بخشی از مقاله

چکیده

خردی و پراکندگی اراضی مزروعی یکی از مشکلات بنیادی بخش کشاورزی کشور به شمار میرود. برای مقابله با پیامدهای سوء ناشی از این پدیده، یکپارچهسازی اراضی و ایجاد واحدهای بهرهبرداری مناسب فنی _ اقتصادی از اواسط دههی 40 تا کنون همواره مورد توجه بوده است. علیهذا آمار قطعات بهرهبرداری های کشاورزی با زمین حاکی از آن است که در زمینهی یکپارچهسازی اراضی توفیق چندانی حاصل نشده است.

هدف کلی پژوهش حاضر که در زمرهی تحقیقات کاربردی بوده و در شهرستان بهار به صورت پیمایشی انجام یافته است، شناسایی و اولویتبندی عوامل بازدارندهی یکپارچهسازی اراضی به منظور دست یابی به راهکارهای ممکن و مؤثر در جهت رفع آنهاست. جامعهی آماری مشتمل بر کارشناسان دست اندرکار یکپارچهسازی اراضی بوده که به تعداد 34 نفر سرشماری شدهاند.

در جمعآوری دادهها و اطلاعات علاوه بر مشاهده و مصاحبه از پرسشنامهی ساختارمند به عنوان مهمترین ابزار تحقیق استفاده شده است. بر مبنای نتایج حاصل مجموعه عوامل بازدارندهی یکپارچهسازی اراضی مشتمل بر عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، فنی و اجرایی، و ساختاری بوده کهعموماً در ارتباط با یکدیگر هستند. علیهذا عوامل فرهنگی، مهمترین عوامل بازدارندهی یکپارچهسازی اراضی در شهرستان مورد مطالعه میباشد و بعد از آن عوامل فنی و اجرایی، ساختاری، اقتصادی و اجتماعی به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند.

-1 مقدمه

در توصیف ساختار بخش کشاورزی، عنصر زمین که خود در برگیرندهی طیف وسیعی از ویژگیهای سختافزاری و نرمافزاری است، جایگاه بیبدیلی دارد. چرا که انواع فعالیتهای کشاورزی منوط به وجود آن بوده و بسیاری از اقدامات توسعهای در بخش کشاورزی موکول به تطابق ویژگیهای عنصر زمین با شرایط توسعه است.

نتایج حاصل از ارزیابی الگوهای تجربهشده بیانگر این واقعیت است که در همهی الگوهای موفقی که به توسعهی کشاورزی منجر شده-اند، تغییرات در جهت کاهش تعداد بهرهبرداریها و افزایش متوسط مساحت اراضی آنها در اندازههای قابل توجیه از نظر اقتصادی، شکل-گیری نظامهای بهرهبرداری نوین و مناسب با شرایط روز صورت گرفته است

در ایران، سابقهی اجرای طرح یکپارچهسازی اراضی کشاورزی، البته به شکل سنتی آن، به اواسط دههی1340 و اراضی استان مازندران بر می گردد . اما توجه به امر یکپارچهسازی اراضی به صورت یک اقدام جدی را میتوان در تدوین برنامهی پنجسالهی اول پس از انقلاب مشاهده نمود که حرکتی اساسی در جهت بهبود شرایط و ارتقای کیفیت زیربنایی در اراضی کشاورزی بوده است

از آن دوران تا کنون، یکپارچهسازی اراضی همواره به عنوان یکی از راهبردهای مم کن و مؤثر در جهت نوسازی بخش کشاورزی کشور مطرح بوده و هست، با اینحال مسأله ی خرد و پراکنده بودن اراضی و تشدید آن کماکان به عنوان یکی از مهمترین مشکلات بخش کشاورزی کشور به شمار میرود. به طوری که بررسیهای آماری نشان میدهند تعداد طبقات بهرهبرداری زیر 10 هکتاری از 1563000 واحد در سال 1339 به 3016000 واحد در سال 1382 افزایش یافته و در مقابل متوسط اراضی هر واحد در سال های یاد شده ، به ترتیب از 2/9 هکتار به 2/2 هکتار کاهش پیدا کرده است

جدول - 1 - تعداد بهرهبرداری و اراضی کشاورزی زیر 10 هکتار - - 1339-82            

نتیجهی مبرهن آمار فوق این است که علی رغم رویکرد کلی در جهت یکپارچهسازی اراضی و تبدیل واحدهای بهرهبرداری با زمین به قطعات فنی و اقتصادی مناسب تولید، در دهههای گذشته توفیقات چندانی حاصل نگردیده است. تحقیق حاضر در پی آن است که ضمن بررسی و مرور منابع و پیشینهی تحقیق، به شناسایی و اولویتبندی عوامل بازدارندهی یکپارچهسازی اراضی مزروعی در شهرستان بهار استان همدان بپردازد.

گفتنی است مساحت کل اراضی مزروعی این شهرستان 82890 هکتار است که بر اساس آمار سال 1392 حدود 71890 هکتار آن زیر کشت محصولات سالانه و دائمی قرار داشته است. تعداد بهرهبرداران کشاورزی 13542 نفر و تعداد بهرهبرداریهای کشاورزی این شهرستان 11953 واحد میباشد. این ترتیب میانگین مساحت هر واحد بهره برداری حدود 6/9 هکتار برآورد میشود.

با توجه به اینکه در حدود 230 هکتار از اراضی این شهرستان تجهیز و نوسازی صورت گرفته است، این پرسشها مطرح میگردد که عوامل بازدارندهی یکپارچهسازی اراضی کشاورزی چیست؟ ترتیب اولویت آنها چگونه است ؟ و کدامیک به عنوان عوامل کلیدی به شمار میروند؟ یافتن پاسخ مناسب به این پرسشها، هدف این پژوهش را تشکیل میدهند.

تاکنون محققان بسیاری مسألهی یکپارچهسازی اراضی را از جنبههای گوناگون مورد توجه قرار دادهاند. از جمله میتوان به مطالعهی فقیهیراد - - 1374 اشاره نمود که در شهرستان خوی در استان آذربایجانغربی انجام گرفته و بر اساس نتایج آن متغیرهای مستقل میزان سواد، میزان درآمد، میزان زمین، تعداد قطعات زراعی کشاورزان و داشتن ماشینآلات کشاورزی روی متغیرهای وابسته - نظر کشاورزان درباره ی عوامل مؤثر در قطعهقطعه بودن اراضی، شیوهها و روش های آموزشی ترویج و شیوههای یکپارچهسازی اراضی - مؤثر بودهاند. ولی متغیرهای مستقل سن، تنوع کشت و ارتباط کشاورز با مروج روی متغیر وابسته تفاوت معنیداری نشان ندادند.

مسیبی - - 1376 با بررسی مشکلات یکپارچهسازی اراضی کشاورزی گلپایگان بیان داشته است که تفاوت در مرغوبیت زمینها، تفاوت در کاربری و قیمت زمینها، دوری و نزدیکی زمینها به منطقهی مسکونی و جادهی اصلی ، دوری و نزدیکی مزارع به نهر اصلی، تفاوت در حاصلخیزی و نوع بهرهبرداری از زمینها، وجود بعضی شبهات در مورد وقفی یا غصبی بودن بعضی قطعات، عدم توزیع متعادل زمینهای زراعی، عدم آگاهی کشاورزان از مزایای یکپارچهشدن زمینها و چگونگی آن، محدودیت شبکهی آبیاری، زهکشی و تسطیح اراضی، ضعف درآمد زارعین و نداشتن پسانداز و عواملی مانند خوشآب یا برزاب بودن، مسطح یا پلکانی بودن، کوچکی یا بزرگی قطعات، وجود اشجار مثمر و یا درختانی مانند صنوبر وسپیدار و وجود راه مناسب را دلایل عدم رضایت مالکین زمینها به یکپارچهسازی اراضی زراعی است.

تقوایی - - 1376 در مقاله ی خود عوامل موثر در خرد شدن و پراکندگی اراضی زراعی و را در اجرای اصلاحات ارضی، خرید و فروش اراضی زراعی در روستا، آیش گذاری اقلیمی، منابع آب و تقویت زمین، اثر نوع کشت، تنوع محصولات کشاورزی، ویژگیهای طبیعی اراضی زراعی در هر کشتمان، رشد جمعیت، مسایل اجتماعی و نحوهی نگرش به میزان تملک اراضی زراعی دانسته و بالاخره مسأله ی ارث را به عنوان عمدهترین عوامل مؤثر در خرد و پراکنده شدن اراضی زراعی معرفی نموده است.

خادم عباسی - - 1377 در تحقیقی به بررسی نقش ترویج در میزان مشارکت کشاورزان در طرح یکپارچهسازی اراضی پرداخته و بیان میکند که میزان تحصیلات، میزان آگاهی کشاورزان از طرح یکپارچهسازی اراضی ، عضویت و یا همکاری با یکی از تشکلهای روستایی، استفاده از وسایل ارتباط جمعی - رادیو و تلویزیون - ، میزان تبعیت از رهبران محلی، دفعات تماس با مروج، شرکت در کلاسهای آموزشی ترویجی، بازدیدهای نمایشی و نوع مالکیت در مشارکت کشاورزان در طرح یکپارچهسازی اراضی تأثیر معنیداری دارند.

هادیپور - - 1383 افزایش جمعیت را عامل تشدیدکنندهای در خردی و پراکنش اراضی دانسته و هاتفی کرکان - - 1384 با بررسی موانع و راهکارهای مناسب برای یکپارچهسازی اراضی زراعی، نبود اعتماد متقابل میان روستاییان را مهمترین مانع برای تحقق این مهم معرفی میکند.

آهنگرکلایی و همکاران - - 1385 با مطالعهی نگرش کشاورزان به طرح یکپارچهسازی اراضی عوامل مؤثر در تحقق طرح یکپارچهسازی اراضی را در چهار گروه عامل فرهنگی - باورهای سنتی و سطح سواد - ، عامل اجتماعی - مالکیت - ، عامل اقتصادی - کاهش هزینههای تولید و افزایش درآمد کشاورزان پس از اجرای طرح یکپارچهسازی - و عامل فنی و اجرایی - ساخت راهها، کانالها، زهکشها و بهکارگیری ماشین-آلات مناسب در اجرای طرح و نیز تحویل به موقع اراضی یکپارچه شده به کشاورزان - تقسیم و بیان داشته است که عامل فرهنگی، بازدارندهترین عامل در یکپارچهسازی اراضی بوده و عوامل اجتماعی، فنی و اجرایی و زیربنایی به ترتیب در اولویتهای بعدی قرار دارند.

وثوقی و فرجی - - 1385 در نتایج پژوهش خود نشان دادهاند که بین میزان سواد، میزان مالکیت ارضی و نیز میزان اعتماد مالکان به یکدیگر با تمایل آنها به مشارکت در یکپارچهسازی اراضی مزروعی رابطهی معنیداری وجود دارد.

روستا و تیموری - 1388 - در مطالعهای عوامل بازدارندهی اجرای طرح یکپارچهسازی اراضی را در چهار گروه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ساختاری مورد بررسی قرار داده و بیان میدارند که مسایل اجتماعی و فرهنگی از قبیل ترس از به خطر افتادن مالکیت کشاورزان بر اراضی زراعی، بیاعتمادی کشاورزان به همکاران و بالاخص به دولت ، پایین بودن سطح سواد کشاورزان و وجود باورها و اعتقادات سنتی در جوامع روستایی، مهمترین عوامل بازدارندهی یکپارچهسازی اراضی میباشند.

تحقیق کلانتری و همکاران - - 1384 نیز نشان داده است که علاوه بر فرآیندهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، فیزیکی و عملیاتی، میانگین درآمد سالانهی خانوار، سرانهی زمین قابل کشت، تعدد محصول ، بعد خانوار و توان کاری خانوادهی کشاورز از جمله عوامل مؤثر در پراکندگی اراضی کشاورزی میباشند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید