بخشی از مقاله

چکیده

این نوشتار به عوامل محیطی تأثیرگذار در ارتقا تعاملات اجتماعی، در محوطه های دانشگاهی، که منجر به افزایش کیفیت یادگیری می باشد، می پردازد. ضرورت این امر از آنجا ناشی می شود که در محوطه های دانشگاهی ما فضای کنش متقابل و تعامل اجتماعی کم رنگ است و این در حالی است که در سازمان های آموزشی، تعاملات اجتماعی نقش محوری را در تاثیرگذاری بر یادگیری و عملکرد دانشجویان دارد. لذا محوطه های دانشگاهی به عنوان محیط های اجتماعی بایستی در جهت برقراری رابطه بیشتر بین دانشجویان و اساتید و اجتماعات دیگر، مشخصات یک فضای ایده آل جمعی را داشته باشند.

جهت استخراج عوامل محیطی تأثیر گذار بر ارتقا تعاملات اجتماعی، با بررسی تئوری های مربوط به محوطه های دانشگاهی و مقایسه تشابهات محوطه های دانشگاهی و فضاهای شهری، از ایده دانشگاه همچون یک شهر استفاده شده است. علت این تشابهات نزدیکی ویژگی های عملکردی و در پی آن برخی خصوصیات شکلی بوده که در سیر تحول محوطه های دانشگاهی قابل مشاهده است. سپس از عوامل محیطی تأثیر گذار بر ارتقا تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری با لحاظ نمودن مشخصات خاص فضاهای دانشگاهی بهره گرفته شده است.

واژههای کلیدی:عوامل محیطی، تعاملات اجتماعی، کیفیت یادگیریی، محوطه های دانشگاهی، طراحی شهری.

-1 مقدمه

در سالهای اخیر، به تبع افزایش رو به رشد دانشجویان، هدف اصلی از ایجاد فضاهای دانشگاهی، پاسخگویی به نیازهای کمی دانشجویان بوده است و اهمیت محوطه های دانشگاهی نادیده گرفته شده است.رسالت طراحی سایت و بناهای دانشگاه، کمک به تقویت روحیه یادگیری و تحقیق می باشد. لذا محوطه دانشگاه بایستی یک کلاس باز فعال و زنده باشند.[1] محوطه های دانشگاهی باید به گونه ای طراحی، ساخته و مدیریت شوند که در جهت هدف اصلی از ایجاد دانشگاه یعنی آموزش قرار گیرند .[2] دانشگاه، به عنوان نهاد اجتماعی متشکل از محققانی که به صورت گروهی پیگیر علم و دانش می باشند، برای پویایی و سرزندگی خود نیازمند توجه به "مراودات اجتماعی" است .[1]

باوجود اهمیت تعامل در محیط های دانشگاهی و نقش محوری ارتباطات در اجتماعات علمی، برخی مطالعات جامعه شناختی، معضل ضعف ساختار ارتباطی و تعاملاتی را به مثابه مشکل اساسی نهاد علم در ایران، مطرح کرده× اند و آن را ناشی از فقر فضای ارتباطی در این محیط های علمی می دانند . در محیط های دانشگاهی ما فضای کنش متقابل و تعامل کم رنگ است و این در حالی است که در سازمان های آموزشی، تعامل نقش محوری را در تأثیرگذاری بر یادگیری و عملکرد دانشجویان دارد .[3]در خصوص فضا و ارتباط آن با رفتار انسان تحقیقات بسیاری انجام گرفته که در مجموع بر اهمیت تاثیر کیفیت فضا بر رفتار انسان تاکید شده است.[4]

بنابراین توجه به محیط کالبدی به عنوان محمل انسان های همجوار در جهت نزدیک کردن آنها به یکدیگر اهمیت بیشتری می یابد.آگاهی از قابلیت های بالقوه محیط کالبدی و چگونگی تعامل انسان با آن قابلیت ها ما را به شناخت فرایند آفرینش و طراحی فضاها برای برقراری تعاملات اجتماعی هدایت می نماید .[5]از این رو تحقیق حاضر تلاشی است برای دستیابی به عوامل محیطی تأثیرگذار بر ارتقا تعاملات اجتماعی در محوطه های دانشگاهی تا علاوه بر افزایش انگیزش یادگیری، تاثیرات سازنده ای نیز در جهت گیری های علمی و اجتماعی دانشجویان داشته باشد.

-2 روش تحقیق

روش تحقیق مقاله حاضر بصورت توصیفی- تحلیلی است که در دو مرحله انجام می گیرد. ابتدا جهت دستیابی به عوامل محیطی تأثیر گذار بر ارتقا تعاملات اجتماعی، با بررسی تئوری های مربوط به محوطه های دانشگاهی و مقایسه تشابهات محوطه های دانشگاهی، فضاهای شهری و شهر، از ایده دانشگاه همچون یک شهر استفاده شده است و سپس عوامل محیطی تأثیر گذار بر ارتقا تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری استخراج می گردد و به موازات آن با لحاظ نمودن مشخصات خاص محوطه های دانشگاهی به تحلیل آنها پرداخته می شود. ×

-3 اهداف و اصول طراحی محوطه های دانشگاهی

-3-1 سابقه تاریخی توجه به محوطه های دانشگاهی

سابقه سایت های دانشگاهی به شکل امروزین آن به دوران پس از جنگ جهانی دوم و خصوصا در امریکا باز می گردد که مشکلات دوران پس از جنگ در کنار تاثیر معماری مدرن زمان بر این فضاها مشهود بود. از اولین تاثیرات ، ساخت سایت های وسیع و ساختمان های جدا از هم درون این سایت هاست. از دستاورد های دیگر این دوران، توجه به قابلیت توسعه پذیری سایت در برنامه ریزی های دراز مدت است. در این دوران جوزف هادنات - Joseph Hudnut - نظریه " رشد ارگانیک و هدایت شده " را برای سایت های دانشگاهی مطرح نموده و انعطاف پذیری ، آزادی و استقلال بناها را از اصول مهم این تفکر معرفی نمود .>1@

اما در دهه های 50 و 60 به سبب کمبود فضاهای آموزشی ، گرایش هایی به ساخت در زمین های سبز و کم تراکم اطراف شهر که بعضا متاثر از ایده "باغ شهر" هاوارد بود نیز شکل گرفتند . توماس چرچ با مطرح کردن آموزه "فضای محیط اطراف مهم تر از ساختمان هاست" و " معمار باید محیط را کامل تر کند"، از جمله معمارانی بود که مبلغ این ایده در طراحی فضاهای دانشگاهی شد. مور و ترن بال نیز با این اعتقاد که "دانشگاه یک محله است" مفهوم طرح درهم فشرده ، مثل فضای یک دهکده ، را مبنای کار خود قرار دادند. اما ایده شهرسازانه "باغ شهر" هاوارد که در زمینه فضاهای دانشگاهی نیز مورد بهره برداری قرار گرفت ، در پی خود به اولین ایده های"دانشگاه همچون یک شهر" انجامید و نظریه "دهکده آموزشی" جفرسون را دوباره زنده کرد .>6@

در دهه 70، با ورود اتومبیل و نیاز به مسیرهای دسترسی سواره ، شباهت سایت های دانشگاهی و "شهر" افزایش یافت. در این دوره، فضای دانشگاهی به پیروی از فضای شهری دارای ویژگی هایی نظیر مسیرهای حرکت سواره و پیاده و انعطاف پذیر بود که می بایست به ضرورت هایی چون: توسعه، عملکرد گرایی و پیچیدگی، تراکم فضای دانشگاهی و ... پاسخ مناسب بدهد. در پی این تشابهات روز افزون و همچنین تئوری های "دانشگاه باز"، یعنی دانشگاه در دسترس تمام افراد جامعه که برای آموزش همگانی، در اختیار گذاشتن خدمات برای افراد جامعه و ... برنامه ریزی شده بود، ایده "دانشگاه همچون یک شهر" و "دانشگاه آزاد" به نوعی دستاورد جوامع دموکراتیک امروزی نیز می باشد. چرا که دانشگاه علاوه بر ملاحظات عملکردی ، برای پویایی و سر زندگی خود نیازمند توجه به "مراودات اجتماعی" است که ریشه در ساز و کار دموکراسی دارد. توسعه این مراودات اجتماعی باید بتواند دانشجو را برای حضور فعال و پر نشاط در جامعه پرورش دهد .>1@

