بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی موثر بر تغییر سبک زندگی صورت گرفته است.روش تحقیق پیمایشی و تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است.حجم نمونه 380 نفر از جوانان شهر تهران می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای طبقه ای انتخاب شده است.چارچوب نظری تحقیق براساس نظریه بوردیو و چنی تنظیم شده است و براساس آن سه فرضیه،پایگاه اقتصادی –اجتماعی،سرمایه فرهنگی و میزان بهره گیری از رسانه های جمعی استخراج گردید.
نتایج: یافته ها تحقیق نشان داد که بین سه متغیر پایگاه اقتصادی اجتماعی، سرمایه فرهنگی و میزان استفاده از رسانه های جمعی رابطه وجود دارد.
مقدمه:
توجه به مفهوم سبک زندگی در جامعه ایرانی به سال های اخیر بازمی گردد .دلیل این امر تغییرات مداوم در شیوه های عینی زندگی مردم است .این تغییرات در سبک زندگی افراد جامعه، اسباب کنجکاوی وبعضاً نگرانی صاحب نظران و سیاستگزاران اجتماعی فرهنگی را فراهم آورده است .ورود تکنولوژی سبک زندگی، از جمله مکانیسم های تمایز بخش در جامعه امروز بوده که سبب توجه دانشمندان علوم اجتماعی شده است.
اهمیت معنای سبک زندگی و نوع آن بین افراد ، موجب توجه مضاعف نسبت به انتخاب سبک زندگی بر اساس ذوق و سلیقه شخصی افراد میشود. بعلاوه در دنیایی مدرن ، سبکهای زندگی متفاوتی وجود دارد که ، سهم هر یک از افراد را در مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، و... برای رسیدن به اهداف مورد نظر آنان، مشخص میکند. از این رو همه افراد جامعه تلاش میکنند که سبکی از زندگی داشته باشند ؛ تا در برخورداری از منافع فردی و جمعی در مبادلات اجتماعی عقب نمانند ، زیرا کم وکیف سبک زندگی، میزان و نحوه تعاملات اجتماعی و نوع معنای کنشی که رد وبدل میشود ، از اهمیت زیادی برخوردار است.
با مشاهده وضعیت موجود در جوامع مختلف به ویژه ایران و علی الخصوص شهر تهران شاهد وقوع تحولاتی اساسی در شیوه زندگی و آداب و رسوم مردم هستیم.پژوهش های صورت گرفته در این زمینه حاکی از آنند که تغییراتی مهم در آداب و رسوم، عقاید، ارزش ها، ایده آل ها، هنجارها، هنجارپذیری و هنجارسازی پدید آمده است؛ الگوی مصرف در عرصه های مختلف از جمله وسایل خانگی، تزئینات منزل، خوراک، پوشاک و ... تغییر یافته است و این تغییرات از چنان شدت و گسترده ای برخوردار بوده اند که برخی از پژوهشگران برای توصیف آنها از مفاهیمی چون »دهکده های جهانی « استفاده می کنند
در دهه های گذشته، یکی از عواملی که منجر به وقوع تحولات در سبک زندگی مردم شده است، مهاجرت های گروهی به کشورهای غربی بوده است ، امروزه حتی بدون رفت و آمد به کشورهای توسعه یافته نیز، تنها در منزل خود و با دیدن مظاهر زندگی جهانی در رسانه های جمعی در معرض تغییر قرار گرفته و این تغییر تمامی عرصه های زندگی از پوشاک تا خلقیات و نفسانیات، را در بر می گیرد. جای هیچ تردیدی نیست که این تغییرات دارای پیامدهایی مهم در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بوده و بر روند توسعه تاثیر می گذارند.
بدیهی است در صورتی که این تغییرات و مسیر و روند آنها شناسایی، پیش بینی و مدیریت نشوند، می توانند نتایج ناگواری برای پروژه های توسعه به بار آورده و با ایجاد اختلال در برنامه ریزی های اجتماعی و فرهنگی، آسیب ها و هزینه های بسیاری را بر نهادهای متولی امر تحمیل کنند. بنابراین، مطالعهی این تغییرات به منظور شناسایی عمق، گستره و روند تحول آنها مهم است و پژوهشگران مختلف از زوایایی گوناگون این مساله را بررسی کردند، برخی از منظر روانشناسی و روانشناسی اجتماعی و گروهی هم از دید جامعهشناسی به بررسی این مساله پرداختند.
پژوهش حاضر درصدد است که از این جنبه به بررسی تغیر سبک زندگی بپردازد به عبارت دیگر به دنبال شناخت عوامل اجتماعی موثر برتغییر سبک زندگی در جوانان شهر تهران است . دراین پژوهش تاکید بر روی متغیرهای ، پایگاه اجتماعی اقتصادی اجتماعی ، سرمایه فرهنگی و استفاده از رسانه های جمعی است. بنابراین شناخت هریک از این متغیرهای مذکور میتواند مارا در شناخت و ارائه راهحل جهت بهبود واصلاح این مساله اجتماعی یاری نمایید. بنابراین سوال اصلی پژوهش حاضراین است که چه عوامل اجتماعی بر روی تغییر سبک زندگی جوانان شهر تهران موثر است؟ و آنچه که بیش از همه ضرورت پژوهش حاضر را آشکار می سازد، کمبود مطالعات دست اول در این زمینه است.
عمده تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته ، بر ابعاد اقتصادی و یا ابعاد سیاسی - ساختار قشربندی، - متمرکز بوده اند. هرچند در این عرصه نیز، به اعتقاد برخی از پژوهشگران، توفیق چندانی به دست نیامده در عرصه مردم شناسی نیز مطالعات موجود اغلب به جمع آوری ساده بسنده نموده و کمتر به سمت ارائه تحلیل های روشمند از شیوه زندگی ر و بررسی روند تحولات آن تمایل داشته اند. از اینرو، انجام پژوهش های دست اول میدانی به منظور شناسایی کم و کیف تغییرات سبک زندگی تحول آنها ضرورت تام می یابد.
اهداف پژوهش : هدف اصلی از این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی موثر بر تغیر سبک زندگی میباشد. به عبارتی هدف از این بررسی آن است که با تکیه بر نظریههای جامعه شناسی و به کارگیری تحلیلهای آماری، تغیر سبک زندگی را مورد مطالعه، و عوامل اجتماعی موثر را شناسایی کنیم.
اهداف فرعی:-بررسی رابطه بین پایگاه اقتصادی اجتماعی و تغیر سبک زندگی - بررسی رابطه بین میزان استفاده از رسانه های جمعی و تغیر سبک زندگی - بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و تغیر سبک زندگی
سوالات پژوهش
-آیا بین پایگاه اقتصادی اجتماعی و تغیر سبک زندگی رابطه وجود دارد؟
- آیا بین میزان استفاده از رسانه ×های جمعی و تغیر سبک زندگی رابطه وجود دارد؟
-آیا بین سرمایه فرهنگی و تغیر سبک زندگی رابطه وجود دارد؟
فرضیهها:
به نظر میرسد بین پایگاه اقتصادی اجتماعی و تغیر سبک زندگی رابطه وجود دارد؟
به نظر میرسد بین میزان استفاده از رسانه های جمعی و تغیر سبک زندگی رابطه وجود دارد؟
به نظر میرسد بین سرمایه فرهنگی و تغیر سبک زندگی رابطه وجود دارد؟
پیشینه پژوهش: زیمل در مقاله ای که با نام »مد 1904 «1 منتشر شد توجه کانونی اش را به مسئله مصرف وسبک زندگی در جهان مدرن معطوف ساخت. او در این مقاله، به دلایل اصلی تغییر مد در پوشاک،آشپزی، هنر، معماری، موسیقی و ... در فرهنگ مدرن پرداخت. او روند تغییر مد در جامعه مدرن رابه دلیل وجود انتخا بهای بسیاری که برای مصرف وجود دارد بسیار تندتر و پرشتا بتر از گذشته میداند.
ورشتاین وبلن یک جامعه شناس آمریکایی در میانه دهه 50 میلادی در ادامه سنت زیمل به مفهوم پردازیِ »مصرف فرهنگی « و برقراری ارتباط آن با سبک زندگی می پردازد. او در کتاب مشهورش »نظریه طبقه ت نآسا «2 مصرف را به عنوان عامل اصلی سبک زندگی طبقاتی و اجتماعی افراد مورد بررسی قرار داد
در پژوهشی تحت عنوان بررسیِ نظری و اسنادی دیدگاهها در زمینه سبک زندگی تفسیری دقیق از مفصلبندی میان مفاهیم مرتبط با بحثهای نظری پیرامون سبک زندگی ارائه دادند. در مطالعه اباذری و چاوشیان - - 1381 سبک زندگی در ارتباط با تحلیل مفهوم هویت اجتماعی قرار گرفته است. و در مطالعه مهدوی کنی - - 1386 سبک زندگی در ارتباط با مفهوم »ذائقه « مفهوم پردازی شده است.
مبانی نظری پژوهش:
. وبر برای اولین بار از اصطلاح سبک زندگی استفاده کرده و آنرا ابزار مفهومی مهمی در مدل چند بعدی قشربندی اجتماعی قلمداد می کرد . در اینجا وبر ، در تقابل با مدل تعین اقتصادی مارکس ، بر این باور است که جامعه فقط به لحاظ اقتصادی قشربندی نمی شود . بلکه بر اساس منزلت و راه و رسم آشکار شدن منزلت در سبک های زندگی گروههای اجتماعی مختلف نیز قشربندی می شود . از اینرو حوزه فرهنگی جامعه را باید هم به منزله محصول عوامل اقتصادی و هم به عنوان فرایندهایی درک کرد که کنشگران اجتماعی برای متمایز ساختن خویشتن به عنوان کسانی که به گروه منزلتی خاصی تعلق دارند ، در پیش می گیرند
اندکی قبل از وبر، وبلن به مسئله مصرف به عنوان اصلی ترین استراتژی سبک زندگی پرداخته بود. وبلن» بیش از آنکه در پی بررسی منطق سودگرایانه مصرف باشد ، در صدد نشان دادن منطق احترام آمیز - honorific - آن است
سوال اساسی وبلن این است که » مبنای افتخار ، منزلت و جایگاه اجتماعی چیست - « فاضلی ، - 21 : 1382 و پاسخ می دهد: ثروت. » داشتن ثروت ، بزرگی و افتخار را به همراه می آورد که امتیاز های رشک انگیزی هستند -
تاکید بر ثروت، از آنروست که از دید وبلن، اعطای شایستگی و لیاقت به اعضای جامعه، در مدرنیته به فرایندی تک بعدی تبدیل شده است. گرایش مدرنیته، تبدیل هر پدیده کیفی به کمیت است - کلارک، . - 49 :2003 منزلت،افتخار، بزرگی، حرمت نفس و ... پدیده هایی ارزشمندند و هر فردی خواهان دستیابی به آنهاست. اما اینها پدیده هایی اند که دیگران آنها را به فرد اعطا می کنند.
معیار دیگران برای اعطای این پدیده ها به فرد، ثروت است. هر چه ثروت فرد بیشتر باشد، از قدرت بیشتری برخوردار شده و منزلت بیشتری به اواعطا می شود. اما از دید وبلن، صرف داشتن ثروت اعتبار و منزلت را تضمین نمی کند، بلکه ثروت» برای آنکه بیشترین شان و منزلت را برای صاحبش به ارمغان بیاورد، باید به صورتی خود نمایانه یا متظاهرانه به نمایش گذاشته شود اما در جوامع مدرن، وضعیت به گونه ای دیگر است. وبلن نیز به سیاق زیمل بر این باور است که پیچیدگی و گمنامی جامعه مدرن ما را به یک معیار ارزشی واحد و تقلیل گرایانه سوق می دهد