بخشی از مقاله
چکیده
زمینه گرایی و درک پیام آن عامل مهمی در فرآیند طراحی معماری می باشد ؟گذشته از بعد کالبدی جنبه های متفاوتی در این حوزه مطرح است که به منظور اصلاح و بهبود تعامل با بستر لازم است از مراحل اولیه فرآیند طراحی معماری در مورد تحقق آن در پروژه های امروزی مطالعه گردد
زمینه گرایی موجب بوجود آمدن گزینه های متعدد طراحی و در نتیجه ارائه راه حل های کامل تر خواهد شد ؟با توجه به اینکه کانسپت یا طرح مایه جوهره طراحی معماری و نقطه شروع کار طراح است، نوع و شیوه برانگیختن آن در آثار معماری متفاوت می باشد
در واقع کانسپت از فم و درک ما از موضوع و یا شی بیرونی به وجود آمده و شناختی است که به وسیله قوه ادراک ما حاصل شده است
یکی از عوامل تأثیر گذار بر کانسپت، زمینه طرح می باشد ؟ از این رو تحلیل، مطالعه و بررسی و استخراج تأثیر زمینه گرایی در طرحمایه و فرآیند طراحی معماری در جهت بکارگیری معماری زمینه گرا و یافتن اهمیت و مزیای بهره گیری از آن در این مقاله مطرح شده است؟در نتیجه با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای به بررسی نظریات معماران در خصوص تأثیر زمینه طرح بر فرآیند طراحی معماری جهت استفاده طراحان پرداخته شده است.
-1 مقدمه
نگاه به زمین به عنوان یک عامل موثر در زمینه شکل گیری آثار معماری و برنامه ریزی شهری یک پدیده یا روش جدید نیست، یک روش قدیمی که در طول زمان نباید نادیده گرفته شده و یا به تدرج فراموش شود ب 16؟ب زمینه گرایی دیدگاهی است که به ویژگی های خاص یک محل و استفاده از آن در دوران معاصر می پردازد ؟تلاشی برای نشان دادن محیط بصری مطلوب و لزوم توجه به محیط فیزیکی در اطراف اثر معماری که سایت در آن واقع شده است ؟زمینه گرایی اصلی است که نشان می دهد ساختمان نمی تواند به طور جداگانه از محیط تصور شود و هر ساختمان بر محیط تأثیر می گذارد و از آن تأثیر می پذیرد و هر دو در تعامل با یکدیگرند
اما طراحی معماری امری چالش برانگیز است که به متغیرهای متعددی وابسته است. با توجه به اینکه دریافت کانسپت مرحله ای از طراحی است که طراح طی آن، بیشترین حد لذت و نا امیدی را تجربه می کند ؟طراح ممکن است نسبت به خلق ایده های اولیه طرح ساختمانی منفعلانه برخورد کند
پس فاکتورهای مختلفی به عنوان منشأ کانسپت بیان می شوند که یکی از آن ها توجه به زمینه و بستر طرح و تأثیر آن را بر طرح مایه یا کانسپت در فرآیند طراحی معماری از طریق انجام مطالعات کتابخانه ای و بررسی متون مورد مطالعه و بررسی قرار می دهیم.
-2 روش تحقیق
به منظور یافتن اهمیت تأثیر زمینه گرایی بر طرح مایه و فرآیند طراحی معماری یکی از راه هایی که می تواند مسبب ارائه راهکارهای مطلوب باشد، دانستن ابعاد مختلف زمینه گرایی، جایگاه و تأثیر زمینه گرایی وطرح مایه در فرآیند طراحی معماری و معیارهای طراحی معماری است که می تواند از طریق شناخت و تجزیه و تحلیل نظریات معماران معاصر صورت پذیرد ؟در نتیجه روش این مطالعه توصیفی تحلیلی است و از مطالعات کتابخانه ای در جهت شناخت نظریات مختلف در رابطه با ارتباط میان زمینه گرایی و فرآیند طراحی بهره گرفته ایم؟
-3 چارچوب نظری و مفاهیم بنیادی پژوهش
3؛1زمینه گرایی و طراحی معماری
معماری زمینهگرا نه تاکید بر تقلید دارد و نه مانع نوآوری و خلاقیت است. پیام آن ضرورت توجه به محیطکالبدی پیرامون اثر است و نشان میدهد که این توجه میتواند هم برای خود اثر معماری و هم برای زمینه عاملی مثبت و تقویت کننده باشد. معماری زمینهگرا تلاشی است برای نشان دادن توان ایجاد محیط مطلوب بصری در مقیاسی کلانتر از معماری، در این میان معمار هنرمند با آفرینش اثری جدید در فضای شهری موجود، میتواند نقش تعیین کنندهای در توجه به زمینه ایفا کند. از یک سو طراح میتواند عینأ عناصر معماری را از ساختمانهای اطراف کپی کند و از سویی دیگر از فرمهای کاملا جدید برای دگرگون کردن و بهبود بخشیدن ویژگیهای بصری ساختمانهای موجود بهره جوید.
نظریهی معماری زمینهگرا مبتنی بر هر یک از راهکارها یا راهی میانه، رضایت بخش است، مشروط به این که با مهارت انجام گیرد. در هر شرایطی اگر به جای سبکهای تقلیدی و یا نوآوریهای افراطی، روابط بصری مستحکم و روشنی به وجود آمده باشد، مایهی آزردگی بصری نخواهد بود.
ارتباط و اتصال مستقیم الحاقات جدید به ساختمانهای موجود که گاه با قرار دادن یک عقب نشینی انجام میشود را گویند. به طور مشخص همیشه مشکل توافق در مورد سازگاری یا عدم سازگاری با زمینه، وجود دارد. این مشکل بخصوص با این حقیقت که گاه تضاد یک ساختمان با محیط پیرامون آن امری مطلوب است، پیچیدهتر میشود
معماری زمینهگرا بین بینش ما در سازگاری معماری جدید و قدیم و طرز نگرش طراحان و نظارهگران به ساختمانها، قبل از ظهور مدرنیسم رابطههای مطلوب برقرار می سازد. درک نحوه شکل گیری این روابط بصری در گذشته، کمک میکند که راهکارهای جدید برای حال و آینده مطرح شود
الگوها قوانین تجربی هستند که نظم و قاعده ی رفتار را بیان می کنند. الگوهای قابل رویت ساده ترین توصیف از مفهوم الگو هستند. الگوهای بومی راه حلی است که قبلا توسط ساکنان منطقه کشف و آزموده شده است و به نوعی انتظام بخش معماری زمینه گرا است
در ذهن انسان کنش و واکنش هایی برای ادامه حیات وجود دارد؛ الگوهایی که منافعی مانند تطابق و تغییر محیط را برای او فراهم می کند. این الگوها در هر مجموعه باید جزء به جزء آشکار و خوانا شود تا بتوان مکانیزم اساسی آنها را دریافت کرد. این الگوها در حقیقت یک خرد جمعی هستند که از طریق ائتلاف و اتحاد اکتشافات افراد مختلف به وجود آمده اند.
پیشرفت هنگامی حاصل می شود که الگوهای موجود در یک زمینه با الگوهایی که در زمینه های دیگری قرار دارند، مرتبط شود. توجه به مفهوم الگو و مفاهیم مرتبط با آن به این خاطر است که دغدغه ایجاد کیفیت مطلوب در فضای معماری به عنوان یکی از اصلی ترین اهداف معماران و پژوهشگران این عرصه، توجه آنان را به مفاهیم و شیوه هایی جلب کرده که اصل آنها با اتکا بر تجربیات بشری و تسلسل هویتی دستاورد های انسان با نسل های پیشین و پیش دانسته های انسان بنیان نهاده شده است.
در زمینه گرایی می توان از الگوهای فرمی نیز استفاده نمود؛ الگوهای فرمی: فرم در اینجا البته عناصری چون فضا، شکل، مقیاس و تناسبات جزئیات مصالح بافت و رنگها را در بر می گیرد. این عناصر در دو بعد جغرافیایی و زمان می توانند برای ارتباط معماری با زمینهاش مورد استفاده قرار گیرند.
بعد جغرافیایی را می توان در سه مقیاس مطرح کرد:
.1 ارتباط بنا با بناهای مجاور و در فاصله کاملا قابل دید و درک. نمونه چنین ارتباط با زمینه اطراف را میتوان در نماهای شهری و جانمایی جدید در سایتهای تاریخی شاهد بود.
2. مقیاس بعدی زمانی است که بنا نه با محیط لزوما مجاور که با سایت اطراف ارتباط برقرار می کند.
3. سومین اتصال با سایت در مقیاس منطقه ایی قابل حصول است. علاوه بر ابعاد فاصله ایی و بصری بنا می تواند در بعد زمان - گذشته، حال و آینده - نیز با محیط اطرافش ارتباط برقرار کند ؟
معماری و طراحی شهری زمینه گرا نه تاکید بر تقلید دارد و نه مانع نو آوری و خلاقیت است .پیام آن ضرورت توجه به محیط کالبدی پیرامون اثر است و نشان می دهد که این توجه می تواند هم بر خود اثر معماری وهم برای زمینه عاملی مثبت و تقویت کننده باشد.در واقع معماری و طراحی شهری زمینه گرا تلاشی برای نشان دادن توان ایجاد محیط مطلوب بصری در مقیاسی کلان تر از معماری. در این میان طراح هنرمند با آفرینش اثری جدید در فضای شهری موجود ، می تواند نقش تعیین کننده ای در توجه به زمینه ایفا کند . همین امر ، بار مسئولیت او را در قبال محیط شهری پیرامون افزایش می دهد.