بخشی از مقاله

چکیده

در سالهای اخیر شناسایی جرایم شهری و عوامل محیطی آن مهمترین عامل برای پیشگیری از جرایم محسوب می شود. هدف پژوهش تحلیل الگوهای فضایی ناهنجاری های مرتبط با قاچاق موادمخدر در شهر ملایر و شناسایی و کنترل عوامل تسهیل کننده ارتکاب این جرایم، در جهت کنترل هدفمند کانون های جرم خیز دیگر در سطح شهر است. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی است.

ابزار گردآوری داده ها اسنادی و میدانی است. جامعه آماری شامل تمامی جرایم مرتبط با موادمخدر که در محدوده شهر ملایر در 1394 به وقوع پیوسته می باشد. برای شناسایی الگوهای فضایی بزه کاری در شهر ملایر از آزمون های مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار استفاده شده است. با شناسایی، موقعیت یابی، احداث گلوگاه های تجهیزیافته برای کنترل جرایم مرتبط با موادمخدر که منجر به شکل گیری یک کانون مصنوعی خواهد شد از بروز انواع بزه کاری ها در سایر کانون ها و محدوده های شهر جلوگیری می نماید و امکان پیشگیری و کنترل بزه کاری را به نحو بهتری فراهم خواهد ساخت.

1.    مقدمه

جرم و جنایت از جمله مضامینی است که به شدت تحت تأثیر شاخصه های مکانی و زمانی، زمینه های فرهنگی ، مناسبات اجتماعی، ساختار اقتصادی و ملاحظات سیاسی قرار دارد. لزوم برقراری نظم و امنیت سبب شده است تا در تمامی جوامع، همواره رویارویی با بزهکاری مورد توجه قرار گرفته و حائز اهمیت باشد. گرچه تمامی رفتارها از تأثیر متقابل انسان و محیط نشات می گیرد، اما در اغلب دیدگاه های سنتی تنها به عوامل درونی و فردی بروز جرایم توجه می شود؛ یعنی این که چرا در برخی افراد تمایل به بزهکاری بیشتر و در برخی گرایش اندکی به بزهکاری وجود دارد.

در این رویکرد تأثیر محیط بر رفتار - یعنی ویژگیهای مهم محیطی که فرد را به سوی ارتکاب عمل مجرمانه سوق میدهد - مورد غفلت واقع میشود. طرز تلقی گذشته جرمشناسان در خصوص رفتارهای مجرمانه و نسبت دادن جرایم به عوامل فردی موجب شده است تا نگرشی یکجانبه نسبت به عوامل جرمزا به وجود آید. این در حالی است که طی سال های اخیر، در مجامع علمی جهان، علاقه و توجه وافری به تحلیل رابطه مکان و بزهکاری و مطالعه تأثیر متقابل انسان و محیط و شرایط و زمینه ها در شکل گیری الگوهای مکانی بزهکاری به وجود آمده است.

بنابراین مقاله پیش رو با هدف شناسایی و تحلیل جغرافیایی محدوده های تمرکز عرضه موادمخدر در شهر ملایر سعی دارد تا به پرسش های: زیر پاسخ دهد:

1.    توزیع جغرافیایی جرایم مرتبط با موادمخدر در محدوده شهر ملایر به چه صورتی است؟

.2 ارتکاب بزه موادمخدر در محدوده جغرافیایی شهر ملایر از چه الگوهای مکانی پیروی می نماید و نوع و میزان کاربری ها در شکل گیری این الگوها چه تأثیری دارد؟

بنابراین، دستیابی به راهکارهایی برای شناسایی علت های مکانی تسهیل کننده و تسریع دهنده یا ترغیب کننده ارتکاب جرایم در شهر ملایر و سعی در حذف این عوامل محیطی تسهیل کننده، تأثیر به سزایی در کاهش نرخ جرم در سطح این شهر دارد. بنا بر ضرورت های یادشده، مهم ترین اهداف پژوهش حاضر شناسایی محدوده های تمرکز جرایم مرتبط با بزه موادمخدر در شهر ملایر به شرح زیر است:

-   تحلیل مکانی و فضایی وقوع جرایم مرتبط با موادمخدر در شهر ملایر و استفاده و مدل های آماری گرافیک مبناو بهره گیری از فناوری سامانه اطلاعات جغرافیایی و تحلیل مسائل و مشکلات اجتماعی این شهر؛

-    کمک به چاره جویی و ارائه راهکار عملی برای کنترل و پیشگیری از بزه قاچاق موادمخدر در شهر بیرجند با رویکردی علمی برای دست یابی به مناسب ترین راهکارهای علمی و الگوهای محیطی کاهش میزان این جرایم در شهر ملایر.

سابقه شناسایی و تحلیل محدوده های جرم خیز شهری به عنوان رویکردی علمی به دهه 1980 میلادی باز می گردد. کانون های جرم خیز از جمله مفاهیمی است که طی 15 سال اخیر در بین تحلیل گران جرایم شهری اهمیت بسیار یافته است و امروزه به عنوان دستاوردی معتبر جهت مقابله با انحرافات اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم مطرح است.

