بخشی از مقاله

چکیده

هوش فرهنگی مهمترین توانمندی است که می توان برای مواجهه ی مناسب با موقعیت های چندفرهنگی به کار گرفت. هوش فرهنگی کمک می کند با درک سریع و صحیح مولفه های فرهنگی مختلف، رفتاری متناسب با هریک از آنها بروز دهیم. مطالعه ی حاضر سعی دارد؛ هوش فرهنگی دانشجویان را با عوامل مرتبط با آن که عبارتند از: استفاده از رسانه ها، هویت مذهبی و سرمایه اجتماعی، بررسی کند. روش تحقیق پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی است.

از نظر شیوه ی گردآوری اطلاعات و داده ها ، از گونه ی پژوهش های پیمایشی است. با توجه به سنجش رابطه ی بین متغیرهای پیش بین و ملاک از نوع همبستگی می باشد. با در اختیار داشتن تعداد کل جامعه آماری، برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان، 104 نفر محاسبه گردیده است. برای جمع آوری داده هایلازم جهت آزمون فرضیه های تحقیق، از پرسشنامه ی استاندارد هوش فرهنگی و پرسشنامه ها ی محقق ساخته در مورد میزان استفاده از رسانه ها، هویت مذهبی و سرمایه اجتماعی، استفاده گردیده است و هوش فرهنگی متغیر ملاک که دارای ابعادی چون فراشناختی، شناختی، انگیزشی و رفتاری می باشد و متغیرهای پیش بین تحقیق شامل میزان استفاده از رسانه ها، هویت مذهبی وسرمایه اجتماعی می باشد.

برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه در نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. در این پژوهش پایایی به وسیله روش آلفای کرونباخ به دست آمده است. یافته های تحقیق نشان داد که میزان استفاده از رسانه ها با تمامی ابعاد هوش فرهنگی به جز بعد شناختی رابطه مثبت و معنی داری دارد. هویت مذهبی با چهار بعد هوش فرهنگی رابطه مثبت و مستقیمی دارد. سرمایه ی اجتماعی با بعد فراشناختی، انگیزشی و رفتاری رابطه منفی و معکوسی دارد ولی با بعد شناختی هوش فرهنگی رابطه ای مثبت و مستقیم دارد.

مقدمه

هوش فرهنگی دامنه ی جدیدی از هوش است که ارتباط بسیار زیادی با محیط های کاری متنوع دارد. هوش فرهنگی به افراد اجازه می دهد تا تشخیص دهند دیگران چگونه فکر می کنند و چگونه به الگوهای رفتاری پاسخ می دهند. در نتیجه موانع ارتباطی بین فرهنگی را کاهش و به افراد قدرت مدیریت تنوع فرهنگی میدهند

هوش فرهنگی به افراد اجازه می دهد تا تشخیص دهند دیگران چگونه فکر میکنند و چگونه به الگوهای رفتاری پاسخ میدهند و به افراد قدرت مدیریت تنوّع فرهنگی میدهد. درمحیطهای کاری متنوّع قرن حاضر، لازم است اضطراب های ناشی از شوک فرهنگی و اختلالات و پیامدهای ناشی از تعارضهای فرهنگی به نحو مطلوب اداره شود. برای این منظور، به سازگاری و تعدیل مؤثر فرهنگها نیاز است. »هوش فرهنگی« سازگاری سریع با موقعیتهای جدید و راحت تر عمل کردن با توجه به شرایط محیطی است

هوش فرهنگی کمک می کند با درک صحیح مولفه های فرهنگی مختلف، رفتاری متناسب با هر یک از آنها بروز دهیم. بسیاری از کارشناسان معتقدند که برای این امر باید توانایی مهمی را دارا بود و آن هوش فرهنگی است. از آن جایی که بسیاری از سازمان های قرن21چند فرهنگی هستند می توان انواع انسانها با فرهنگ های متفاوت را مشاهده نمود. این در حالیست که ممکن است در یک کشور محصولی طراحی، در 10کشور تولید و در بیش از صد کشور به فروش برسد. این واقعیت سبب پویایی فراوانی روابط در محیط های چند فرهنگی شده است، به نحوی که تفاوت در زبان، قومیت، ارزشها، هنجارها و در یک بیان فرهنگ های متفاوت می تواند به عنوان منابع تعارض بالقوه ظهور کند و درصورت نبود درک صحیح، توسعه روابط مناسب را با مشکل مواجه سازد

یکی از مفاهیم نوینی که میتواند چهارچوبی تحلیلی را در اختیار اندیشمندان و پژوهشگران حوزه های مختلف علمی به ویژه علوم انسانی قرار دهد، مفهوم هوش فرهنگی است. این مفهوم برگرفته از نظریه هوشهای چندگانه یهواردگاردنر است، هر چند خود وی مستقیماً از این اصطلاح بهره نبرده است. مروری بر ادبیات مرتبط با هوش فرهنگی نشان می دهد این مفهوم هرچه بیشتر در هزاره سوم میلادی طرح شده و عمومیت یافته که می تواند به عنوان نیازی برای بشر امروزی و به بیان بهتر برای گروه ها ی اجتماعی با زمینه ها ی فرهنگی متفاوت قلمداد شود

یکی از موضوعاتی که مورد توجه مسئولین دانشگاه ها و موسسات آموزشی میباشد این است که بدانند رسانه ها چه تاثیری برهوش فرهنگی دانشجویانی که از فرهنگهای مختلف میباشند داشته و چه رابطه ای بین آنها وجود دارد از این رو این مسئله به چالشی بسیار مهم برای مسئولان تبدیل شده است که چگونه بتوانند افراد مختلف با پیشینه ها ی فرهنگی مختلف را در کنار هم قرار دهند. بنابراین محیطهای آموزشی امروز، نیاز به افرادی دارد که به فرهنگهای مختلف آشنا باشند و بتوانند با افراد سایر فرهنگها ارتباط مناسب برقرار کنند.

برای این منظور، افراد نیاز به هوش فرهنگی دارند. توانایی فرد برای تطبیق با ارزشها، سنتها و آداب و رسوم متفاوت از آن چه به آنها عادت کرده است و کار کردن در یک محیط متفاوت فرهنگی، معرف هوش فرهنگی است

اگر ما دانشگاه و یا موسسات آموزشی را به عنوان یک جامعه بدانیم و دانشجویان را نمایندگان مردم جامعه بدانیم در آن صورت با توجه به نظر لرنر هر قدر مردم با وسایل ارتباط جمعی پیوند محکمتری یابند،    به همان نسبت نیز گرایش به ارزشهای مطلوب و نامطلوب جامعه در ذهن آنان افزایش مییابد.

پس وسایل ارتباط جمعی هم عامل نشان دهنده گرایش انسانها به ارزشهای مطلوب و هم نامطلوب اجتماعی است

امروزه، اکثر دانشگاه ها ، سازمانها و افراد، هوش فرهنگی را یک مزیت رقابتی و قابلیت استراتژیک میدانند. در محیط، هوش فرهنگی اهرم مورد نیاز مسئولان تلقی می شود و به منزله چسبی است که میتواند درمحیط متنوع، انسجام و هماهنگی ایجادکند. افراد دارای هوش فرهنگی بالا، قادرند اثر قابل توجهی بر استراتژیهای رسانهای برای دانشجویان داشته باشند

در واقع منظور از این تحقیق را میتوان: تعیین میزان هوش فرهنگی دانشجویان پردیس شهید مقصودی همدان و عوامل مرتبط با آن است. به بیان دقیقتر بین میزان استفاده از رسانه ها، هویت مذهبی و سرمایه اجتماعی با هوش فرهنگی دانشجویان پردیس شهید مقصودی همدان چه رابطه ای وجود دارد؟ کدام یک از عوامل نقش پر رنگی دارد؟

پیشینه نظری تحقیق

هوش فرهنگی دامنه جدیدی از هوش است که ارتباط بسیار نزدیکی با محیطهای کاری متنوع دارد. هوش فرهنگی به افراد اجازه میدهد تا تشخیص دهند دیگران چگونه فکر میکنند و چگونه به الگوهای رفتاری پاسخ میدهند، در نتیجه موانع ارتباطی بین فرهنگی راکاهش داده و به افراد قدرت مدیریت تنوع فرهنگی میدهد. از این رو هوش فرهنگی به طور فزایندهای در دنیای رقابتی امروز اهمیت یافته است.

افرادی با هوش فرهنگی پایین ممکن است قادر به ارتباط با همکارانشان از همان فرهنگ با فرهنگ های دیگر نباشند و در نتیجه در کسب و کارشان دچار مشکل شوند. مدیران و سرپرستانی که تاثیر فرهنگهای بینالمللی و شرکتی را در تصمیم گیری و تصمیم سازی نادیده میگیرند در تلاش برای بهبود کیفیت با شکست مواجه خواهند شد، مگر این که بهبود و توسعه را با توسعه فرهنگ همگام سازند

با درک فرهنگ خودمان میتوانیم برای درک زمینه ها ی توافق یا عدم توافق، مقایسه ها ی ابتدایی با دیگران به عمل آوریم. دانش کسب شده در این مسیر یکی از گامهای ضروری برای تبدیل شدن به فردی با هوش فرهنگی است

هوش فرهنگی را، توانایی افراد برای رشد شخصی از طریق تداوم یادگیری، شناخت بهتر میراثهای فرهنگی، آداب و رسوم، ارزشهای گوناگون و رفتار موثر با افرادی با پیشینه فرهنگی وادراک متفاوت تعریف کرده است. گلمن 1در مورد تأثیر ضریب هوشی معتقد است که بهره هوشی تعیین کننده پیشرفتهای علمی و موفقیتهای حرفهای است ولی سهم آن در موفقیت تنها حدود 20درصد است. تلاش برای شناسایی سایر عوامل موثر بر موفقیت حرفهای موجب ورود واژه ها ی هوش عاطفی و هوش فرهنگی به ادبیات مدیریت شد؛ هرچند هنوز کسی به طور دقیق نمیتواند بگوید سهم هوش عاطفی و فرهنگی در پیشرفت افراد چه قدر است

انگ، ونداین هوش فرهنگی را شامل چهار مؤلفه به صورت زیر مطرح می کنند: مؤلفه فراشناختی هوش فرهنگی: روشی است که یک فرد جارب بین فرهنگی را از آن طریق استدلال میکند. این عنصر هوش فرهنگی، فرآیندی را مورد توجه قرار میدهد که افراد برای به دست آوردن و فهم دانش فرهنگی به کار میگیرند. یک مثال برای این مورد وقتی است که فرد مفاهیم و تصاویر ذهنی خویش را بر اساس یک تجربه واقعی که با انتظاراتش هماهنگ نبوده، تعدیل میکند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید