بخشی از مقاله
چکیده
در معماری میتوان ورودی را یکی از مهمترین قسمتهای ساختمان دانست که نوع طراحی آن تأثیر زیادی بر کل ساختمان و ایدههای شکل دهنده آن دارد. با این حال برخلاف عملکرد یکسان این بخش از ساختمان در تمام معماریهایی که تا کنون شناختهایم، مهمتر از شکل آن، ساختار و ساختمان متفاوتی از آن در سراسر کره زمین رایج است که عوامل متفاوتی را میتوان در این تفاوتها مؤثر دانست.
هدف از این پژوهش شناخت مهمترین عوامل مشترک در شکل گیری تمامی ورودیهای ساخته شده تا کنون است تا به کمک آن بتوانیم ژرفساختارهای ورودی را شناسایی و بر اساس نیازهای هر جامعه بازسازماندهی کنیم.
عوامل شناسایی شده در این پژوهش شامل زمان به عنوان شاخصی برای درک ارتباط درون و بیرون و همچنین معیاری برای مشخص شدن میزان رشد تمدن بشری، ویژگی ساختمان که مهمترین آن کاربری ساختمان است و در نهایت ضرورتهای عملکردی که منجر به شکلدهی به خود ورودی میشود و نمود آن در مطالعات با بررسی تعداد ورودی دیده میشود.
در نهایت بر اساس عوامل شناسایی شده به سه گونه دفاعی، آیینی و عملکردی تقسیم شدند. در ادامه با تحلیل فضایی نمونههای مربوط به گونههای معرفی شده، سه گونه دیگر با عناوین ورودیهای دو بعدی، دو و نیم بعدی و سه بعدی معرفی شدند که ناظر بر میزان ترکیب فضای ورودی با دیگر بخشهای ساختمان است.
-1 مقدمه
ورودی مرز بین ظاهر و باطن، بیرون و درون، عموم و خانواده است. نحوه پرداختن به ورودی نشانگر رویکرد یک جامعه به دوتاییهای دیرینه معماری میباشد. به عبارت دیگر نحوه برخورد یک جامعه با ورودی نشانگر بسیاری از ارزشهای فکری، اعتقادی و اجتماعی آن جامعه میباشد.
ورودی در واقع فضاهای عمومی و خصوصی، ملک شخصی و غیر شخصی و همچنین فعالیتهای خود کنترل و دگر کنترل را از هم جدا میکند و به عنوان یک عنصر معماری یا تنظیم کننده فضایی منطقه گذر که از نظر تاریخی و فرهنگی مشخص میشود و محمل فعالیتها و حالتهای مشخصی است را برجسته میکند .[1] از این رو با مطالعه ورودی میتوان به ارتباط این ارزشها با شکلهای کالبدی به کار برده شده در معماری پی برد. همچنین بررسی ورودی ساختمانهایی که در طول تاریخ با کاربریهای گوناگون ساخته شدهاند میتواند قابلیتها، عملکردها و ویژگیهای مهم آن را در زمانها و مکانهای بررسی شده روشن کند.
-2-1ورودی در معماری
ورودی در زبان فارسی به چیزهایی گفته میشود که منسوب به ورود باشد و به طور خاص به دری که از آن به جایی وارد میشوند گفته میشود و در مقابل در خروج قرار میگیرد . [2] در زبان انگلیسی معادل واژه ورودی،Entrance استفاده میشود و به معنی یک بازشو مثل در، راهرو یا دروازه است که امکان دسترسی به یک مکان را به وجود میآورد
در هر دو زبان ورودی به در اشاره دارد. لغت نامه آکسفورد در را مانعی تعریف کرده که با استفاده از لولا یا حرکات چرخشی یا کشویی قابل کنار رفتن است و در بخش ورودی ساختمان، اتاق، اتومبیل، گنجه و ... قرار میگیرد. لغت نامه دهخدا در زبان فارسی در را از قطعات تخته، آهن و غیره دانسته که به شکل مربع یا مستطیل به قامت انسان یا کمی خردتر یا بلندتر از انسان ساخته و درون چهارچوبی به پاشنه یا لولا نصب میکنند و آن را بر مدخل یا مخرج خانه، اتاق، سرا، راهرو یا از این دست قرار میدهند تا مانع درآمدن یا دررفتن کسی یا چیزی باشد
کلمه در، در زبان فارسی علاوه بر اینکه با مفهوم درون نیز مرتبط است، مصدر فعل دریدن به شمار میرود و مخفف درنده و پاره کننده است. شاید بتوان ارتباط معنایی بین آخرین تعریف در و عملکرد آن پیدا کرد زیرا در واقع در حریم ساختمان یا معبر را دریده و راهی به درون آن باز میکند.
نقطه مشترک تعریف در، هم در زبان فارسی، هم در زبان انگلیسی آن است که آن را ابتدای مدخل میدانند. یعنی بین در ورودی و مدخل تفاوت قائل شدند. در زبان انگلیسی مدخل همان کلمه Entrance است ولی بین ورودی و مدخل در زبان فارسی تفاوت وجود دارد. مدخل متضاد کلمه مخرج است و به محل درآمدن اشاره دارد. از این پس به جای مدخل از درونشو استفاده میکنیم. اما مخرج که از این پس برونگاه خوانده میشود به محل خروج اطلاق میشود. پس میتوان گفت ورودی نسبت به درونشو یا برونگاه واژهای عامتر است و تمام چیزهایی که به ورود دلالت دارد یا نقشی در وارد کردن داشته باشد را در برمیگیرد. اما درونشو تنها محل وارد شدن را نشان میدهد.
2؛-1ورودی در متون معماری
در منابع منتشر شده مربوط به معماری اطلاعات زیادی در خصوص ورودی وجود دارد که در صورت نادیده گرفتن موضوعات نظری که به بیان ارتباط درون و بیرون و ورودی به عنوان آستانه میپردازند به ویژگیهای کالبدی آن توجه کردهاند.
این مطالعات علاوه بر اشاره به ویژگیها و کارکردهای اولیه ورودی از جمله امنیت1[5]به موضوعات پیچیدهتری همچون بیان هویت و تفاوتهای فرهنگی 2 میپردازند . [6] البته باید توجه داشت که نه تنها ورودی، بلکه تمام معماری ارتباط زیادی با فرهنگ و اعتقادات و هویت انسانی دارد و بیشتر مطالعات صورت گرفته در این زمینه مربوط به نحوه جلوه پیدا کردن این عوامل در ویژگیهای ورودی است. برای مثال ارتباط تزئینات ورودی با کاربری ساختمان جهت رساندن پیام به افراد [8][7]،3 جهتگیری ورودی متناسب با اعتقادات ساکنین ساختمان [9]، بررسی کارکردهای ورودی جهت تحقق اهداف ساختمان 4[10]و نحوه کنترل ورودی در مقابل تهدیدهای خارجی و ارتباط آن با اقتصاد 5[11] نتایجی است که از این دست مطالعات به دست آمدهاند.
برخی مطالعات نیز ارتباط ورودی و ساختارهای اجتماعی را روشن کردهاند. در این زمینه میتوان به ارتباط طبقه اجتماعی ساکنین قلعههای قرون وسطی و ورودی خاص آنها اشاره کرد. طوری که افراد طبقههای پایینتر اجتماعی اجازه استفاده از ورودیهای مجلل را نداشتند 6.[12] مطالعات دیگری ارتباط تعداد ورودیهای یک خانه با طبقه اجتماعی ساکنین آن خانه را نشان میدهد
3؛-1ورودی و رابطه آن با درون و بیرون
از لحاظ فنی عرصههای خصوصی و عمومی در کنار هم معنی پیدا میکنند و برای تعریف شدن به یکدیگر نیاز دارند. نقطه اتصال بین این دو از نظر کالبدی ورودی است. ورودی آنطور که مارک کینگول اشاره میکند نه بیرون است نه درون، بلکه برای مشخص کردن این دو، جزئی از هر دو است .[14] از آنجا که ورودی کالبدی دارد که هم برای وارد شدن و هم برای خارج شدن باید از آن گذشت شباهتهایی در برخورد آن با درون و بیرون وجود خواهد داشت. برای مثال ورودی هم به بیرون و هم به درون نما دارد و با استفاده از این نما میتواند درک افراد نسبت به این دو ساحت را نشان دهد. تفاوت برخورد ورودی در جزئیات بیش از کلیات نمایان است. برای مثال شکل نمای درونی با نمای بیرونی ورودی متفاوت است و همین موضوع میتواند روابط انسانی را کنترل کند یا نشان دهد.
- 1 ویداله در مقالهای در خصوص کاخهای موهنجودارو بیان میکند که خانههای بزرگ در شهر موهنجودارو به جز در ورودی هیچ بازشویی به معبر نداشتند و با الگوی حیاط مرکزی ساخته شده بودند تا بتوانند امنیت خانهها را حفظ کنند.
- 2 فراسر در مقاله خود به این موضوع اشاره میکند که اسپانیاییهایی که به آمریکا رفته بودند برای اینکه کاربری ساختمانهای بومیان آمریکا را بشناسند به سردر ورودی ساختمانها توجه میکردند زیرا ساختمانهای مذهبی و عمومی دارای سردرهای قوصی بودن و ساختمانهای مسکونی سردر تخت داشتند. همچنین در جایی دیگر از مقاله خود مطرح میکند که به دلیل اینکه گروهی از بومیان آمریکایی توانایی ساختن سردر قوصی را نداشتند در سکونتگاههایی که چند گروه به صورت ترکیب شده زندگی میکردند از سردر خانههایشان میشد نژادشان را فهمید.
- 3 در دو مقاله کونین و بلاچ به تزئینات سردر های یک کلیسا اشاره شده که اشاره به داستانهای مذهبی و نمادهایی از بهشت در دین مسیحیت دارند.
- 4 پژوهشی در مورد ورودی موزهها صورت گرفته و عملکردهای مختلفی را جهت رسیدن به اهداف موزهها مطرح کرده است. از جمله میتوان به ایجاد فضای فروشگاهی و فضاهای ملاقات و دیگر موضوعات مرتبط اشاره کرد.
5 - براون در مقالهای ورودی قلعههای نرماندی در قرون وسطا را بررسی کرده و سه گونه اساسی را شناسایی کرده است. از نظر براون گونه اول شامل ورودیهایی بود که تنها یک دروازه بزرگ برای ورود به حساب میآمدند. در دوره بعدی به دلیل افزایش ثروت حاکمان محلی ورودیها با دو برج دیدبانی در دو طرف دروازه ساخته میشدند و در دوره سوم ورودی مانند اتاقی ساخته میشد با دو در که ابتدا باید وارد آن شده و سپس وارد فضای قلعه شوند.
6 - در برخی طبقات اجتماعی به دلیل نوع رفتاری که وجود دارد، برای مثال افراد خانه علاقهای به دیده شدن خدمه در بخشهای رسمی خانه نداشته باشند، ترکیب فضایی خاصی باید رعایت شود که در نهایت به ساخته شدن ورودی جدا برای طبقههای اجتماعی مختلف در یک خانه منجر میشود.