بخشی از مقاله
چکیده
دیوان خاقانی- شاعر نامدار قرن ششم - با پنج قصیده ای آغاز می شود که موضوع و عنوان آنها درباره حکمت و موعظه و توحید و سرانجام نعت حضرت ختمی مرتبت است از آنجا که در هیچ جای دیگر از دیوان شاعر به این شکل و ترتیب قصایدی را شاهد نیستیم و از طرفی این پنج قصیده در حال و هوایی کاملاً شبیه به هم سروده شده اند، میتوان آنها را نمونه ای از هنر ورزی های خاقانی دانست که البته از پیامهای عالی اخلاقی و عرفانی هم سرشار است.
در مقاله حاضر کوشش کرده ایم با بررسی ساختار این پنج قصیده به مرور دیدگاههای عرفانی خاقانی بپردازیم دیدگاههایی که خاقانی به عمد آنها را با نعت حضرت رسالت - ص - پیوند داده است. همچنین بهره برداریهای شخصی خاقانی از این قصاید عرفانی - که گونه ای خلاف آمد در آن است - مورد توجه قرار گرفته است.
پیش درآمد
شعر فارسی از آغاز برآمدنش در خراسان، خود را در دربارهای شاهان و امیرانی دید که در شرق ایران تاریخی سرگرم آرزوهای خویش بودند و نقش شاعران در آن مقطع این بود که تنور این آرزوها را گرم نگه دارند و بدین گونه بود که شعر فارسی بخشی از عمر گرانبهای خود را در دربارها سپری کرد تا سرانجام با دگرگون شدن برخی حکومت ها - مانند غزنویان - و به قدرت رسیدن برخی بیابان نشین ها-1 مانند ترکان سلجوقی - شیوه بهره مندی از شاعران و هنر آنان نیز دگرگون شده از قرن ششم شکل تازه و البته بی نظیری از شعر با نام شعر عرفانی و شعر انفسی پای به عرصه هنرورزی نهاد.
ارزش و کارآمدی بیشتر شعرهای قرن ششم هجری در آن است کهمعمولاً از مدحهای آزار دهنده درباری خود را دور نگه داشته اند و اگر حتی شاعری به دربار هم درآمد و رفت بوده است - مانند سنایی و خاقانی - در سایه اشعار اخلاقی و عرفانی این گرایش سیاسی کم رنگ و بی تاثیر جلوه گر شده است.
شعر قرن ششم فرصتی مناسب پیش می آورد که شاعران را به بازگو کردن باورهای عمیق دینی و معتقدات اخلاقی و عرفانی شان فرا می خواند و هم ازاین جهت است که در این مقطع شاهد کارنامه ای پر برگ و بار و آبرومند از برخی شاعران هستیم که در قرنهای پیش از آن که هیچ نظیر و شبیهی ندارد در قرنهای بعد هم معمولاً کسانی از آن فراتر و بالاتر نمی روند و حتیآن کسان - شاعران - خود را وامدار همین شاعران قرن ششم می دانند - مانند ارادت ورزی عطار و مولوی به سنایی - سرعت تحولات معنوی در آن چنان در این قرن بالاست که خاقانی شاعر قرن ششم هم از در ابراز ارادت به سنایی در می آید در حالی که خود خداوند ساخت و صورت های شگفت انگیز شعری است
در میان گروه شاعران پای بند اخلاق و معنویت در قرن ششم، خاقانی شروانی البته نقش و جایگاهی ارزشمند و برجسته دارد که توانسته است به مدد بهره برداری از آموزههای عمیق اسلامی و نکات لطیف عرفانی، مورد توجه همگان واقع شود به ویژه این که ویژگیهایی منحصر به فرد مانند برآمدن از سرزمینی بیرون از جغرافیای شعر فارسی - آذربایجان به جای خراسان - و توفیق یابیهایی از جنس سفر به بیت االله الحرام و مدینه منوره شعر او را بیشتر زبانزد و شایان اعتنا می کند.
در مقاله حاضر کوشش می کنیم گرایش خاقانی به عرفان اسلامی و ارادت او به حضرت مصطفوی - ص - را در چارچوب پنج قصیده نخست دیوان او بررسی و ارزیابی کنیم.
پرسش تحقیق
در بررسی عرفان گرایی های خاقانی این پرسش پیش میآید که کدام عوامل و زیرساخت ها موجب شده است نگاه خاقانی به عرفان اندکی متفاوت از شیوه کسانی چون سنایی باشد واین که چگونه است که شاعر اصرار دارد در قصاید عرفانی خویش به مدح حضرت مصطفوی - ص - بپردازد.
به نظر میرسد ساختار خاص زندگی شاعر و جغرافیای محل سکونت اواز یک سو و تضییقاتی که رقیبان شاعر برای او پیش میآورده انددر تنوع بخشی به شعر عرفانی او دخالت داشته است.
پیشینه تحقیق
معمولا کسانی که به زندگی و شعر خاقانی پرداخته اند به ساختار عرفانی برخی از اشعار او هم اشاره کرده اند.گروهی مانند دکتر صفا - - 783:1367 شعر او را با موضوع زهد و وعظ و حکمت معرفی کرده اندو صراحتا تعبیر شعر عرفانی را به کار نبرده اند.
علی دشتی در کتاب خاقانی شاعری دیر آشنا به تاثیر گذاری خاقانی بر عطار و حافظ اشاره کرده است - - 1364 اما باز به صراحت از عرفانی گرایی خاقانی بحثی نکرده است.استاد دکتر سید ضیاءالدین سجادی مصحح دیوان خاقانی - - 1373 هم به تاثیر پذیری خاقانی از سنایی و توجه شاعر به شعر و عقاید مذهبی او اشاره کرده است در حالی که به مشرب عرفانی خاقانی اشاره ای نداشته اند.
یان ریپکا در تاریخ ادبیات خود - - 1380 به صراحت خاقانی را شاعری میداند که از نسبت دادن سنت عشق ورزی با خداوند - عشق عرفانی - کاملا برکنار است در حالی که در همین چند قصیده خاقانی بارها و بارها از عشق سخن رفته است.
غفار کندلی در کتاب خاقانی شروانی، حیات، زمان و محیط او صراحتا از گرایش خاقانی به خانقاههای صوفیه یاد کرده است واین که عرفان او بر پایه آموزههای فلسفی بوده است
اما صریح ترین بیان در باب اشعار عرفانی خاقانی از آن دانشنامه زبان و ادب فارسی است - - 1388 که خاقانی را شاعری با مضامین فراوان عرفانی میداند که قصیدههای معروف عرفانی او را شاعرانی عارف چون امیرخسرو دهلوی و جامی استقبال کرده اند.
با این وجود مقاله حاضر کوشش میکند نکات عرفانی پنج قصیده نخست دیوان خاقانی را بررسی و تحلیل کند.
خاقانی و شعر فارسی
حکیم افضل الدین بدیل بن علی شروانی معروف و متخلص به خاقانی شروانی در قرن ششم در آذربایجان زیسته است در همان ناحیه آذربایجان به شهرتی رسیده است که امروز هم شعر منطقه آذربایجان را با نام او - و البته نظامی - می شناسیم.
ویژگی مهم تا حدودی انحصاری خاقانی، ظهورش در بیرون سرزمین اصلی شعر فارسی یعنی خراسان است و همین امر خود موفقیت شاعر را به رغم بهره مندی از زبان فارسی به نام زبان غیر مادری اش بیشتر جلوه گر می سازد.