بخشی از مقاله
چکیده
علیرغم پیشرفتهاي علمی بشر امروزین، هنوز عوامل زیادي هستند که سلامت انسانها، خصوصا سلامت روانی آنان را تهدید میکنند. محیط کالبدي که توسط خود انسان ساخته شده است، میتواند یکی از همان عوامل تهدید کننده براي انسان باشد. در حالی که تمرکز عمده تحقیقات دانشمندان در قرن معاصر بر روي سلامت جسمی بوده، سلامت روان نسبتا کمتر مورد عنایت قرار گرفته است.
در این مقاله ضمن تحلیل رابطه معماري محیط و سلامت روان در عرصه روانشناسی محیط، به تدوین معیارهایی جهت سنجش کیفیت معماري محیط کالبدي پرداخته شده است. با اینکه سنجش کیفیت در حوزه معماري و محیط به دلیل دخالت فاکتورهاي تاثیرگذار متعدد، بسیار مشکل و پیچیده است ولی با تعیین ویژگی هاي اصلی و موثر کیفیت معماري، پرسشنامه سنجش رضایت از محیط تدوین شده است.
سپس معیارهاي کیفی به معیار کمی نمره تبدیل شده و با روش تحلیل همبستگی، مدلی بدست آمده که از طریق مقایسه آن با نمرات پرسشنامههاي استاندارد جهانی، از جمله پرسشنامه 28 سوالی سنجش سلامت عمومی - GHQ - 1، رابطه کیفیت معماري محیط و سلامت عمومی انسان اثبات گردیده است. در نتیجه مشخص شده که رابطه معناداري بین سلامت عمومی انسان و محیط کالبدي پیرامونی وي وجود دارد. از آنجا که رابطه انسان و محیط دوسویه است، هم کیفیت معماري محیط بر سلامت عمومی موثر است و هم کسانی که سلامت عمومی بهتري دارند، از کیفیت معماري محیط رضایت بیشتري ابراز میکنند.
1 مقدمه
امروزه روند توسعه شهرها در اکثر سرزمینها سرعتی چشمگیر و ناموزون داشته که عواقب آن بروز کلان شهرهاست. گسترش بیرویه و بیبرنامه توسعه شهرها، افزایش فاصله محل کار و زندگی، افزایش ترددهاي شهري، عدم تشخیص نیازهاي انسانی، آلودگی صوتی و بصري و هوا، فقدان مسکن مناسب و کیفی، ازدحام و بروز تعارضهاي اجتماعی، از میان رفتن حس تعلق به محیط و سایر عوارض را میتوان بعنوان شرایط و کیفیات نامناسب شهري دانست که با ایجاد فشارهاي روانی در افراد، اثرات سوئی بر سلامت جسمی و روحی آنها میگذارد و موجب اختلال در عملکرد افراد در قلمرو اجتماعی، روانشناختی و جسمانی میگردد. این مسائل بر اهمیت پرداختن به موضوع کیفیت فضاي زیست که بخشی از آن فضاهاي ساخته ما بعنوان آثار معماري و فضاهاي شهري میباشد را مشخص میسازد.
با توجه به اینکه تمامی رفتارهاي انسان در فضاهاي معین صورت میپذیرد که بستر رفتار محسوب میشوند، تنها در صورتی فضا مطلوب محسوب میشود که مطابق با ویژگیها و خصوصیات رفتاري و نیازهاي افراد استفاده کننده طراحی شده باشد. هر نوع دگرگونی اساسی وعمیق در محیط باید با توجه به تأثیر بلند مدت بر انسان و پیشبینی نتایج مثبت و منفی آن انجام گیرد. لذا داشتن فضاهاي انسانی که در آن به ارزشهاي محیطی نیز توجه شده باشد، مستلزم بررسی تأثیر متقابل انسان و محیط میباشد.
-2 اهمیت و ضرورت موضوع
پرداختن به مباحث میان رشتهاي علوم انسانی و طراحی معماري و پرداختن به چیستی و چگونگی رابطه انسان و محیط و کیفیت فضاي زیست که بخشی از آن فضاهاي ساخته ما بعنوان آثار معماري و فضاهاي شهري میباشد ضرورت دارد. تاثیر سوء محیط در جوامع شهري و صنعتی بر روان آدمی و میزان شیوع انواع بیماریهایی چون اضطراب و افسردگی، لزوم توجه مناسب به محیط پیرامون جهت حفظ سلامت روانی را به ما گوشزد میکند. تنشهاي روانی بعنوان مهمترین عامل مخاطرات روحی و جسمی در مقابل ما قرار گرفته که یکی از مهمترین دلایل آن محیط نابسامان شهري و معماري سکونتگاههاي ماست. براي نشان دادن تاثیر شرایط محیطی بر انسان، معمولا به اختلالات رفتاري افراد و گروههایی اشاره میشود که در شهر هاي پر جمعیت سکونت دارند و از نظر سازگاري با شرایط محیط، به ویژه معماري محیط، با مشکلات رو بهرو میشوند.
-3 سوالها و فرضیهها
مقاله داري دو سوال اساسی و یک فرضیه است؛
سوال نخست: معیارهاي سنجش کیفیت معماري محیط چیست؟
سوال دوم: رابطهي بین کیفیت معماري محیط و سلامت روانی انسان چگونه است؟
فرضیه: رابطه معناداري بین وضعیت سلامت و میزان رضایت ازمعماري محیط پیرامون انسان، وجود دارد.
-4 مفاهیم و تعاریف مرتبط با محیط و سلامت و انسان
-1-4 محیط
معماران، روانشناسان، جامعه شناسان و جغرافیدانان بر حسب رشته خود تعاریف و طبقهبنديهاي مختلفی از محیط دارند، به حدي که تعریف معناي دقیق آن دشوار است. "محیط، مفهومی است پیچیده و مرکب که ابعاد گوناگون دارد. داده هاي فضایی، جنبه هاي اجتماعی، فرهنگی، فیزیکی، معماري، نمادي، جغرافیایی، تاریخی، و زیستی از ابعاد مهم محیط محسوب میشوند"
ادبیات محیط، بین واژههاي متنوع؛ محیط کالبدي، محیط اجتماعی، محیط روانشناختی و محیط رفتاري تمایز قائل میشود. »فضاي اطراف « اصلی ترین معیار تعاریف محیط در رشته معماري و این مقاله است. بنابر این هر جا سخن از معماري محیط میشود به معناي فضاي انسانساخت پیرامون ما است.
-2-4 سلامت روان
از نظر ریشهي لغوي واژهي انگلیسی «health»، سالم بودن به معناي »کلیت داشتن یا مقدس بودن« است و بدین ترتیب، ویژگیهاي معنوي و فیزیکی - و نه فقط فیزیکی - را شامل میشود"
مطابق تعریف سازمان جهانی بهداشت - - who از سلامت روان، " سلامتی تنها در نبود بیماري یا عقبماندگی نیست" - گنجی، . - 10 :1390 سه جزء مهم براي بهداشت وجود دارد: سلامت جسمی، روانی و اجتماعی. بنابراین تعریف سلامت عبارت است از: احساس رضایت از سلامت روانی، جسمی و اجتماعی.
برخی بر این اعتقادند که،اصولاً" تعریف سلامت روانی ممکن نیست"
هنجار و ناهنجار، براي رفتار بشر، اصطلاحهاي نسبی هستند. بسیاري از مردم این طبقهبنديها را بهطور ذهنی و بدون دقت و غالبا به صورت ارزشگذارانه و در اشاره به رفتار خوب یا بد، به کار میبرند.
بر اساس نوع برداشت ما از هستی، چگونگی شناخت ما از دنیاي اطراف، پنداشت ما از ماهیت انسان و چگونگی ارتباط با دنیاي اطراف اصول و چارچوب نظري مدلهاي سلامت روانی، شکل میگیرد.
در جدول - 1 - تحلیل دو رویکرد عینیگرایی و ذهنیگرایی در مورد مفهوم سلامت روانی، نشان داده شده است.
جدول :1 رویکردهاي ذهنی و عینی سلامت منبع: حبی به نقل از تودور