بخشی از مقاله

چکیده

بخش اعظم عمر ما در فضاهای داخلی بناها سپری میشود، این فضاها محیطی را ایجاد میکنند که پاسخگوی نیازهای اساسی ما نظیر نیاز به سرپناه بوده و بسیاری از فعالیتهای ما در آن صورت میگیرد. همچنین آنچه به یک بنا روح میبخشد، فضای داخلی آن است؛ بنابراین میتوان گفت کیفیت فضای داخلی از یک طرف تأثیر مستقیمی بر نحوه انجام فعالیتهای ما در آن دارد و از طرف دیگر نگرش، احوال و شخصیت ما را تحت تأثیر قرار میدهد.

این مقاله به مطالعه کنش های رفتاری متقابل انسان و محیط زندگی و تاثیر آن در معماری داخلی و روشهای بهتر طراحی شهرها و محلات، و ابزارهای ارتقاء آگاهی محیطی در بین مردم میپردازد.

هدف معماری داخلی، مدیریت بهتر محیط برای زندگی و رشد روانی بهتر است ونتیجه می گیریم کنش های رفتاری مردم یک کشور، توسط طبیعت و نوع محیطی که در آن زندگی میکنند شکل میگیردو پیش از به دست آوردن یک طراحی قابل قبول، بررسی دقیق و مناسب نیازهای فرهنگی، اجتماعی و شخصی ساکنان ضرورت دارد. از آنجا که طراحی داخلی در ارتباط مستقیم با ویژگیهای روحی روانی انسان قرار دارد از اینرو درون مایه های مربوط به محیط و اولویتهای زیبایی شناختی مورد مطالعه قرار گرفته و در قالب طرح وصورت مساله رفتاری نشان داده شدهاند

مقدمه

هدف معماری داخلی، مدیریت بهتر محیط برای زندگی و رشد روانی بهتر است. این مقاله به مطالعه کنش های رفتاری متقابل انسان و محیط زندگی و تاثیر آن در معماری داخلی و، روشهای بهتر طراحی شهرها و محلات، و ابزارهای ارتقاء آگاهی محیطی در بین مردم میپردازد.

معماری داخلی و عکس العمل های رفتاری متقابل انسان و محیط کاربرد زیادی حتی در برنامهریزی شهری دارد. مطالعه بر روی چگونگی کارکرد اجتماعی، نیازهای روانشناختی مردم و علایق و سلایق آنها باید در برنامهریزی رشد شهرها در نظر گرفته شود. از آنجا که محیط، شکلدهنده و محدود کننده رفتارهاست، برنامهریزی مناسب به منظور اطمینان یافتن از حداکثر رضایتمندی، کارایی و رشد، ضرورت دارد.

کنش رفتاری متقابل انسان ومحیط

دراین مقاله به بررسی تاثیر محیط انسان ساخت بر کنش های رفتاری و ارائه راهکار به منظور کاهش کنش های محیطی با افزایش روز افزون تنش های روانی ناشی از غوطه ور شدن در محیط های اجتماعی و صنعتی نیاز به فضایی آرام و دلنشین بیش از پیش احساس می شود ، به همین دلیل توجه به زیبایی محلی که در آن زندگی می کنیم بسیار قابل اهمیت است . متاسفانه در کشور ما کمتر توجهی به طراحی داخل بنا میشود و طراحی داخلی به رستورانها و مرکز تجاری خلاصه می شود . شاید یکی از دلایل مهم آن بالا بودن هزینه طراحی به وسیله فرد متخصص است .

طراحی داخلی که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینهسازی فضاهای داخلی ساختمانها به منظور انجام فعالیتهای روزمره یعنی زندگی و کار است.

بخش اعظم عمر ما در فضاهای داخلی بناها سپری میشود. این فضاها محیطی را ایجاد میکنند که پاسخگوی نیازهای اساسی ما نظیر نیاز به سرپناه بوده و بسیاری از فعالیتهای ما در آن صورت میگیرد. همچنین آنچه به یک بنا روح میبخشد، فضای داخلی آن است. بنابراین میتوان گفت کیفیت فضای داخلی از یک طرف تأثیر مستقیمی بر نحوه انجام فعالیتهای ما در آن دارد و از طرف دیگر نگرش، احوال و شخصیت ما را تحت تأثیر قرار میدهد. بر این اساس، هدف طراحی داخلی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحتسازی زندگی در آن است. فضای معماری بدون طراحی داخلی یا اصلاً قابل استفاده نیست و یا در صورت قابل استفاده بودن، کارآیی لازم و بهینه را نخواهد داشت

معرفی الگوهای انسانی در حوزه رفتار و محیط:

-1الگوی ماشین انگاری - دهه - 1960-1950 شعار: ماشین را با انسان هماهنگ کنید - به پژوهشهای صنعتی، روان شناختی بازمی گردد. - طراحی ابزارهایی که با محدودیتها و توانائیهای جسمی و حسی حرکتی انسان هماهنگی داشته باشد.

-2الگوی ادراکی - شناختی - انگیزشی انسان: رایجترین رویکرد امروز. - ادراکی یعنی افراد چگونه محرکهای محیطی را درک میکنند و به آنها واکنش نشان میدهد. - این الگو انسان را موجودی میداند که دارای پردازشگری درونی است و بیشتر به فرایندهای روانی ذهنی میپردازد تا واکنشهای رفتاری آشکار.

-3الگوی رفتاری: از دهه 1920 به بعد بررسی رفتار آشکار انسان. در این رویکرد انسان موجودی رفتارگرا است و به جای احساسات و افکارش بر رفتار و کردارش تاکید می کند. بیشتر به وابستگیها ، تشویقهای محیطی به مثابه عوامل تعیین کننده رفتار تاکید میشود.

-4 الگوی بومشناختی - یا الگوی نظامهای اجتماعی امسام - :

ویژگی ها:

الف - محیط و رفتار درهم تنیده شدهاند.

ب - محیط و افراد تاثیر دوجانبه دارند - برخلاف گذشته - .

ج - کیفیت روابط انسانها با محیط را پویا و درحال تغییر فرض میکند.

مراحل طراحی محیطی

-1 خلوت :

درگذشته خلوت متشکل از حذف وکنارهگیری به شمار میرفت و طراحان این برداشت از خلوت را با طراحی قسمتهایی مجزا و مستقل درخانهها و مکانهای دیگر پیاده می کردند.

اصل کلی این است که سعی کنیم محیطهایی تاثیر پذیر طراحی کنیم که انتقال در حالت تفکیکی به حالت باهم بودن را میسر سازد. یعنی به افراد محیطهایی ارائه کنیم که با تمایلات متغییر آنها به تماس داشتن یا نداشتن با دیگران سازگار باشد و به خلق محیطهایی بپردازد که نظارت بر تماس با دیگران را به درجات مختلف میسر سازد.

چرا به جای تغییر مکان، از مکانی واحد برای اهداف گوناگون استفاده نکنیم و با توجه به نیازهای خود تغییر ندهیم؟

-2 فضای شخصی :

طراحان محیطی به طور شهودی به سازوکارهای فضای شخصی در شکل طراحی مبلمان و دکوراسیون دفتر کار و اتاق پذیرایی و غیره حساسیت نشان داده اند.برای مثال میز تحریر و صندلیهای اتاق کار معمولا فاصله ای حدود 120سانتی بین افراد ایجاد می کند. - منطقه فاصله اجتماعی »هال. - «1966 چیدمان مبلمان برای ایجاد فضایی »خودمانی« یا »رسمی.«

آیا محیطها به این قصد طراحی میشوند که افراد مجبور باشند درآنجا در فضای شخصی خاصی گیر کنند؟ - مانند صندلیهای ثابت در اماکن مختلف - . آیا نمیتوان صندلیها را طوری طراحی کرد که استفاده کننده چند حالت را در اختیار داشته باشد؟

میتوان »فضای شخصی« را طوری بر اصول طراحی اعمال کرد که بیانگر تعامل اجتماعی متغییر باشد.

-3 قلمرو:

قلمروها باید طوری طراحی شوند که افراد بتوانند اولیه ، ثانویه یا عمومی بودن آنها را تشخیص دهند و استفاده کنندگان به میزان مناسب بر مکان نظارت داشته باشند.

قلمروهای اولیه مثل خانهها معمولا این هدف را خوب تامین میکنند زیرا افراد به این قلمروها احترام میگذارند و به آسانی قابل تشخیص اند. اما قلمروهای ثانویه و عمومی گاه به دشواری قابل شناسایی اند. بنابراین طراحی محیط باید به ابداع راههایی بپردازد که این قلمروها را به وضوح تعریف کند و مدت زمان مالکیت آن را مشخص کند. در این صورت تضاد و تجاوز پیش نمیآید.

پژوهش »نیومن«1972 به کاستیهای طراحی قلمروهای ثانویه و عمومی مثل ورودی ها، زمینهای بازی و راهروها در مجتمعهای مسکونی شهرها اشاره دارد.[2 ] در طراحی باید شرایط افراد مختلف را در نظر گرفت و مطمئن شد که قلمرو آنها و نیازهای اجتماعی خاصشان را برآورده میسازد.

در طراحی هم باید کارکردهای »تکلیفی« را در نظر گرفت و هم نظارت بر» تعامل اجتماعی« را، تا افراد مجبور نشوند با محیط کلنجار بروند. پیشنهاد می شود طراحان به شیوههای رفتاری استفاده کنندگان و همین طور حالات ادراکی شناختی انگیزشی آن توجه کنند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید