بخشی از مقاله

چکیده

این مطالعه با بررسی اهم تحقیقات و نظرات متخصصان به مروری بر عوارض و پیامدهای پدیده ی تکفرزندی به عنوان یکی از مظاهر سبک زندگی مدرن در ساحتهای مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی میپردازد. برخلاف تصور عمومی از سهولت و آسایش کمفرزندی, به دلایل مختلف اعم از مسائل تربیتی، اجتماعی, اقتصادی و هزینههای فرصت و امثال آن، پرورش تکفرزند مشقت و پیچیدگیهای خاصی دارد. مسائلی مانند اضطراب والدین, کاهش انسجام خانواده, فرزندسالاری، بلوغ زودرس، کمشدن روابط اجتماعی و عدم جامعهپذیری، تضعیف شبکهی ارتباطی خویشاوندی و جایگزینی رسانه در ارتباطات کلامی از جمله مهمترین مسائلی هستند که با احتمال بالایی گریبانگیر خانوادههای تکفرزند است.

مقدمه

در تاریخ تحولات جهان، عن صر جمعیت همواره به عنوان یکی از مؤثرترین مؤلفههای قدرت در عر صههای سیا سی و اقت صادی هر ک شور به شمار میآمده ا ست. توجه به ر شد جمعیت در صورت مدیریت صحیح و برنامهریزی شده، میتواند بر تو سعه و تحرک دیگر بخشهای کشور تأثیرگذار باشد - خسروی, . - 1393 بنابراین مراقبت از مؤلفهی جمعیتی در راستای حفاظت از قدرت ملی همان قدر مهم است که مراقبت از قلمرو و حاکمیت ملی، به عنوان نمود استقلال سیاسی در یک کشور حائز اهمیت است.

ایران امروز، اگرچه به عنوان جامعهای به نسبت جوان شناخته می شود، اما بررسیها و گزارشات وزارت بهداشت نشان میدهد که جمعیت این کشور در حال پیر شدن است. هماکنون بیش از 7 درصد جمعیت ایران را افراد بالای 60 سال تشکیل میدهند، که گفته میشود این آمار در چهار دههی آینده تقریبا دو برابر خواهد شد، به طوریکه در سال 1429 به ازای هر چهار نفر ایرانی، یک نفر سالمند وجود خواهد داشت
 
کاهش تعداد افراد در یک خانواده، از عوارض مدرنیته و تغییر در سبک زندگی است که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان و از جمله ایران عادی و رایج به ح ساب میآید. ترغیب خانوادهها به دا شتن فرزند کمتر سبب شده تا والدین با شعار دو فرزند کافی ا ست در عمل به یک فرزند اکتفا کنند. در ک شور ایران و در سالهای پایانی دههی 1350 و اوایل دههی 1360، میزان باروری کل برای هر زن در حدود 6/5 فرزند بوده است. در این شرایط و با اجرای سیاستهای کنترل جمعیت و تنظیم خانواده در نتیجهی نگرانی دولتمردان و م سئولان ک شوری از مواجه شدن با سیل جمعیت در حال افزایش، از سالهای 1365 به بعد سطح باروری شروع به کاهش کرد و در یک دهه بیش از 50 در صد کاهش یافت. در اوایل دههی 1380 باروری به زیر سطح جایگزینی ر سید و بر مبنای دادههای سر شماری 1385 سطح آن به حدود 1/9 کاهش یافت و در سال 1390 به 1/8 ر سید

یکی از دلایل مهم کاهش نرخ رشد جمعیت، افزایش تعداد خانوادههای تکفرزند است و البته تکفرزندی خود یکی از بارزترین مظاهر کا سته شدن نرخ باروری و کم شدن تمایل به فرزندآوری در خانوادههای یک ک شور مح سوب می شود. تکفرزندی در جامعهی ما در هیچ زمانی مانند امروز مورد توجه قرار نگرفته است. بر اساس آمار رسمی موجود، امروزه حدود 33 درصد از خانوارهای ایرانی یک فرزند داشته و یا اصلا فرزندی ندارند

یافتههای آماری نشان میدهد که نسبت تکفرزندی در خانوارهای ایرانی به حدود یک سوم از کل رسیده است. این تغییرات گ ستردهی نرخ باروری که در سطح ک شور از توازن ن سبی نیز برخوردار بود، توجه سیا ستگذاران کلان ک شور و صاحبنظران اقتصادی و اجتماعی را به خود معطوف نمود تا ضمن بررسی زمینهها و عوامل مؤثر در این پدیده، برای کنترل روند نزولی و تخفیف آثار سوء مترتب بر این جریان نوپدید در حوزهی اجتماع و خانواده، به ارائهی راهکار بپردازند.

کاهش نرخ باروری و عوارض جمعیتی حاصل از آن در کشورهای توسعه یافته سابقهی بیشتری دارد. مطالعات و تحقیقات مربوط به تکفرزندی در این ک شورها سالها ست که آغاز شده ا ست اما علیرغم گ سترش و اهمیت این مو ضوع در جامعهی ایران متأسفانه تعداد پژوهشها در این زمینه بسیار کم و محدود است.

تکفرزندی دارای ابعاد و آثار متعددی است و به همین دلیل تنها یک موضوع جمعیتشناسی تلقی نمیشود، بلکه روانشناسان، جامعهشناسان و محققین سایر رشتهها مانند اقتصاددانان نیز به مطالعهی آن همت گماشتهاند.

از آنجا که مطالعه و تولید محتوای علمی در این رابطه میتواند به شناسایی و تحلیل بهتر این موضوع منتهی گردد، این نوشته با بررسی اهم تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور، به بیان آثار پدیدهی تکفرزندی در ساحتهای مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی پرداخته است.

آسیبهای تکفرزندی در ساحت زندگی فردی از جملهی آثار مخرب تکفرزندی بر ر شد شخ صیتی کودکان میتوان به آ سیبهای مربوط به قرار گرفتن تکفرزند در کانون توجهات والدین و اثرات زیانبار آن روی نحوهی شکلگیری شخصیت او، نوع تعاملاتش با محیط بیرون و سایر افراد و به عبارتی رشد اجتماعی کودک و سرعت آن اشاره کرد. در ادامه به تفصیل به این موارد پرداخته شده است.

آسیبهای مربوط به مرکز توجه بودن تکفرزند و فرزندسالاری

در خانواده های تکفرزند، همهی محبت ها و حمایتها از یک طرف و همهی سختگیریها و کنترلها از طرف دیگر متوجه همان یک فرزند میبا شد. این محبت و حمایت افراطی یا سختگیری زیاد و کنترل بیش از اندازهی پدر و مادر و اطرافیان، به سلامت روانی فرزند آسیب میرساند

در خانوادههای تکفرزند، به دلیل عدم وجود فرزندان دیگر و یکهتازی فرزند در میدان مطالبات، بیش از حد به خواستهها و مطالبات وی توجه شده و اغلب، افراط و زیادهروی والدین در برآوردن خواستههای تنها فرزندشان مشاهده میشود؛ هرچند که این خواستهها غیرمنطقی، بلندپروازانه و فراتر از توان و بنیهی مالی خانواده و یا حتی بیرون از مرزها و حدود قانونی و شرعی باشند البته با توجه به تفاوت مفهومی اصطلاح خانوار و خانواده، باید توجه داشت که در آمارهای سرشماری انواع مختلف تکفرزندی به صورت تجمیعی محاسبه شده است، به عنوان مثال زن یا مردی که پس از طلاق تنها با فرزندش زندگی میکند.

مشکل زمانی حاد میشود که این رفتار در کودک بهتدریج نهادینه شده و سبب میشود که او هیچگاه یاد نگیرد که برای ر سیدن به اهدافش تحمل دا شته و صبر نماید. چنین افرادی از جامعهی پیرامون شان انتظار دارند همانند والدین شان با آنها رفتار کنند و چتر حمایتی خود را بر سر آنان بگسترانند. اما از آنجا که دنیای واقعی کاملا مطابق میل و خواستهی آنان و پاسخگوی توقعاتشان نیست، به دلیل حمایت نشدن از سوی افراد جامعه، ممکن است دچار سرخوردگی و ناسازگاری شوند. تکفرزندها چون در کانون خانواده زیاد محبت میبینند، حساس، زودرنج و گاهی لوس و پرتوقع بار میآیند. تکفرزندها در انجام بیشتر امور خود حتی گاهی د ر کارهای شخصی، وابستگی شدید به اطرافیان پیدا کرده و این وابستگی آنها را از پرورش خلاقیتشان دور میکند و در بیشتر مواقع تجربهی حس استقلال را از آنها میگیرد

در خانوادههای تکفرزند، از آنجا که والدین خود را در معرض سلطهورزی کودک قرارداده و بیش از اندازه به خوا ستههای وی پا سخ مثبت می دهند، فرزند سالاری حکمفرما ست و فرزند سالاری مانع شکلگیری شخ صیت فعال فرزند می شود

شخصیت فعال شخ صیتی ا ست که برا ساس آن، فرد ن سبت به نگرش و رفتار خود هو شیار ا ست، به راحتی تصمیم گرفته، کار خود را با اعتماد به نفس به پیش برده و آن را به اتمام نیز میرساند و کمتر دچار تردید میشود. در مقابل، شخصیت منفعل توان ت صمیمگیری م ستقل ندا شته و به دلیل عدم اعتماد به نفس نمیتواند خود را با موقعیتهای متفاوت سازگار کند. چنین فردی در مقابل زرق و برق و قدرتنمایی دیگران مرعوب شده و نمیتواند بر داشتهها و تواناییهای خویش اتکا کند. صاحب این شخصیت در حقیقت نسبت به تواناییهای خود هوشیار نیست

به علاوه والدینی که تمام سعی و تلاش خود را در جهت تربیت و رفاه تکفرزند خود کردهاند، تمامی آرزوها و انتظارات خود را از او مطالبه میکنند، تا جایی که شاید آن انتظارات از عهدهی کودک یا نوجوان بر نیاید یا اینکه آرزو و خواستهی آنها، آرزو و خواستهی فرزندشان نباشد. از این رو ممکن است نوجوان همواره احساس نگرانی و سرخوردگی کند

برخی والدین توجه ندارند که اگر قرار با شد تنها فرزند شان تمام خوا ستههای افراد خانواده و اقوام را برآورده کند، ف شار زیادی به او وارد میشود. اگر هرکدام از اقوام انتظار داشته باشند که او آرزوهایشان را برآورده کند، به تک فرزند القا میشود که او باید به خواستههای همه پاسخ بدهد. در نتیجه فشار ب سیار زیادی را روی خود احساس خواهد کرد و زیاده از حد تلاش میکند تا همه را از خود را ضی نگه دارد. در چنین ف ضایی هر نوع ن شانهای از ضعف یا آ سیبپذیری میتواند به این معنی با شد که این تکفرزند نمیتواند رؤیاهای خانواده را به فعلیت درآورد. اگر والدین توانمندیهای تکفرزندشان را نشناسند و به آنها بها ندهند و برای توانمندیها و تلاشهایش ارزش کافی قائل نشوند، او احساس ناامنی میکند، علاقهمندیها و انگیزههایش را برای تلاش از دست میدهد و در نهایت گوشهگیر میشود

آسیبهای مربوط به نبود همبازی و کودک همسن و سالِ تکفرزند اثرات تکفرزندی در بلوغ روحی و روانی کودک

فرزند در دورهی اولیهی کودکی بیشتر نیازمند حضور والدین خود است. ولی در دومین دورهی کودکیاش نقش همسالان بارزتر می شود و مهارتهای زیادی را از آنان میآموزد. حال اگر فرزند تک با شد به ناچار باید در کنار بزرگ سالان پرورش یابد. در اینجا چرخهای به این صورت شکل میگیرد که کودک تنها با بزرگترها ارتباط دارد و از کلمات و مدلهای رفتاری آنها تقلید میکند. بزرگ سالان در برابر خود یک فرد بزرگ سال را میبینند، بنابراین با او مانند یک بزرگ سال رفتار میکنند - وظایفی را بر عهدهی او میگذارند، او را در تصمیمگیریها دخالت میدهند و... - ، بنابراین کودک بیشتر رشد میکند و از خود رفتار بزرگسالانه نشان میدهد

این کودکان از لحاظ روحی و روانی ب سیار سریعتر ر شد کرده و دنیا را از دید بزرگ سالان میبینند. ح ضور در چنین خانوادهای که فقط شامل افراد بالغ است سبب بلوغ زودرس کودک میشود. چنین کودکانی زودتر از دیگر کودکان با مسائلی مواجه می شوند که برخورد با آنها در سنین بالاتر ناگزیر ا ست. از عوارض بلوغ زودرس این ا ست که کودکان در مقابل ا سترسهای زمان جوانی قرار گرفته و نحوهی برخورد با آنرا نمیدانند - آسیبها در پویانماییهای غربی . - 1386, - 2 - این فرایند همچنان ادامه مییابد و در نهایت یک کوچک بزرگ سال ایجاد می شود. اما در پ شت چهرهی این فرد بزرگ سال هنوز یک بچهی کوچک وجود دارد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید