بخشی از مقاله

چکیده

بر اساس منطق فازي مسائل عالم پیچیده و چند وجهی یا چند پارادایمی هستند. بر مبناي این رویکرد، اولاً براي امور، پدیدهها و مسائل این عالم پیچیده راه حل قطعی و واحدي وجود ندارد و ثانًیا راه حل مسائل را نیز نمی توان فقط در قالب پارادایم یک رشته علمی خاص جستجو کرد، بلکه باید به ابعاد مسائل از زوایاي پارادایمهاي رشتههاي مختلف نظر افکند.

نکته دیگر این که موضوع اصلی رشتههاي علوم انسانی، انسان و جامعه انسانی است و این رشتهها در تعامل با نیازهاي جامعه انسانی هستند و با توجه به تنوع نیازها و عوامل مختلف تأثیرگذار بر مسائل و امور جامعه انسانی، این قبیل رشتهها نمیتوانند متکی به خود باشند. بر این اساس، ارائه مبانی نظري و تئوریکی رویکردهاي میان رشتهاي و تبیین آنها براي برنامهریزان درسی بهویژه در دانشکدهها و مؤسساتی که در پی دستیابی به مرزهاي جدید و خلق رهیافتهاي مناسب در عرصه علوم انسانی هستند، لازم و کارآمد است.

مقدمه

رویکرد میان رشته اي با یادگیري همه جانبه در آموزش عمومی و همگانی کاربرد اساسی دارد. این رویکرد از دیرباز در بین دانشمندان و فلاسفه رواج داشته است، به طوري که هر دانشمند یا فیلسوف از همه دانسته هاي خود - که در کل حکمت نامیده میشد - اطلاع داشت. او همه اندوخته هاي ذهنی خود را درهم میآمیخت و از این طریق به تعبیر و تفسیر پدیده هاي جهان میپرداخت و اندیشه مشخصی را ارائه میداد.

در تاریخ فلسفه غرب و شرق با نام بسیاري از این فرزانگان و تفکرات آنها میتوان آشنا شد. آنها یادگیري مداوم را جزء وظایف خود میدانستند و در موارد زیادي بدون چشم داشت، پ ی گیر حل معماها و نادانستهها بودند - شمیم، . - 1381 در هر حال، امروزه تفکیک رشته هاي علوم از یکدیگر، نظریه اي معروف و معتبري است و طرفداران فراوانی دارد. بنا به نظر ابن سینا، اگر کسی به یک زمینه علمی بسنده کند و به سراغ رشته هاي دیگر نرود، چنین آدمی بیمار است.

زمانی که علم تخصصی شود، از یک جهت خوب است؛ چون دانشمند یک رشته را دنبال کرده، تا عمق همان رشته فرو میرود و نظرات و ابتکاراتی در همان رشته ابداع میکند، اما ممکن است آن دانشمند از آنچه در اطراف و حاشیه رشته خودش میگذرد، بی خبر بماند. به قول فن هایک1 - به نقل از رئیس دانا،» - 1380فیزیکدانی که فقط فیزیک میداند، میتواند فیزیکدانی درجه یک و مفیدترین عضو جامعه باشد؛ لیکن کسی که فقط اقتصاد میداند، نمیتواند اقتصاددان بزرگی باشد، حتی من میخواهم بیفزایم که اقتصاددانانی که فقط اقتصاد میداند احتمال دارد براي جامعه، اگر نه خطري جدي بلکه، آسیبی جبران ناپذیر باشد.«

مطالعه سیر علوم و دانش بشري نشان میدهد که این معرفت در آغاز، داراي وحدت بوده و در عصر جدید تمدن غربی، تجزیه شده و کثرت پیدا کرده است. اما با ملاحظه پیامدهاي منفی کثرت گرایی و شعبه شعبه شدن، مجدداً میکوشد تا به وحدت گذشته دست یابد. اما وحدتی متفاوت: "وحدت در کثرت". بنابراین تعهد به آموزه وحدت علوم، مفروض دیگر مطالعات میان رشته اي است.

فکر وحدت همه شاخه هاي علم را همچنین میتوان در افکار یونان باستان،اصحاب دایره المعرف قرن هجدهم فرانسه، تجزیه گرایان منطقی قرن بیستم، و هواداران نظریه سیستم میتوان ردیابی کرد - بزرگر، . - 1387 بر این اساس، تفکر سیستمی بر تغییر نگرش مبتنی بر تفکیک علوم به رشته هاي تخصصی و ریز، و همچنین، نگرش مبتنی بر ترکیب یافته هاي رشته هاي گوناگون علمی تاکید میکند و اعتبار و کاربرد عام تحلیل تجزیه مدار را زیر سوال میبرد - برزگر و همکاران

.علوم طبیعی ← علوم اجتماعی یا انسانی ← علوم سیستمی - نظریه سیستمی -

بدین ترتیب، وقتی که روسو1 طبیعت کودك را محور یادگیري و برنامه هاي درسی قرار داد و تجارب طبیعی یادگیرنده را مطرح کرد، فکر اولیه تلفیق آغاز شد. در اوایل قرن بیستم جان دیویی، فیلسوف و مربی آمریکایی مطرح میکند که ساختار رشته هاي علمی نباید در برنامه درسی جهت بدهد، و یادگیري باید تجربی باشد، هم چنین بر مسائل دنیاي واقعی دانش آموز تأکید کند. دیدگاههاي این فیلسوف به علاوه آنچه که کیلپاتریک2 در اواخر دهه 1980 به عنوان روش پروژه اي تشریح میکند، تمایل به شیوه میان رشته اي را در مدارس آمریکا ایجاد کرد - ملکی، . - 1382

بر این اساس و با نگاهی هر چند گذرا به تاریخ و سیر تحول علم و اندیشه در جهان غرب به خوبی میتوان دریافت که برخلاف سوء برداشتهایی که در این زمینه وجود دارد، در حصول اهداف توسعه اي، همه علوم و حوزه هاي دانشی، نقش و سهم به سزایی دارند شمشیري، . - 1382 بدین ترتیب، یکی از راهبردهایی که میشود آن را در عصر فراهم بودن اطلاعات براي همه، به منظور بسط دانش به قرار گرفت، توجه به مطالعات میان رشته اي است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید