بخشی از مقاله

چکیده

حضور زنان در شهر، به عنوان بخش مهمی از جامعه، تاثیر بسزایی در توسعه عدالت اجتماعی و حضورپذیری فضاهای شهری دارد. اما محدودیتها و نابرابریهای اجتماعی ناشی از شرایط کالبدی نامناسب شهرها و فضاهای همگانی،ضرورت و اهمیت برنامه ریزی برای این گروه جنسی آسیبپذیر را ایجاب میکند.از این رو توجه به فراغت زنان، به عنوان یکی از نیازهای فطری انسان، با در نظر گرفتن ویژگی های جنسیتی، میتواند در ارتقای سطح فعالیت و حضور آنان در جامعه موثر واقع گردد.

پژوهش حاضر به بررسی چگونگی گذران اوقات فراغت در بین زنان منطقه 6 شهر اصفهان پرداخته و اهداف آن، تبیین معیارها و شاخصهای موثر بر حضور زنان در فضاهای شهری فراغتی و چگونگی ایجاد بستری مناسب برای فعالیت و استفاده زنان از این گونه فضاها،به عنوان یکی از عوامل مهم و موثر بر افزایش سطح سرزندگی و حضورپذیری در فضاهای شهری است.

پژوهش میدانی بوده و ابزار گرداوری داده، پرسشنامه و مصاحبه شفاهی میباشد که با استفاده از تحلیلهای آماری و نرمافزار spss مورد بررسی قرار گرفته اند .جامعه آماری متشکل است از 80 نفر از زنان ساکن منطقه 6 اصفهان که در گروههای سنی 15-25، 26-35، 36-50 طبقه بندی شدهاند.

نتایج بدست آمده حاکی از آن است که %64 زنان شهر اصفهان، فضاهای فراغتی از قبیل مراکز و محورهای تجاری-تاریخی،پاساژها و بازارها و رستورانها و کافیشاپها را بر دیگر فضاها ترجیح میدهند و در بین عوامل موثر بر گزینش 1اینگونه فضاها، 3 عامل امنیت، دسترسی به خدمات و امکانات و آسایش اقلیمی را به ترتیب از موثرترین عوامل میدانند.

با توجه به نتایج حاصل، افزایش سطح امنیت فضاهای سبز و پیادهراهها، ارایه خدمات شهری، و طراحی فضاهای شهری فراغتی متناسب با بستر و ویژگیهای زیست محیطی،از راهکارهای افزایش حضور و استفاده زنان از فضا و در نتیجه افزایش سرزندگی و عدالت اجتماعی-جنسیتی در جامعه است.

 مقدمه

زنان به عنوان یکی از گروههای مهم جامعه، نیمی از جمعیت شهرها را تشکیل می دهند. با توجه به آمار بدست آمده، تا سال 2015 یک دوم تا دو سوم زنان مسلمان در شهرها زندگی می کردند. افزایش مهاجرتها از روستاها و شهرهای کوچک به کلانشهرها و در نتیجه افزایش شهرنشینی، نتایج عمیقی بر روابط اجتماعی زنان مسلمان و حضور آنان در فضاهای عمومی و فراغتی گذاشته است.

بعلاوه نقش و جایگاه زنان در دو دهه اخیر در ایران تغییرات مهمّی را تجربه کرده است، به طوری که سطح تحصیلات آنان رشد چشمگیری داشته و در حال حاضر تعداد دانشجویان دختر در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور از مرز دو میلیون نفر عبور کرده است . افزایش سطح تحصیلات زنان منجر به حضور بیشتر آنان در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی شده است . این امر خود باعث تغییر در روند حضور آنان در فضاهای شهری عمومی و فراغتی و در نتیجهتوجّه جدیترمدیریّت شهری به ایجاد فضاهای مناسب برای حضور زنان شده است.

اوقات فراغت به عنوان یک پدیده اجتماعی از جمله مفاهیم اخیر و نوینی است که معنای واقعی خود را پس از دوران صنعتی شدن جوامع و رشد سرمایه داری و نیز گسترش شهرها پیدا نمود .این پدیده بخش مهمی از زندگی روزمره افراد را تشکیل میدهد .

بطوری که با تغییر و تحولات روزافزون در عرصه های مختلف روز به روز بر اهمیت کمی و کیفی فراغت در زندگی افراد افزوده می شود. بتدریج و با انقلاب صنعتی، توسعه شهرها و رشد سرمایه داری، دوران جدیدی به وجود آمد که پدیده اوقات فراغت را با خود به همراه آورد .انقلاب تکنولوژیست از دو جهت در شکل یابی گذران اوقات فراغت نقش داشته است؛ اول از طریق پیدایش و تکوین جوامع شهری و گسترش روزافزون شهرنشینی و دوم از طریق کم شدن زمان کار و تفکیک آن از زمان بیکاری و تعیین یک تقویم کار روزانه یا هفتگی در نتیجه اصلاح قوانین کار، به همین علت است که امروزه نیز گذران اوقات فراغت را یک پدیده شهرنشینی می دانند

با توجه به گسترش الگوها و رفتارهای فراغتی در دوران معاصر و اهمیت یافتن آن در زندگی اجتماعی، جامعه شناسی اوقات فراغت اهمیتی بیش از پیش یافته است. اما گذران اوقات فراغت یکی از کارکردهای شهر است که همچون سایر عملکردها باید در چارچوب قوانین و مقررات حاکم بر شهر باشد. از آنجایی که قوانین و مقررات حاکم بر شهرهای اسلامی با سایر شهرها متفاوت بوده، بنابراین فضاهای فراغتی در این شهرها نیز متفاوت از سایرین خواهد بود.

یکی از ویژگی های فضاهای فراغتی در جوامع اسلامی تفکیک جنسیتی، جداسازی زنان و مردان و در نتیجه نابرابری جنسیتی است. این مساله شکل و میزان حضور هر جنس را در فضاهای فراغتی دستخوش تغییر کرده و باعث تولید عرصههای فراغتی ویژه برای زنان و مردان گردیده است. اما همواره باید به یاد داشت که روابط اجتماعی در خلاء شکل نمیگیرد .

به عبارت دیگر، هر شکلی از روابط را می توان در بستر اجتماعی خاصی جستجو نمود. غافل ماندن از بستر و زمینهای که رابطه در آن شکل میگیرد، ممکن است ما را در فهم ماهیت و شکلبندی رابطه به مسیر خطا رهنمون شود. مکان یکی از عناصری است که میتواند تا حدودی این بستر و زمینه را به ما معرفی کند. از اینرو شاید جستجو برای شناخت اماکنی که نیازهای فراغتی و روابط اجتماعی بانوان در آن متحقق میشود، بتواند در شناخت ماهیت بستر و نیز روابط اجتماعی موجود به ما یاری رساند.

به عقیده بسیاری، امروزه اکثر فضاهای شهری ماهیتی جنسیتی یافتهاند، یعنی عملا فضای شهری در برابر تحرک آزادانه زنان اعمال محدودیت میکنند.زنان و بسیاری از اقشار و گروههای اجتماعی نه تنها از حق طبیعی خود، یعنی بهرهمندی از فضاهای عمومی شهر محروماند، بلکه به دنبال آن از فعالیتهای اجتماعی نیز باز میمانند.در واقع فضاهای شهری آن جاذبهای را که برای مردان دارند برای زنان ندارند، چرا که برای آنان با آسایش و امنیت کافی همراه نیست. اما از طرفی عدم توجه به نیازهای زنان در فضاهای شهری، مشارکت آنان را در اجتماع محدود میکند و علاوه بر آسیبهای روانی بر فرد، خانواده و جامعه را نیز متاثر خواهد کرد. اینگونه فضاها نقش بسیار مهمی در توسعه ی پایدار شهرها دارند و اهمیت آن در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و غیره در برنامه ریزی شهری است

در این راستا و با توجه به اهمیت روزافزون این موضوع و همچنین ساختار جوان جمعیتی ایران، تاکید اصلی این پژوهش بر ارزیابی میزان رضایت مندی زنان از شاخص های مورد مطالعه در فضاهای فراغتی شهری در منطقه ی 6 شهر اصفهان است و اهداف آن، تبیین معیارها و شاخصهای موثر بر حضور زنان در فضاهای شهری فراغتی و چگونگی ایجاد بستری مناسب برای فعالیت و استفاده زنان از این گونه فضاها میباشد. به این منظور تلاش بر این است تا تصویری از میزان موفقیت این شاخص ها ترسیم شود.

مفاهیم

اوقات فراغت

در فرهنگ عمید فراغت به معنی"آسودگی و آسایش و آسودگی از کار و شغل است. فرد در این اوقات میخواهد که به اشتغالی بپردازد که با کمال میل به آنها علاقه نشان میدهد، خواه به منظور استراحت خواه برای ایجاد تنوع"

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید