بخشی از مقاله
چکیده
مرگ و میرهایی که در سنین نیروی کار اتفاق می افتند، در واقع سرمایه های انسانی کشورها که به عنوان پشتوانه توسعه کشور تلقی می شوند را از بین می برد. بنابراین اهمیت اقتصادی- اجتماعی سالهای زندگی افراد در سنین مختلف متفاوت است بطوری که در محاسبه بار بیماری ها ارزش سالهای عمر هدر رفته در سنین نیروی کار مخصوصا سنین جوانی بیشتر از سنین کودکی و سالخوردگی وزن دهی می شود. هدف این مطالعه محاسبه سالهای عمر از دست زودرس - YLL - افراد گروه سنی 64-15 بر اثر سه علت اصلی فوت در کشور در سال 1389 است.
دادههای مورد نیاز از نظام ثبت مرگ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ شده است و YLL با استفاده از روش استاندارد سازمان جهانی بهداشت محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد علل اصلی سالهای عمر از دست رفته زودرس افراد سنین نیروی کار به ترتیب حوادث غیرعمدی 34 - درصد - بیماری های قلبی عروقی 24 - درصد - و سرطان ها 15 - درصد - است.
همچنین تفاوت های قابل توجهی در سنین محتلف وجود دارد بطوری که در سنین 29-15 سال حدود 50 درصد YLL مربوط به حوادث غیر عمدی است در حالی که در سنین میانسالی از سهم حوادث کاسته و سهم بیماری های قلبی عروقی و سرطان ها افزایش می یابد. در سطح مردان حوادث غیرعمدی 40 - درصد - علت مسلط YLL است، برای زنان این سهم کمتر از 20 درصد است و بیماری های قلبی عروقی علت اول YLL زنان است.
با توجه به اینکه سهم عمده ای از مرگ افراد واقع در سنین نیروی کار بر اثر سه علت ذکر شده است که قابل انتساب به رفتارهای پرخطر و سبک زندگی افراد افراد می باشد، امیدوارکننده و برعکس، از این دیدگاه که تداوم روند گذشته مرگ ناشی از این علل در اثر تغییر در سبک زندگی را فراوانتر و گستردهتر خواهد کرد، هشدار دهنده و ناامیدکننده است. مدیریت بخش سلامت چه در سطوح عالی و چه در سطوح میانی مکلف به انتخاب مسیری هستند، که ممکن است عاقبتی امیدوارکننده و یا ناامیدکننده داشته باشد.
مقدمه
بیش از سه دهه است که محققان رابطه بین تغییرات جمعیتی و اجتماعی - اقتصادی با تغییر در الگوهای بیماری و مرگ-ومیر را مورد مطالعه قرار دادهاند
در یک بیان کلی میتوان گفت که در مرحله انتقالی مرگومیر، علل مرگومیر از وضعیتی که غلبه با بیماریهای عفونی و انگلی است، به وضعیتی که غلبه با بیماریهای غیر عفونی و انگلی است منتقل میشود
پرستون - 1976 - در یکی ازمطالعات اخیر خود در مورد انتقال اپیدمیولوژیک4 در کشورهای در حال توسعه چنین عنوان میکند: با روند افزایشی نسبت جمعیتی که به سنین میانسالی و سالخوردگی میرسند، وضعیت اپیدمیولوژیک کشورهای در حال توسعه به طور فزایندهای منعکسکنندهی بیماریها و مسایل بهداشتی بزرگسالان به جای اطفال است. بیماریهای درونزا و مزمن و جراحتهای ناشی از سوانح و حوادث، به علل عمده مرگ و میر تبدیل شدهاند. در بیشتر کشورها روند کاهش سریعتر مرگ و میر نوزادان و اطفال نسبت به مرگ و میر بزرگسالان شتاب بیشتری گرفته است. چنین تغییری در روند دموگرافیک و وضعیت بیماریها عموماً انتقال اپیدمیولوژیک نامیده شده و پدیدهای است که اکنون در بیشتر کشورهای در حال توسعه درجریان است
ایران نیز همانند بسیاری از کشورهای دیگر در قرن گذشته گذار همه جانبهای را از مرگ ومیر ناشی از بیماری های همهگیر و واگیردار و دیگر بیماریهای حاد و همچنین مرگ ومیر مادران و حول و حوش تولد به مرگ ومیر ناشی از بیماریهای مزمن مربوط به شیوه زندگی و سالخوردگی تجربه کرده است. نتایج بررسی روند علل مرگ در کشور طی سالهای اخیر نشان میدهد که مرگ بهعلت بیماریهای واگیردار سیر نزولی و به علت بیماریهای غیرواگیردار بهویژه بیماریهای قلبی-عروقی، حوادث غیرعمدی و سرطانها سیر صعودی داشته است
بر اساس مطالعات اخیر، بیش از دو سوم مرگ و میرها در ایران بر اثر سه علت اصلی بیماریهای قلبی- عروقی، حوادث غیرعمدی و سرطانها بوده است - میرزایی و دیگران 1391، کوششی و ساسانی پور . - 1391 همچنین با کاهش مرگ و میر در سنین کودکی و افزایش نسبت مرگ و میر در بزرگسالان میانگین سن فوت در کشور به حدود 60 سال رسیده است.
در این میان، مرگ و میرهایی که در سنین نیروی کار - مرگ و میر جمعیت 15-64 ساله - اتفاق می افتد از اهمیت خاصی برخوردار است. افراد در این گروه های سنی در سال های اوج فعالیت اقتصادی خود قرار دارند و کودکان و سالخوردگان در تامین نیازهای اساسی خود به آن ها وابسته هستند. در واقع مرگ و میرهایی که در سنین نیروی کار اتفاق می افتند، سرمایه های انسانی کشورها، که به عنوان پشتوانه توسعه کشور تلقی می شوند را از بین می برند. سلامت ضعیف این بخش از جمعیت می تواند پیامدهای اجتماعی- اقتصادی گستردهای داشته باشد. علل مرگ در این سنین و سال های عمر از دست رفته ناشی از آن می تواند متفاوت با علل مرگ در همه سنین باشد و با توجه به اهمیت آن نیازمند مطالعه جداگانه ایست، این در حالی است که در مطالعات کمتر توجهی به این امر شده است.
موارد ذکر شده باعث شده تا سازمان جهانی بهداشت در محاسبه بار بیماری ها1 ارزش های متفاوتی به عمر از دست رفته در سنین مختلف دهد. این ارزش های متفاوت در محاسبات سالهای عمر تعدیل شده بر اثر ناتوانی - DALY - 2 "وزن های سنی"3 نامیده می شود.
ارزش سنی مورد استفاده در DALY که در شکل زیر نشان داده شده است، از مقیاسی بدست آمده که ارزش سالهای از دست رفته از رقم صفر در بدو تولد تا اوج خود در 25 سالگی افزایش می یابد و بعد از آن شروع به کاهش می کند
در راستای وزن دهی ارزشهای مربوط به طول عمر، سالهای زندگی کودکی و سالمندی کمتر ارزش گذاری می شوند، زیرا نقش های اجتماعی بر حسب سن متفاوت است و کودکان و سالمندان از نظر حمایت های فیزیکی، عاطفی و مالی متکی به سایر اعضای جامعه هستند - سازمان جهانی بهداشت 2004؛ جانکویچ 2005؛ آرنسن و نورهیم. - 2009 7 اگر افراد با این انتخاب مواجهه شوند که یک سال عمر از یک فرد 2 ساله یا یک سال عمر یک فرد 22 ساله را نجات دهند، اکثریت افراد ترجیح می دهند که فرد 22 ساله را انتخاب کنند. مطالعات زیادی این ترجیحات اجتماعی گسترده در وزن دهی بیشتر به ارزش یک سال زندگی عمر شده ی جوانان در مقایسه با یک سال عمر شده کودکان یا حتی سالمندان را تایید کردند.
نمودار :1 ارزش سالهای زندگی بر حسب سن - گزاش توسعه بانک جهانی - 2003
در این مطالعه سعی می شود در ابتدا به تفاوت علل اصلی سالهای عمر از دست رفته زودرس در سه گروه سنی بزرگ در کشور پرداخته شود، سپس تفاوت های گروه های سنی و جنسی این علل در سنین نیروی کار مورد بررسی قرار گیرد و سرانجام به طور ویژه به این تفاوت ها در مهمترین علت سالهای عمر از دست رفته زودرس سال های اخیر کشور یعنی حوادث غیرعمدی - شامل حوادث ترافیکی و غیرترافیکی - توجه شود.