بخشی از مقاله

چکیده

فعالیتهای کشاورزی در مقایسه با سایر فعالیتهای اقتصادی از درآمد کمتری برخوردار هستند. کمی درآمد خود یکی از عوامل بسیار مهم در بروز فقر روستایی و به دنبال آن نارضایتی از بخش، افزایش فروش و تغییر کاربری اراضی روستایی و درنتیجه مهاجرت روستایی می باشد.

بر اساس آمارهای موجود، تنها 10 درصد روغن مورد نیاز کشور در داخل تولید میگردد و 90 درصد از طریق واردات تامین میشود. بررسیها نشان داد که کشور دارای امکانات کافی جهت تولید مطلوب محصولات روغنی میباشد. در سالهای اخیر کشت کلزا در سطح کشور به عنوان یکی از مهمترین نباتات روغنی و به عنوان کشت پاییزه پس از برداشت برنج در شالیزارها مورد توجه قرار گرفته است.

شناسایی عوامل موثر در رضایت پذیرندگان کلزا میتواند مسوولان را در تشویق سایر شالیکاران به پذیرش آن یاری نماید تا ضمن افزایش تولید دانههای روغنی مورد نیاز صنایع روغن داخلی، موجب افزایش درآمد کشاورزان نیز گردد. هدف از انجام این مطالعه بررسی عوامل موثر بر رضایت پذیرندگان کشت کلزا در غرب شهرستان آمل بود. جامعه آماری شامل 200 نفر از کشاورزانی بود که کشت کلزا را پذیرفته بودند که 62 نفر به عنوان نمونه، با روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب از روستاهای مختلف انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه و مصاحبه سازمان یافته استفاده شد. نوع پژوهش توصیفی- پیمایشی بود.

تعیین روایی پرسشنامه توسط اساتید گروه توسعه روستایی دانشگاه تبریز تأیید شده است. تجزیه و تحلیل دادهها با نرم افزار spss 12 انجام شد. برای شناسایی عوامل موثر بر رضایت کلزاکاران از آزمون خیدو و جدول تجزیه واریانس استفاده شد. نتایج حاصله از تحقیق نشان داد، درآمد حاصله از کلزا، عدم تداخل با کشت برنج و خرید تضمینی با رضایت از پذیرش رابطه مثبت و معنیدار داشتند.

مقدمه:

دانههای روغنی پس از غلات، دومین ذخایر غذایی جهان را تشکیل میدهند. این محصولات علاوه بر دارا بودن ذخایر غنی اسیدهای چرب، حاوی پروتئین نیز میباشند. کشت تجاری کلزا از سال 1942 در قسمت شمالی قاره آمریکا یعنی کشور کانادا شروع شد و با افزایش سریع سطح زیرکشت این محصول، در حال حاضر چین و کانادا بزرگترین تولید کنندگان کلزا به شمار میروند

براساس آمار سازمان خواروبار و کشاورزی جهانی در سال 2000، آسیا 55/1 درصد، آمریکای شمالی و مرکزی 20/3 درصد، اروپا 18/2 درصد، اقیانوسیه 5/6 درصد، آفریقا 0/64 درصد و آمریکای جنوبی 0/2 درصد از سطح زیرکشت کلزای جهان را به خود اختصاص داده است. در بین کشورهای جهان چین با دارا بودن 7/800/017 هکتار اراضی زیرکشت کلزا به تنهایی 29 درصد از کل اراضی کلزای جهان را به خود اختصاص داده و مقام اول را دارا است. پس از چین، هند و کانادا بهترتیب مقامهای دوم و سوم جهان را به خود اختصاص دادهاند. این سه تولیدکننده بزرگ جهان 70/8درصد از کل اراضی زیرکشت کلزای جهان را در سال 2000 در اختیار داشتند. ایران در سال 2000 با 17240 هکتار اراضی زیرکشت کلزا، 0/06 درصد از کل زمینهای زیرکشت کلزا جهان را در اختیار دارد

براساس آمار موجود سطح زیرکشت کلزا در ایران در سال زراعی 1384-85 برابر با 174500 هکتار میباشد که نسبت به سال زراعی - 1372-73 سال پایه - ، 1827 برابر افزایش نشان میدهد. همچنین این آمار نسبت به سال گذشته - - 1383-1384، 38 درصد افزایش داشته است. کمترین میزان سطح زیرکشت کلزا در سال زراعی 72-73 بوده است

کشت کلزا در مازندران از سال 1372 در سطحی معادل یک هکتار، پس از برداشت محصول برنج در شالیزارهای شهرستان آمل به صورت آزمایشی آغاز گردید - عملکرد 444 کیلوگرم در هکتار - . در سال بعد شهرستانهای دیگر استان نیز اقدام به کشت کلزا نمودند و سطح زیرکشت در سال 1373 به میزان 38 هکتار و میانگین عملکرد به 1210 کیلوگرم در هکتار افزایش یافت.استان مازندران تا قبل از سال 1379 بالاترین میزان سطح زیرکشت و میزان تولید کل را به خود اختصاص میداد اما پس از این سال، استان گلستان با افزایش سطح زیر کشت و میزان تولید کل، مقام اول را به خود اختصاص داده و مازندران در مقام دوم قرار گرفت

طبق آخرین آمار کشور در سال زراعی 1384-85، استان مازندران سطحی معادل 30500 هکتار و تولید 48492 تن را داشته است که این سطح معادل 17/5 درصد سطح زیر کشت کلزای کشور میباشد. لازم به ذکر است سطح تولید کشور در این سال 174500 هکتار با میانگین عملکرد 1700 کیلوگرم درهکتار بوده است. میانگین عملکرد در این سال برای استان مازندران 1590 کیلوگرم در هکتار برآورد گردیده است که پایینتر از میانگین کشور - 1700کیلوگرم در هکتار - میباشد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید