بخشی از مقاله
چکیده
جنگلهای شمال کشور با ویژگیهای ممتاز زیستمحیطی، در بعد ملی تنها گستره جنگل صنعتی و تجاری باقابلیت چوبدهی در کشور است که در برنامهریزی کلان کشور بهعنوان قطب تولید چوب در نظر گرفته شده است. بدون شک بهرهبرداری بهعنوان مهمترین حلقه فعالیت در علم جنگلداری، در اقتصاد ملی و آینده جنگل ازنظر استمرار تولید و تأمین مواد اولیه صنایع چوبی کشور نقش اساسی دارد.
برداشت اصولی درختان قابل بهرهبرداری که مساوی است با پرورش جنگل و بهعنوان سرمایه ملی با توجه به برنامهریزی زمانی و مکانی برداشت و چگونگی استقرار تجدید حیات با قطع درختان نشانهگذاری شده صورت میپذیرد، همراه با ضایعات چوبی در مراحل مختلف بهرهبرداری است که به حداقل رساندن آن از اصول بهرهبرداری صحیح است.
این ضایعات هم در بخش جنگل اتفاق میافتد و هم پس از ورود چوب آلات به یارد کارخانجات و صنعت. در شرایط کنونی که موضوع توقف برداشت چوب از جنگل جنبه قانونی و اجرایی به خود گرفته بررسی تنگناها و گلوگاههایی که درگذشته منجر به ایجاد ضایعات و یا افزایش ضایعات میگردید، از اهمیت شایانی برخوردار است و توجه به آنها در دستورالعملهایی که برای ادامه فعالیتهای برداشت از جنگل پس از طی مدت طرح تنفس جنگل به رشته تحریر درخواهد آمد، میتواندکاملاً مفید باشد.
بر همین اساس مطالعه حاضر بر اساس سوابق پروندههای مربوط به پروانه قطعهای سهمیه سالیانه در مدت 9 سال از دوره 1386-87 لغایت 1394-95 در جنگلهای تحت پوشش شرکت چوب و کاغذ مازندران در منطقه اداره کل منابع طبیعی ساری، به بررسی و نقد دستورالعملهای بهرهبرداری در بخش جنگل میپردازد که میتواند باعث ایجاد و بالا رفتن حجم ضایعات در چوب بهعنوان ماده اولیه موردنیاز صنایع چوبی کشور شود.
ازجمله این دستورالعملها الزام قطع کلیه درختان نشانهگذاری شده در یک بازه زمانی کوتاه و مشخص در محدوده فصل زمستان - آنهمعمدتاً در نیمه دوم فصل زمستان - و الزام به انتقال محمولات از جنگل به مراکز مصرف پس از انجام مراحل تجدید حجم و استحصال میباشد.
نتایج این مطالعه نشان داد انجام حجم وسیعی از عملیات تجدید حجم، ماندگاری میانگین 100 روز، عملیات استحصال میانگین ماندگاری 38 روز و بارگیری و حمل به مراکز مصرف 18 روز از مجموع میانگین156روز ماندگاری چوب در جنگل را به خود اختصاص دادهاند. بنابراین تسهیل در انجام مراحل تجدیدحجم و استحصال همچون انجام آن توسط کارشناسان مجری طرح و یا تعیین ضریب سیلو تجدیدحجم و اعمال آن در جنگلهایی که حداقل 2 دوره از بهر برداری آنها گذشته باشد، میتواند از افت کیفی فرآوردهها و حجم ضایعات چوبی بکاهد.
مقدمه
آغاز بهرهبرداری مدون و علمی از جنگلهای شمال را میتوان سال 1339که نخستین طرح جنگلداری برای جنگلهای شمال تهیه شد، دانست که این روند در سال 1341 با ملی شدن جنگلها و مراتع قوت بیشتری پیدا کرد. بههرحال، مقصود از رعایت اصول علمی و فنی در بهرهبرداری از جنگل آن است که بیشترین بهره در یک عملیات مورد نظر از جنگل اخذ شود و کارشناسان تأکید میکنند بهرهبرداری جنگل بهصورت علمی و صنعتی نیازمند برنامهریزی مدون درزمانی طولانی است
بی توجهی به اصول فنی در بهرهبرداری جنگل باعث افزایش خسارات به جنگل و عرصههای جنگلی بهویژه در بخشهای قطع و تبدیل و خروج فرآوردههای چوبی میشود
از طرفی کمبود منابع چوبی از یکسو و تقاضاهای رو به افزایش محصولات صنایع چوب و کاغذ از سویی دیگر نیازمند استفاده بهینه از منابع موجود جنگلی و کاهش ضایعات و خسارات مقطوعات جنگلی میباشد - تهرانی، . - 1382 یکی از عوامل اصلی ایجاد ضایعات و افت کیفی مقطوعات در جنگل را میتوان محدودیت زمانی برای قطع درخت دانست که بصور مختلف و به شرح ذیل بروز می نماید:
-1کمبود کارگران اره موتورچی ماهر و آموزش دیده، به همراه محدودیت زمانی انجام کار در یک بازه مشخص، باعث انجام عملیات قطع و تبدیل در یک زمان اندک شده و ناچارا سرعت، جایگزین اصول صحیح قطع درختان شده و عدم رعایت مسائل فنی باعث افزایش میزان ضایعات خواهد شد، طوری که درنهایت چوب ناسالم تحویل مراکز مصرف میشود و محصولات نامرغوب از آنها به عمل میآید.
-2 قطع کلیه درختان نشانه گذاری شده در فصل زمستان در حالی باعث انباشت حجم زیادی از مقطوعات جنگلی می شود که خروج آنها از جنگل بهتدریج و بر اساس امکانات موجود و بازار مصرف صورت خواهد گرفت. بهمین دلیل شاهد بالا بودن متوسط زمان ماندگاری چوب آلات در جنگل تا 5 ماه می باشیم.
-3 رعایت قوانین و دستورالعملهایی مانند تجدید حجم و استحصال، که پیش شرط خروج مقطوعات از جنگل می باشند، باعث طولانی شدن فاصله زمانی قطع تا خروج شده و در نتیجه باعث کاهش کیفیت، حمله آفات و امراض و افزایش ضایعات چوبی خواهند شد.
-4 بعضا بروز مسائل پیش بینی نشده مانند مسائل اقتصادی اجتماعی، حقوقی، مالی و ... بعد از قطع درختان منجر به توقف کامل اجرای طرح جنگلداری یا توقف عملیات بهره برداری شده و تا زمان رفع مشکل، درختان قطع شده در عرصه های جنگلی باقی می مانند که این زمکان ممکن است چند ماه تا چند سال بطول بیانجامد.
-5 یکی دیگر از دلایل در نظر گرفتن فصل قطع در اواخر زمستان این است که زمین پوشیده از برف بوده و احتمال آسیب به درختان مقطوعه خصوصا درختان سیلندریک و با ارزش کمتر میشود. در حالیکه امروزه با تغییر شرایط آب و هوایی و گرم شدن کره زمین، بهجز در ارتفاعات بسیار بالا، بارش برف کمتر شده و شباهتی به گذشته ندارد از اینرو نه تنها بارش برف به مثابه سالهای گذشته نیست بلکه از طرف دیگر با توجه به تغییر شیوه جنگلشناسی، درختان نشانه گذاری شده نیز به کیفیت درختان گذشته نمی باشند.
-6 ماندگاری چوب در جنگل باعث از دست دادن رطوبت و خشک شدن آن در شرایط طبیعی و کنترل نشده می شود که این موضوع برای برخی از صنایع مصرف کننده همچون کاغذ سازی ، مناسب نمی باشد.
-7 تجدید حجم درختان مقطوعه و تفکیک حجم صنعتی از هیزمی بهمنظور دریافت عوارض و بهره مالکانه دولت است این عملیات نیازمند به صدور حکم مأموریت و تنظیم سیاهه تجدید حجم بوده و گاها به دلیل محدودیتهای زمانی در اخذ مأموریت ماهیانه کارشناسان ناظر طرح، ارسال سیاهه مذکور علیرغم انجام عملیات صحرایی و تنظیم صورت مجالس مربوطه به ماه یا ماههای بعد که امکان اخذ مأموریت ماهانه فراهم باشد، موکول خواهد شد که این مهم از مصادیق بارز اتلاف زمان میباشد هرچند که رسیدگی به مستندات در مراجع بالاتر همانند اداره کل منطقه مورد عمل و دفتر ستادی چالوس برای تجدید حجم 3P را نیز میبایست به آن اضافه کرد، بنابراین انجام عملیات تجدید حجم به تدریج انجام میشود و چنانچه قطع درخت نیز به تدریج و در طول سال متناسب با توان و تعداد ناظرین طرح انجام شودموجب کاهش ماندگاری چوب در جنگل خواهد شد.
شرکت چوب و کاغذ مازندران بعنوان یکی از مجریان طرح های جنگلداری در شمال کشور جهت تولید کالای استراتژیک کاغذ در منطقه ساری تأسیس و راهاندازی شد و مدیریت اجرای طرح جنگلداری در قالب 69 سری جنگلی را از سال 1374 بر عهده دارد، همانند سایر مجریان طرح های جنگلداری با مشکلاتی در زمینه خروج به موقع محمولات چوبی مواجه بوده که هر چند ظاهراً تلاش نموده با خرید ماشینآلات جدید و مدرن و جذب نیروی کارشناسی به همراه برگزاری دورههای آموزشی متعدد آن بخش از کاستیهایی که در حد اختیارات خود بوده را در جهت کاهش تأخیر در تأمین مواد اولیه بکاهد لیکن در این راستا با موانعی خارج از اختیارات مجریان طرح های جنگلداری مواجه می باشد
از جمله این موانع، دستورالعملهای بهرهبرداری از قبیل الزام در قطع کلیه درختان در فصل زمستان، عملیات تجدید حجم و استحصال است