بخشی از مقاله
چکیده:
از آنجا که الگوهاي اقتصادي مرسوم دنیا الگوي مناسبی براي پیشرفت همه جانبه اقتصاد ما نبوده است و الگوي اسلامی – ایرانی پیشرفت، شکل بدیعی از الگوهاي متداول براي پیشرفت و توسعه جامعه ما و منطبق با شرایط جامعه اسلامی طراحی و پیشنهاد شده است لذا این نوع الگو می تواند براي جهان اسلام الهام بخش و کارآمد باشد و اقتصاد مقاومتی از نظریه هاي این الگوي پیشرفت به شمار می آید . دراین مقاله سعی شده است ابتدا، مفاهیم فرهنگ،کار،اقتصاد مقاومتی تعریف شود و بعد فرهنگ کار، تولید، توزیع، مصرف در نگاه وحیانی وروایی کاویده شده و درادامه با توجه به شرایط کنونی جامعه، راهکارهایی در جهت موفقیت طرح ارائه گردد.
مقدمه: فرهنگ کار به عنوان شیوه زندگی، نقش بنیادي وزیر بنایی در ارتقاي سطح پویایی جوامع دارد. فراهم آوردن امکان تصمیم گیري براساس عقل و درایت در تمام مراحل زندگی به ویژه از دوران کودکی از جمله بنیانهاي اصلی و تأثیرگذار در ایجاد و تقویت فرهنگ کار محسوب میشود. بررسیهاي کارشناسان مسایل اجتماعی ایران نشان میدهد که فرهنگ کار در ایران در مقایسه با جوامع پیشرفته در سطح پائینتري قرار دارد.
این در حالی است که در جهان پیشرفته با وقوف بیشتر به نقش استراتژیک نیروي انسانی و نگرشهاي آن به کار و تولید، مفهوم فرهنگ کار از اهمیت فزایندهاي برخوردار شده است. زمانی که فرهنگ کار نهادینه گردد کار به عنوان یک ارزش تلقی شده و همه افراد جامعه در سطوح مختلف کار کردن را مسیر توسعه موزون جامعه دانسته و از طریق درست کار کردن به توسعه اقتصادي کمک مینمایند.
مفهوم فرهنگ: درفرهنگ فارسی معین "فرهنگ" را به معناي علم، دانش و تدبیر آورده است و در فرهنگ بزرگ سخن چنین تعریف شده است: »پدیده کلی پیچیدهاي از آداب، رسوم، اندیشه، هنر و شیوه زندگی که در طی تجربه تاریخی اقوام شکل میگیرد و قابل انتقال به نسلهاي بعدي است" و به عبارتی، هم به معنی به فعلیت رساندن استعدادها و امکانات طبیعی براي تنظیم و بهتر کردن زندگی نوع بشر در نظر گرفته شده است و هم به معنی استعدادها و امکانات و پدیده هاي عالی انسانی، مانند علم، هنر، مذهب و سایر ثمره هاي فعالیتهاي روحی انسان.
ریشه هاي قوت و ضعف در فرهنگ کار را باید در حضور و وجود ارزش ها و عقایدي جستجو کرد که در فرهنگ و در سلسله مراتب ارزش ها جایگاهی فراتر از کار را به خود اختصاص داده اند از این حیث تعریف فرهنگ و تاثیر آن در انجام کار بسیار اهمیت دارد. تلاش و کوشش در فرهنگ اقتصاد مقاومتی نقش اساسی را ایفا میکند به طوري که یکی از عوامل موثر بر موفقیت اقتصادي یک جامعه، تاکید نظام تربیتی آن بر تلاش و پشتکار است.
کار، مهمترین عامل پیشرفت و توسعه است و در کشورهاي جهان سوم کم کاري، کاهلی و عدم احساس مسئولیت دربین تعداد زیادي از مردم رایج است. جدیت فراوان و علاقه به کار، عجین شدن با کار و تمرکز مطلق بر آن، رعایت دقت و سرعت، علاقه به انجام موفقیت آمیز کار، کار را به بهترین شکل انجام دادن - هر چند صاحب کار کس دیگر بوده و اشتراك سود وجود نداشته باشد - ، بیکار نبودن در ساعات کار - از لحظه شروع تا پایان کارکردن - ، وجود روحیه اعتماد بین کارگر و کارفرما و نداشتن روحیه سودجویی فراوان وایجاد روحیه قناعت و ایجاد نوعی همگرایی ومشارکت جویی بین خواسته هاي فرد و سیستم در محیط هاي کار، فرد به طور غیر مستقیم - و نه صرفا مادي - اما ملموس خود را در اهداف سیستم شریک می داند.
این امر البته به روحیه کل حاکم بر جامعه باز می گردد، ولی در محیط هاي کار بر آن تأکید می شود. شعارحرکت از "از کمیت به کیفیت" که باید همواره در سیستم تولید مد نظر باشد. مفهوم کار: کار بخش اساسی زندگی است. ما انسانها احتیاجات مازاد زیادي داریم، مانند لباس، سرگرمی، سفر، تحصیل و دیگر امکاناتی که به آنها عادت کردهایم. کار جدا از موقعیت تکنولوژیکی آن ،قابل فهم نیست و در مقاطع تاریخی مختلف و فرهنگهاي متفاوت شکلهاي مختلفی به خود میگیرد.
مقایسه کار کشورهاي پیشرفته و کشورهاي جهان سوم نشان میدهد که نه تنها تکنولوژي کاملاً متفاوت است بلکه روشهاي انگیزهدهی و ارتباطات اجتماعی هم تغییر میکند. در فرهنگ فارسی سخن، کار چنین تعریف شده است: "آنچه از کسی سر میزند، عمل و دیگر اینکه فعالیتی که شخص به طور روزانه به آن مشغول است و معمولاً بابت آن حقوق دریافت میکند ."
استفاده معمول و متداول واژه کار به کار بدنی محدود میشود لیکن این یک معناي عام از واژه کار نیست. لذا هرگونه تعریف علمی از کار باید شامل کوششهاي فکري نیز بشود، زیرا در صنایع جدید، مغزها به اندازه بازوها مورد احتیاج است. لکن، این موضوع نباید سبب شود که کارگران یدي در موقعیت پایینتري از لحاظ استفاده از نعم مادي موجود در جامعه قرار گیرند.
مفهوم اقتصاد مقاومتی: اقتصاد مقاومتی به معناي اقتصاد خودکفا، مولد، مستقل و شکوفایی که در برابر همه فشارها بتواند مقاومت کند و ستون هاي جامعه را به استواري محافظت نماید .بنابراین، از مهمترین مولفه ها و شاخصه هاي اقتصاد مقاومتی باید از خودباوري و اعتماد جامعه دانست؛ زیرا تا زمانی که جامعه از نظر فکري و فرهنگی به این مرحله از رشد و بالندگی نرسد که ما می توانیم، هرگز نمی تواند چنین اقتصادي را شکل بخشد. فرهنگ اقتصاد مقاومتی به معناي مدیریت افکارسازي جامعه به گونه اي است که بتواند نسبت تعادلی و تکاملی را میان عوامل و متغیرهاي تشکیل دهنده اقتصاد مقاومتی شکل دهد.
البته رویکرد اقتصاد مقاومتی می تواند یک الگو و یک اقدام بلند مدت نیز تلقی گردد و چشم اندازي کلان به اقتصاد داشته باشد. در اقتصاد مقاومتی معمولاً محدودیت منابع و نهاده هاي تولید وجود ندارد و بیشتر تمرکز بر روي استفاده بهینه از این منابع و برنامه ریزي و تدبیر و راهکار براي پیشبرد امور اقتصادي می باشد. ازآنجا که دشمنان نظام بعد از اینکه در حوزه هاي نظامی و جنگ نرم و حوزه هاي فرهنگی در رویارویی با ملت ایران نا امید شدند اقتصاد کشور را هدف قرار دادند.
بنابراین، آنچه امروز ما شاهد آن هستیم یک جنگ تمام عیار در حوزه اقتصاد بعنوان تهاجم و تخاصم اقتصادي با محوریت شیطان بزرگ می باشد که در ابتدا بزرگترین جریان درآمدي کشور یعنی حوزه نفت و گاز را نشانه گرفته است و البته ضعف اقتصاد ما هم ، وابستگی شدید به درآمدهاي نفتی بوده که هر سال نیز این امر فزونی پیدا کرده است و پس از آن نیز اخلال و فشار بر مبادلات پولی و چرخه درآمدي در سطح بین المللی را انجام داده اند.
بنابراین در شرایطی که اقتصاد ما از جوانب مختلف و حوزه هاي متعدد تحت فشار و حمله وتحریم می باشد ،راهبرد اقتصاد مقاومتی می تواند گره گشا بوده و این دیدگاه اقتصادي مختص شرایط کنونی کشور است و بایستی منطبق با شرایط کنونی ، برنامه ریزي هاي اقتصادي صورت پذیرد. تأکیدات مقام معظم رهبري در حوزه اقتصاد و نامگذاري سال هاي گذشته با عناوین اقتصادي نیز مؤید این مطلب می باشد.
لذا، درك صحیح از مجاري این فشارها و حتی تبدیل این فشارها به فرصت ها براي ترمیم اقتصاد می تواند بسیار مؤثر قرار گیرد و این امر حاصل نمی شود مگر درسایه تغییر سبک زندگی مردم با تاکید برفرهنگ ریشه دار و پویاي اسلامی مان. درادامه با مراجعه به آموزه هاي وحیانی وروایی اسلام، بر آنیم تا نقش فرهنگ بنیادین اسلام را در تحقق اقتصاد مقاومتی بیان کرده و راهکارهایی جهت مدیریت وبستر سازي آن ارائه دهیم.