بخشی از مقاله
چکیده
در این مقاله نگرشهاي دیگريستیزانه استعماري را در کتابهاي درسی شعر در امواج سند از دکتر مهدي حمید شیرازي که به مدت هفده سال از سال 1376 تا 1393 ه.ش. در کتاب درسی ادبیات فارسی - 1 - دوره دبیرستان چاپ و تدریس شدهاست، با رویکرد ساختشکنی و تحلیل محتواي انتقادي به طور تحلیلی بررسی کردهایم. هدف ما در این مقاله نشان دادن این موضوع بسیار مهم است که عدم ممیزي دقیق مسئولان فرهنگی کشور که متولیان چاپ و نشر کتابهاي درسی مدارس و دانشگاهها هستند، چه آسیب جدي و مهمی را به اتحاد ملی و انسجام اسلامی کشور کثیرالاقوام مثل ایران وارد کند.
نتیجه تحقیق نشان میدهد که کار تألیف کتابهاي درسی مدارس و دانشگاهها نیاز به مهندسی فرهنگی بسیار دقیق و هوشمندانه دارد اما همان گونه که در این مقاله نشان دادهایم، متأسفانه تا کنون نسبت به این امر مهم و حیاتی توجه کمتري شده است. لازم است که مسئولان فرهنگی کشور در این مهم نهایت دقت و دلسوزي را داشته باشند مبادا محتواي سخیف و نسنجیدة برخی از درسهاي کتابهاي درسی آموزش و پرورش و کتابهاي درسی دانشگاهی سبب دلزدگی یک یا چند قوم از اقوام متعدد ایرانی و در نتیجه رشد تمایلات واگرایانه و گریز از مرکز شود.
مقدمه
براي واژة فرهنگ - Culture - تعاریف متعددي در واژه نامهها و منابع مرتبط وجود دارد. بسیاري کوشیدهاند تا براي این واژه تعریف دقیقی به دست دهند. نتیجه این شدهاست که مجموع این تعاریف حاوي اساسیترین جنبههاي نظري و فلسفی فرهنگ شدهاست.
در این جا برخی از مهمترین تعاریف را مرورکنیم:می فرهنگ، شامل کلّیه آثار مادي و معنوي است که در جامعههاي بشري ظهور کرده؛ در طول تاریخ انسان به وجودآمده و باقیماندهاست. بعلاوه، فرهنگ نه فقط سازمان اجتماعی را سازد،می بلکه بر کلّیه اعمال و رفتارهاي هر امعهج ناظر است. سطح فرهنگ هر جامعه مستقیماً با پیشرفت علوم و فنون و دانشها و حیات دینی و معنوي جامعههاي بشري در ارتباط است - مبانی جامعهشناسی، ص . - 8 هنجارهاي فرهنگی عبارتند از ارزشها، آداب و رسوم و عرف
فرهنگ، مجموعهاي از آگاهیها - شناختها - و رفتارهاي فنّی، اقتصادي، آیینی - شعایر - ، مذهبی، اجتماعی و غیره است که یک جامعه انسانی معین را مشخص میکند. انسان بدون فرهنگ وجود ندارد. اندیشه انسان در حالت» پیش از تمدن« مربوط به یک فرضیه فلسفی - و در نتیجه نامسلم - است
فرهنگ وسیلهاي است که بشر جهت ادامه حیات خویش به آن تکامل بخشیدهاست. در زندگی ما هیچ چیز از تأثیرات فرهنگی عاري نیست. فرهنگ زیربناي تمدن است و وسیلهاي است که همه حوادث زندگی باید از طریق آن جریان یابد
برخی از تعاریف داراي ویژگی آرمانگرایانه است. البته آرمان-گرایی و خواستن والاترین، بهترین و انسانیترین ارزشها، ویژگی ذاتی یک فرهنگ است: فرهنک یعنی آشناساختن خودمان با بهترین چیزهایی که در جهان شناختهشده یا گفتهشدهاند و این یعنی شناخت تاریخ روح انسان
فرهنگ، شکل یکپارچه آگاهی،اعتقاد و رفتار انسان، که تابع ظرفیت فراگیري او و انتقال آگاهیها به نسلهاي بعدي است. فرهنگ باورهاي سنّتی، شکلهاي اجتماعی و ویژگیهاي مادي یک گروه نژادي یا اجتماعی است. فرهنگ استعدادهاي فکري و اخلاقی پرورش یافته به وسیله آموزش است. فرهنگ ذوق اعتلا و گسترش یافته از راه تربیت فکري و زیباییشناختی است. فرهنک آشنایی و علاقهمندي به هنرهاي زیبا، ادبیات و علوم انسانی، جدا از مهارتهاي فنّی و شفاهی است
همانگونه که ملاحظه میشود عناصر »آموزش و یادگیري« از عناصر بنیادین فرهنگ هستند.
در بهترین و جامعترین تعاریف فرهنگ، عناصر »ارتباط« به عنوان محوريترین و اساسیترین عنصر دیدهمیشود. تعریف بیتس و پلاگ - Bates & Plog - دربرگیرندة بیشترین قلمرو فرهنگ است که محققین اخیراً روي آن توافق دارند: »فرهنگ نظامی است از باورها، ارزشها، سنتها، رفتارها و مصنوعات مشترك که اعضاي یک جامعه آن را مورد استفاده قرار میدهند تا از عهدة جهان خود و از عهدة یکدیگر برآیند، و نظامی است که از طریق یادگیري نسل به نسل منتقل می-گردد.« این تعریف نه تنها دربرگیرندة الگوهاي رفتاربلکه دربرگیرندة الگوهاي افکار، یعنی معانی مشترك که اعضاي یک جامعه به پدیدههاي مختلف طبیعی و عقلانی شامل مذهب و ایدئولوژي نسبت میدهند، مصنوعات - ابزار، معماري، مسکن، ماشین، کارهاي هنري و غیره - ، و مهارتها و فنون مورداستفاده براي ایجاد مصنوعات که از طریق فرهنگ منتقل میشوند، هست
همان گونه که ملاحظه میشود مهمترین نکتهاي که صاحبنظران فرهنگ روي آن تأکید میکنند این است که فرهنگ یادگرفته میشود؛ یعنی قابل آموزش، یاددهی و یادگیري است و از این طریق اشاعه مییابد و از نسلی به نسل بعد منتقل میشود. این یادگیري از طریق ضربالمثلها و فولکلور، هنر و امثالهم صورت میگیرد اما مهمترین عامل یادگیري و ترویج فرهنگ، رسانههاي جمعی هستند. رسانههاي ارتباط جمعی مثل اینترنت، کتابها، تلویزیون، سینما، رادیو، روزنامهها، مجلات و غیره که نقش مهمی در زندگی ما بازي میکنند
کتابهاي درسی یکی از مهمترین، پرمخاطب ترین و مؤثرترین رسانههاي فرهنگی موجود در هدایت و راهنمایی و راهبري فرهنگی جامعه هستند، به طوري که می توان از طریق این رسانههاي آموزشی، فرهنگی را آفرید و فرهنگی را تغییر داد و یا حذف کرد.
بنا بر اهمیت ویژة این کتابها، بایسته است که همواره آنها را با روشها، منظرها و رویکردهاي مختلف، مورد نقد، بازنگري و تحلیل علمی، دقیق و مداوم قراردهیم تا کارایی آن ها در فرهنگسازي و پیشبرد جامعه به سوي اهداف انسانی و الهی متعالی هرچه بیشتر محقّق شود. در جوامع مختلف از کتابهاي درسی براي رشد فرهنگی انسانهاي آن جوامع و اشاعه و ترویج هنجارها و ارزشهاي فرهنگی بهترین استفادهها را میبرند؛
هنجارها و ارزشهایی مانند انساندوستی، طبیعتدوستی و حفظ محیط زیست، احترام به حقوق حیوانات، رعایت حقوق والدین، معلمان و همنوعان، حفظ موازین اخلاقی و دینی، حفظ ادب و احترام به بزرگترها، وطندوستی و حفظ ارزشهاي ملی و غیره که در تمامی جوامع مستحسن و پسندیده است. اما در بررسی کتابهاي درسی کشورمان گاه به مواردي برمیخوریم که به جاي وطندوستی - Nationalism - معقول و مستحسن، وطنپرستی افراطی، پرخاشگرانه و دیگرستیزانه یا شووینیسم - Chauvinism - در قالب برنامه درسی و کتاب درسی رسمی کشور یاداده شده و ترویج میشود.
شعر »در امواج سند« که موضع محوري مقاله حاضر است، نمونهاي از اشعار باستانگرایانه آریاییگرا است که هفده سال تحصیلی، از سال 1376 تا 1393 ه.ش. در کتاب ادبیات فارسی - 1 - ، کد 201/1،سال اول دبیرستان، مقطع متوسطه چاپ و منتشر شده است و مسئولان وزارت آموزش و پرورش، سازمان پژوهش و برنامه ریزي آموزشی و دفتر برنامه ریزي و تألیف کتابهاي درسی، بیتوجه به انتقادهاي دبیران و هموطنان دلسوز ترك ایرانی - اعم از آذربایجانی، ترکمن، قشقایی، ترك خلج، ترك افشار، ترك خراسانی، ترك بیچاقچیو غیره - و نیز دبیران و هموطنان دلسوز عرب - خوزستان - ، در طی این نوزده سال تحصیلی، از حذف آن از کتاب درسی خودداري کردند و سبب اشاعه فرهنگ دیگريستیز آن هم از نوع استعماري و آزار و دلزدگی هموطنان ترك و عرب ایران شدند.
همان گونه که میدانیم سال 1386 ه.ش. از سوي مقام معظم رهبري جمهوري اسلامی ایران، سال »اتحاد ملی، انسجام اسلامی« نامگذاري شده است که این نامگذاري مدبرانه و هوشمندانه رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی گویا اهمیت و لزوم احترام به همه اقوام و ادیان و مذاهب موجود در ایران براي حفظ تمامیت ارضی ایران است.
اساس نگاه و بررسی ما در این مقاله بر تمایز و تفاوت بین مقولههاي وطندوستی با وطنپرستی افراطی و نحوة تکوین و پیدایش وطنپرستی افراطی نژادپرستانه در پوشش وطندوستی انساندوستانه و دیگريخواهانه در کتب درسی است که با بررسی یک نمونه و یک شعر انجامدادهایم. ما به عنوان شاخص و نمونه موضوع مورد بررسیمان، درس در امواج سند را، با رویکردهایی نظیر ساختشکنی/ ساختارزدایی - Deconstruction - و تحلیل گفتمان انتقادي - Critical discourse - analysis بررسی و تحلیل کردهایم تا جلوههاي ضدفرهنگ دیکريستیزي نژادپرستانه را که در پوشش وطندوستی و لایههاي زیباییشناختی شعر پنهان شدهاست، نشان دهیم.
هدف ما از این پژوهش و تحلیل این است که چاپ و انتشار چنین درسهایی با محتواي قابل درنگ و تأملبرانگیز را در کتب درسی ادبیات فارسی مقاطع مختلف تحصیلی، از دیدگاه آموزش و اشاعه فرهنگ منفی دیگريستیزي نژادپرستانه آسیبشناسی کنیم. ابتدا نگاهی از منظر تاریخ ادبیات به این شعر میکنیم تا علل و عوامل پیدایی جهانبینی دیگرستیز را در نگاه ویژة مهدي حمیدي در این شعر بهتر ریشهیابی کنیم.
در امواج سند، سرودهاي است در قالب دوبیتی پیوسته یا چهارپاره، داراي لحن شورانگیز و حماسی و محتواي سیاسی و وطنی از مرحوم دکتر مهدي حمیدي شیرازي 1365 - 1293 - ه.ش. - ، یکی از شاعران معاصر، که خاطرة رشادتها، دلاوریها و فداکاریهاي سلطان جلالالدین خوارزمشاه در برابر هجوم بیامان سپاهیان ویرانگر مغول به سرزمین ایران تاریخی را به زبانی روشن و پر از احساس به تصویر کشیدهاست
مهدي حمیدي شعر 68 بیتی در امواج سند را در تاریخ 1330/2/14 در تهران سرودهاست. این شعر جایزة اول مسابقه »شعر وطن« را در همان سال1330 ه.ش. در تهران به دست آورده و بیست سال بعد در مسابقه سال 1350 ه.ش. لندن نیز همین شعر برندة جایزة اول شناخته شد. این که چگونه در آن فضاي خاص باستانپرستانه و اسلامستیز حاکمیت پهلوي، این شعر دو بار، یک بار در تهران و باردیگر در لندن برندة جایزة اول شدهاست، با توجه به محتواي باستانگراي آریاییگراي تركستیزانه و عربستیزانه - در اصل اسلامستیز - استعمارپسند آن، قابل تأمل و بررسی است و به آن نیز خواهیم پرداخت. شعر در امواج سند در یکی از آثار مهدي حمیدي به نام، کتاب »زمزمه بهشت« چاپ شدهاست.
براي بررسیو تحلیل شعر در امواج سند بهتر است عین شعر را بیاوریم و موارد مهم و قابل تأمل را مشخص و بررسی کنیم:
به مغرب سینه مالان قرص خورشید // نهان میگشت پشت کوهساران
فرو میریخت گردي زعفران رنگ // به روي نیزه ها و نیزه داران