-3-2 خصوصیات عمومی محوطه های دانشگاهی

یک مجموعه دانشگاهی معمولا از اجتماعی از دانشگاهیان شامل اساتید و دانشجویان که در صدد توسعه و گسترش دانش هستند تشکیل می شود. لذا از اصلی ترین اهداف و رسالت دانشگاه توسعه آرمان های بلند علمی از طریق آموزش وپرورش می باشد. چنین فضا هایی بایستی واجد خصوصیات مکانی نظیر محصوریت ، تعریف لبه ، مرکز ، نشانه و مناظری خاطره انگیز باشند. همچنین دارای عناصر هویت بخش و نمادهایی در جهت بالا بردن میزان تناسب و تداعی آن به عنوان یک مرکز تحصیلات عالی بوده و از نشانه های تاریخی برای ایجاد تعادل میان خلق فضایی انتزاعی در یادگیری و هویت ملی بهره برده باشد.>1@

محوطه های دانشگاهی، محیط های اجتماعی هستند و نزدیکی بیشتر شهر و دانشگاه، به پررنگ شدن این نقش می انجامد. لذا فضای دانشگاه بایستی در جهت برقراری رابطه بیشتر بین دانشجویان و اساتید و اجتماعات دیگر، مشخصات یک فضای ایدآل جمعی را در بر داشته باشد. باید فضاهایی جهت زندگی جمعی، فراغت، تفریح و انبساط خاطر داشته و این فضاها بایستی دعوت کنندگی لازم را داشته باشند. این خصوصیات در کنار خصوصیات دیگر مکانی دانشگاه برای خلق فضای ایدهآل دانشگاهی اهمیت می یابد .>7@

-4 تعاملات اجتماعی

بر اساس مدلهایی که برای تعریف نیازهای انسانی مطرح شده اند، از جمله مقیاس احساسات اصلی در رقابت - الکساندر لیتون Alexander - - Leighton، - 1959 و سلسله مراتب نیازهای انسانی - آبراهام مازلو - Abraham Maslow - ، - 1943 -1954، با هم بودن و تعاملات اجتماعی، یکی از موارد مهم و ضروری می باشد .[8] تعامل اجتماعی به معنای ایجاد رابطه بین دو نفر یا بیشتر است که منجر به واکنشی میان آنها شود و این نوع واکنش برای هر دو طرف شناخته شده است. بنابراین روابط بدون معنا در زمره این تعریف قرار نمی گیرند .[9] البته تعاریف دیگری نیز برای تعاملات اجتماعی وجود دارد به عنوان نمونه، تعامل اجتماعی و برقراری ارتباط، می تواند یک موضوع فیزیکی، یک نگاه، یک مکالمه و ارتباط بین افراد باشد که خود مستلزم تعریف رویدادها و فعالیت های متناسب و در نتیجه نقش پذیری مردم در فضا و عضویت آنها در گروه ها و شبکه های اجتماعی است]ًٌ.[ در این روابط حداقل دو نفر یا بیشتر مشارکت دارند و شکل گیری آن وابسته به انگیزش اجتماعی و پاسخ آن است. انگیزش ها به عنوان عوامل هدایتگر رفتار انسان، از یک طرف به باورها، نگرش ها، ترجیحات و دیگر جنبه های شخصیتی ویژه افراد، وابسته هستند و از طرف دیگرتحت تأثیر محیط کالبدی اند که فرد در آن حضور می یابد ×.[8]

-4-1 تعاملات اجتماعی و فرایند اجتماع پذیری

مسئله اجتماع پذیری در فضای معماری، در ارتباط با ایجاد روابط اجتماعی مطلوب و افزایش فرصت های تعامل اجتماعی در ارتباطات فردی و فرافردی - گروهی - مطرح می شود11] و .[12 هال Hall”، ٌٍَُ - ×به منظور مطالعه تعاملات جمعی در فضا مفاهیمی همچون اجتماع پذیری را مورد مطالعه قرار داده است. وی عقیده دارد مطالعه هر فضای فعالیت بسته به بستر هنجاری و رویدادهای جاری رفتاری در فضا برخوردی خاص را می طلبد. در مطالعه وی محیط به دسته محیط های اجتماع پذیر و محیط های اجتماع گریز دسته بندی شده اند. محیط های اجتماع پذیر موجب تشویق و ترغیب تعاملات جمعی می گردند و محیط های اجتماع گریز تعاملات جمعی را کم می نمایند .[5] درسازماندهی فضایی اجتماع پذیر، امکان تماس چهره به چهره وجود دارد و فاصله فضاهای تعامل و ارتباطی یا نشستن، در حد فاصله های اجتماعی- مشورتی نظریه همجواری هال است.

سازماندهی اجتماع گریز موجب خودداری از تعامل اجتماعی می شود. نیمکت های پشت به پشت مثالی از سازماندهی اجتماع گریز هستند. نباید این گونه فرض کرد که روابط چهره به چهره در مکانهای اجتماع پذیر، حضور مردم را تقلیل می دهد. برای بروز چنین رفتارهایی باید تمایل قبلی نیز وجود داشته باشد. قرارگاه ها و مکان های رفتاری باید در حد فضاهای مورد قبول مردم قرار گیرد 12]، 13 و .[14اهمیت اجتماع پذیری فضا به حدی است که بسیاری از نظریه پردازان بر تأثیر این کیفیت بر دلبستگی به مکان زندگی تأکید ورزیده اند. بر طبق این نظریات دلبستگی به مکان نه تنها توسط وجوه فیزیکی در یک مکانتقویت می شود بلکه کیفیت تعاملات اجتماعی در مکان نیز بر دلبستگی به مکان مؤثر می باشند .[5]

-4-2 اجتماع پذیری در فضاهای عمومی

فرایند اجتماع پذیری با برقراری تعامل و ارتباطات اجتماعی بین بهره برداران هر فضای عمومی و مشترک معماری قابل حصول است و قابلیت شرکت موثر در تعامل با دیگران، چه در زندگی خصوصی و چه در زندگی عمومی وحرفه ای انسانها، از اهمیت حیاتی برخوردار است، بنابراین فضاهای عمومی معماری به عنوان بستری در جهت بهبود ارتباطات و رشد تعاملات اجتماعی افراد می بایست از نظر اجتماع پذیری مورد ملاحظه قرار گیرند.[12]فضاهای عمومی فضاهایی هستند که افراد و گروههای مختلف اجتماعی در آن سهیماند، این فضاها محل تبادل افکار و اطلاعات و مکانی برای شکلگیری شبکههای اجتماعی هستند.

چنین فضاهایی بیش از آنکه تنها یک فضا باشند، یک تجربهاند که نتیجه چنین تعامل و تجاربی در میان افراد و گروههای مختلف،×دریافت حس هویت جمعی، احترام به خود - عزت نفس - ، ارتقاء مهارتهای جمعی و مشارکت اجتماعی خواهد بود .[10] اما آنچه بیش از همه در حضور و تعامل اجتماعی افراد در فضاهای عمومی نقش دارد، پیشبینی و خلق رویدادهای اجتماعی است که در عین ایجاد فرصتهای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی می تواند زمینهساز ارتقاء حس تعلق به مکان نیز باشد .[15] به تعبیر تونی کاسیدی - Cassidy, - 1997 ، در فضاهای عمومی اگر افراد همگون باشند احتمال ارتباط متقابل بیشتر می شود و ناهمگونی، احتمال عدم ارتباط را افزایش می دهد .[11]بنابراین محوطه های دانشگاهی به عنوان یک فضای عمومی می تواند با ایجاد فرصت های لازم در این رابطه زمینه ساز فعالیت های مشترک و در نتیجه حس همبستگی اجتماعی در میان کاربران خود گردد.

-4-3 تعاملات اجتماعی و کیفیت یادگیری

تعامل فرایندی اجتماعی و هدف دار است که بالقوه می تواند منجر به تفاهم و یا تعارض شود؛ به عبارت دیگر، ریشه هر نوع تفاهم و تعارضی را می توان در کمیت و کیفیت تعاملات و ارتباطات انسانی جست و جو کرد. به نظر می رسد بر اساس تجربیات و دانش موجود، کیفیت رابطه تعاملی دانشجویان با محیط دانشگاهی دست کم می تواند از طریق ایجاد اعتماد به نفس و افزایش انگیزش بر یادگیری و عملکرد دوران دانشجویی و حتی جهت گیری های علمی و اجتماعی دانشجویان پس از فراغت از تحصیل تاثیرات سازنده ای داشته باشد. در محیط های دانشگاهی ما فضای کنش متقابل و تعامل کم رنگ است و این در حالی است که در سازمان های آموزشی، تعامل نقش محوری را در تأثیرگذاری بر یادگیری و عملکرد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید