بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر به دنبال این بوده تا عوامل موثر بر نوآوری در صنایع هوایی را بررسی نموده و اهمیت آنها را مشخص نماید. به این منظور ابتدا مدل ها و مبانی نوآوری مورد کنکاش قرار گرفته است. سپس ابعاد موفقیت نوآوری در عرصه اقتصادی و تامین نیازهای موجود و خلق فرصت های جدید تبیین شده و در ادامه، عوامل موثر بر نوآوری در سه محور شناسایی و بررسی شده اند. این سه محور عبارتند از : فردی، سازمانی، و محیطی. عوامل موثر بر نوآوری بدست آمده از ادبیات پژوهش در تعامل با صاحبنظران علمی صنعت هوایی تکمیل گردیده و پس از تهیه پرسشنامه، نسبت به جمع آوری داده ها اقدام شده است.

تحلیل داده های این پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شده است. تکنیک مناسب برای مدل سازی در این پژوهش، روش حداقل مربعات جزئی - پی.ال.اس - - Partial Least Squares - می باشد. همچنین به منظور مشخص شدن اهمیت و میزان اثرگذاری هریک از شاخص های مربوط به عوامل فردی، سازمانی و محیطی رتبه بندی عوامل موثر بر نوآوری با استفاده از آزمون فریدمن مشخص گردیده است.

نتایج بدست آمده موید این نکته است که به منظور افزایش کمی و کیفی نوآوری ها در صنعت هوایی، باید عوامل متعددی در کنارهم و براساس اهمیت آنها مورد توجه قرار گیرند و تنها توجه به چند عامل نظیر اختصاص بودجه و تدوین برنامه های کلی، به تنهایی نمیتواند در رشد نوآوری ها و عملیاتی شدن آنها موثر باشد.

-1مقدمه

امروزه دیگر نمی توان نوآوری را تنها به عنوان ویژگی دانست که داشتن آن از نداشتنش بهتر است و یا فقط در بعضی از افراد شاخص یافت می شود. بلکه برای بقا در صحنه رقابت و حفظ موقعیت پیشتازانه سازمان هایی که رهبری کسب و کار را دارا هستند، بحث از خلاقیت و نوآوری یک امر مهم و حیاتی است. در طول سالیان بسیار موضوع نوآوری محور مطالعات و تحقیقات فراوانی قرار گرفته است که می کوشیدند دریابند چرا افراد، گروه ها یا سازمانهای خاصی بیش از سایرین قادرند ایده ها، فرایندها یا محصولات جدید و مفید خلق نمایند.[1] اقدام به نوآوری یا تن دادن به افول و نابودی به موضوعی مهم و بحرانی در صنایع گوناگون مبدل شده است. در چنین سازمانهایی که محیط پویا، از واقعیت های زندگی سازمانی به شمار می رود، اثر بخشی سازمانی کاملا با نوآوری عجین شده است.

صنعت هوایی کشور، به عنوان بخشی متکی بر فناوری پیشرفته، هم با تحریم های بیشتر و هم با چالش های جدی تری برای بقا مواجه بوده و ناگزیر از تلاش صنعتی و فناورانه ی بلیغ تر برای تامین نیازمندی های رو به افزایش ترابری هوایی کشور پهناور ایران، و در صورت امکان، پاسخ گویی به بخشی از تقاضای رو به گسترش حمل و نقل هوایی منطقه و جهان است. اما برخورداری از اقتدار علمی- فناورانه ، از جمله مستلزم ایفای نقش اثربخش توسط مراکز تحقیقاتی، و بخصوص مراکز تحقیقاتی دولتی است؛ چنانچه نیل به استقلال صنعتی نیز موکول به تاسیس دفاتر طراحی است. اما این مهم نیز، همچون سایر شئون کشور، جز با بسیج استعدادهای ملی از یک سو و شکل دادن به همکاری ها و مشارکتهای بین المللی از سوی دیگر مقدور نخواهد بود.

بنا به گفته منوچهر منطقی، رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل سازمان صنایع هوایی کشور، 150 هزار میلیارد تومان در طول برنامه پنجم برای ایجاد و توسعه صنایع هوا فضای کشور هزینه می شود.[3] اما آن چه به شدت حس می شود، نیاز به سرمایه گذاری های سنگین برای نوآوری هوایی است که تأمین این سرمایه کار آسانی نیست و بنابراین، چاره ای جز تقویت توانمندی دفاتر طراحی در هدایت و بسیج قابلیت های علمی و فناوری ملی و بین المللی و اهرم کردن آن جهت تأمین نیازمندی های هوایی کشور نیست.

افزایش سطح کمی و کیفی نوآوری ها در صنعت هوایی کشور مستلزم توجه به ابعاد مختلف تاثیرگذار بر آن است. هدف اصلی این پژوهش پاسخگویی به این سوال بوده است - چه عواملی بر نوآوری در صنایع هوایی ایران تاثیر دارند و در طراحی مدل مناسب نوآوری هوایی ایران باید به چه مواردی توجه شود؟ - و در همین راستا تاثیر هریک از عوامل فردی، سازمانی و محیطی بر نوآوری در صنعت هوایی ایران مورد بررسی قرار گرفته است.

-2مبانی نظری پژوهش

به نقل از ماریون فرنز و ری لمبرت1 ادبیات نوآوری بر دو تعریف شومپیتری از نوآوری متمرکز است: معرفی یک محصول جدید و معرفی یک فرایند جدید تولید.[4] دستورالعمل اسلو در سال 1992 نوآوری را این گونه تعریف کرد:

نوآوری فناورانه ی محصولی یا فرایندی1 عبارت است از محصولات یا فرایندهای جدید فناورانه ی محقق شده، یا بهبودهای مهم در محصولات یا فرایندهای موجود.

رویکرد مشابهی در ویراست دوم دستورالعمل اسلو با تأکید بر عناصر فناورانه پیشنهاد شد: یک نوآوری فناورانه عبارت است از اجرا و یا تجاری سازی یک محصول با کارایی بهبود یافته،مثلاً این که خدمات نوین یا بهبودیافته ای را به صورت عینی به مشتری عرضه کند. یک نوآوری فناورانه ی فرایندی عبارت است از اجرا و یا اتخاذ شیوه های جدید و یا بهبود یافته ی چشم گیر تولید و یا تحویل

با عرضه ی ویراست سوم دستورالعمل اسلو در سال 2005 ، تعریف فوق که حالا از آن با عنوان تعریف باریک نوآوری یاد می شود برای در برگرفتن تغییرات سازمانی و بازاریابی گسترش یافته، و ویژگی های غیرفناورانه ی نوآوری های محصولی و فرایندی را شامل شده است.

یک نوآوری عبارت است از اجرای یک محصول - کالا یا خدمات - ، یا فرایند جدید یاکاملاً بهبود یافته، یک روش نوین بازاریابی، یا یک روش سازمانی نوین در: شیوه های کسب وکار، سازماندهی محل کار، یا روابط بیرونی

چس براو و کراودر3 بیان می دارند که آن چه در عرصه ی نوآوری بیش تر در حال ظهور است، مدل نوآوری باز است، زیرا شرکت ها خود به این تشخیص می رسند که واقعا نه همه ی ایده های خوب فقط از داخل سازمان نشأت می گیرد و نه این که تمام ایده های خوبی که در داخل شرکت خلق می شوند، صرفا با اتکای به کانال های بازاری شناخته شده و جاری شرکت به صورتی موفقیت آمیز بازاریابی می شوند. هر چند تا امروز، مفاهیم نوآوری بازاساساً مرتبط با صنایع مبتنی بر فناوری پیشرفته فرض می شود، ولی خارج از حیطه ی صنایع فناوری پیشرفته نیز صنایعی وجود دارند که به عنوان اتخاذ کنندگان اولیه ی مفهوم نوآوری باز ، شناخته می شوند.

یافته های نویسندگان فوق نشان می دهد که بسیاری از مفاهیم نوآوری باز پیشاپیش در گستره ی وسیعی از صنایع مورد استفاده بوده اند. مفهوم نوآوری باز نباید به عنوان برون سپاری کل کارکرد تحقیق و توسعه تفسیر شود. اهرم کردن تحقیقات بیرونی ممکن است بیش تر به عنوان یک مکمل، تا یک جایگزین، در افرایش کارایی فعالیت های تحقیق و توسعه ای داخلی عمل کند. نوآوری باز هم یک فلسفه و هم یک شیوه، معطوف به اختراع مجدد تحقیق و توسعه است. در این رویکرد، یکی از مسئولیت های جدید مراکز تحقیق و توسعه و دفاتر طراحی، دیده بانی فناوری های جدید از طریق ایجاد آگاهی رقابتی با هدف جمع آوری اخبار مربوط به توسعه ی فناوری در حوزه های مورد علاقه است

فرایند نوآوری باز، مستلزم باز کردن مسیرها برای به جریان درآوردن ایده ها، فناوری ها و محصولات است. هر چیزی که جلوی این جریان را بگیرد، جلوی کل جریان نوآوری را میگیرد. چالش مدیران فنی در اجرایی کردن رویکرد نوآوری باز، پیدا کردن موانع، و ایجاد تغییراتی در چشم انداز و شیوه هاست که برای حفظ جریان اطلاعات، باید باز شود و باز بماند. به کارگیری اصول و فنون مدیریت دانش کمک مؤثری به برقراری این جریان دانشی می کند.

نوآوری باز همچنین فرض می کند که ایده های توسعه یافته در درون بنگاه می توانند از طریق طی کردن مجاری بیرونی، خارج از کسب و کار جاری بنگاه، به بازار راه یابند و با تولید ارزش اضافی، ضمن بازگرداندن سرمایه ی صرف شده برای خود، سود هم حاصل گردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید