مکانیابی و توزیع شوند.
.3عدالت فضایی
اصطلاح خاص"عدالت فضایی"1 تا چند دهه پیش کاربرد عمومی نداشته و حتی امروزه در میان جغرافیدانان و برنامهریزان سعی در جلوگیری از کاربرد صفت فضایی برای جستجوی عدالت و دموکراسی در جوامع معاصر وجود دارد. اصولاً فضائی بودن عدالت یا نادیده گرفته میشود و یا در مفاهیم مرتبط دیگر مانند عدالت سرزمینی، عدالت زیست محیطی، بی عدالتی شهرنشینی، کاهش نابرابریهای منطقهای و یا حتی در شهر عادل و جامعه عادل جذب میشود. این فرم از عدالت بعنوان یک جانشین یا جایگزینی برای عدالت اقتصادی یا اجتماعی یا دیگر فرمهای عدالت نیست بلکه در جست و جوی عدالت از یک چشم انداز فضایی- انتقادی میباشد .
درک صحیح حوزهی معنایی عدالت فضایی مشروط بر تصحیح مفهوم فضا امکان پذیر است
فضا یک بعد اساسی و بنیادی در جامعه انسانی است و عدالت اجتماعی در فضا جاری میشود. درک ارتباط متقابل بین فضا و جامعه در فهم عدالت اجتماعی ضروری است و بازتاب دادن آن در سیاستهای برنامهریزی به کاهش آن کمک خواهد کرد. تفکر دربارهی فضا در سال های اخیر به طور معنی داری، از تاکید بر تفکر نقشه کشی یکنواخت2 که فضا را ظرف فعالیتهای انسانی میدید و یا اینکه صرفاً ابعاد فیزیکی فضا را در فرم های ثابت در نظر میگرفت به سمت یک نیروی فعال و بنیادی در شکلدهی به زندگی شهروندان تغییر جهت داده است