بخشی از مقاله

چكيده

در سال هاي اخير تغيير نگران كننده اي در عادات و رفتار كودكان مشاهده مي شود، طوري كه حضور آن ها در فضاهاي باز و طبيعي كمرنگ شده است و كودكان زمان بيشتري را صرف رسانه هاي تصويري، بازي هاي رايانه اي و تماشاي تلويزيون مي كنند. از آنجا كه امروزه محققان ارتباط كودك با فضاهاي باز را امري ضروري مي دانند؛ بنابراين هدف مقاله حاضر بررسي عوامل مؤثر در طراحي فضاهاي باز مسكوني بر افزايش تعامل كودكان با محيط مي باشد.

تحقيق حاضر بر پاية روش توصيفي- تحليلي و از طريق گردآوري اطلاعات كتابخانه اي به بررسي شاخص هاي محيطي مؤثر بر افزايش تعامل كودكان با محيط پرداخته و اين شاخص ها را در دو دسته مؤلفه هاي كالبدي و غير كالبدي تجزيه و تحليل مي كند. يافته هاي تحقيق بيانگر آن است كه با در نظر گرفتن مؤلفه هاي كالبدي و روانشناختي در فضاهاي باز، تعامل كودكان با محيط زندگي روزمره بهبود مييابد؛ كه در اين ميان مؤلفه هاي روانشناختي مانند احساس امنيت و تعامل اجتماعي نقش پررنگتري دارند. در انتها نتايج تحقيق در قالب راهكارهاي طراحي فضاي باز مسكوني متناسب با شاخص هاي محيطي پيشنهاد گرديده است.

١- مقدمه

دوران كودكي يكي از دورههاي بسيار مهم زندگياست كه معمولاً هم مورد غفلت قرار ميگيرد؛ در حالي كه بسياري از ويژگيهاي رفتاري امروز ما تحت تأثير تجربيات سالهاي اول زندگيمان است و در اين دوران محيط در عمل و يادگيري طي عمل، نقش مهم و محوري دارد. چرا كه كودكان در جريان حضور در فضاي عمومي و همراهي با همسالان خود بسياري از مقتضيات زندگي مثل رفتارهاي اجتماعي را ميآموزند. بسياري از ويژگيهاي عاطفي و رفتاري انسانها در سنين كودكي و نوجواني شكل ميگيرد و اگر در مرحله پذيرش و آمادگي براي تربيت انسان، فرصتها از دست برود چه بسا كمبودها و ضعفها در مراحل بعد جبرانناپذير باشد ]١.[

با توجه به اينكه خانه و محيط مسكوني زمينه يا بستر مناسب رشد طبيعي كودكان را فراهم مي كنند، فضاهاي باز مسكوني بايد پاسخگوي نيازها و فعاليت هاي كودكان با خواسته ها و سبك هاي متنوع زندگي باشند. كودكان براي اولين بار در فضاهاي باز مسكوني فضاي جمعي را تجربه مي كنند و با گروه همسالان و بزرگسالان به تعاملات اجتماعي مي پردازند. با اين پيش فرض، تعاملات اجتماعي در فضاي باز محيط هاي مسكوني، زمينه اي موثر و كارآمد در فراهم آوردن امكان بازي و فعاليت هايي در راستاي رشد و شكلگيري شخصيت كودكان و افزايش توانائي ها و قابليت هاي آن هاست.

در سال هاي اخير تغيير نگران كنندهاي در عادات روزانه كودكان مشاهده مي شود. كودكان در بازي و فعاليت هاي آزاد در فضاهاي باز و فضاهاي عمومي كمتر شركت ميكنند ]١٠[ و اكثر اوقات خود را در خانه، صرف فضاهاي مجازي و بازي هاي رايانه اي مي كنند. اين در حالي است كه نياز كودك به ارتباط با فضاهاي باز و طبيعي امري فطري و غير قابل انكار است.

بنابراين تحقيق حاضر به بررسي عوامل اين مقاله برگرفته از پايان نامه كارشناسي ارشد نگارنده اول به راهنمايي نگارنده دوم در دانشكده معماري و شهرسازي و هنر اسلامي دانشگاه فردوسي مشهد مي باشد. مؤثر در طراحي فضاهاي باز محيط هاي مسكوني جهت ارتقاء تعامل كودك با محيط مي پردازد. در اين راستا ابتدا مباني نظري تعامل كودك با محيط بررسي شده، سپس عوامل مؤثر بر آن شامل عوامل كالبدي و غير كالبدي دسته بندي شده و مورد بررسي قرار مي گيرند و در نهايت راهكارهاي متناسب با آن ها ارائه خواهند شد.

٢- تعامل كودك با محيط

در مورد تأثير متقابل فرد با محيط و نقش عوامل محيطي در تحولات جسمي و رواني كودكان قابل ذكر است كه هسته اصلي همه تئوريهاي رشد، تعامل يا تأثير متقابل است. همه روانشناسان بر اين اعتقادند كه پديدههاي رواني و تغييرات آنها نتيجه تعامل بين ارگانيسم انسان و محيط است. ]٢.[ تعامل محيطي در دوران سني خردسالي و كودكي و نوجواني لازمه رشد و شكوفايي توانايي هاي فيزيكي، شناختي و خلاقانه افراد است و محيط زندگي فرد در اين دوران بر شكلگيري شاكله وجودي و رشد جسمي و روحي تاثير قطعي دارد. ]١١.[

محيط فيزيكي بر جريان رشد حس كودك در مورد خودش نيز اثرگذار است. خاطرات كودكي در مورد مكانها، سبب برانگيخته شدن هيجانات نيرومند – به ويژه احساس خلوت، كنترل و ايمني – ميشوند .[24] نظريهپردازان داراي گرايش روانتحليلگري، محيط را به عنوان يك شئ احتمالي براي عاطفه و دلبستگي تلقي ميكنند. درست همانطور كه والدين خوب ميتوانند مبناي ايمني را براي كودك فراهم كنند تا آزادانه به جستجوي محيط بپردازد، يك موقعيت با ثبات و راحت - مانند يك اتاق خواب يا يك خانه درختي - نيز ميتواند يك مبناي خانگي را فراهم كند كه به كودك امكان ميدهد در محيط اطراف خود با اطمينان پرسه زند .[25]

تفاوت هاي سني در ارزيابي و كاربرد مكان ها در بين كودكان و نوجوانان، متناسب با افزايش سن تغيير مي كند. در يك تحقيق كه بر روي كودكان ٨ تا ١٦ ساله در يك منطقه مسكوني براي آشنايي با رشد اولويت مكاني آنها انجام گرفت، اين نتيجه حاصل شد كه كودكان كم سن و سال تر مكان ها را براساس قابليتها انتخاب ميكنند، در حالي كه كودكان بزرگ تر تمايل داشتند مكان ها را به خاطر ويژگي هاي شناختي خود و يا خصوصيات زيباشناختي انتخاب كنند .[26] در مطالعه اي ديگر با چندين كودك ١٠ تا ١٢ساله مصاحبه شد و اين گونه مشخص شد كه مكان هاي آرام و خلوت براي تفكر، به اندازه برخي از جاذبه ها و قابليت هاي آشكار، براي كودكان اهميت دارد. .[27]

نتايج تحقيقات در نقاط مختلف دنيا نشان ميدهد كه تأثير محيطهاي بيروني روي رشد كودكان در مقايسه با محيطهاي داخلي، نسبت به زماني كه در هر كدام از اين محيطها ميگذرانند خيلي بيشتر است. دادههاي پژوهش روي كودكان ٤ تا ١٢ ساله نشان ميدهد كه در نظر گرفتن محيطهاي بيروني براي رشد كودكان حياتي است و نه تنها روي رشد حركتي اثرگذار است، بلكه تأثير بسيار زيادي بر شكلگيري رشد عاطفي، اجتماعي و اخلاقي آنها دارد .[24]

بنابراين رابطه اي قوي ميان ارتباط كودك با محيط هاي بيروني و رشد و پرورش او وجود دارد و توجه به نيازهاي كودك در طراحي فضاهاي باز مسكوني ضروري مي نمايد. در اين راستا شاخصهاي محيطي فضاهاي باز مسكوني با محقق ساختن پتانسيل ها و قابليت هاي مكان، متناسب با خواست ها و نيازهاي كودك و به واسطه كاربرد روزمره توسط كودك باعث ارتقاي تعامل ميان كودك با مكان مي شود ]١٠.[ در شكل - ١ - عوامل مؤثر بر تعامل كودك با محيط در دو دسته مولفههاي محيط كالبدي و مولفه هاي محيط روانشناختي طبقهبندي شده و سپس مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرند.

٢-١- مؤلفه هاي روانشناختي

يكي از تاثيرگذارترين عوامل بر تعامل كودك با محيط، مؤلفههاي روانشناختي مي باشد كه به دليل وجود انسان به عنوان كاربر فضا اهميت مي يابد. در اينجا شاخص هاي مؤثر بر بعد روانشناختي شامل احساس امنيت و تعامل اجتماعي مورد بررسي قرار مي گيرد.

٢-١-١- احساس امنيت

الف- حريم و قلمروها: انسان نيازمند آرامش، احساس امنيت و محترم شمردن قلمرو خود از جانب ديگران است. قلمرو ابزاري براي گذر از يك فضاي ساده است كه مي توان آن را يك ساز و كار پشتيبان براي نيازهاي اصلي زندگي دانست. ]١٢.[ مرز قلمرو مجموعه هاي مسكوني يكي از عوامل هويتساز است كه مي تواند به صورت كاملا بسته بوده و مجموعه را با محدوده هاي سخت، از بقيه شهر مجزا نمايد.

همچنين مي تواند به نوعي، ارتباط محيطي خود را حفظ نموده و در عين حال حريم و قلمروي مربوطه را حفظ كند. ]١٢.[ تعريف محلي فضا باعث مي شود كه سطوح تحت نظر ساكنان قرار گيرد و اين گونه به نظر بيايد كه در مالكيت آن هاست. تحقق اين امر با تقسيمات فرعي محيط مسكوني به قسمت هاي مختلف امكان پذير است. در اين شرايط، ساكنان مجاور به سادگي با روش خاص خود قادرند كنترل لازم را انجام دهند. فضاهاي تعريف شده و قابل دفاع يك مجموعه مسكوني ممكن است تحت سلسله مراتب مشخص، از خيابان اصلي تا آپارتمان ها امتداد پيدا كند ]٣.[

كودكان اغلب نسبت به قلمرو خود احساس مالكيت پيدا ميكنند. بنابراينمهم است كه مثلاً براي بازي كودكان ساكن در چندين واحد مسكوني، تنها يك محل بازي طراحي و ساخته نشود. اين خطر هميشه وجود دارد كه كودكاني كه در دورترين نقطه از محل بازي زندگي ميكنند، از آن جا رانده شوند. بهتر است كه چندين محل بازي كوچكتر و تا حد امكان متفاوت با يكديگر طراحي شود تا هر محل با هويت ويژه خود، سبب ايجاد تنوع در محيط شود. ]٤.[ در اين صورت كودكان به خصوص كودكان كوچكتر با امنيت و آسودگي خاطر بيشتري به فعاليت و بازي ميپردازند.

ب- نظارت و كنترل: امنيت كودكان مي تواند از طريق نظارت مستقيم والدين و تسلط آنها بر كودكان از فضاي داخل خانه به محوطة مشاع يا مياني واحدها حاصل شود ]١٣.[ همچنين بهتر است جهت تأمين امنيت فضاهاي بازي كودكان، موقعيت قرارگيري آن ها در مركز سايت و يا قسمت هايي با اشرافيت مناسب و كافي والدين واقع شود ]١٤.[ فضاهاي نزديك ورودي خانهها مهمترين مكانهاي بازي كودكان هستند. نقطه شروع بازي، حتي براي بچههاي بزرگتر نيز همين مكانهاستو معمولاً همين جاست كه بازيها نيز تمام ميشوند.

در اين جا كودكان دوستان خود را ملاقات ميكنند و همچنين امكان نظارت بزرگسالان بر كودكان كوچكتر راحتتر است. بنابراين بهتر است نزديكترين نواحي به وروديها، چنان شكل داده شوند تا هر دوي كودكان و بزرگسالان بتوانند احساس امنيت كنند. اما درست در همين جا، در جلو و يا در كنار وروديهاست كه اتومبيلها توقف مي كنند. بنابراين بايد محدوده حركت اتومبيلها و وسايل نقليه، با در نظر داشتن اين مسئله طراحي شود. ]٤.[

ج- تعديل ازدحام: شرايط پر ازدحام كنترل افراد بر محيط و در نتيجه امنيت را كاهش داده و موجب اضطراب و استرس مي شود .[21] حفاظت محيط هاي مسكوني در مقابل ازدحام و شلوغي از طريق تنظيم تراكم جمعيت و توده ساختماني، رعايت سلسله مراتب مناسب از عرصه هاي عمومي به خصوصي و ايجاد قلمروهاي مناسب صورت مي گيرد.

٢-١- ٢- تعامل اجتماعي

الف- خلوت و تعامل اجتماعي: در طراحي مسكن، خلوت و تعامل اجتماعي دو مفهوم متقابل هستند، تاكيد بيش از اندازه بر خلوت مي تواند موجب انزوا، و تعامل خارج از كنترل مي تواند موجب از دست رفتن خلوت زندگي خصوصي شود. افزايش تراكم، خلوت و تعامل اجتماعي بين ساكنين يك مجموعه و مجموعه هاي اطراف را دچار مشكل مي كند.

در مقياس مجموعه ها، روش به وجود آوردن كنترل بر خلوت زندگي فراهم آوردن سلسله مراتبي تعريف شده از فضاهاي عمومي، نيمه خصوصي و خصوصي است كه مانع ايجاد مزاحمت از سوي غير ساكنين باشد و فضاهاي واسطه مابين واحدهاي مسكوني و فضاهاي مشترك دسترسي را تامين كند. هر چه امكان كنترل بيشتر براي ايجاد قلمرو خصوصي به ساكنين داده شود احتمال دست يافتن به خلوتي بهينه بيشتر مي شود. ]١٥.[

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید