بخشی از مقاله
چکیده
عفاف واژهاى آشنایی که در گذر زمان از سنت به سوي مدرنیته، تغییر مسیر داده و فراز و نشیبهایی را از سر گذرانده است و مردان و زنان در این مسیر پر فراز و نشیب به سوى مدرنیسم، در معرض برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی قرار گرفتهاند و با گذر زمان از هویت خود دور شدهاند، و این بیهویتی را با برگشت به سمت معنویت و عفاف، جستجو میکنند تا آن امنیت از دست رفته را دوباره بازیابند.
بدون شک تنها راه رسیدن به کمال حقیقی، بازگشت به فطرت بوده و این حقیقت را میتوان از آیات قرآن و روایات ائمه معصومین - - بهدست آورد. چون زن جلوهاي از جمال، محبت، و ربوبیت الهی میباشد و به تجربه ثابت شده هرگاه زنان، جایگاه و رسالت خود را درك نموده و تلاش در رشد شخصیت خود کردهاند. نه تنها منزلت و محبوبیت آنان حفظ شده، بلکه امنیت اجتماعی و سلامت معنوي به شکوفایی رسیده است.
مقاله حاضر بدنبال یافتن پاسخ براي این پرسش اساسی است که عفاف و نقش آن در حیات فردي و اجتماعی انسان در اندیشه اسلامی چه میباشد؟ با مراجعه به آیات و روایات معصومین - - معانی عفاف را از قبیل:عفّت به معناى خویشتندارى در اظهار نیاز،عفّت به معناى قناعت،عفت به معناى پاکدامنی، عفاف به معناى رعایت چادر و ابعاد عفاف از قبیل: عفاف در نگاه، عفاف در پوشش، عفاف در »زینت و آرایش«، عفاف در خوردن، بررسی نموده و به این نتیجه رسیده است که عفاف و حجاب در دنیاي امروز معنایی وسیعی را در خود جاي داده و در واقع به نماد اسلامی و تمایز زن مسلمان از دیگر افراد بدل گردیده است؛ و چنین حکمی در اسلام نشان از آن دارد که این دین براي حضور زن و فعالیت او در اجتماع اهمیت خاصی قائل شده است.
مقدمه
نگاه اسلام به زن همراه با حرمت و کرامت است، اسلام در بدو پیدایش، زنان را از اسارت فرهنگ جاهلی نجات داد منزلت و شخصیت انسانی از دست رفته آنان را احیاء کرد. اگر چه در دوران معاصر فمینیزم تلاش زیادي جهت رفع تبعیض جنسیتی کردهاند ولی ناخواسته در دام افراط گرفتار شده و روابط سالم و طبیعی بین دو جنس و حتی زنان و دختران را زیر چتر همجنسبازي، نابود کردهاند و بدین طریق بنیان نظام خانواده را متزلزل کردهاند. با توجه به فرآیند مذکور و گسترش ارتباطات جهانی؛ بررسی ارزشهاي اخلاقی همچون حجاب و عفاف و کارکردهاي آن را بیش از پیش ضروري ساخته است. هدف این مقاله، بررسی مفهوم عفاف و کالبد شکافی آن از زوایاي مختلف است.
مفهومشناسی مفهوم لغوي عفاف
واژه عفاف«به فتح عین، مصدر ماده عف«میباشد که مصدر دیگر آن عفّه«است و این دو دقیقاً به یک معنا میباشند و بهجاى یکدیگر بهکار میروند. کتاب »العین« عفت را اینگونه معنی کرده: »عفت، خوددارى از چیزى است که حلال نباشد
ابن منظور در تعریف واژه عفاف میگوید: »خوددارى از عمل یا سخنی که حلال و نیکو نیست
راغب اصفهانی میگوید: »عفت حالت درونی و نفسانی است که توسط آن از غلبه شهوت جلوگیرى میشود« و در ادامه میافزاید: »اصل آن، اکتفا به بهرهمندى کم از چیزى است
مفهوم اصطلاحی عفاف
عفاف و عفت از اصطلاحاتی است که در علم اخلاق از آن بحث میشود و علماى اخلاق در تعریف آن گفتهاند: »عفت آن است که قوه شهویه در خوردن و نکاح - امور جنسی - از حیث کم و کیف مطیع و فرمانبر عقل باشد و از آنچه عقل نهی میکند، اجتناب کند و این همان حد اعتدال است که عقل و شرع پسندیده است
شهید مطهرى »عفاف« را اینگونه تعریف میکند: »عفاف و پاکدامنی یک حالت نفسانی است؛ یعنی رام بودن قوه شهوانی تحت حکومت عقل و ایمان، تحت تأثیر قوه شهوانی نبودن، شره نداشتن
عفت در حقیقت کنترل شهوت است و شهوت در لغت یک مفهوم عام دارد که هرگونه خواهش نفس و میل به لذات مادى را شامل میشود. اما شهوت یک مفهوم خاص هم دارد که همان شهوت جنسی است. امام باقر - - فرمودهاند: »عفت شکم و پاکدامنی بهترین عبادت است
دلیل اینکه بر این جنبه از عفاف،خصوصاً عفاف در امور جنسی بیشتر تأکید شده ایناست که شهوت جنسی قويتر از دیگر شهوات است و انسان در این امر بیشتر در معرض خطر قرار میگیرد و گویی عرف تمام معناي عفاف را در کنترل شهوت میداند حال آنکه عفاف از ابعاد گستردهاى برخوردار است که همه جنبههاى زندگی حیات انسان را در برمیگیرد. پیامبر اکرم - - میفرماید: »دو چیز تو خالی بیشتر از هر چیز دیگرى امتم را وارد جهنم میکند، یکی شکم و دیگرى فرج« - همان - .
لازم است یادآور شویم که »عفت،« کشتن شهوت نیست؛ بلکه کنترل آن و اعتدال بخشیدن به آن است. عفّت داراى مفهوم عام و خاص است؛ مفهوم عام آن خویشتندارى در برابر هرگونه تمایل افراطی و نفسانی است و مفهوم خاص آن خویشتن دارى در برابر تمایلات بیبندوبارى جنسی است»
ابن منظور عفاف را به عنوان یک فرهنگ، روش و منش مسلمانان را تبیین میکند و به آن ها چگونه بودن و چگونه زیستن را آموزش میدهد. خودداري از آنچه که زیبا و شایسته نیست، خودداري از طرحها و طمعهاي پست
عفاف ریشه و سرچشمه حجاب است. دین اسلام با تأکید بر ارزشهاي اخلاقی همچون عفاف و حجاب، میخواهد حرمت و کرامت زن در عرصه اجتماع حفظ شود.
عفاف در قرآن کریم
عفاف به دو صورت »یستعفف« و « »تعفّفدر قرآن کریم و مجموعاً در چهار آیه مبارکه آمده استعفاف. با توجه به متن آیه معانی گوناگونی میپذیرد.
عفّت به معناى خویشتندارى در اظهار نیاز
»للفقرِاء الِذین... الجاهل أغنیاء من التعفف تعرفهم ...؛ - بقره: ۳۷۲ - و - انفاق شما - براى نیازمندانی باشد که در راه خدا، درتنگنا قرار گرفته اند؛ و توجه به آیین خدا آنان را از وطنهاى خویش آواره ساخته، و شرکت در میدان جهاد به آنها اجازه نمیدهد تا براى تأمین هزینه زندگی، دست به کسب و تجارتی بزنند و از شدت خویشتندارى، افراد ناآگاه آنها را بینیاز میپندارد؛ اما آنها را از چهرههایشان میشناسی، و هرگز با اصرار از مردم چیزى نمیخواهند و هر چیز خوبی که در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است.
طباطبائی مینویسد: کلمه « »تعفّفبه معناى آن یعنی کسی که از حال ایشان اطلاع ندارد، از شدت عفّتی که دارند آنان را توانگر می پندارند، چون با اینکه فقیرند ولی تظاهر به فقر نمی کنند و مردم پی به حال آنان نمی برند، مگر این که شدت فقر رنگ و رویشان را زرد کند.
علامه طباطبایی میفرماید: »گاهی سرپرست یتیم، فقیر است و چارهاى ندارد، جز اینکه براى رفع حوائجش براى یتیم کار کند، و از اجرت کارش حوائج ضروریش را برآورد ولی گاهی سرپرست یتیم، ثروتمند است، در این صورت خداى تعالی میفرماید: هرکس که ثروتمند است طریق عفت در پیش گیرد و از مال یتیم چیزى را نگیرد و اگر فقیر است بهطور شایسته از آن بخورد
طبرسی میگوید: »و ثروتمندان به منظور مهرورزى به یتیم و باقی گذاردن مالش به ثروتی که خداوند روزى آنان کرده قناعت کنند
و کسانی که امکانی براى ازدواج نمییابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا از فضل خود آنان را بینیاز سازد.« از آنجا که در آیه قبل ترغیب به ازدواج میباشد، گاهی با تمام تلاش و کوشش وسیله ازدواج فراهم نمیگردد و خواه یا ناخواه انسان مجبور است مدتی را با محرومیت بگذراند، مبادا کسانی که در این مرحله قرار دارند، گمان کنند که آلودگی جنسی براى آنان مجاز است و ضرورت چنین ایجاب میکند، لذا بلافاصله در آیه بعد دستور پارسایی میدهد