بخشی از مقاله
چکیده
انتظام زندگی شهری انسان برپایه اصول مطلوب ومعقول استواراست ،که تعهدات به این اصول ورعایت آن موجب انتظام زندگی می گردد .در وضعیت فعلی لزوم پرداختن به مساله تعهد اجتماعی زنان بیشتر ازگذشته احساس میشود،زیرا از یک سو جوامع امروزی دچار مسائلی از قبیل ،عدم احساس مسولیت پذیری،اختلال روابط اجتماعی،افزایش بی اعتمادی اجتماعی،عدم احساس امنیت شده اند و از سوی دیگر وجود هنجار ها و ارزشهای متضاددر اجتماع است.
هدف این مقاله آگاهی بخشی وکشف عوامل موثربر تعهد اجتماعی زنان و تقویت تعهدات اجتماعی است ،که ازطریق بررسی روند زندگی شهری ومقایسه نقش زنان وتعهداتشان در زندگی سنتی ومدرن و با تکیه بر نظرات پارسنز وبارت و هرسی از طریق روش تاریخی - مقایسه ای وفن اسنادی وتحلیل محتوای متون بدست آمده است و تاثیرات آن درزندگی شهری مورد بررسی قرارگرفته است .
مطالعات اسنادی نشان داده که امروزه بدلیل فردگرایی وسردی روابط میزان تعهد اجتماعی زنان درزندگی شهری کاهش یافته که درنتیجه آن عدم برآورده شدن برخی نیازها ، عدم انسجام وایجاد آسیب های اجتماعی است .همچنین عواملی که موجب تعهد می شوند آ گاه نمودن زنان از نقش های خوددرزندگی شهری ، سازمان یافتگی جامعه درجهت مشارکت زنان ،انتخاب ها وگزینش های آزادانه، تربیت کردن دختران متعادل وسالم ،مسئولیت دادن به زنان ،فراهم نمودن امکانات وفرصت های برابر با مردان، ایجاد احساس تعهد درزنان است. البته بهنجارسازی افراطی زندگی شهری بوسیله تعهدات زنان می تواند موجب از هنجار درآمدن زندگی آنان شود.
مقدمه :
انسان موجودی اجتماعی است که بوجودآمدنش به منزله ایجادوانتظار تعهد درروابط با دیگران وزندگی اجتماعی1 است. طبیعت هرگز نمی تواند انتخاب اخلاقی2 را القاء کند ، این انتخاب به فرد وتحت الزام هایی به نام تعهد3 صورت می گیرد. خانواده نیزمحفلی است که اگر همه اعضاء موظف به وظایف خود ومتعهد بررعایت حقوق دیگران باشند، به تجلیگاه اراده حق ، مظهریگانگی وتوحید عملی تبدیل خواهد شد.
برای زنان ازدواج کردن قبول تعهد است ،بوجود آوردن کودک ،قبول تعهد است ؛ اگر مادر بعدا شانه از زیربار خالی کند،نسبت به وجود انسانی ، نسبت به آزادی مرتکب خطا می شود، اما هیچ کس نمی تواند آن را به زور به او بقبولاند. زن دراین محیط است که می تواند زمینه تعالی خود،تربیت فرزندان ونسل های توحیدی رافراهم آورد.ظریف ترین ودشوارترین اقدام ها ، یعنی تربیت فردی بشر به زن واگذار شده است . البته رعایت این تعهد خود موضوع دیگری است.
درگذشته رسم چنین بود که زن در منزل به خانه داری وشوهرداری می پرداخت ،امابا پیشرفت تمدن4 از سال 1970 نقش زنان درنیروی کار افزایش یافته وتقریبا درهمه جا زنان بیشتر در خارج از خانه کار می کنند. کار وهویت شغلی درزندگی زنان نقش اصلی پیدا نمود، ولی برخی زنان به لحاظ تعهدات خانگی که دورنمای شغلی ندارد ،دست از کار می کشند .
مجمع عمومی سازمان ملل 1975 را سال جهانی زن وفاصله ی سال های 85-1976 را دهه ی » زنان : برابری ، توسعه وصلح « نامید.پس از آن نیز طی قطعنامه ای برنامه کنفرانس جهانی زن - کپنهاک - 1980را که بررسی وضعیت اشتغال وبهداشت وآموزش زنان بود را مورد تاکید قرارداد ودرسال 1985 کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان راتدارک دید که کشورهای عضو جامعه ی ملل نرم نرمک به آن می پیوندند.امروز هم که شاهد گنجاندن رشته مطالعات زنان دردروس دانشگاهی هستیم.
درایران ،گزارش مرکز آمار درباره وضعیت نیروی کار در بهار1394 حاکی از آن است که حضور پررنگ زنان دربخش خدمات نشان از ادامه نقش های سنتی زنان یعنی آموزش ،پرستاری ،فروشندگی در جامعه داردوعلی رغم درصد بالای فارغ التحصیلان زن دانشگاه ها به کارگیری آنان درسایربخشها خصوصا صنعت چندان زیاد نیست.
منتسکیو حق داشت که می گفت بهتر است اداره کشوری را به زنان بسپارند ولی اداره خانواده ای را به آنها واگذار نکنند ؛زیرا زن وقتی موقعیت وفرصت به او داده شود ،به اندازه مرد، عاقل وکاری است.زنی که غنی ترین زندگی شخصی را داشته باشد ، بیشترین ها را به همسر ، فرزند وجامعه خواهد داد وکمترین را مطالبه خواهد کرد.البته اینجا غنی ترین تنها از بعد سرمایه مادی نیست ،بلکه به نظر نگارنده انواع سرمایه بوردیو را دربرمی گیرد.
زنان ومردان هدف های اجتماعی متفاوتی را دنبال می کنند .دختران برای دنیایی تربیت می شوند که ازدواج وبچه داری وخانه داری را هدف اصلی می داند. -
زنان بیشتر از مردان با فرصت های نابرابر روبرو می شوند وازامکانات محدودتر ی برخوردارند،زنان درگیر الزام های قلمرو خصوصی 1وقلمرو عمومی2 هستند. با توجه به مسئولیت های مختلفی که نهاد خانواده وسایر نهادها بر عهده زنان گذاشته است ، تعهدات مختلفی نیز متوجه زنان می گردد .
این مقاله با اهتمام به موضوع شیوه زندگی اسلامی وایرانی ،تعهدات اجتماعی زنان را با توجه به انتظارات دینی وهنجاری 3جامعه ایران مورد واکاوی قرار می دهد و به عوامل موثر بر این تعهدات پرداخته می شود ، تا زنان بتوانند تعهدات خود را به خوبی ایفا نمایند. بنابراین، مقاله درصدد پاسخگویی به این پرسش است که عوامل موثر بر تعهد اجتماعی زنان درزندگی شهری چیست؟
اهمیت وضرورت :انتظام زندگی انسان برپایه اصول مطلوب ومعقول استواراست ،که تعهدات به این اصول ورعایت آن موجب انتظام زندگی می گردد. با پیچیده شدن جوامع وپیچیده شدن روابط اجتماعی4 ، افزایش وتنوع نیازها 5 ، سستی هنجارهای اخلاقی باید زمینه برای تعهد درونی افراد واخلاق ورزی برقرار شود. در وضعیت فعلی لزوم پرداختن به مساله تعهد اجتماعی بیشتر ازگذشته احساس میشود،زیرا از یک سو جوامع امروزی دچار مسائلی از قبیل ،عدم احساس مسئولیت پذیری،اختلال روابط اجتماعی،افزایش بی اعتمادی اجتماعی6،عدم احساس امنیت و همچنین افزایش ناهماهنگی شناختی7 شده اند و از سوی دیگر به خاطروجودهنجار ها و ارزشهای متضاددر اجتماع که نتیجه برخی از فرآیندهای سطح کلان از قبیل جهانی شدن8 میباشد ،جامعه قادر به ایجاد هنجارها و قواعد منسجم نبوده و این عامل مشکلات را دوچندان کرده وآسیب های جدی را به بار آورده است.
دورکیم اشاره می کند که تاریخ ، هیچ بحرانی مانند آنچه در جوامع غربی بوجود آمده به خود ندیده وآن از دست دادن اقتدار اخلاقی سنتی گذشته است
بسیاری از مسائلی را که امروزه وجوددارد وتحت آسیب اجتماعی 9مطرح است، می توان با ایجاد تعهد اجتماعی کاهش داد. وجود حداقل تعهد اجتماعی برای روابط اجتماعی و زندگی شهری لازم است.از آنجا که زنان نیمی از کنشگران فعال اجتماعی10 هستند، آشنایی وپایبندی به تعهدات حقوقی واخلاقی در خانه وجامعه توسط آنان می توانددر سلامت اجتماعی موثرباشد.
تعهدات زنان اعم ازتوجه خاص به خانواده ،جوانان ونوجوانان ،تعهد به مشارکت بیشتر دراموراجتماعی، تعهد به افزایش علم ودانش وآگاهی موجب رشد شخصیت زنان برای ایفای نقش می شود. یکی ازپدیده هایی که نقش زنان را در حل مشکلات کاربردی میکند،همان تقویت تعهدات اجتماعی آنان است که اگر در مسیر درستی قرار گیرد،راه سازندگی هموارخواهد شد. بنابر این با توجه به اثرات سوء تعهد اجتماعی پایین بر رفتار زنان ، به نظر می رسد لازم است تعهد اجتماعی زنان و عوامل موثر بر آن مورد بررسی قرار گیرد .