طی 30 سال گذشته افرادی چون برانتینگهام در سال 1975 و پریش در سال 1980و هریس و ابی در سال 1975 و کرو در سال 1981 در نوشته های خود با ورود به بحث تراکم بزه کاری در محدوده های خاص شهری، تحلیل محدوده های جرم خیز رامطرح ساختند. لیکن به طور مشخص پژوهش در این زمینه را گارتین و شرمن و برگر در سال 1989 انجام دادند و برای نخستین بار واژه کانون های جرم خیز توسط ایشان مطرح گردید. شرمن و همکارانش در مطالعه شهر مینیاپلیس آمریکا دریافتند که 50 درصد 3 درصد از سطح شهر انجام گرفته / تماس های تلفنی درخواست کمک از پلیس تنها از 3 است.

این پژوهش در سال های بعد مورد توجه سایر پژوهشگران قرار گرفت و موجب شد تا تحقیقات زیادی در مورد شهرهای دیگر جهان و به ویژه در کشورهای توسعه یافته صورت گیرد. تمامی این مطالعات نتایج مشابهی دربرداشتند و مطالعه کانون های جرم خیز شرمن و همکارانش را مورد تأیید قرار دادند. مطابق مطالعات یاد شده تعداد قابل ملاحظه ای از جرایم تنها در مکان های خاص و معینی از شهر تمرکز می یابند، از جمله پیشتازان تحقیق در زمینه محدوده های جرم خیز شهری، اداره پلیس شهر نیویورک است که به طور نظام مند رویکرد فوق را در تحلیل بزه کاری و در برنامه ریزی های راهبردی جهت کاهش بزه کاری به کار گرفته است.

همچنین مجموعه پژوهش هایی در این زمینه با حمایت مؤسسه ملی دادگستری ایالت متحده آمریکا صورت گرفته است. از جمله این مطالعات، تحقیقی است که در سال 1990 در بخش کری دون در جنوب شهر ل ندن انجام گرفته است. پژوهش دیگر، مطالعه جرایم مرتبط با مشروبات الکلی در مرکز شهر ناتینگهام می باشد که در سال 2004 انجام شده است.

در این زمینه پژوهش دیگری در شهر کمبریج با هدف شناسایی، تشریح و هدف گیری نقاط آلوده تر بزه سرقت در سال 1995 انجام شده است که با استفاده از فنون تهیه و تحلیل نقشه های بزه کاری و مصاحبه با بزه کاران و بزه دیدگان و مشاهدات مأمورین انتظامی اقدام به شناسایی و تعیین نقاط جرم خیز گردیده است. نتایج این بررسی نشان داد فراوانی مسیرهای دسترسی و فرار بزه کاران و نزدیکی نواحی جرم خیز به محل سکونت بزه کاران مهم ترین عامل شکل گیری محدوده های آلوده تر در این شهر بوده است، به دیگر سخن در نقاط جرم خیز فرصت های مناسبی برای بزه کاران جهت ارتکاب، بزه فراهم بوده است که منجر به شکل گیری این محدوده ه اشده است

نقش ابرکانون های جرم خیز در شکل گیری الگوهای فضایی بزه کاری مورد مطالعه ایستگاه بازرسی علی آباد شهر بیرجند, - 1389 در پژوهش دیگری که توسط آناستازیا لاوکی تاو سایدریس، رابین لیگت و هیرویوکی هیسکی 1 در سال 2002 صورت گرفت ارتباط میان محیط فیزیکی و اجتماعی و جرم عبوری در امتداد خط آهن لس آنجلس و ایستگاه های آن نشان داده شد. این پژوهش ارتباط معنادار میان بروز بزه کاری و استقرار ایستگاه های خط آهن و ویژگی های فیزیکی اجتماعی ایستگاه ها و مکان های مجاور آن ها را تایید کرد

همچنین در سال 2004 جری راتکلیف 2 در مقاله اش فنونی را برای شناخت ترکیب فضایی و زمانی کانون های جرم خیز ارائه داد و از روش هایی برای شناخت سه نوع تحلیل زمانی و مکانی کانون های جرم خیز استفاده نمود. این طبقه بندی ها در یک ماتریس نشان داده شد و مثال های واقعی از ویژگی های فضایی زمانی ماتریس کانو ن های جرم خیز ارائه شد. نتایج این پژوهش به فرماندهان پلیس کمک نمود تا برای مقابله با بزه کاری و تعیین یک راهبرد مناسب جهت پیشگیری از جرم اقدام نمایند

2.    پرسش های پژوهش

- 1 آیا بین عملکرد ابر کانون های جرم خیز در بروز الگوهای فضایی بزه کاری ارتباط معناداری وجود دارد؟

- 2 راهکارهای اجرایی در جهت رفع موانع شناسایی شده در جهت حذف و کاهش عملکرد کانون های جرم خیز کدامند؟

3.    روش ها

روش مطالعه در این پژوهش از نوع اسنادی و تحلیلی و پژوهشی می باشد و استنتاج اطلاعات با استفاده از داده های کتابخانه ای و محتوای دیجیتال از بستر فضای مجازی صورت پدیرفته است. برای شناسایی و درک الگوهای مکانی بزه کاری در سطح شهر از مدل های آماری گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. مهم ترین آزمون های آماری مورد استفاده، آزمون مرکز متوسط و بیضی انحراف معیار بوده است. در این ارتباط داده های مربوط به جرایم مورد مطالعه به صورت وقایع نقطه ای در محدوده قانونی شهر بیرجند در نظر گرفته شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید